@shamimmarefat5
یاد گرفتم این بار که دستانم یخ کرد، دستان کسی را نگیرم!
جیب هایم مطمئن ترند.!!
دنیا رو می بینی؟ حرف حرف میاره، پول پول میاره، خواب خواب میاره.ولی 'محبت'، "خیانت" میاره! کاش همه میدانستن دل بستن به "کلاغی که "دل" دارد، بهتر است از "طاوسی که زیبایی" دارد!!
کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا آورد!!!!وفاداری آدم ها رو "زمان" اثبات می کنه نه "زبان"!!!
زندگى به من آموخت: که"هيچ چيز از هيچ كس بعيد نيست"!!!!
این جمله رو هرگز فراموش نکن : "برای دوستت دارم بعضی ها؛ "مرسی" هم زیاد است!!
#حسین_پناهی
💕💕💕
جالب است
ثبت احوال همه چیز را
در شناسنامه ام نوشته است
به جز احوالم ...!!
#حسین_پناهی
از بچگی بهمون میگفتن
از کسی نترس
فقط از خدا بترس
درحالی که باید میگفتن :
از همه بترس
فقط از خدا نترس...
#حسین_پناهی
💕💕💕
مردم اینجا چقدر مهربانند ...!
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش دوختند ...!
دیدند سرما میخورم ، سرم کلاه گذاشتند ...!
و چون ؛ برایم تنگ بود ، کلاه گشادتری !
و دیدند هوا گرم شد ، پس کلاهم را برداشتند ...!
و چون دیدند ...
لباسم کهنه و پاره است ؛ به من وصله چسباندند ...!
و چون از رفتارم ،
فهمیدند که سواد ندارم ؛ محبت کردند و حسابم را رسیدند ...!
خواستم در این مهربانکده ؛
خانه بسازم ؛ نانم را آجر کردند ! گفتند کلبه بساز ...!
@shamimmarefat5
#حسین_پناهی
مردم اینجا چقدر مهربانند ...!
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش دوختند ...!
دیدند سرما میخورم ، سرم کلاه گذاشتند ...!
و چون ؛ برایم تنگ بود ، کلاه گشادتری !
و دیدند هوا گرم شد ، پس کلاهم را برداشتند ...!
و چون دیدند ...
لباسم کهنه و پاره است ؛ به من وصله چسباندند ...!
و چون از رفتارم ،
فهمیدند که سواد ندارم ؛ محبت کردند و حسابم را رسیدند ...!
خواستم در این مهربانکده ؛
خانه بسازم ؛ نانم را آجر کردند ! گفتند کلبه بساز ...!
#حسین_پناهی
@shamimmarefat5
ساده لباس بپوش
ساده راه برو ...
ولی در برخورد با دیگران
ساده نباش!
زیرا سادگی ات را نشانه می گیرند
برای درهم شکستن غرورت.!
#حسین_پناهی
@shamimmarefat5
اگر دلیل دوستی ها
صرفا دانش آدم ها باشد
کتابخانه ها بهترین
دوست در دوستی اند
چرا که پای دلت
را لگد نمی کنند
قند و چایت را هدر نمی دهند
و بموقع ساکتند
و بموقع حرف میزنند.
#حسین_پناهی
┄@shamimmarefat5
با عجله راه می رفتم،
که محکم به چیزی خوردم!
"آدم" بود...
منتظر بودم پرخاش کند،
لبخندی زد و رفت!
به گمانم "انسان بود"...
#حسین_پناهی.
@shamimmarefat5
با عجله راه می رفتم،
که محکم به چیزی خوردم!
"آدم" بود...
منتظر بودم پرخاش کند،
لبخندی زد و رفت!
به گمانم "انسان بود"...
#حسین_پناهی.
@shamimmarefat5