eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
25.7هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
18.2هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣2⃣2⃣ صمد نشست کنار باغچه، دستش را روی صورتش گذاشت. انگار طاقتش تمام شده بود. های های گریه می کرد. دلم برایش سوخت. صدیقه ضجّه می زد و التماس می کرد: «آقا صمد! مگر تو فرمانده ستار نبودی. من جواب بچه هایش را چی بدهم؟! می گویند عمو چرا مواظب بابامان نبودی؟!» جمعیتی که توی حیاط ایستاده بودند با حرف های صدیقه به گریه افتادند. صدیقه بچه هایش را صدا زد و گفت: «سمیه! لیلا! بیایید عمو صمد آمده. باباتان را آورده.» دلم برای صمد سوخت. می دانستم صمد تحمل این حرف ها و این همه غم و غصه را ندارد. طاقت نیاوردم. دویدم توی اتاق و با صدای بلند گریه کردم. برای صمد ناراحت بودم. دلم برایش می سوخت. غصه بچه های صدیقه را می خوردم. دلم برای صدیقه می سوخت. صمد خیلی تنها شده بود. صدای گریه مردم از توی حیاط می آمد. از پشت پنجره به بیرون نگاه کردم. صمد هنوز کنار باغچه نشسته بود. دلم می خواست بروم کنارش بنشینم و دلداری اش بدهم. می دانستم صمد از هر وقت دیگر تنهاتر است. چرا هیچ کس به فکر صمد نبود. نمی توانستم یک جا بایستم. دوباره به حیاط رفتم. مادرشوهرم روبه روی صمد نشسته بود. سرش را روی پاهای او گذاشته بود. گریه می کرد و می پرسید: «صمد جان! مگر من داداشت را به تو نسپردم؟!» ادامه دارد...✒️ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣2⃣2⃣ صمد همچنان سرش را پایین انداخته بود و گریه می کرد. مردها آمدند. زیر بازوی صمد را گرفتند و او را بردند توی اتاق مردانه. جلو رفتم و کمک کردم تا خواهرشوهر و مادرشوهرم و صدیقه را ببریم توی اتاق. از بین حرف هایی که این و آن می زدند، متوجه شدم جنازه ستار مانده توی خاک دشمن. صمد با اینکه می توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود. به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک ریز گریه می کرد و می گفت: «صمد! چرا بچه ام را نیاوردی؟!» آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: «مادر جان! مرا ببخش. من می توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم. چون به جز ستار جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود. آن ها هم پسر مادرشان هستند. آن ها هم خواهر و برادر دارند. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی می دادم. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا را چی می دادم.» می گفت و گریه می کرد. تازه آن وقت بود متوجه شدم پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: «انگار صمد مجروح شده.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
💎امیرالمومنین علی(ع) : ✔️ منتظر فرج [آل محمد]باشيد و از رحمت خدا نااميد نگرديد بہ راستی کہ محبوبترين کارها نزدخداوند، است. 📚 بحارالانوار/ج52/ص123 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ✨وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى ﴿۱۲۶﴾ ✨مى فرمايد همان طور كه نشانه هاى ما ✨بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى ✨امروز همان گونه فراموش مى شوى (۱۲۶) 📚 سوره مبارکه طه ✍آیه ۱۲٦ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
👈 مادران مستبد و پدران خشنی که میل دارند نوجوان دستورات آنها را اطاعت کنند، ▪️همچنین آنهایی که اعتقاد دارند تا زمانی که فرزندانشان به حد کافیِ کافی بزرگ نشده اند حق تصمیم گیری ندارند؛ 👈متاسفانه آخر و عاقبت بدی برای نوجوان خود تدارک می بینند، نوجوانی با اعتماد به نفس پايين كه قدرت تصميم گيری ندارد!! @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
💟 لحن شما موقع صدا کردن همسرتان به او میفهماند که یک دعوا منتظرش است یا یک گفتگوی عاشقانه...! 👈 سعی کنید بر روی آرامش لحن‌تان و نحوه گفتن کلمات بیشتر تمرکز کنید. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
🌴 ✳️ انس با مولا امام زمان علیه السلام : داستان : گرم ترین آغوش 🌱شیخ مجتبی آرام در حیاط را باز کرد و در حالی که نعلینش را زیر بغل زده بود، بی صدا وارد خانه شد تا کسی او را نبیند. امشب هم مثل شب های گذشته با دست خالی به خانه آمده بود. وارد اتاق شد، مادر حضور پسرش را حس کرد و جلو آمد، از شدت ناراحتی و شرم چهره ی شیخ مجتبی سرخ شده بود. مادر سفره را باز کرد و گفت: پسرم، خدا را شکر هنوز قطعه ای نان خشک داریم، همان را با هم می خوریم. 🌱بر سر سفره نشستند، صدای کوبه در، حیاط را پر کرد. مادر از جایش برخاست و گفت: من در حیاط کار دارم، در را هم باز می کنم. 🌱زن در را باز کرد، اما مرد نگذاشت در کامل باز شود و فقط از لای در پولی را به زن داد و گفت:«به آقا مجتبی بگویید، شما مورد نظر و توجه ما هستید و از نظر ما دور نیستید» 🌱مادر وارد اتاق شد و حرف مرد را به شیخ مجتبی گفت. شیخ دیگر در حال خودش نبود و اشک می ریخت و با صدای بلند آه می کشید و حسرت می خورد که ای کاش خودم در را باز می کردم. 🌱از آن شب شیخ مجتبی قزوینی خراسانی شروع کرد به توسل و ناله و زاری به درگاه صاحبش تا شبی خواب عجیبی دید. در عالم رویا شخصی کاغذی به شیخ داد که اطراف آن آیات قرآن و وسطش بسم الله الرحمن الرحیم نوشته شده بود و در آخر کاغذ کلمه ی الاربعین حک شده بود. 🌱شیخ از خواب پرید و تا صبح چشم روی هم نگذاشت و خدمت استادش آیت الله میرزا مهدی اصفهانی رفت و تعبیر خوابش را پرسید. استاد جواب گفت: آیات قرآن و بسم الله حقایقی از بطون قرآن است که به شما خواهد رسید، اما الاربعین، اشاره به آن هنگامی دارد که شما خدمت حضرت(ع) می رسید. 🌱چهل روز گذشت، شیخ آرام و قرار نداشت، دل در دلش نبود که انگار حسی از درون به او گفت که به حرم امام رضا(ع) برود، شیخ هروله کنان سمت حرم رفت و وارد صحن شد. در میان جمعیت، نگاهش فقط به نگاه یک نفر گره خورده بود. شیخ مجتبی امام زمانش را می دید که آغوش باز کرده و منتظر اوست. صاحب، بنده اش را در بغل گرفت. 📚منبع: متأله قرآنی(شیخ مجتبی قزوینی خراسانی)، محمد علی رحیمیان فردوسی، صص296-297؛ با تصرف و تلخیص @tafakornab @shamimrezvan
براساس تحقیقات انجام شده آسیب های جدی و جبران ناپذیر به کلیه ها یکی از عوارض روزه بدون سحری است❗️ ✅در ماه رمضان شنا و پیاده روی کنید بهترین ورزش‌ها در طول این ماه پس از صرف افطار است، چرا که از گرفتگی عضلات و بروز یبوست پیشگیری میکنند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ تنها زمانى "صبور"خواهى شد كه "صبر"را يک"قــــدرت" بدانی نه يك "ضعف"… آنچه"ويرانمان"مى كند "روزگار" نيســـــت!!! حوصــــله ء "كــوچك" براى "آرزوهاى بزرگ" ماست... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 نماز شب بیست و ششم ماه رمضان 🍃 8 رکعت نماز 🍃 در هر رکعت یک بار سوره حمد و صدبار سوره توحید، درهای هفت آسمان بر او گشوده می شود، البته آنچه برای او نزد خداست، بسیار زیاد است. 📕 بحارالأنوار، ج97، ص384 به نقل از اربعین شهید http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️
🌹آیت الله شاه آبادی فرمودند 📢 ♦️جمعه شب (شب شنبه) که نماز را خواندی و شام میخوری کمی پیاز در دست بگیر و بگو: 👇 " اللهم صل علی محمدوآل محمد ، اللهم صَلِّ عَلَی النَّبیِّ القُرَشی وَ العَنِ الیَهودَ الخَیبَریّ اللهم صل علی محمد وآل محمد" 🌹و بعد پیاز را بخور. در عرض یک هفته یک نعمت غیر منتظره به دست می آوری. 📗منبع : دو هزار دستورالعمل مجرب 🌸ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 💥 💫✨ابو بصیر می گوید:امام صادق ع فرمود: هر گاه یکی از شما [بخواهد] ازدواج کند،چه می کند؟  عرض کردم: نمی دانم قربانت گردم، فرمود: هرگاه [کسی] قصد ازدواج داشت پس: 1⃣👈دو رکعت نماز به جا آورد. 2⃣👈خداوند عزّوجلّ را سپاس گوید. 3⃣👈بگوید: 🌛 اللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُ التَّزْوِیجَ فَقَدِّرْ لِی مِنَ النِّسَاءِ أَعَفَّهُنَّ فَرْجا وَ أَحْفَظَهُنَّ لِی فِی نَفْسِهَا وَ مَالِی وَ أَوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَ أَعْظَمَهُنَّ بَرَکَةًوَ قَیِّضْ لِی مِنْهَا وَلَداً طَیِّباً تَجْعَلُهُ لِی خَلَفاً صَالِحاً فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی.🌜 📚بحارالأنوار ج :100ص 263 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ 🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
👆 ✍ هر محصلی که پشت کتاب درس این دعا را بنویسد در طلب علم و تحصیل معارف توفیق یابد 📚گل‌های ارغوان ۱۸۸/۱ مطالب مشابہ ↩️ http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️