#زندگی_به_شهدا
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
همسر شهيد حاج محمد ابراهيم همت میگويد: ابراهيم بعد از چند ماه عمليات به خانه آمد. سر تا پا خاكی بود و چشمهايش سرخ شده بود. به محض اينكه آمد، وضو گرفت و رفت كه نماز بخواندبه او گفتم:
حاجی لااقل یه خستگی دَر كُن، بعد نماز بخوان. سر سجادهاش ايستاد و در حالی كه آستينهايش را پايين میزد، به من گفت:
🍃من با عجله آمده ام که نماز اول وقتم از دست نرود.🍃 این قدر خسته بود که احساس می کردم هر لحظه ممکن است موقع نماز از حال برود.
:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:
🕊شمیم رحمت🕊
•┈┈•••✾•🌷🌿🌺🌿🌷•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2124283952Cc5f23552a1