eitaa logo
شمیم حضور
66 دنبال‌کننده
3هزار عکس
825 ویدیو
221 فایل
**به نام خدا با صلوات بر محمد و آل محمد و امام شهدا. السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(ع). خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که تغییر یافتنی نیست. «رب هب لی حکما و الحقنی با الصالحین» التماس دعای فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فرصت پرواز بوی باروت و تانک‌های نیمه سوخته‌ی عملیاتِ روز قبل به مشام می رسید. پیکرهای غرقه به خون و تکه تکه¬ی بچه‌ها‌ بر روی زمین جا خوش کرده بود. غروب غم انگیز زمستان و دلتنگی دوستان، غربت و تنهایی بچه‌ها را مضاعف می¬کرد. خستگی از تن بی رمق ابراهیم و بچه‌ها می¬بارید. بُغض¬ها در گلو مانده بود. لب‌های ترک خورده و چشمان معصومانه¬ی آنها صحنه‌هایی از جنس ولایت مداری، وفاداری، عطش ، پیکرهای بی سر، دستان قطع شده و قساوت قلب بعثی‌ها را به نمایش می¬گذاشت. نزدیکی‌های اذان بود. صدای اذانِ ابراهیم روح نیایش را در بچه‌ها زنده کرد. بچه‌ها نماز را با ابراهیم به جماعت خواندند. دعاها و نیایش ها با احساس عجیبی همراه شده بود. دریای اشک سَد پِلک ها را شکست. ملکوتیان هم نوا با بچه‌ها در آسمان دعا و نیایش به پرواز در آمده بودند. بچه‌ها چند دقیقه¬ی به استراحت پرداختند. خواب، چشمان ابراهیم را ربوده بود اما، فکر عملیات غروب فردا اجازه¬ی استراحت را به او نمی داد. نقشه را چند بار بررسی کرد. از سنگر خارج شد. لبخند همیشگی‌اش تَرَک لب‌های او را بازتر کرده بود. نزدیکی‌های غروب در هوای سرد و ابری زمستان نیروها را به صف کشید و آرایش داد. عملیات با رمز یا زهرا(س) آغاز شد. صدای خمپاره و شلیک گلوله‌ها و انفجار مین¬ها به گوش می¬رسید. دشمن از هر طرف آتش می¬ریخت و با هر نقشه¬ای سعی در تسلیم بچه‌ها داشت. اما بچه‌ها سر سخت تر و با مقاومت بیشتر ادامه می¬دادند. مین¬های منور، موقعیت بچه‌ها را لو می داد. خستگی و تشنگی، بچه‌ها را بی¬تاب کرده بود. از هر رزمنده¬ی زخمی صدای ضعیفی برای درخواست قطره¬ای آب شنیده می¬شد. ابراهیم شرمنده و ناراحت چشم¬هایش به قُمقُمه‌های خالی آب دوخته شده بود. قُمقُمه‌هایی که با آخرین قطره‌های وجودیشان کام بچه‌ها را سیراب کرده بودند. آتش دشمن ثانیه به ثانیه شدت می¬گرفت. هر تکه¬ای از بدن بچه‌ها با اصابت گلوله¬ای جدا و به گوشه¬ای می¬افتاد. ابراهیم با ذکر، دعا، رسیدگی به مجروحان و منفجر کردن تانک‌های دشمن سعی در مقاومت داشت و با اینکار به تقویت روحیه امید در بچه‌ها نیز کمک می¬کرد. تعداد شهدا در حال افزایش بود. کمی آن طرف تر خمپاره¬ای منفجر شد. دست ابراهیم قطع شد. دشمن آن چنان به بچه‌ها نزدیک شده بود که با کوچکترین صدا حساس می شد. هر لحظه امکان قتل عام شدید بود. آنها با هم پیمان بسته بودند که تا آخرین قطره¬ی خون خویش از دستورات امام(ره) پیروی نمایند. آخرین لحظات مقاومت بچه‌ها بود. ابراهیم با صدای بریده و خسته فریاد زد: یا زهرا(س)! همگی به حضرت زهرا(س) متوسل شدند ناگهان گروهی از نیروهای تازه نفس همراه با مُهِمات به جمع آنها پیوست . برق امید و شادی در چشمان بی جان و خسته‌ی بچه‌ها درخشید. بچه‌ها جان تازه¬ای گرفتند. شهدا و مجروحان را به عقب برگرداندند. ابراهیم نیز برای درمان به عقب برگشت تا در فرصتی دیگر دوباره به جمع آنان بپیوندد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعوذُ باللهِ مِنَ الشیطانِ الرجیم بسم اللهِ الرحمنِ الرحیم السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی(عج)
100 مرتبه صلوات ختم صلوات امروز هدیه می شود، برای هدیه به روح امام حسین(ع) اسراء و شهدای کربلا، برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج)، شادی روح امام(ره)، امام شهدای مدافع حرم، شهدای گمنام، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدا و اسرای کربلا، شهید سردار سلیمانی و همراهان،اموات، علماء، سلامتی کادر درمانی،شهدای فاجعه منا، شهید ابراهیم هادی، شهید تورجی زاده، شهد بیضائی، شهید محسن فخری زاده ، دکتر محمد حسین فرج نژاد و خانواده اش، شفای بیماران، پیروزی اسلام، نابودی کفر ، حاجت روایی و عاقبت به خیری همگی، ختم به خیر شدن حوایج دنیوی و اخروی همگی. https://eitaa.com/shamem_hoozoor
تقوا و ضمانت خدا امام حسین علیه السلام : اُوصِيكُم بِتَقوَى اللّهِ فَإنَّ اللّهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى مايُحِبُّ ويَرزُقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِبُ؛ شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم ؛ زيرا خدا ضمانت داده كسى را كه تقواى الهى پيشه سازد ، از آنچه ناخوش مى دارد ، به آنچه خوش مى دارد انتقال دهد ، و از جايى كه گمان نمى برد ، روزى اش دهد . 📚 گزیده تحف العقول، ص ۳۷ https://eitaa.com/shamem_hoozoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_جمعه بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشاءِ وَالْإِحْیاءِ ، وَالْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الأَشْیاءِ ، الْعَلِیمِ الَّذِى لَایَنْسىٰ مَنْ ذَکَرَهُ ، وَلَا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ ، وَلَا یَخِیبُ مَنْ دَعَاهُ ، وَلَا یَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُکَ وَکَفىٰ بِکَ شَهِیداً ، وَأُشْهِدُ جَمِیعَ مَلائِکَتِکَ وَسُکَّانَ سَمٰواتِکَ وَحَمَلَهِ عَرْشِکَ ، وَمَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ ، وَأَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ ، أَنِّى أَشْهَدُ أَنَّکَ أَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ؛ به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است، ستایش خدای را که آغاز هستی است پیش از آفرینش و حیات‌بخشی و پایان هستی است پس از نابودی هر چیز، دانایی که از یاد مبرد آن را که یادش کند و کم نگذارد از آنکه شکرش را به‌جای آورد و ناامید نسازد آن را که خواندش و قطع نکند امید آن‌که به او امید بست؛ بار خدایا! تو را گواه می‌گیرم و تو برای گواهی کافی هستی و گواه می‌گیرم همه فرشتگانت و ساکنان آسمان‌هایت و نگهبانان عرشت و رسولان و پیامبرانی که برانگیختی و انواع مخلوقات که آفریدی (همه و همه را گواه می‌گیرم) بر اینکه باور دارم که همانا تویی خدا، شایسته پرستشی جز تو نیست؛ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ وَ لَا عَدِیلَ ، وَلَا خُلْفَ لِقَوْلِکَ وَلَا تَبْدِیلَ ، وَأَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ ، أَدَّىٰ مَا حَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ ، وَجَاهَدَ فِى اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ ، وَأَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ ، وَأَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقَابِ ، اللّٰهُمَّ ثَبِّتْنِى عَلىٰ دِینِکَ مَا أَحْیَیْتَنِى؛ یگانه‌ای؛ شریکی نداری و بی‌همتایی و تخلف و تبدیلی در گفتارت نیست و اینکه محمّد ـ که خدا بر او و خاندان او درود فرستد ـ بنده و فرستاده توست؛ رسالتی را که بر عهده‌اش نهاده بودی به بندگانت ادا کرد و در راه خدا به‌حق کوشید و به پاداشی که حق است مژده داد و از عذابی که راست است بیم داد، خدایا! تا زنده‌ام مرا بر دین خود ثابت بدار؛ وَلَا تُزِغْ قَلْبِى بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِى ، وَهَبْ لِى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ . صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَعَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجْعَلْنِى مِنْ أَتْباعِهِ وَشِیعَتِهِ ، وَاحْشُرْ نِى فِى زُمْرَتِهِ ، وَوَفِّقْنِى لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ ، وَمَا أَوْجَبْتَ عَلَىَّ فِیها مِنَ الطَّاعَاتِ ، وَقَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِى یَوْمِ الْجَزَاءِ ، إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. و دلم را پس از آنکه به نور هدایت روشن نمودی گمراه مکن و از نزد خود رحمتی بر من ببخش، چراکه تنها تو بخشاینده‌ای، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و مرا از پیروان و شیعیان او قرار ده و در گروه او محشورم گردان و بر انجام واجبات جمعه‌ها و طاعاتی که در آن بر من لازم نمودی توفیقم ده و عطایی که در رستاخیز برای اهل جمعه قرار داده‌ای نصیبم گردان، چه همانا تویی قدرتمند حکیم. https://eitaa.com/shamem_hoozoor
(س) تحریف ناپذیری قیام عاشورا از طریق خطبه حضرت زینب (سلام الله علیها )در کوفه هنگامی که زنان کوفه با مشاهده اوضاع واحوال کاروانیان حسینی گریه می کردند و گریبانهای خودرا چاک می کردند و مردانشان با آنها همراهی می کردند و بی تابیها می کردند ، حضرت زینب (سلام الله -علیها)به مردم نهیب زد که خاموش باشید !با این نهیب ، نه تنها آن جماعت انبوه ساکت شدند بلکه زنگ شتران نیز از صدا افتاد آنگاه حضرت زینب (س)پس از حمد و ستایش پروردگار و درود بررسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به آنان فرمود : «أمّا بَعدُ یا أهلَ الکوفة ،یا أهل الخَتلِ و الغَدرَ و َالخَذل،الافَلارَقأب العَبرَةُ ، و لا هَدَأت الزَّفدةُ ، إنّما مَثَلَکُم کَمثلِ الّتی نَهَضت غَزلَها مِن بَعدِ قُوةٍ أنکاثاً تَتَّخِذونَ أیمانکُم دَخَلاً بَینَکم هَل فیکُم اِلّا الصَّلَف وَالعُجبَ وَالشَنَف ،والکذَبَ ووَمَلَقَ الاصاءِوَغَمزَ الاغداءُ ! أوکَمر عَیَ علی دَمنهٍ .أو کَخَضَّه علی مَلحُودةٍ ،ألا لِبئسَ ما قَدَّمت لَکُم أنفُسَکُم أن سَخِطَ الله علَیکُم وفی العذابِ انتُم خالِدون ،أتبکونَ أخی! أجَل و اللهِ فَابکوا فانّکُم أحریاءُ بالبکاء ،فابکُوا کثیراً وأضحَکُوا قَلیلاً فَقَد بُلیتُم بعارها ومُنیتُم بشنارها وَمَن تَر حضوها شَباب أهل الجنّة ومعادِ حربکُم ،و مَنزَّ سِلمکُم وآسی کُلمِکُم و مَفزَع نازلیکُم ،والمرجَعُ الیه عِندَمقاتِلَتکُم وَمَدَرَةِ حُجَجِکُم و مَنار مَحَجَتکَم ،ألا ساءً ما قدَّمَت لَکُم أنفُسَکُم وساء ما بَرزونَ لیوما بَعثِکُم.فَتعساًتعساً ،و نکساً نکساً،لَقد خابَ السّعیُ و تبّت الأیدی وَخَسِرَت الصفقَهُ .و بُؤتُم بِغضَبٍ من الله و ضُرِبَت علیکُم الذلّة والمسکنةُ، ای مردم کوفه ! ای جماعت نیرنگ وافسون و بی بهرگان ازغیرت !اشک چشمتان خشک مباد و ناله هایتان آرام نگیرد ،مثل شما مثل آن زنی است که تار وپود در هم بافته خود را به همریزد و رشته های آن رااز هم بگسلد ،شما سوگندهایتان را دست آویز فساد ونابودی خود قرار دادید . شما چه دارید جز لاف ،غرور ،دشمنی ودروغ ؟و بسان کنیزان خدمتکار ،چاپلوسی و سخن چینی کردن ؟ و همانند سبزه ای که از فضولات حیوانی تغذیه کند وبرآن می روید و یا چون نقره ای که روی گورها را بدان زینت وآرایش کنند ؛دارای ظاهری زیبا ولی درونی زشت و ناپسند!برای آخرت خود چه بد توشه ای اندوخته واز پیش فرستادید تا خدای را به خشم آورید و عذاب جاودانه او را به نام خود رقم زنید !آیا شما (شمایی که سوگند هایتان رانادیده گرفتید و پیمانهایتان را گسستید )برای برادرم حسین گریه می کنید ؟بگریید که شما شایسته گریستنید ، بسیار بگریید واندک بخندید که ننگ (این کشتار بیرحمانه ) گریبانگیر شماست ولکه ننگ ابدی بردامان شما خواهد ماند ،آنچنان لکه ننگی که که هرگز ازدامان خود نخواهید شست . و چگونه می خواهید این لکه ننگ را بشوید در حالی که جگر گوشه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و سید جوانان بهشت را به افسون و نیرنگ کشتید؟همان کسی که درجنگ پناهگاه شما بود و درصلح مایه آرامش و التیام شد. و نه به مثابه زخمی که با دهان خون آلود به روی شما بخندد. در سختیها ودشواریها امیدتان به او بود و درناسازگاریها وستیزه ها به اوروی می آوردید آگاه باشید که توشه راهی که ازپیش برای سفر آخرت فرستادید بد توشه ای بود وبار سنگین گناهی که تاروز قیامت بردوشهایتان سنگینی خواهد کرد گناهی بس ناپسند وبزرگ است نابودی باد شمارا ،آنهم چه نابودی !وسرنگون باد پرچم شمارا ،آنهم چه سرنگونی !تلاش بی ثمرتان جز ناامیدی ثمر نداد دستان شما برای همیشه بریده شد وکالایتان حتی در این بازار دنیا زیان کرد خشم الهی را به جان خریدید و مذلت وسرافکندگی شما حتمی شد » بنابراین حضرت زینب (سلام الله علیها ) با خطبه های آتشین خود در کوفه وبا کلمات ملکوتی خود حقایق تلخ عاشورا رابیان کرد و دست حکومت بنی امیه را از تحریف ناتوان ساخت ومردم را ازاین جنایات باخبر ساخت وانتقام خون شهیدان کربلا را از قاتلین آنها گرفت بنابراین مردم کوفه را نسبت به حکومت یزید بدبین ساخت و یک حالت نفرت عمومی در آنها ایجاد کرد» . 📚 1. ابراهیم ، بابایی آملی ، پیام آوران کربلا ، چاپ اول ، بی جا ، نجبا ،1381، صص23-20 . 2. همان، ص20-23 https://eitaa.com/shamem_hoozoor (س) 🌻🌻🌱🌱