#فاطمیه ۵
سپس اباصلت ، معنای این حدیث را از حضرت سوال کرد : «ثَوَابَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّه ». پاداش کلمه طیبه لااله الاالله ، نظر کردن به وجه الله است.
یعنی اگر کسی موحد شد، نظر به وجه الله می کند و از نظر به مخلوقین فارغ است. تا انسان وارد وادی توحید نشده، سر و کارش با ماه و خورشید و آسمان و زمین و بهار و پاییز است ،اما وقتی موحد شد از همین دنیا در عالم به وجه الله نظر می کند. لذا موحدین سر و کارشان در عالم با خدای متعال است.
#فاطمیه ۶
امام رضا حدیث دوم را هم اینطور معنا کردند؛ «ثَوَابَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّه » .
موحدین مزدشان این است و سر و کارشان در عالم با خداست. پرده برای موحد کنار می رود. کسی که موحد شد و غیر را کنار گذاشت، به مقام «لا إله إلا الله» می رسد و این نفی غیر است.
اگر کسی وارد وادی توحید شد، وجه الله را در عالم می بیند و با خدا سر و کار دارد. از او می گیرد و با او داد و ستد می کند و به او برمیگرداند. عبادت که می کند خدایی را عبادت می کند که می بیند.
پیداست اگر موحد شدی حقیقت حجت را می توانی مشاهده کنی .
یعنی وجه الله را در حجت الهی و در امام زمان می توانی ببینی اما مشروط به اینکه موحد بشوی. تا زمانی که موحد نشدی به امام زمان هم که نگاه می کنی آن چهره وجه اللهی امام را نمی توانی ببینی.
#فاطمیه
وجود مقدس نبی اکرم شخصیتی است که تمام شامه های ملکوتی، مشتاق بوی خوش اوست و تمام موحدین عالم منتظر مشاهده جمال او در بهشت هستند و از دنیا به انتظار می نشینند تا در بهشت بروند و پرده کنار برود و وجه الله را ببینند.
موحد به دنبال زیارت خداست.
همه دنیا را تحمل می کنند و آن را با سختی هایش پشت سر می گذارند که وارد قیامت بشوند و در بهشت بروند و وجه الله را یعنی پیامبر ص را ببینند!!
#فاطمیه ۹
خدای متعال یک بوی خوشی در وجود مقدس نبی اکرم گذاشته که اگر شامه ها با او آشنا می شدند همه تسلیم می شدند، و این بوی خوش در جان امیرالمؤمنین می شود،
امیرالمؤمنین ع می فرماید : «وَ يُشِمُّنِي عَرْفَه » حضرت بوی خوشش را از دوران طفولیت به شامه من می رساند.
باز حضرت وقتی به نبوت می رسند تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام این است «وَ أَشُمُ رِيحَ النُّبُوَّة» من بوی نبوت حضرت را استشمام می کنم.
نبوت بو و نور خوشی دارد و یک حقیقتی از عالم بالاست. اگر دیگران تحمل کنند و امتحان پس بدهند ممکن است جلوه ای از آن بوی خوش را بشنوند.
امیرالمؤمنین بوی نبوت ایشان را می شنود و مجذوب آن حقیقت می شود؛
لذا در زیارت جامعه کبیره می خوانیم «وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنا» ولایت حضرت خَلق و خُلق ما را طیّب و گوارا و معطر می کند و صلوات و خشوع و تواضع در مقابل حضرت ما را معطر می کند.
این در واقع عطر وجود مقدس حضرت است که در ما جاری می شود. گاهی صلوات کثرت هم نمی خواهد و اگر خوب واقع بشود خُلق و اخلاق ما را تغییر می دهد. صلوات اصلاح اخلاق می کند و حتی طینت و خلقت ما را اصلاح و گوارا می کند.
#فاطمیه ۱۰
عالم عارف مرحوم ملاعلی معصومی، نقل می کند که یک آشنایی داشتند که دائم الذکر بوده و دائم مشغول به ذکر صلوات بود.
روزی بر من وارد شد و دیدم که بوی عطری می دهد که این بوی خوش بوی عطر دنیایی نیست.
مجلس خلوت شد و پرسیدم که این بوی خوش از کجاست؟
ایشان گفته بودند که من دائم الصلوات هستم و در رویای صادقه ای دیدم من و چند نفر دیگر در محفلی گرد وجود مقدس رسول الله ص هستیم و حضرت فرمودند چه کسی از بین شما صلوات بیشتری بر من فرستاده؟
من حیا کردم و گفتم شاید دیگران موفق تر باشند.
حضرت سه بار تکرار فرمودند و من نرفتم بعد اشاره به من کردند و فرمودند جلو بیا و من را بوسیدند. این بوی خوش از همان بوسه ی حضرت است.
و به حدی این بو جالب بود که گاهی ایشان می آمد و قبل از این که در بزند من از بوی او می فهمیدم که ایشان تشریف آوردند و می گفتم در را باز کنید، فلانی آمد.
البته پیداست که این هم شامه می خواهد و هرکسی نمی تواند این بو را بشنود.
کسی که شامه اش با ملکوت عالم مأنوس باشد می تواند آن بوهای خوش را بشنود و احساس بکند.
#فاطمیه ۱۱
حالا این شخصیتی که همه بهشتی ها و موحدین از دنیا منتظر زیارتش در بهشت هستند و پاداش کلمه طیبه لا اله الا الله دیدن روی حضرت است ،
می فرماید من از فاطمه س بوی بهشت می شنوم.
این هدیه را خدا در آن معراج در عالی ترین درجات جنت به حضرت عطا کرد و از آنجا با حضرت پایین آمده است و آن مقام حضرت زهرا س را ما نمی فهمیم.
کسی که امیرالمؤمنین مشتاق به اوست «وَ يُشِمُّنِي عَرْفَه » می فرماید ، من وقتی مشتاق بهشت می شوم فاطمه را می بویم.
#فاطمیه
دیر آمدم دیر آمدم در داشت میسوخت
هیئت میان وای مادر داشت میسوخت
دیوار دم میداد، در بر سینه میزد
محراب مینالید، منبر داشت میسوخت
جانکاه قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاهتر آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد، هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادهام آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوت، آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود، اصغر داشت میسوخت
سربند «یازهرا»ی محسن غرق خون بود
سجاد از سجده که سر برداشت میسوخت
باید به یاران شهیدم میرسیدم
خط زیر آتش بود معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق سرتاپای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال گل میداد خنجر داشت میسوخت
شب بود بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرنها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود حیدر داشت میسوخت
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
بیانات علامه مصباح ره
در مورد بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله