eitaa logo
شمیم حضور
47 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
813 ویدیو
219 فایل
**به نام خدا با صلوات بر محمد و آل محمد و امام شهدا. السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(ع). خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که تغییر یافتنی نیست. «رب هب لی حکما و الحقنی با الصالحین» التماس دعای فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا «لبیک» گفتن به غیر از امام معصوم جایز است؟ اجمالی «لبّیک» در لغت به معنای پاسخ مثبت دادن، موافقت کردن و پذیرش دعوت یا قبول آن است؛[1] پذیرشی همراه با تکریم و تعظیم و تجلیل. این واژه در اصل «لَبَّینِ لَکَ» بود که در اثر ادغام به صورت «لَبَّیک» در آمد.[2] «لبیک» به معنای پاسخ مثبت دادن است که واژه فارسی «در خدمتم» را می‌توان تا حدودی معادل آن دانست. این واژه را می‌توان در جواب تمام افرادی که انسان را مخاطب قرار می‌دهند، مورد استفاده قرار داد مانند آن‌جا که «ام سلمه» همسر رسول خدا(ص) شبث بن ربعی را صدا زد و مردی در جوابش گفت: «لبیک یا أمّ المؤمنین».[3] اما اگر قرائن و شواهد نشانگر آن باشد که با استفاده از این واژه گویا طرف مقابل، خدا در نظر گرفته شده است در این صورت، حتی معصوم را هم نمی‌توان با «لبیک» مخاطب قرار داد: «...خَرَجَ إِلَیْنَا أَبُو عَبْدِ الله(ع) وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ إِنِّی خَرَجْتُ آنِفاً فِی حَاجَةٍ فَتَعَرَّضَ لِی بَعْضُ سُودَانِ الْمَدِینَةِ فَهَتَفَ بِی لَبَّیْکَ‏ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ فَرَجَعْتُ عَوْدِی عَلَى بَدْئِی‏ ...»؛[4] مالک بن عطیه از یکى از اصحاب نقل کرد؛ امام صادق(ع) با خشم نزد ما آمد و فرمود: من چند دقیقه پیش براى کارى از خانه خارج شدم؛ یکى از سیاه‌‏هاى مدینه جلوی من آمد و گفت: «لبیک یا جعفر بن محمّد لبیک» با شنیدن این سخن بدون آنکه کارم را انجام دهم با ترس و لرز به منزل برگشته و همان دم به محرابم رفته و در مقابل پروردگار به سجده افتادم؛ صورت به خاک مالیدم؛ کمال خوارى را در مقابل خدا انجام دادم، و از آن مرد بیزارى جستم نسبت به این حرفى که زد. 📚 [1]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، مهیار، رضا، ص 749، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش. [2]. مقری فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج 2، ص 547، قم، منشورات دار الرضی، چاپ اول، بی‌تا. [3]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج ‏1، ص 167، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق. [4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏8، ص 225، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. 📚 اسلام کوئست
❇️ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﻀﺮت ﮐﻪ در ﯾﮏ ﻣﮑﺎن اﺳﺖ ، ﻧﺎﻇﺮ همه ﺟﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ ✅ﺑﺎﯾﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺿـﺮ و ﻧﺎﻇﺮ داﻧﺴـﺘﻦ اﻣﺎم ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﻣﺎم ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﺮ ، اﻓﺮاد را ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؛ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ شاهد و ﻧـﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ﺧـﺪا ﻧﯿﺰ شهود و دﯾـﺪن ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻠﮑﻪ اﻣﺎم داراي ﺣﻘﯿﻘﺖ وﺟﻮدي ﺑﺴـﯿﺎر ﺑﻠﻨـﺪي اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮه اﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ. . در ﺑﺴـﯿﺎري از اﺧﺒﺎر ، ﺑﺮاي ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻـﻠﯽ اﷲ علیه و آله و ﺳـﻠﻢ و اﻣﺎﻣﺎن ﻋﻠﯿهم اﻟﺴـﻼم ﻏﯿﺮ از آﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ آن را ﻧﻔﺲ و روح ﻣﯽ ﻧﺎﻣﯿﻢ ، ﻣﻘﺎﻣﯽ واﻻﺗﺮ اﺛﺒﺎت ﺷـﺪه و آن ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ اﺳﺖ . در رواﯾﺘﯽ ﻧﻘﻞ ﺷـﺪه اﺳﺖ :«ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﭼﯿﺰي ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل آﻓﺮﯾﺪ ، ﻧﻮر ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اﮐﺮم و اﻣﺎﻣﺎن ﺑﻮد». در رواﯾﺖ دﯾﮕﺮ آﻣﺪه اﺳﺖ » : ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻏﺎز ، ﻧﻮر ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﯽ الله علیه و آله و ﺳﻠـﻢ و ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿـﻪ اﻟﺴــﻼم را ﺧﻠـﻖ ﮐﺮد» و در رواﯾـﺘﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﯿـﺎن ﺷــﺪه اﺳـﺖ » : ﺧﺪاوﻧـﺪ ، از ﻧـﻮر ﻋﻈﻤـﺖ ﺧـﻮﯾﺶ ، آﻧـﺎن را آﻓﺮﯾﺪ». آﻓﺮﯾﻨﺶ از ﻧﻮر ﺧـﺪا ، ﭼﻨـﺪان ﺑﺮاي ﻣـﺎ روﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ ، وﻟﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻏﯿﺮ ﻣـﺎدي و ﻣﻘﺎﻣﯽ ﺑﺲ ﺑﻠﻨـﺪ اﺳﺖ . اﯾﻦ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ ، ﭼﻮن ﻣﺤﯿﻂ و درﺑﺮدارﻧـﺪه زﻣﺎنها و ﻣﮑﺎنها اﺳﺖ ، ﺑﺮ همه ﭼﯿﺰ اﺣﺎﻃﻪ وﺟﻮدي دارد و ﻧﻤﻮﻧﻪ و َﻣَﺜﻠﯽ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ الهی؛ ﯾﻌﻨﯽ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل ﺑﺮ همه ﻣﺎ ﺳﻮاي ﺧﻮﯾﺶ ، احاطه ﺣﻀﻮري دارد و اﯾﻦ ، ﺑﻪ زﻣﺎن و ﻣﮑﺎن رﺑﻄﯽ ﻧﺪارد ، آن ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺎم اﺳﻤﺎي اﻟﻬﯽ اﻧﺪ و ﻋﻠﻤﺸﺎن ﻫﻢ مظهر ﻋﻠﻢ اﻟﻬﯽ اﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮدات اﺣﺎﻃﻪ ﺣﻀﻮري دارﻧﺪ . ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳـﺎس ، اﺳـﺘﻘﺮار ﺣﻀـﺮت در ﻣﮑﺎﻧﯽ از ﻣﮑﺎن های اﯾﻦ ﮐﺮه ﺧﺎﮐﯽ ، ﺑﺎ ﺷﺎﻫـﺪ و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن او ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﯽ ﻧـﺪارد . اﺳـﺘﻘﺮار ﺑﺮاي ﺑﺪن ﻣﺎدي اﺳﺖ و شاهد و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ و روح مطهر آﻧﺎن ﮐﻪ وﺳﻌﺖ وﺟﻮدي دارد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. 📚(کتاب آفتاب مهر)
❇️ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﻀﺮت ﮐﻪ در ﯾﮏ ﻣﮑﺎن اﺳﺖ ، ﻧﺎﻇﺮ همه ﺟﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ ✅ﺑﺎﯾﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺿـﺮ و ﻧﺎﻇﺮ داﻧﺴـﺘﻦ اﻣﺎم ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﻣﺎم ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﺮ ، اﻓﺮاد را ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؛ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ شاهد و ﻧـﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ﺧـﺪا ﻧﯿﺰ شهود و دﯾـﺪن ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻠﮑﻪ اﻣﺎم داراي ﺣﻘﯿﻘﺖ وﺟﻮدي ﺑﺴـﯿﺎر ﺑﻠﻨـﺪي اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮه اﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ. . در ﺑﺴـﯿﺎري از اﺧﺒﺎر ، ﺑﺮاي ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻـﻠﯽ اﷲ علیه و آله و ﺳـﻠﻢ و اﻣﺎﻣﺎن ﻋﻠﯿهم اﻟﺴـﻼم ﻏﯿﺮ از آﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ آن را ﻧﻔﺲ و روح ﻣﯽ ﻧﺎﻣﯿﻢ ، ﻣﻘﺎﻣﯽ واﻻﺗﺮ اﺛﺒﺎت ﺷـﺪه و آن ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ اﺳﺖ . در رواﯾﺘﯽ ﻧﻘﻞ ﺷـﺪه اﺳﺖ :«ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﭼﯿﺰي ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل آﻓﺮﯾﺪ ، ﻧﻮر ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اﮐﺮم و اﻣﺎﻣﺎن ﺑﻮد». در رواﯾﺖ دﯾﮕﺮ آﻣﺪه اﺳﺖ » : ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻏﺎز ، ﻧﻮر ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﯽ الله علیه و آله و ﺳﻠـﻢ و ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿـﻪ اﻟﺴــﻼم را ﺧﻠـﻖ ﮐﺮد» و در رواﯾـﺘﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﯿـﺎن ﺷــﺪه اﺳـﺖ » : ﺧﺪاوﻧـﺪ ، از ﻧـﻮر ﻋﻈﻤـﺖ ﺧـﻮﯾﺶ ، آﻧـﺎن را آﻓﺮﯾﺪ». آﻓﺮﯾﻨﺶ از ﻧﻮر ﺧـﺪا ، ﭼﻨـﺪان ﺑﺮاي ﻣـﺎ روﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ ، وﻟﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻏﯿﺮ ﻣـﺎدي و ﻣﻘﺎﻣﯽ ﺑﺲ ﺑﻠﻨـﺪ اﺳﺖ . اﯾﻦ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ ، ﭼﻮن ﻣﺤﯿﻂ و درﺑﺮدارﻧـﺪه زﻣﺎنها و ﻣﮑﺎنها اﺳﺖ ، ﺑﺮ همه ﭼﯿﺰ اﺣﺎﻃﻪ وﺟﻮدي دارد و ﻧﻤﻮﻧﻪ و َﻣَﺜﻠﯽ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ الهی؛ ﯾﻌﻨﯽ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل ﺑﺮ همه ﻣﺎ ﺳﻮاي ﺧﻮﯾﺶ ، احاطه ﺣﻀﻮري دارد و اﯾﻦ ، ﺑﻪ زﻣﺎن و ﻣﮑﺎن رﺑﻄﯽ ﻧﺪارد ، آن ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺎم اﺳﻤﺎي اﻟﻬﯽ اﻧﺪ و ﻋﻠﻤﺸﺎن ﻫﻢ مظهر ﻋﻠﻢ اﻟﻬﯽ اﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮدات اﺣﺎﻃﻪ ﺣﻀﻮري دارﻧﺪ . ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳـﺎس ، اﺳـﺘﻘﺮار ﺣﻀـﺮت در ﻣﮑﺎﻧﯽ از ﻣﮑﺎن های اﯾﻦ ﮐﺮه ﺧﺎﮐﯽ ، ﺑﺎ ﺷﺎﻫـﺪ و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن او ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﯽ ﻧـﺪارد . اﺳـﺘﻘﺮار ﺑﺮاي ﺑﺪن ﻣﺎدي اﺳﺖ و شاهد و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ و روح مطهر آﻧﺎن ﮐﻪ وﺳﻌﺖ وﺟﻮدي دارد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. 📚(کتاب آفتاب مهر)
❇️ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﻀﺮت ﮐﻪ در ﯾﮏ ﻣﮑﺎن اﺳﺖ ، ﻧﺎﻇﺮ همه ﺟﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ ✅ﺑﺎﯾﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺿـﺮ و ﻧﺎﻇﺮ داﻧﺴـﺘﻦ اﻣﺎم ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﻣﺎم ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﺮ ، اﻓﺮاد را ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؛ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ شاهد و ﻧـﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ﺧـﺪا ﻧﯿﺰ شهود و دﯾـﺪن ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻠﮑﻪ اﻣﺎم داراي ﺣﻘﯿﻘﺖ وﺟﻮدي ﺑﺴـﯿﺎر ﺑﻠﻨـﺪي اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮه اﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ. . در ﺑﺴـﯿﺎري از اﺧﺒﺎر ، ﺑﺮاي ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻـﻠﯽ اﷲ علیه و آله و ﺳـﻠﻢ و اﻣﺎﻣﺎن ﻋﻠﯿهم اﻟﺴـﻼم ﻏﯿﺮ از آﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ آن را ﻧﻔﺲ و روح ﻣﯽ ﻧﺎﻣﯿﻢ ، ﻣﻘﺎﻣﯽ واﻻﺗﺮ اﺛﺒﺎت ﺷـﺪه و آن ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ اﺳﺖ . در رواﯾﺘﯽ ﻧﻘﻞ ﺷـﺪه اﺳﺖ :«ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﭼﯿﺰي ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل آﻓﺮﯾﺪ ، ﻧﻮر ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اﮐﺮم و اﻣﺎﻣﺎن ﺑﻮد». در رواﯾﺖ دﯾﮕﺮ آﻣﺪه اﺳﺖ » : ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻏﺎز ، ﻧﻮر ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﯽ الله علیه و آله و ﺳﻠـﻢ و ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿـﻪ اﻟﺴــﻼم را ﺧﻠـﻖ ﮐﺮد» و در رواﯾـﺘﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﯿـﺎن ﺷــﺪه اﺳـﺖ » : ﺧﺪاوﻧـﺪ ، از ﻧـﻮر ﻋﻈﻤـﺖ ﺧـﻮﯾﺶ ، آﻧـﺎن را آﻓﺮﯾﺪ». آﻓﺮﯾﻨﺶ از ﻧﻮر ﺧـﺪا ، ﭼﻨـﺪان ﺑﺮاي ﻣـﺎ روﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ ، وﻟﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻏﯿﺮ ﻣـﺎدي و ﻣﻘﺎﻣﯽ ﺑﺲ ﺑﻠﻨـﺪ اﺳﺖ . اﯾﻦ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ ، ﭼﻮن ﻣﺤﯿﻂ و درﺑﺮدارﻧـﺪه زﻣﺎنها و ﻣﮑﺎنها اﺳﺖ ، ﺑﺮ همه ﭼﯿﺰ اﺣﺎﻃﻪ وﺟﻮدي دارد و ﻧﻤﻮﻧﻪ و َﻣَﺜﻠﯽ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ الهی؛ ﯾﻌﻨﯽ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل ﺑﺮ همه ﻣﺎ ﺳﻮاي ﺧﻮﯾﺶ ، احاطه ﺣﻀﻮري دارد و اﯾﻦ ، ﺑﻪ زﻣﺎن و ﻣﮑﺎن رﺑﻄﯽ ﻧﺪارد ، آن ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺎم اﺳﻤﺎي اﻟﻬﯽ اﻧﺪ و ﻋﻠﻤﺸﺎن ﻫﻢ مظهر ﻋﻠﻢ اﻟﻬﯽ اﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮدات اﺣﺎﻃﻪ ﺣﻀﻮري دارﻧﺪ . ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳـﺎس ، اﺳـﺘﻘﺮار ﺣﻀـﺮت در ﻣﮑﺎﻧﯽ از ﻣﮑﺎن های اﯾﻦ ﮐﺮه ﺧﺎﮐﯽ ، ﺑﺎ ﺷﺎﻫـﺪ و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن او ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﯽ ﻧـﺪارد . اﺳـﺘﻘﺮار ﺑﺮاي ﺑﺪن ﻣﺎدي اﺳﺖ و شاهد و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ و روح مطهر آﻧﺎن ﮐﻪ وﺳﻌﺖ وﺟﻮدي دارد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. 📚(کتاب آفتاب مهر) @shamem_hoozoor
❇️ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﻀﺮت ﮐﻪ در ﯾﮏ ﻣﮑﺎن اﺳﺖ ، ﻧﺎﻇﺮ همه ﺟﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ ✅ﺑﺎﯾﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺿـﺮ و ﻧﺎﻇﺮ داﻧﺴـﺘﻦ اﻣﺎم ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﻣﺎم ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﺮ ، اﻓﺮاد را ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؛ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ شاهد و ﻧـﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ﺧـﺪا ﻧﯿﺰ شهود و دﯾـﺪن ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻠﮑﻪ اﻣﺎم داراي ﺣﻘﯿﻘﺖ وﺟﻮدي ﺑﺴـﯿﺎر ﺑﻠﻨـﺪي اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮه اﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎدي ﻧﯿﺴﺖ. . در ﺑﺴـﯿﺎري از اﺧﺒﺎر ، ﺑﺮاي ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻـﻠﯽ اﷲ علیه و آله و ﺳـﻠﻢ و اﻣﺎﻣﺎن ﻋﻠﯿهم اﻟﺴـﻼم ﻏﯿﺮ از آﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ آن را ﻧﻔﺲ و روح ﻣﯽ ﻧﺎﻣﯿﻢ ، ﻣﻘﺎﻣﯽ واﻻﺗﺮ اﺛﺒﺎت ﺷـﺪه و آن ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ اﺳﺖ . در رواﯾﺘﯽ ﻧﻘﻞ ﺷـﺪه اﺳﺖ :«ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﭼﯿﺰي ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل آﻓﺮﯾﺪ ، ﻧﻮر ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اﮐﺮم و اﻣﺎﻣﺎن ﺑﻮد». در رواﯾﺖ دﯾﮕﺮ آﻣﺪه اﺳﺖ » : ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻏﺎز ، ﻧﻮر ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﯽ الله علیه و آله و ﺳﻠـﻢ و ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿـﻪ اﻟﺴــﻼم را ﺧﻠـﻖ ﮐﺮد» و در رواﯾـﺘﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﯿـﺎن ﺷــﺪه اﺳـﺖ » : ﺧﺪاوﻧـﺪ ، از ﻧـﻮر ﻋﻈﻤـﺖ ﺧـﻮﯾﺶ ، آﻧـﺎن را آﻓﺮﯾﺪ». آﻓﺮﯾﻨﺶ از ﻧﻮر ﺧـﺪا ، ﭼﻨـﺪان ﺑﺮاي ﻣـﺎ روﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ ، وﻟﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻏﯿﺮ ﻣـﺎدي و ﻣﻘﺎﻣﯽ ﺑﺲ ﺑﻠﻨـﺪ اﺳﺖ . اﯾﻦ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ ، ﭼﻮن ﻣﺤﯿﻂ و درﺑﺮدارﻧـﺪه زﻣﺎنها و ﻣﮑﺎنها اﺳﺖ ، ﺑﺮ همه ﭼﯿﺰ اﺣﺎﻃﻪ وﺟﻮدي دارد و ﻧﻤﻮﻧﻪ و َﻣَﺜﻠﯽ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ الهی؛ ﯾﻌﻨﯽ همان ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل ﺑﺮ همه ﻣﺎ ﺳﻮاي ﺧﻮﯾﺶ ، احاطه ﺣﻀﻮري دارد و اﯾﻦ ، ﺑﻪ زﻣﺎن و ﻣﮑﺎن رﺑﻄﯽ ﻧﺪارد ، آن ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺎم اﺳﻤﺎي اﻟﻬﯽ اﻧﺪ و ﻋﻠﻤﺸﺎن ﻫﻢ مظهر ﻋﻠﻢ اﻟﻬﯽ اﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮدات اﺣﺎﻃﻪ ﺣﻀﻮري دارﻧﺪ . ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳـﺎس ، اﺳـﺘﻘﺮار ﺣﻀـﺮت در ﻣﮑﺎﻧﯽ از ﻣﮑﺎن های اﯾﻦ ﮐﺮه ﺧﺎﮐﯽ ، ﺑﺎ ﺷﺎﻫـﺪ و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن او ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﯽ ﻧـﺪارد . اﺳـﺘﻘﺮار ﺑﺮاي ﺑﺪن ﻣﺎدي اﺳﺖ و شاهد و ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮدن ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻧﻮراﻧﯿﺖ و روح مطهر آﻧﺎن ﮐﻪ وﺳﻌﺖ وﺟﻮدي دارد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. 📚(کتاب آفتاب مهر)