eitaa logo
شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
290 دنبال‌کننده
1هزار عکس
255 ویدیو
3 فایل
✍️ خاطرات #شهید_سعید_شاهدی_سهی (جمع آوری و تدوین؛ به همت #خانواده شهید) ✅ ارسال مطالب با آدرس کانال 🔸خاطرات ، عکس و ... درباره سعید را می توانید به این شناسه ارسال نمایید 👇 @moameni66shahedi 🔹آدرس کانال در بله ؛ https://ble.ir/shalamchekojaboodi
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید محسن گلستانی مداح لشگر ۲۷ محمدرسول الله(ص) بود و حضرت زهرایی (س). این ویژگی ها بین او و بابا سعید مشترک است. اما یک ویژگی مشترک هم دارند که هر دو موقع شهادت لب خود را گاز گرفتند. شنیدم شهدا درد نمی‌کشند هنگام شهادت، تعبیر من اینه که هر دو هنگام شهادت مادر پهلو شکسته را دیدند و ... (این را هم اضافه کنید که هر دو گردان حمزه ای بودند) @shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید امیر حاج امینی بی‌سیم‌چی گردان نصر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله محل شهادت:شلمچه،عملیات کربلای پنج اللهم صل علی محمد و آل محمد 🎨 کاری از @shalamchekojaboodi
🌐🔴🌐🔴🌐 اوضاع لبنان و غزه و جبهه مقاومت خیلی دشوار شده است . برای کمک به جبهه مقاومت، ۱۴ ختم قرآن خواهیم داشت. با همین یک آیه، یک آیه ها شما هم سهیم باشید. روی نشانی زیر بزنید و یک یا چند آیه بخوانید. 👇👇👇 http://khatmnoor.ir به دوستانتان ارسال بفرمایید.
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ کاش می شد تمام وقت و تماما، وقف شهدا شویم و بس ‌ چقدر آن دنیا حسرت لحظاتی را بخوریم که بی شهدا به سر شد ... کاش لحظه ای از یاد شهدا غافل نشویم. چقدر زندگی با یاد شهدا زیباست و چقدر زیباتر است زندگی در کنار شهدا. و در رأس شهدا؛ سیدالشهدا علیه السلام گل بی رخ یار خوش نباشد بی باده بهار خوش نباشد طرف چمن و طواف بستان بی لاله عذار خوش نباشد نسأل الله منازل الشهدا 🤲♥️ @shalamchekojaboodi
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگی بیچاره ام کرده بود که با خودم گفتم مصطفی جانم مامان امروز روضه خون نداشتم که این زوج جوان اومدن و پرسیدن سرِّ معروف شدن این شهید چیه؟ و نشستن و... و مصطفای رقیه ای ام با روضه حضرت رقیه سلام الله علیها به دادم رسید....
هدایت شده از خبرگزاری دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم کمتر دیده شده از حضور شهید تفحص «سعید شاهدی» در منطقه عملیاتی مرصاد یکسال پس از واقعه 🔸در این فیلم حضور سعید شاهدی در جمع رزمندگان گردان حمزه در منطقه مهران در عملیات مرصاد، یکسال بعد از وقوع این حادثه را مشاهده می‌کنید. او که در درگیری‌های این منطقه حضور داشت در مورد رویارویی با یکی از منافقین توضیحاتی می‌دهد. 🔸سعید شاهدی پس از اتمام جنگ وارد عملیات تفحص شد و در تاریخ ۱۳۷۴/۱۰/۲ در منطقه فکه به شهادت رسید. dnws.ir/002uCN @defapress_ir
شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
🎥فیلم کمتر دیده شده از حضور شهید تفحص «سعید شاهدی» در منطقه عملیاتی مرصاد یکسال پس از واقعه 🔸در این
صد بار گر از دست غمت خون رود از دل از در چو در آیی همه بیرون‌ رود از دل... باز هم غافلگیرمان کردی و این بار خودت به روایت خودت آمده ای. فدایت شوم! حقا که تو زنده ای و می بینی و می شنوی♥️ الحمدلله رب العالمین خدا را شکر بابت حضور شاهدانه و شهیدانه ات @shalamchekojaboodi
👆پیام همسر شهید 🔹 با تشکر از آقای ثالثی (از رزمندگان گردان حمزه) و برادرانی که این فیلم را به دست ما رساندند. اجرشان با شهدا @shalamchekojaboodi
37.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 ⭐️ بسم رب شهدا ⭐️ هفته دفاع مقدس 🦋دیدار از خانواده شهید .آبروی محله ویادواره شهید سعید شاهدی در گلزار شهدا 🦋 حوزه‌ی 260حکمت 🦋بسیج جامعه زنان 🦋 ناحیه مسلم ابن عقیل (ع) 🦋سپاه بزرگ محمد رسول الله 🌻🌻🌻🌻🌻 ☘ «اللهم عجل لولیک الفرج» ☘
شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
🌷🌷🌷🌷🌷 ⭐️ بسم رب شهدا ⭐️ هفته دفاع مقدس 🦋دیدار از خانواده شهید .آبروی محله ویادواره شهید سعید شاهد
‌ این کار حاصل سه روز زحمت خواهران پایگاه شهید مطهری ( مسجد صاحب الزمان عج) می باشد. ضمن تشکر فراوان از زحمات شون، جسارتا دو مورد اشتباه نوشته شده؛ یکی؛ محل تولد آقا سعید شهرک ولیعصر(عج) نبوده و محله قصردشت بوده، دوم؛ جمله‌ی آخر نماهنگ که از شهید شاهدی نقل شده، از ایشان نیست. این جمله در وصیت شهید دیگری به نام سعید شاهدی اهل شهرستان نی ریز(استان فارس) است که سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسیده است. به همین دلیل ما مؤکدا پسوند سُهی را که در ادامه فامیلی سعید (شهید تفحص) آمده را نوشتیم که با آن شهید اشتباه نشود. @shalamchekojaboodi
وقتی بالای سر یک مزار شهید میشینم تا قرآن بخونم، متوجه میشم مزار شهید شاهدی هست🥹😭 چقدر دوست داشتم یک بارم شده قسمتم بشه زیارتشون و‌امروز بصورت عجیب روزیمون شد🥹😔 دعاگو بودم ان شالله شفیع ما باشن🙏🏻😔 (تصویر متعلق به پسرشان؛ آقا مهدیار زندی با لباس رزم است. ان شاء الله عاقبت به خیر شوند🤲) @shalamchekojaboodi
‌ ‌ هر کس در شب‌ جمعه شهدا را یاد کند، شهدا او را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند. (شهید مهدی زین الدین) ‌شهدا را با یاد کنیم ♥️ ‌ @shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. شهید سید مرتضی آوینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 خاطره‌ای عجیب از رزمنده‌ی جانباز دفاع مقدس 🔹این خاطره یکی از عجیب‌ترین خاطرات تاریخ جنگ است. نشربمناسبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انقلاب اسلامی
‌ 💠 برای سلامتی و طول عمر سید مقاومت دعا کنیم اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ خداوندا، او را در زره نگهدارنده و قوی خود ــ که هرکس را بخواهی در آن قرار می‌دهی ــ قرار بده! اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ @Enghelabe_Islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اواخر بارداری‌م بود و سعید که از اداره اومد گفت خانم آماده بشین بریم هيئت. گفتم هیئت کجاست؟ گفت بالا شهر؛ هیئت حاج حسین سازور. من و رضا آماده شدیم و رفتیم بیرون. دیدم یه موتور هزار جلوی در هست و سعید گفت بشینید بریم. من دیگه عادت داشتم‌ و برام سخت نبود. رفتیم و رسیدیم. حاج حسین وقتی دید سعید منو با اون وضعیت با موتور آورده، خیلی سعید رو دعوا کرد. سعید هیچی نگفت چون حاجی رو خیلی دوست داشت و براشون احترام قائل بود. وقتی هیئت تموم شد حاج‌حسین سوئیچ ماشینش رو داد به سعید و موتور رو گرفت و ما با ماشین رفتیم خونه. فرداش من کمی کارهام رو انجام دادم و غذا هم درست کردم. گفتم؛ سعید جان! غذا آماده کردم ولی اگه خواستی با رضا برو خونه‌ی مامانت اینا. گفت نه، می‌خوام پدر پسری خلوت کنیم. اون روز ۷ مهر سال ۷۲ بود و ساعت ده صبح درد به سراغم اومد. یکی از همسایه ها اومد خونه مون و بهش گفتم مثل اینکه موقعشه. شماره‌ی خونه مامان‌ سعید رو از من گرفت و زنگ زد، مامان سریع خودش رو رسوند. رفتیم بیمارستان نجمیه و نزدیک اذان ظهر بچه به دنیا اومد. همون روز یکی از دوستان دیگرم که در مجتمع زندگی می کردند، اومد بیمارستان نجمیه برای زایمان. همسرش( آقای ظهرابی) که با سعید دوست بود گفته بود؛ آقا سعید مبارک باشه! پسردار شدی. سعید گفته بود. من پسر داشتم این پسر دوم منه. راوی؛ __________ ✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی) @shalamchekojaboodi