eitaa logo
کانال شمیم بهشت
765 دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
169 فایل
کانال شمیم بهشت 🌼🌻 🌼🌻یامهدی فاطمه (س) یار مظلومان جهان برای ظهورت دعای فرج میخوانم 🌼🌻بهترین کانال مذهبی و معنوی شمیم بهشت ۰( اللهم عجل الولیک فرج والعافیت ونصر ) @shamimmarefat5 ارتباط با مدیر محترم ⚘⚘⚘⚘ ممنونم که پستها رو فوروارد میکنید نه کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ جَذر آمده و حال مرا مَد کرده بُغض آمده از حَنجره ام رد کرده من این چمدان، تو ساکها را بردار بد جور دلم هوای کرده...
📌 سوال.... آیا داستان ، صحت دارد؟ واقعیت داستان چیست؟ 📌پاسخ.... داستان آنگونه که بین عموم مردم مشهور شده که امام رضا(ع) با آهو سخن گفته و ضمانت کرده، . بلکه در منابع قدیم تا حدی متفاوت و جالبتر نقل گردیده است. روایت اصلی این داستان را شیخ (ره) چنین آورده است: ابومنصور محمد بن عبدالرزاق(متولی شاهنامه ابومنصوری) که از قدرتمندان و زورمندان روزگار بوده نقل می کند: در جوانی برای اهالی رضا(ع) و زائرانی که با آنجا می رفتند، ایجاد می کردم تا اینکه یک بار که با یک (آموزش دیده) برای شکار به آن حوالی رفته بودم، یوز را دنبال آهویی فرستادم و آهو تا نزدیک دیوار محوطه امام رضا(ع) رفت ولی یک باره هر دو در مقابل آن ایستادند. گاهی که آهو به سوی دیگری می رفت، یوز به دنبالش می دوید ولی وقتی به محوطه پناه می برد، یوز از دنبال کردنش دست بر می داشت. بالاخره به یکی از اتاقهای وارد شد و هنگامی که به دنبالش رفتم آن را نیافتم. از ابونصر مُقری(که در محوطه بود) پرسیدم: آهویی که وارد محوطه شده بود کجاست؟ گفت: من ندیده ام. از آن روز کردم که دیگر زائران رضا(ع) را ندهم و راهشان را نبندم. همچنین از آن به بعد هرگاه حاجتی داشتم به زیارتش می آمدم و حاجتم روا می شد. یک بار از خدا خواستم که فرزند پسری به من ببخشد که چنین شد. هنگامی که پسرم به رسید و (در ماجرایی) کشته شد، مجددا به (ع) رفتم و بازهم فرزند پسری از خدا خواستم که خداوند برای بار دوم پسری به من داد و هیچ را در آنجا از خدا نخواسته ام مگر اینکه روا شده است. 📚 شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2 ، ص285-286
❌❌ اینقدر ❌ ✅ _واقعی است اما قسمت های داخل توسط خودم اضافه شده و بعد اینکه خوندین برای گروه هاتون فوروارد کنین 💠دو هفته پیش که با داشتم میومدم 🚆توی ما یک پسر👦 به اسم آرش بود که از همون اول سفر من بی قراری ایشون رو می دیدم. 🔹کمی که گذشت من بهش میوه🍎 کردم و این باعث آشنایی ما با همدیگه شد یه کم که گذشت من علت بی قراری هاشو ازش پرسیدم و آرش سفره دلش رو اینطور پهن کرد: ♻️ و من از ترم دوم دانشگاه شروع شد.زمانیکه با دختری👧 به اسم سمانه توی یکی از های آشنا شدم. ▪️از همون اول ترم من و سمانه به همدیگه های 👀داشتیم و این نگاه ها رفته رفته بدید رابطه و تبدیل شد. طوری که بعد از مدتی همه فکر و ذهنم شده بود سمانه و بدجوری شده بودم💘 و اون هم منو خیلی دوست داشت. (بزرگواران خصوصا گل شیطون اگه خواست شمارو به این روابط بکشونه اول چشماتونو هرزه میکنه که به نگاه کنین اولین تیر به چشماتونه) 🔰اصلا توی دانشجوها منو سمانه رو با انگشت نشون میدادن و همه میدونستن ما همدیگه هستیم اما یک اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و اون هم 📛رابطه نامشروع📛ما با همدیگه بود 👈از اون روز به بعد نسبت به سمانه عوض شد (چرا؟ چون پسرها معمولا توی این روابط دنبال جنسی هستن و وقتی ارضا شدن دیگه نیازی به شما ندارن اصلا بهترازشما پیدا شد با شما کاری باید داشته باشن؟ دیگه بای بای) 👈و دیگه مثل قبل دوستش ندارم و الآن به این نتیجه رسیدم که 👈من به هیچ وجه نمیتونم با سمانه زندگی مشترک داشته باشم (پس اون همه کجا رفت پسر☹️) ❓چون همش برام این سوال مطرحه که اگه اون بود چرا به این با من تن داد؟ 💠از کجا معلوم که اون بعد ازدواج💝 به من خیانت نکنه؟! از طرفی هم من بهش قول دادم که باهمدیگه ازدواج می کنیم☹️الآن نمیدونم چه خاکی به سرم بریزم ✍نتیجه تحقیق یکی از های اجتماعی بنام آقای دکتر قرائی مقدم که روی 50 پسر که رابطه با دوست دخترشان داشتن این بود: 📣این عنوان کردن که اگر تا آخر عمر هم باقی بمانند 👈حاضر به با این دختران نیستند چون خیانت توسط این افراد دور از انتظار نیست. 🔰دخترخانوما متوجه قضیه شدین حالا بازم بگین دوست پسرم عاشقمه،بهم نمیکنه و..... @shamimmarefat5
1_13138975.mp3
7.42M
یا امام رضا . . . هواییِ توام ڪـبوتـر🕊 گنبـد تـوام تو هـمیشہ یـاورم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shamimmarefat5
⭕️ یکی بزنی ده تا میخوری! واضحه یا بیشتر توضیح بدم؟ . @shamimmarefat5
گفتم... ‌‌ از این جا تا الرضا (ع) چقدر راه است ؟ ‌‌‌ گفت... ‌‌ آنقدر که بگویی..! ‌‌ السَّلامُ عَلَیْكَ یا علی بن موسی الرضا 💕💙💕💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ♦️حرمت را دوباره می‌سازیم♦️ به کوری چشم دشمنان علی ـ‌علیه‌السلام‌ـ‌ بقیع برای خودش بهشتی شده. دیگر از آن قبرهای خاکی و بقاع غریب خبری نیست ... دیگر هیچ‌کس یاد آن‌روز نمی‌افتد. همان‌روز که بی‌رحمانه ضریح نوادگان پیغمبر ـ‌علیهم‌السلام‌ـ‌را نابود کردند. چه سفری شود، با یک‌عالم حاجت بیایی اما پایت که به آن‌جا رسید ندانی حاجاتت را به کدامشان بگویی؛ ندانی کدام را مادر حسین و کدام را مادر عباس خطاب کنی. دو رکعت نماز استغاثه در صحن قاسم‌بن‌الحسن بخوانی. در همین گیر و دار باشی که صدای اشهد‌ان‌علیاً‌ولی‌الله را از مناره‌های حرم پیغمبر بشنوی. همین طور که از حرم حسن میگذری یکی یکی ضریح سجاد و باقر و صادق ـ‌علیهم‌السلام‌ـ‌را ببوسی. بیش از پیش برای رسیدن به نماز جماعت صبح عجله کنی. صف اول پر شده‌باشد، صف دوم بایستی. «دو رکعت نماز صبح می‌خوانم به امامت مهدی فاطمه؛ الله‌اکبر» @shamimmarefat5