eitaa logo
شمیم کرکوند
1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
16 فایل
تفریحی سرگرمی آموزشی خبرگزاری و اطلاع رسانی شمیم کرکوند #شمیم_کرکوند 🆔@shamim_news_karkevand 🔴ادمین خبری @Admin_shamim_kar 🔴 ادمین جهت پاسخ تست هوش، درخواست از مسئولین شهر 👇 @Adm_in_shamim
مشاهده در ایتا
دانلود
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌱 •• با تردید به من نگاه دوختند که گفتم: این طوری هم خونه هامون پر از نور و برکت قرآن میشه هم کسایی که عذر دارن از جلسه جا نمی مونن نفر اول که تایید کرد بقیه هم به تایید سر تکان دادند و قبول کردند و نفر اول اعلام کرد که هفته دیگر در خانه او برگزار بشود. چند نفری خداحافظی کردند و رفتند و بقیه بعد از خواندن نماز رفتند. به خانه برگشتم و کمی نان و پنیر خوردم. حسابی گرسنه شده بودم ولی با دلشوره ای که با بازگشتم به خانه دوباره زیاد شده بود نمی توانستم زیاد بخورم. تسبیح به دست گرفتم و روی تشک دراز کشیدم و ذکر «الا بذکر الله تطمئن القلوب» زمزمه می کردم. هر چه سعی هم کردم از دلشوره خوابم نمی برد تا خود غروب عین مرغ سر کنده پریشان و بی قرار بودم. زیر پیک نیک را خاموش کردم و وضو گرفتم تا برای نماز به مسجد بروم. احمد گفته بود تا شب بر می گردد. از اتاق بیرون رفتم، زیر درخت نشستم و درحالی که مدام صلوات می فرستادم چشم به راه دوختم. با صدای اذان شیخ حسین از جا برخاستم و به مسجد رفتم. در آن تاریکی مدام چشم می چرخاندم تا شاید احمد را بین اهالی پیدا کنم ولی نبود. در رکوع دوم نماز عشاء بودیم که صدای الله اکبر احمد را شنیدم که از شیخ حسین می خواست رکوع را بیشتر طول بدهد تا او هم بتواند اقتدا کند. با شنیدن صدایش لبخند روی لبم آمد و دلم آرام گرفت. بر خلاف همیشه دلم می خواست امشب شیخ حسین منبر نرود و سخنرانی نکند اما او منبرش را رفت و من هیچ نفهمیدم که چه می گوید فقط حس می کردم طولانی است و دیگر دارم طاقتم را از دست می دهم. بعد از اتمام سخنرانی کم کم مسجد خلوت شد و من مثل همیشه سر جای همیشگی ام بیرون مسجد منتظر احمد ایستادم ولی انگار امشب حرف های او با شیخ حسین تمامی نداشت. از خستگی روی زمین نشستم. چرا نمی آمد؟ چرا حرف های شان را برای بعد نمی گذاشت؟ نمی دانست من چه حالی دارم وچه قدر دلتنگش شده ام؟ از شدت ناراحتی دلم میخواست گریه کنم 🇮🇷هدیه به روح مطهر سید مصطفی خمینی صلوات🇮🇷 •🖌• بہ‌قلم: ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
🌹🌱 •• •• هر چه منتظر ماندم انگار صحبت های شان تمامی نداشت. با چشم های خیس اشک خودم تنها به سمت خانه راه افتادم. جرات نداشتم تنهایی وارد اتاق تاریک شوم. همان جلوی در نشستم و با گوشه چادرم اشکم را پاک کردم. انتظار داشتم احمد هم مثل خودم دلتنگ شده باشد و سریع پیش من بیاید. در این روستا که من کسی غیر او نداشتم و همین مرا به شدت به او وابسته کرده بود. از دور سایه کسی را دیدم که به سمت اتاق می آمد. احمد بود و با دیدن من به سرعت قدم هایش افزود. دلم کمی ناز کردن می خواست برای همین با دیدنش به پشت اتاق رفتم و نشستم. صدایش را شنیدم: خانم خوشگله ... رویم را به سمت دیگری کردم. کنارم ایستاد و سلام کرد. بدون این که نگاهش کنم جواب سلامش را دادم. کنارم نشست و گفت: چرا نموندی با هم برگردیم از مسجد؟ جوابی ندادم. دستش را دور کمرم حلقه کرد و گفت: الان چرا اومدی این پشت؟ چرا نرفتی تو اتاق؟ بینی ام را بالا کشیدم و گفتم: چون از تاریکی اتاق می ترسم. تو هم که حرفات با شیخ حسین تمومی نداشت مجبور شدم خودم تنها برگردم. احمد پیشانی ام را بوسید و گفت: شما به بزرگواری خودت ببخش یه مساله مهمی بود .... _منم برات مهمم؟ با تعجب خیره ام شد و گفت: این چه حرفیه می زنی عزیزم؟ معلومه که تو برام مهمی تو همه زندگیمی _می دونی از صبح تا الان چه حالی داشتم؟ چه قدر دلتنگت بودم؟ می دونم کارت مهمه حرفات مهمه ولی حداقلش انتظار داشتم یه دقیقه بیای پیش من دلم از دیدنت آروم بگیره 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید حمید باکری صلوات🇮🇷 •🖌• بہ‌قلم: ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
🌹🌱 •• •• احمد دست هایش را دو طرف صورتم گذاشت و گفت: آخه شیرین من، به من حق بده من اگه میومدم پیشت اون قدر دلتنگ و بی تابت بودم که دیگه نمی تونستم ازت دل بکنم برم پیش شیخ حسین برای همین مجبور شدم روی دلم پا بذارم اول برم پیش شیخ حسین که بعد با خیال راحت و بدون دغدغه بیام پیشت. می دونم از صبح نگرانی کشیدی حالت خوب نبوده ولی حال منم دست کمی از تو نداشته. تو همه وجودمی که من تو رو تنها تو این روستا ول کردم و رفتم. تمام مدت دلم مشغول فکر و ذکر تو بود و دعا می کردم به خاطر تو هم که شده سالم برگردم خدا رو شکر الانم پیش همیم جای اخم و تخم کردن یکم روی خوش نشون بده که از صبح دلم برای خنده هات تنگ شده بود. اخم و گریه اصلا بهت نمیاد دلم میخواد هر وقت می بینمت لبت خندون باشه چون با خنده های قشنگت همه خستگیام در میره من همه تلاشم رو کردم زود برگردم اگه دیر کردم و نگرانت کردم تقصیر من نیست تقصیر داداشت بود. با تعجب پرسیدم: داداشم؟ احمد سر تکان داد و گفت: آره ... محمد امین گفت یکم امانتی هست باید برات بیارم لازم داری نمی دونم چیه ولی یک گونی بزرگه تا به دستم رسوند و آوردمش طول کشید. از جا برخاستم و با خوشحالی گفتم: وسایلامه. کو گونی رو کجا گذاشتی؟ احمد هم از جا برخاست و گفت: گذاشتم تو اتاق با خوشحالی به سمت اتاق رفتم و درش را باز کردم. احمد با خنده پشت سرم وارد اتاق شد و گفت: فکر کنم گفته بودی از تاریکی اتاق می ترسی کنار در ایستادم و گفتم: نه وقتی که شما هستی و قراره چراغو روشن کنی تو تاریکی تنها بودن ترسناکه وقتی تو باشی هیچ ترسی وجود نداره 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید مهدی باکری صلوات🇮🇷 •🖌• بہ‌قلم: ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺ویژه برنامه شبی با شهدا مجموعه فرهنگی و مذهبی فاطمیه شهر کرکوند ۸ مرداد ۱۴۰۳ ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
🎞اولینجلسه کارگاه آموزش عکاسی و فیلمبرداری با مـــــــــــــــوبـــــــــــایـــــــــــــــــل سه شنبه ۹ مردادماه ساعت ۱۸ سالن حسینیه مرکزی شهر کرکوند ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
「☕️」 گاهی به خودت بگو: بیخیال تمام چیزهایی که میخواهند تلخ کنند کام احساسم را... بفرماییدچایتان سرد نشود..🙂🌿 ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
📌افراد دارای بیماری‌های زمینه‌ای در ساعات اوج گرما در منزل بمانند 🔺دکتر هراتی پور رئیس بیمارستان خاتم‌الانبیا (ص): 🔹افراد حساس به‌ویژه افراد دارای بیماری زمینه‌ای در ساعات اوج گرما در منزل بمانند. 🔹آمار افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی ‌به‌صورت روزانه نبوده و معمولا به‌صورت فصلی اعلام می‌شود اما هرساله در این زمان، بیماری‌های مرتبط با افزایش دما و آلودگی هوا اتفاق می‌افتد. ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
16.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هی غر نزن گرمه... مأمور برق بوشهری از شدت گرما بر روی تیر چراغ‌ برق از حال می‌رود. در مصرف برق صرفه‌جویی کنیم ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
📌📸برای اولین بار در المپیک پاریس۲۰۲۴ 🔹زینب نوروزی ورزشکار قایقرانی رویینگ ایران درحمایت از مردم مظلوم فلسطین با پرچم همبستگی ایران و فلسطین ظاهر شد. ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خبرنگار صداوسیما: نبودن غذا در دهکده‌ المپیک پاریس باعث شد قایقرانان ایرانی وزن کم کنند! 🔹عالمیان برای گرفتن یک تخم‌مرغ ساعت‌ها در صف ایستاده است ‌🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥همزمان با شروع بازی های المپیک، گربه ای رو ببینید که یکهو تصمیم گرفت با یک دونده مسابقه بده! 😂 ‌🆔️ @shamim_news_karkevand