eitaa logo
باغ کتاب شمعدونی
766 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
955 ویدیو
15 فایل
|•بہ وقت دانایـے🌱🧠•| کتاب‌های‌خوب📚 لحظات‌خوب⏳اتفاق‌های‌خوب📣 📍ما‌ اینجاییم: ورامین، مجتمع‌ ادارات، روبروی‌ قنادی‌ کاج، طبقه پایین سازمان تبلیغات اسلامی میشنویم☎️:09036182154 @Najvaa_1
مشاهده در ایتا
دانلود
باغ کتاب شمعدونی
مهمون تازه وارد باغ شمعدونی😊☝️ #تولد_در_لس_آنجلس #بهزاد_دانشگر #کتاب_خوب #باغ_شمعدونیها @lezat_e_d
این کتاب خاطرات محمد عرب هست. یه ایرانی مقیم آمریکا ! پسری که برای پیدا کردن نقاط منفی توی قرآن تصمیم به خواندن قرآن میگیره تا بتونه با اون نقاط منفی وابهام آمیز قرآن واسلام واعتقاد رو‌ محکم ومتقن رد کنه.. محمدی که از کارناوال به کعبه می رسه! با ما در لذت خواندن. این کتاب فوق العاده همراه باشید.. این کتاب رو‌ نوشته نویسنده ی کتاب @lezat_e_daanaayee2
ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده... #امام_رئوف #نرجس_شکوریان_فرد #عهد_مانا #اهل_بیت #جوان ❤️❤️❤️❤❤❤❤❤ یک ایران است یک امام رئوف.... می خواهیم به جوانانمان معرفت اهل بیت را هدیه بدهیم. شما هم در نذری میلاد شریک می‌شوید؟ شماره کارت تجارت(نذورات): 5859831054368930 به نام مریم باصری
💫 در بیـانات بهـا و عبـدالبها به قَدرے درباره‌ی اسـلام و تشـیع ݩظریـات نفرت‌انگیز بـه کار برده شده که ناخودآگاه همه‌ی بهاییان به شدّت از •شیعـیان• تنفــر دارند. بـها شیـعه را ←شَـنیعه→یَـعنے پست خوانده و علمـاے اسـلام را به بـدتریݩ اَلقـاب لقب داده و آنان را جُزء مُـشرکـان الهی دانست... 😊 😍 ❤ 🆔 @lezat_e_daanaayee2
📚 کتاب: ✍️نویسنده: 📖انتشارات: 🔖 🌀معرفی پایگاه سری : قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند…روایتی از جنگ کردستان 📝 خلاصه: این کتاب روایتگری دو داستان جبهه و جنگ اولی در کردستان است. قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند. جعفر وناصر دو رفیق و همراه، در 👦🏻👦🏽یک عملیات به نوجوانی برخورد می کنند که راهنمای آنها در پیدا کردن پایگاه سری موشکی🚀 می شود. اما داستان دوم روایت نوجوانی👦 است که فرار می کند🏃🏃 و اتفاقی سوار بر قطاری🚞 می شود، که به سمت جبهه در حرکت است. @lezat_e_daanaayee2
📚کتاب: 🌀انتشارات: 💰 10.000 تومان 💨زمستان ۹۸. 📣خبر آمد که کرونا به ایران هم رسیده. 😰 ترس و اضطراب پیش از ویروس همه‌گیر شد و به خانه‌ها پا گذاشت...👣 ⏰درست همان ساعت‌ها و لحظه‌هایی که همه سر در گم بودیم، نمی‌دانستیم چه کنیم و دائم از خودمان می‌پرسیدیم «چه می‌شود؟» 🕰همان ساعت‌هایی که به کندی می‌گذشت و قرار بود در خانه بمانیم، بعضی‌ها تصمیم دیگری گرفتند... 💪این مجموعه روایت تجربه‌ی همان روزهای اول و همان بعضی‌هاست که به اسم گروه جهادی قم از مواجهه با تلخی‌ها، دردها و گاهی حتی شیرینی‌های کرونا دوری نکردند. ✍ آن‌چه می‌خوانید روایتی مستند و نقل واقعیت است که به قلم جمعی از داستان‌نویسان بازسازی شده. بریده کتاب: میزش را دستمال می کشم. تا می خواهم بروم سراغ تخت🛏 بعدی با تردید می پرسد: «شیخی؟»🤔 من هم با سر جواب می دهم که: «آره» کمی از زیر پتو بیرون می خزد و می گوید: «کارتون اینجا چیه؟ مجبورتون کردن؟»😕 سوالش خنده دار🙂 است. می گویم: «مجبورمون که نکردن ولی اومدیم هر کی ناهار نخورده رو مجبور کنیم ناهار بخوره»😄 📬خرید کتاب: ༺🦋@sefaresh_namaktab