#یاامامالرئوف
کوچکتر از آنم
که بگویم که «چنین» کن
یک گوشهی چشمی به منِ گوشهنشین کن
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
@shamimmarefat5
اگرچه صحن وسرای بهشت زیبا بود
میان فوج کبوتر، کلاغ تنها بود
سیاه بین تمام سفید و روشن ها
میان چشم جماعت چقدر رسوا بود
فقیر آمده بود و شکسته دل اما
برای عالم و آدم در آن سرا جا بود
سرای نور بود و وقت بوسه ی خورشید
به روی گنبد و گلدسته ی مطلا بود
میان اشک و تبسم دخیل بست و دلش
کنار پنجره فولاد غرق نجوا بود
کنار آهن نازک دلی که آغوشش
گره گشای غم و غصه های دنیا بود
غروب آمد و او بی خیال اطرافش
هنوز غرق مناجات و در تمنا بود
قیام کرده و صف بسته اند زائرها
و او نشسته، نماز دلش فرادا بود
درست بعد سلامش، بلند شد از جا
کسی که شامل لطف دم مسیحا بود
میان فوج کبوتر کلاغ تنها نه...
میان بهت جهان ،روی موج دریا بود
چقدر صحن و سرای بهشت زیبا تر
صدای نغمه ی نقاره کشف معنا بود
کلاغ آمده بود و کلاغ هم می رفت
ولی به مرحمت شاه او سر پا بود
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
https://eitaa.com/shamimmarefat5
اگرچه صحن وسرای بهشت زیبا بود
میان فوج کبوتر، کلاغ تنها بود
@shamimmarefat5
سیاه بین تمام سفید و روشن ها
میان چشم جماعت چقدر رسوا بود
فقیر آمده بود و شکسته دل اما
برای عالم و آدم در آن سرا جا بود
سرای نور بود و وقت بوسه ی خورشید
به روی گنبد و گلدسته ی مطلا بود
میان اشک و تبسم دخیل بست و دلش
کنار پنجره فولاد غرق نجوا بود
کنار آهن نازک دلی که آغوشش
گره گشای غم و غصه های دنیا بود
غروب آمد و او بی خیال اطرافش
هنوز غرق مناجات و در تمنا بود
قیام کرده و صف بسته اند زائرها
و او نشسته، نماز دلش فرادا بود
درست بعد سلامش، بلند شد از جا
کسی که شامل لطف دم مسیحا بود
میان فوج کبوتر کلاغ تنها نه...
میان بهت جهان ،روی موج دریا بود
چقدر صحن و سرای بهشت زیبا تر
صدای نغمه ی نقاره کشف معنا بود
کلاغ آمده بود و کلاغ هم می رفت
ولی به مرحمت شاه او سر پا بود
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
https://eitaa.com/shamimmarefat5