رسول مهربانی ها فرمود :
«... بی تردید مال اندکی که نیاز انسان را برآورد، بهتر از مال زیادی است که انسان را از یاد خدا باز دارد».
@shamimemalakut
#المراقبه
آیت الله فاطمی نیا :
اگر کسی این دو جمله ی «إیاک نعبد و إیاک نستعین» را با جانش بگوید ، اگر روی آب یا هوا راه برود ، نباید تعجّب کرد!
📚 نکته ها از گفته ها ، ص 130
@shamimemalakut
#المراقبه
آیت الله جاودان:
«وقتی یک نفر عمری گفته لاإله إلا الله چرا باید دم مرگ این ذکر را به او تلقین کرد؟ چون مرگ اینقدر سنگین است که آدم حتی الفبا را هم فراموش میکند.»
کاش کاندیداها کمی هم به لحظه ی مرگشان فکر می کردند!
#انتخابات
@shamimemalakut
یادت باشه #انتقام_سخت ، فقط موشک نیست!
سخت تر از موشک هایی که عین الاسد را درهم کوبیدند، برگه های رأی من و تست!
#حاج_قاسم_سلیمانی
#انتخابات
#طرید
@shamimemalakut
#امام_زمان
أَیْنَ مُحْیِی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ أَیْنَ قَاصِمُ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَهِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاقِ
کجاست احیاگر نشانه های دین و اهل دین، کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ویران کننده بناهای شرک و دورویی!
آقا جان !
امروز امت جدت را دریاب!
#انتخابات
@shamimemalakut
امروز، سالروز شهادت علی بن محمد باقر، فرزند امام باقر(ع) است .
غالبا از او با عنوان سُلطانْعَلی یاد میشود.
او بنا به درخواست دوستداران اهل بیت(ع) از اهالی چهل حصران و فین کاشان در سال ۱۱۳ق به این منطقه هجرت نمود و مدت سه سال به امر تبلیغ و ارشاد مردم همت گماشت.
علی بن محمد سرانجام در سال ۱۱۶ق به همراه تعدادی از اهالی منطقه توسط نیروهای حکومتی به شهادت رسید.
پیکر او در مشهد اردهال به خاک سپرده شد. مراسم قالیشویان هر سال در دومین جمعه مهر به یاد شهادت علی بن محمد، همراه با عزاداری و نوحه خوانی در مشهد اردهال برگزار میشود.
هدیه به روح بزرگوارش #فاتحه_مع_الصلوات
@shamimemalakut
اوضاع که خوب نباشد، آدم دلش تنگ می شود برای عزیزانش، برای درد دل با آنها، برای شانه های آنها که تکیه گاه گریه هایت بودند!
فرزند شهید مدافع امنیت #محمود_رفیعی
#انتخابات
#طرید
@shamimemalakut
#المراقبه
#کرونا
نقل شده مردی در نزد سلیمان نبی ع بود . عزرائیل بر آنها گذر کرد در حالی که به آن مرد ، با حالتی خاص نگاه می کرد .
بعد مرد از سلیمان نبی ع پرسید : او که بود ؟
حضرت فرمود : او عزرائیل بود !
مرد وحشتزده شده و به سلیمان نبی اصرار کرد که مرا با قالیچه ی خود ، به دورترین نقطه بفرست !
لحظه ای بعد که از قالیچه ی سلیمان نبی در هندوستان پیاده شد ، عزرائیل جان او را گرفت !
مدتی بعد سلیمان نبی از عزرائیل سوال کرد که چرا به آن مرد نگاه خاصی کردی ؟
عزرائیل جواب داد : بنا بود من لحظه ای دیگر جان او را در هندوستان بگیرم ، تعجب کردم او را نزد شما دیدم !
امور بهداشتی و پیشگیری را رعایت کنیم، بقیه امور را به خدا بسپاریم .
لا حول و لا قوة الا بالله
@shamimemalakut