#عید_مباهله
با نور خدا مقابله یعنی چه؟
با امر خدا مجادله یعنی چه؟
جایی که علی نفس محمد باشد
ای عیسویان، مباهله یعنی چه؟
یک عمر در انجیل نخواندید احمد؟
ناگفتن این مطالعه یعنی چه؟
چه مسئله ایی!پنج تن و صد راهب
حل کردن این معادله یعنی چه؟
یک دست اگر دعا کند زین ده دست
فهمید عذاب عاجله یعنی چه؟
دو کودک و یک زن و دو مرد آمده اند
با لشگر حق مقاتله یعنی چه؟
در اوج مذاکره قوی باید بود
تسلیم امور باطله یعنی چه؟
بر غیر نبی ،دمی تقرب هرگز
از آل رسول فاصله یعنی چه؟
از هم قدمی و دست دادن پرهیز
با خصم علی مغازله یعنی چه؟
جایی که هدایتی نگیرد صورت
با دشمن دین معامله یعنی چه؟
در روز ظهور، خوب و بد میفهمند
جامانده گی ز قافله یعنی چه؟
روزی که مسیح یار مهدی گردد
فهمید که دین کامله یعنی چه؟
#مباهله
@shamimemalakut
#عید_مباهله
با نور خدا مقابله یعنی چه؟
با امر خدا مجادله یعنی چه؟
جایی که علی نفس محمد باشد
ای عیسویان، مباهله یعنی چه؟
یک عمر در انجیل نخواندید احمد؟
ناگفتن این مطالعه یعنی چه؟
چه مسئله ایی!پنج تن و صد راهب
حل کردن این معادله یعنی چه؟
یک دست اگر دعا کند زین ده دست
فهمید عذاب عاجله یعنی چه؟
دو کودک و یک زن و دو مرد آمده اند
با لشگر حق مقاتله یعنی چه؟
در اوج مذاکره قوی باید بود
تسلیم امور باطله یعنی چه؟
بر غیر نبی ،دمی تقرب هرگز
از آل رسول فاصله یعنی چه؟
از هم قدمی و دست دادن پرهیز
با خصم علی مغازله یعنی چه؟
جایی که هدایتی نگیرد صورت
با دشمن دین معامله یعنی چه؟
در روز ظهور، خوب و بد میفهمند
جامانده گی ز قافله یعنی چه؟
روزی که مسیح یار مهدی گردد
فهمید که دین کامله یعنی چه؟
#مباهله
@shamimemalakut
#عید_مباهله
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیسی است
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبان گیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صف آرایی آن چند نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم علی روح محمد باشد
یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
حمید رضا برقعی
#عید_مباهله
باید خیلی فکر کنم تا بدونم چرا ،
دعای روز مباهله
مثل دعای سحر ماه رمضان است ؟؟!!
.