🔰شرح دعای روز #بیستوششم
✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره
⬅️ اَلّلهُمَّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْڪوراً
خدایا سعی و ڪوشش و تلاش ما در ماہ رمضان را بپذیر!
🌹واژہ «مشڪوراً» بہ معنای «تشڪرن ڪن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول ڪن» است.
💠 آدم زحمت میڪشد و روزہ میگیرد، گرسنہ و تشنہ میشود، اما غذا و آب نمیخورد و ڪم خوابی ماہ رمضان را تحمل میڪند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نڪند، ڪاری از ما ساختہ نیست.
اگر زحمتی و رنجی ڪشیدہ شود و حاصلی در پی نداشتہ باشد، اتفاق ناگواری افتادہ است.
⚫️ ما باید غصہ بخوریم ڪہ نڪند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یڪ غیبت میتواند تمام زحمات ما را هدر دهد.
اگر غیبت ڪنید ۴۰ روز اعمال خوب شما در نامہ اعمال شخص غیبت شوندہ نوشتہ میشود و اگر عمل خوبی نداشتہ باشید، گناهان آن شخص در نامہ اعمال شما نوشتہ میشود.
📜این روایت از معصوم علیه السلام در ڪتاب «غیبت» از آیت اللہ مجتهدی نوشتہ شدہ است.
🌿 باید بہ خودمان بپردازیم و ببینیم ڪہ خودمان چہ ڪار ڪردہ ایم؛
آیا ما هیچ عیبی نداریم؟
گل بیعیب خداست و ممڪن نیست ڪہ ما عیب نداشتہ باشیم.
در روایت آمدہ ڪہ «چہ میشود انسان را، یڪ خار ڪوچڪ را در چشم رفیقش میبیند
اما شاخہ ای ڪہ در چشم خودش رفتہ را نمیبیند.»
این روایت ڪنایہ از این است ڪہ انسان عیب های بزرگ خود را نمیبیند،
اما عیب ڪوچڪ مردم را میبیند.
🌸 این حدیث از معصوم علیه السلام است ڪہ خوش بہ حال ڪسی ڪہ عیب خودش را میبیند و بہ عیب ڪس دیگری ڪاری ندارد.
⬅️ و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً و عَملی فیهِ مَقْبولاً
گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول ڪن!
🍃 از خدا میخواهیم تا گناهانی ڪہ پیش از ماہ رمضان انجام دادہ ایم را ببخشد،
چون ماہ رمضان، فصل درآمد معنوی و ڪسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس ڪشیدن در این ماہ عبادت محسوب میشود.
☘ در ماہ رمضان این همہ درآمد وجود دارد و آیا امڪان ندارد با این همہ درآمد ڪسب شدہ، انسان جان خودش را از گرو در بیاورد؟
✨پیامبر اسلام در خطبہ شعبانیہ میفرماید: «پشتتان از گناہ سنگین شدہ و بہ گرو رفتہ است و در ماہ رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید»
👌برخی هنگام نماز صبح نمیتوانند بہ خاطر سنگینی بلند شوند ڪہ از آثار گناہ است.
🍂 شخصی بہ امام حسن عسکری علیه السلام گفت ڪہ هر شب قصد میڪنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمیشود.
امام فرمود:
«گناہ تو را زنجیر ڪردہ است.»
دلیل اینڪہ ڪسی دلش میخواهد نماز شب بخواند اما نمیتواند، انجام گناہ است و با استغفار میتواند آن را رفع ڪند.
💎 شعری هست ڪہ میگوید:
«هر ڪہ سحر ندارد از خود خبر ندارد»
هر ڪسی ڪہ هنگام سحر خواب است، نمیداند ڪہ ڪیست و باید خود را پیدا ڪند.
❗️حدیث از معصوم علیه السلام است ڪہ میفرماید، عجب است ڪہ مردم بہ دنبال گمشدہ خود هستند اما بہ دنبال خود نمیگردند.
⚪️ وضو بگیرید و شب در تاریڪی صد بار از خودتان بپرسید ڪہ من ڪہ هستم؟
شاید خودتان را پیدا ڪنید.
اگر خودت را پیدا ڪردی هوس نماز شب پیدا میڪنی.
⬅️ وَ عَیبی فیهِ مَسْتوراً
خدایا ڪاری ڪن تا عیب من مستور باشد و ڪسی از عیبم مطلع نباشد!
🕊 خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشتہ تا ڪسی از گناهان ما اطلاع پیدا ڪند.
♨️حدیث است اگر گناہ بو داشت دو نفر ڪنار هم نمینشستند.
اگر عیب آدم عیان میشد ڪسی جنازہ ڪسی را دفن نمیڪرد.
⬅️ یا أسْمَعِ السّامعین
ای خدایی ڪہ از همہ شنوندہ ها تو شنواتری!
🌺 خدا همہ چیز را میشنود. اگر یواش هم حرف بزنیم خدا باز هم میشنود.
🌻حضرت موسی علیه السلام بہ خدا گفت ڪہ خدایا، اگر نزدیڪی من یواش صحبت ڪنم و اگر دوری بلند صحبت ڪنم
خدا فرمود:
«من همنشین ڪسی هستم ڪہ یاد من باشد.» خدا شنواترین است پس میگوئیم،
ای خدایی ڪہ از همہ شنوایان شنواتری، این دعاها را دربارہ مامستجاب کن!
22bc5ce1d1141ec7ac9c6e7cb8a0ee698c8e70ad.mp3
زمان:
حجم:
2.03M
❤شرح دعای روز بیستم وششم ماه مبارک
و احکام، ویک نکته اخلاقی شیرین
توسط استاد اخلاق ...آیت الله مجتهدی
بسیاااار عالیه ... دانلود بفرمایید🌹
"بسیارزیبا،تاآخربخوانید"
#قرآن_زندگی
🌹هنگامی که یوسف در زندان بود،
به گواهی زندانیان یوسف بهترین آنان بود
"همانا ما تو را از نیکو کاران
می بینیم "....
اما الله آنان را قبل از یوسف از زندان خارج کرد!!
و یوسف _با وجود تمام برتری هایش_تا سالها بعد از آنان در زندان ماند.!!
💥اولی خارج شد تا خادم شود
💥دومی خارج شد تا کشته شود
🌟ولی یوسف بسیار انتظار کشید!!
👌ولكن...خارج شد تا "عزیز مصر"شود،
✨و به خانواده اش دست پیدا کند،
✨و به اندازه کافی خوشحال شود.
✨تقدیم به تمام خوباني كه آرزوهايشان سالهاست به تأخير افتاده ...
صبر اوج احترام به حکمت خداوند است...
❤️دل را به خدا بسپار...
@shamimmarefat5
🔹 #او_را ... 2
یخچال رو که باز کردم،
میوه بود و آبمیوه و شیر و...
هرچیز جز غذا🍝
پس منظور مامان غذاهای فریزری بود که هر وعده داغ میکنم و میخورم...
چه دل خوشی داشتم که فکر کردم برای دختر مریضش سوپ پخته😒
اگر منم یکی از بیمارای مطبش بودم،
احتمالاً بیشتر مورد لطف و محبتش واقع میشدم...
بعد از خوردن غذا به اتاقم برگشتم، هنوز نیاز به استراحت داشتم...
📱چشمم به گوشیم که خورد، تازه یادم افتاد از صبح سراغش نرفتم...!
42 تماس
و 5 پیامک
از سعید... 💕
واااای...من چرا یادم رفته بود یه خبر از خودم به سعید بدم😣
از پیامک هاش معلوم بود نگرانم شده، سریع دستمو روی اسمش نگه داشتم و گزینه ی تماس رو زدم...
-الو ترنم؟؟
معلومه کجایی؟؟
چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی؟؟ 😠
-سلام عزیزدلم،
خوبی؟
ببخشید خواب بودم!
-خواب؟؟
تا الان؟؟
-باور کن راست میگم سعید...
دیشب که با اون وضع برگشتم خونه و خسته رو تخت خوابم برد،
پنجره اتاق باز مونده بود،
سرما خوردم 😢
اصلا حال ندارم ...
-جدی میگی؟؟
فدات بشم من.
الان میام پیشت...
-سعییییید نه 😰
بابا بفهمه عصبانی میشه.
-از کجا میخواد بفهمه خانومی؟
مگه اینهمه اومدم، کسی فهمید؟😉
-خب نه
ولی...
-ولی نداره که گلم.
یه ربع دیگه پیشتم عزیزم
بابای 👋
اعصابم از دست این اخلاق سعید خورد میشد.
هیچ جوره نمیشد از سر بازش کرد...
هرچند دوستش داشتم اما فقط اجازه داشتیم مواقعی که خود مامان یا بابا بودن،
تو خونه باهم باشیم،
اما سعید به این راضی نبود و هروقت که دلش میخواست پیداش میشد...
"محدثه افشاری"
#ڪپے_بدون_نام_نویسنده_و_لینڪ_ڪانال_جایز_نمیباشد
تعجیل در ظهور حضرت مهدی عج #صلوات
@shamimmarefat5
بسم رب المهدی...💕
💟فصل اول💟
🔷 #او_را ... 1
☀️ سنگینی نور خورشید،
مجبورم کرد چشمام رو باز کنم.
هنوز سرم درد میکرد.
پتو رو تا بالای سرم کشیدم و دوباره به زیرش خزیدم.
💤چشمام دوباره گرم خواب میشدن که این بار صدای در
و به دنبالش قربون صدقه های مامانه که خواب رو از سرم بیرون کشید.
-ترنم...مامان جان بهتری؟
دیشب اومدم بالاسرت تب داشتی، باز الان تبت یکم پایین اومده.
چندبار آخه بهت بگم شب موقع خواب،پنجره ی اتاقتو باز نذار!!
اونم تو این هوا❄️
خوابتم که سنگین😴
طوفانم بیاد بیدار نمیشی!!
میبینی که وقت مریض داری ندارم،
هزار تا کار ریخته رو سرم...
-مامان جونم،بهترم.شماهم یکم کمتر غر غر کنی،سر دردم هم خوب میشه!
مامان اخمی کرد و با دلخوری به سمت در رفت،
-منو نگا که الکی واسه تو دل میسوزونم...
پاشو بیا صبحونتو بخور،یکم به درسات برس.
من دارم میرم مطب،
ناهارتم سر ظهر گرم کن بخور.
اگه بهتر نشدی عصر حتماً برو دکتر،
مثل بچه ها میمونی،همش من باید بگم این کارو بکن،اون کارو نکن.
خداحافظ
با مردمک چشم، مامان رو بدرقه کردم و وقتی خیالم از رفتنش راحت شد،
دوباره به تخت خواب گرم و نرمم پناه بردم .
🔹بار سوم که چشم باز کردم،
دیگه ظهر رو هم گذشته بود.
دلم میخواست باز بخوابم اما ضعف و گرسنگی امونم نمیداد.
از اتاق بیرون رفتم و به آشپزخونه پناه بردم ...
"محدثه افشاری"
#ڪپے_بدون_نام_نویسنده_و_لینڪ_ڪانال_جایز_نمیباشد
تعجیل در ظهور حضرت مهدی عج #صلوات
@shamimmarefat5
4_6001184475000603625.mp3
زمان:
حجم:
1.79M
💚اذان به وقت عاشقی
💦التماس دعای فرج