#تلنگر
انقطاع از دیگران ، چگونه اتفاق می افتد ؟
آدم چطور از دنیا و مردم ، قطع امید می کند و از آنها می برّد؟!
وقتی که از آنها بدی ببیند !
وگرنه انسان اگر از کسی خوبی ببیند ، شیفته او می شود !
خدایا محبت دنیا را از قلب من خارج کن ، معنی اش این می شود : آن قدر در دنیا سختی ببینم که از آن متنفر شوم !!
#تلنگر
یعنی امکان دارد که دعا کنیم و خدا را صدا کنیم و خدا نخواهد بشنود !!
و امکان دارد با خدا مناجات کنیم ،اما خدا روبرگرداند !!
این از هر عذابی دردناک تر است !!
#تلنگر
طفلی حاجت ها خودشان هم نمی دانند
که خدا آنها را بهانه کرده است ،
تا بوسیله آنها ،صدای تضرع بندگانش را بشنود
و بوسیله حاجت ها ،
بندگان را درِ خانه ی خود نگه دارد !!
خدا بهتر از همه می داند که آسایش و راحتی و بی نیازی ، چه بر سر انسان می آورد !
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ
أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ. سوره علق
ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ [ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ] ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮکشیﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ بی ﻧﻴﺎﺯ ﻣﻰ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ .
#تلنگر
خرامان راه رفتن و سلانه سلانه راه رفتن و تند راه رفتن و دویدن با فرار کردن فرق می کند!
کسی که فرار می کند، یعنی جانش در خطر است !
گناه از هر چیزی خطرناک تر است اگر درک کنیم !
🌸 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :
یا اباذر! إِنَّ نَفْسَ الْمُؤْمِنِ أَشَدُّ ارْتِکَاضاً مِنَ الْخَطِیئَةِ مِنَ الْعُصْفُورِ، حِینَ یُقْذَفُ بِهِ فِی شَرِکِهِ،
.
ای ابوذر: اضطراب انسان با ایمان از گناه خود بیشتر از اضطراب گنجشکی است که در دام افتاده و برای رهایی از قفس تقلا می کند، و بخود می لرزد!
#تلنگر
خدایا !
برای من ،
اعتراف به گناه، آخرین و تنها وسیله برای نزدیکی به توست !
آدم باید چقدر دستش خالی باشد که به اینجا برسد !!
#تلنگر
اگر خدا را از همه چیز بزرگتر بدانیم ،
چاره ای نداریم که همه چیز را در مقابل خدا کوچک و بی ارزش بدانیم !
پس اگر چیزی برایمان مهم است و چشم و دل ما را پر کرده ، یعنی به « الله اکبر » باور نداریم!
الله اکبر ، به معنی بزرگ بودن خدا نیست ،
الله اکبر یعنی خدا بزرگتر از آن است که وصف شود و بتوان تصور کرد !
یعنی وقتی مشکلات، کمر انسان را می شکند ، یعنی « الله اکبر » را درست ندانسته است !!
این یک قانون است که وقتی بزرگتر را ببینی، کوچکترها محو می شوند، مثل وقتی که خورشید طلوع می کند، هیچ ستاره ای عرض اندام نمی کند!
برای همین حضرت زینب سلام الله، در کنار تن صد چاک امام زمانش می گوید : خدایا این اندک را از ما قبول کن !!
#تلنگر
شاید این دنیا و زندگی و انسانها و ... همه برای این است که برای ملاقات با خدا ، آمادگی پیدا کنیم !
و زندگی و ازدواج و بچه و خانواده و مال و ثروت و مقام و ... همه اعتباری است و الکی!!
انسان تنها یک مخاطب دارد، آنهم فقط خداست!
ولی این را کی می فهمد، شب اول جدایی از دنیا !!
#تلنگر
خداوند غیور است!
نمی گذارد بنده مومنش ، دست شیطان و هوای نفس بیفتد،
از هر راهی که صلاح است ، او را درِ خانه ی خودش نگه می دارد و محافظتش می کند، ولو این راه بلایا و سختی ها باشد !!
برای همین در روایت آمده : خداوند روز عاشورا ، امام حسین علیه السلام را حفظ کرد !
کلا در ملکوت آسمانها، ارزش ها و تعابیر یک جور دیگر است !
کی میخواهیم زبان ملکوت را یاد بگیریم ؟!
#تلنگر
طرف میگفت هر کسی به هر جایی رسیده از خواب بوده!
گفتم : مگه میشه آدم از خواب به جایی برسه؟
گفت: آره چرا نشه، نگاه کن اصحاب کهف 309 سال خوابیدن شدن اصحاب کهف، عزیر پیامبر 100 سال خوابید، شد عزیر پیامبر که یهودیان از بین اون همه پیامبر که براشون اومده خیلی برای حضرت عزیر احترام قائلاند. یا حضرت یوسف از خواب اون دو زندانی و پادشاه مصر شد عزیز مصر، یا راه دور نریم همین 50 ، 60 سال پیش طرف خوابید داخل مسجد شد حافظ قرآن ملا کاظم ساروقی. خوب چرا ما هم خودمون رو خسته کنیم و تلاش کنیم بخوابیم تا به جایی برسیم؟!
گفتم: بابا شما فقط خوابیدنهاشون رو میبینی، علت کارهاشون رو نمیبینی؟! اصحاب کهف اگه شدن اصحاب کهف به خاطر خوابیدن نبود، به خاطر اینکه در برابر ظالم ایستادن و از دین خدا دفاع کردن خدا هم اونها رو عزیز کرد و با خواب اونها رو به مردم شناسوند و مقام داد.
عزیر پیامبر چون میخواست بهتر زنده شدن روز قیامت رو ببینه خدا با خواب 100 ساله به یقین او افزود. چون پیامبر خدا بود میخواست به مردم یه نمونه از قیامت رو نشون بده.
حضرت یوسف به خاطر خواب زندانیها و پادشاه مصر عزیز مصر نشد ،بلکه به خاطر اینکه خودش رو از گناه در برابر ذلیخا حفظ کرد و دامن خودش رو به گناه آلوده نکرد، خدا پاداش این کارش رو تعبیر خواب قرار داد و شد عزیز مصر.
ملا کاظم هم به خاطر خواب نبود که حافظ قرآن شد ،بلکه چون انسان پاک و درستکاری بود و تمام واجبات خدا را انجام میداد و خمس و زکات مالش رو میداد و از گناه دوری میکرد خدا پاداش این دنیاش رو حافظ قرآن قرار داد و اینگونه او رو عزیز کرد.
درسته شاید این بنده خدا از روی شوخی این حرفا رو میزد ولی این یه حقیقتی است که برخی از ما اینگونه به برخی چیزها نگاه میکنیم!
به جای دیدن اصل ماجرا همیشه حاشیه رو میبینیم. پولداری و ثروت طرف رو میبینیم ولی شب نخوابی و تلاشش رو نمیبینیم.
جایگاه و موقعیت دیگری رو میبینیم اما تلاش و شبانه روزیش رو نمیبینیم.
دوست و همکلاسی که تا دیروز توی یه میز بودیم و با هم فوتبال بازی میکردیم الان شده استاد دانشگاه و دانشمند کشور، ما فقط کنار ما نشستن و فوتبال بازی کردنش رو دیدیم، تلاش و کوشش و درس خواندنش رو ندیدیم.
خوب ماهم اگه بخوایم مثل اونا بشیم باید چه کار کنیم و چه رو ببینیم؟!
باید تلاش کنیم و زحمت بکشیم زیرا انسان با تلاش و کوشش است که به نتیجه میرسد نه با خواب و تنبلی، همان طور که خدا هم در قرآن فرموده:
«وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى؛ برای انسان جز تلاش او چیزی نیست و تلاشش به زودی دیده میشه»[نجم/39 و40].
🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه
#تلنگر
عکس بالا تصویر یک گدا نیست!
این مرد، پزشک متبحر لنگرودی است که به دلیل مطالعه زیاد و همدردی با مردم فقیر و غصه خوردن و همزاد پنداری با آنها متاسفانه دچار روانپریشی شده بود!
او پشت کاغذ سیگار نسخه مینوشت و مجانی بیماران را ویزیت میکرد.
جالب این بود که تمام داروخانههای شهر خط دکتر را میشناختند و نسخه اش را می پیچیدند و به دلیل احترام به دکتر قیمت دارو را ارزانتر حساب میکردند!
تشخیص دکتر بسیار خوب بوده و خیلیها وقتی از رفتن پیش دکترهای روز نتیجهای نمیگرفتند، صبر میکردند تا او را در کوچه و خیابان بینند!
وی مطب نداشت و مثل دورهگردها در کوچه و خیابان ها میگشت!
این پزشک سالهاست فوت کرده، ولی هنوز یاد و خاطرهاش در ذهن مردم هست!
این عکس توسط آقای آلبویه، زمانی که طبق عادت در حال مطالعه کتاب قرضی از کتابفروشی میرفطروس بوده در همانجا گرفته شده و این عکس در یکی از جشنوارههای عکاسی انگلستان جایزه دوم راگرفته است!
دکتر عبدالله اهل اطراف رودسر بوده و همه جا پیاده میرفته، ولی پاتوق اصلیش لنگرود بوده است.روحش شاد
هدیه به ایشان و همه درگذشتگان
#الفاتحه_مع_الصلوات
#تلنگر
حال خوش را در دل تغییر میفهمیم ما
جان این مس را در آن اکسیر میفهمیم ما
عمر ما کوتاه و اندک نیست اما ای دریغ
راه و رسم زندگی را دیر میفهمیم ما
سرّ هستی را هزاران بار حاشا گفتهاند
نکتهها را لیک با تأخیر میفهمیم ما
معنی خوابی که اندر نوجوانی دیدهایم
بعد در پیری که شد تعبیر میفهمیم ما
آه و صد افسوس قدر روزهای رفته را
تا شویم از دور گردون پیر میفهمیم ما
هر شکایت شاهدی بر آفت وابستگیست
شکوهها را نالهی زنجیر میفهمیم ما
هر کجا گم شد دلم، آمد بلایی بر سرش
این هدف را از مسیر تیر میفهمیم ما
جان مطلب را ز فرط پیشافتادگی
در دل پیچیدهی تقدیر میفهمیم ما
درسهای ناب را در این گلستان بیشتر
از زبان خار دامنگیر میفهمیم ما
رنج را هرچند اسباب خرابی گفتهاند
موجب آبادی و تعمیر میفهمیم ما
علت آرامش و تشویشها را بر غلط
گاه از اقبال یا تقدیر میفهمیم ما
در دهان بستن فضلیتهاست؛
وین از قصهی
ماهی و قلاب ماهیگیر میفهمیم ما