فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺بِسمِ اللهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيم🌺
🍃الهی به امید تو🍃
زنده بودن حرڪتی است افقی
از گهـواره تا گـور ……
اما زندگی ڪردن حرکتی
است عمودی از فرش تا عـرش …..
ماموریت مــا در زندگی
بی مشڪل زیستن نیست
با انگیزه زیستن است...
سلام🌺صبحتون بخیرو نیکی🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #سلام_امام_زمانم
📚صبح یعنی ...
💕تپشِ قلبِ زمان ،
🌸درهوسِ دیدنِ تــو
💕کہ بیایی و زمین،
🌸گلشنِ اسرار شود
🌹 #السلام_علیک_یابقیه_الله
💕بر جلوه ی روی مهدی صلوات
🌸بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات
💕ما را نبود چو هدیه یی در خور او
🌸بفرست به پیشگاه مهدی صلوات
💕اللّهُمَّصَلِّعَلي
🌸 مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
💕 وَعَجِّلفَرَجَهُــم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ #سلام_ارباب_خوبم❤
✨ سلامی بی جواب
از جانب خوبان نمی ماند✋
✨ به سمت کربلا هر صبح میگویم سلام
✨السلام علیک یااباعبدالله الحسین
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨یا ارحم الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
🌙دیگرگناه نمی کنم #آقابیا🌙
#اللهم_عجل_الوليك_الفرج🌻
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره
تین توحیدفلق ناس
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حدیث_روز👆 #تقواوحلال_وحرام
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #سه_شنبه 5 شهریور ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:03
☀️طلوع آفتاب: 06:32
🌝اذان ظهر: 13:06
🌑غروب آفتاب: 19:39
🌖اذان مغرب: 19:58
🌓نیمه شب شرعی: 00:21
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#پیام_سلامتی
🎋دمنوش زعفران-بهار نارنج باعث افزایش شادابی پوست می شود و سیاهی زیر چشم را کاهش می دهد! ☕️
❌صبحانه هیچگاه سوسیس و کالباس و ترشیجات نخورید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سلام به۳شنبه خوش آمدید🌹
☘امروز دستگاه عیب سنج
🌺و ایرادگیر وجودتان را
☘از کار بیندازید
🌺قول می دهم
☘خورشید درخشان تر
🌺پرنده ها خوش آوازتر
☘مردم مهربان تر
🌺و حتی کسب و کارتان
☘پر برکت تر خواهد شد
🌺 #روزتون_بخیروخوشی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#آیه_درمانی #آیه_جهت_برآمدن_هر_حاجت
گویند اگر سه بار (آیهالکرسی) (آیات ۲۵۵ تا ۲۵۷) سوره بقره را بر آب بخواند روی خود را با آن بشوید و دو رکعت نماز بگذارد...
در هر رکعت یک مرتبه حمد و یک مرتبه آیهالکرسی را بخواند هر مرادی داشته باشد حاصل شود. انشاءا...
📚 کتاب گنجهای معنوی از رضاجاهد
#باب_حاجات
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
#سوره_درمانی #جهت_وسعت_رزق
✍بین نماز ظهر و عصر باخواندن بیست و یڪ مرتبہ سوره ےفیل از عالم غیب رزق و روزے میرسد
بطوریڪہ فڪرش را هم نمیڪند بسیار مجرب و تجربہ شدہ است.☄
📚اسرار دعا
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صد_و_سیزدهم((قبیله مغول))
🌷حس فرزند بزرگ بودن و حمایت از خانواده، بعد از تموم شدن ساعت درسی، نگذاشت برای کلاس های فوق برنامه و تست مدرسه بمونم و سریع برگشتم. حدود سه و نیم، چهار بود که رسیدم خونه.
🌷چند بار زنگ در رو زدم اما خبری از باز شدن در نبود. خیلی تعجب کردم، مطمئن بودم خونه خالی نیست. از زیر در نگاه کردم، ماشین بابا توی حیاط بود.
ـ نه مثل اینکه جدی جدی یه خبری هست.
🌷سریع کیفم رو از بالای در پرت کردم توی حیاط و از در رفتم بالا. رفتم سمت ساختمون، صدای داد و بیداد و دعوا تا وسط حیاط می رسید.
مامان با دیدن من وسط هال جا خورد.
🌷انگار اصلا متوجه صدای زنگ نشده بودن. از روی نگاه مادرم، پدرم متوجه پشت سرش شد و با غیض چرخید سمت من. تا چشمش بهم افتاد، گر گرفتگی و خشمش چند برابر شد.
ـ مرتیکه واسه من زبون در آوردی؟ حالا دیگه پای تلفن برای عمه ات زبون درازی می کنی؟
🌷و محکم خوابوند توی گوشم، حالم خراب شده بود، اما نه از سیلی خوردن، از دیدن مادرم توی اون شرایط . صورت و چشم هام گر گرفته بود و پدرم بی وقفه سرم فریاد می زد.
با رفتن پدر سر و صدا هم تموم شد. مادرم آشفته و بی حال، الهام و سعید هم بی سر و صدا توی اتاق شون و این تازه اولش بود.
🌷لشگر کشی ها شون شروع شد. مثل قبیله مغول به خونه حمله ور می شدن، مادرم رو دوره می کردن و از گفتن هیچ حرفی هم ابایی نداشتن.
خورد شدنش رو می دیدم اما اجازه نمی داد توی هیچ چیزی دخالت کنم، یا حتی به کسی خبر بدم.
🌷ـ این حرف ها به تو ربطی نداره مهران، تو امسال فقط درست رو بخون.
اما دیگه نمی تونستم. توی مدرسه یا کتابخونه، تمام فکرم توی خونه بود و توی خونه هم تقریبا روز آرومی وجود نداشت. به حدی حال و روزم بهم پیچیده بود که اصلا نمی فهمیدم زمان به چه شکل می گذشت.
🌷فایده نداشت، تلفن رو برداشتم و زنگ زدم به دایی. دایی#تنها کسی بود که می تونست جلوی مادرم رو بگیره. مادرم برای دفاع از ما سپر شده بود و این چیزی بود که من، طاقت دیدنش رو نداشتم.
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صد_و_چهاردهم (( کنکور ))
🌷حدود ساعت ۸ شب بود که صدای زنگ، بلند شد و جمله ی “دایی محمد اومد” فضای پر از تشنج رو به سکوت تبدیل کرد. سکوتی که هر لحظه در شرف انفجار بود. دایی محمد هیبت خاصی داشت، هیبتی که همیشه نفس پدرم رو می گرفت.
🌷با همون هیبت و نگاهی که ازش آتش می بارید، از در اومد تو. پدرم از جا بلند شد، اما قبل از اینکه کلمه ای دهانش خارج بشه، سیلی محکمی از دایی خورد.
ـ صبح روز مراسم عقدکنون تون، بهت گفتم ازت خوشم نمیاد و وای به حالت اشک از چشم خواهرم بریزه.
🌷عمه سهیلا با حالت خاصی از جاش بلند شد و با عصبانیت به داییم نگاه کرد.
ـ به به حاج آقا، عوض اینکه واسه اصلاح زندگی قدم جلو بزارید، توی خونه برادرم روش دست بلند می کنید. بعد هم می خواید از خونه خودش بندازیدش بیرون؟ وقاحت هم حدی داره.
دایی زیرچشمی نگاهی بهش کرد.
🌷ـ مرد دو زنه رو میگن: خونه این زنش، خونه اون زنش. دیگه نمیگن خونه خودش. خونه اش رو به اسم زن هاش می شناسن. حالا هم بره اون خونه ای که انتخابش اونجاست. اصلاح رو هم همون قدر که توی این مدت، شما اصلاح و آباد کردید بسه. اصلاحی رو هم که شما بکنید عروس یا کور میشه یا کچل.
🌷عمه در حالی که غر غر می کرد از در بیرون رفت. پدر هم پشت سرش غر غر کردن، صفت مشترک همه شون بود و مادرم زیر چشمی به من نگاه می کرد.
ـ اونطوری بهش نگاه نکن. به جای مهران تو باید به من زنگ می زدی.
🌷از اون شب، دیگه هیچ کدوم مزاحم آرامش ظاهری ما نشدن و خونه نسبت به قبل آرامش بیشتری پیدا کرد. آرامشی که با شروع فرآیند دادگاه، چندان طول نکشید.
مادر به شدت درگیر شده بود و پدرم که با گرفتن یه #وکیل حرفه ای و کار کشته، سعی در ضایع کردن تمام حقوق مادرم داشت.
🌷مادر دیگه وقت، قدرت و حوصله ای برای رسیدگی به سعید و الهام سیزده، چهارده ساله رو نداشت و این حداقل کاری بود که از دستم برمی اومد.
زمانی که همه بچه ها فقط درس می خوندن، من، بیشتر کارهای خونه از گردگیری و جارو کردن تا خرید و حتی پختن غذاهای ساده تر رو انجام می دادم. الهام هم با وجود سنش، گاهی کمک می کرد.
🌷هر چند، مادرم سعی می کرد جو خونه آرام باشه، اما همه مون فشار عصبی شدیدی رو تحمل می کردیم و من، در چنین شرایطی بود که #کنکور دادم.
✍ادامه دارد......
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
#حدیث_روز
💎مردی نزد امام سجاد(ع)آمد و گفت:
«الان از مجلس "فلان" شخص می آیم. او درباره شما می گفت که (علی بن الحسین) شخصی گمراه و بدعت گذار است!»
✍️امام سجاد(ع) در پاسخ فرمودند: «حرف هایی که در مجلس خصوصی زده می شوند، امانت هستند و تو رعایت (حقّ مجلس) آن مرد را نکردی.و حقّ مرا نیز مراعات نکردی زیرا از (برادرم) مطلبی را به من رساندی که از آن خبر نداشتم!»
📚الاحتجاج طبرسی، ج ۲، ص۱۳۸
#سخن_چینی❌
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
💎 #امام_باقر_علیه_السلام :
🔸 إنَّ أشَدَّ النّاسِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ عَبدٌ وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلى غَيرِهِ.
🔹 حسرتمندترين مردم در روز قيامت، بنده اى است كه سخن از عدالت گويد و با ديگران خلاف آن عمل كند.
📚 بحارالأنوار: ص78، ص179
#عدالت
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
💎امام صادق(علیه السلام)
شايسته نيست كه زن مسلمان،آنگاه كه ازخانه خويش بيرون مى رود،لباس خودراوسيله جلب توجّه ديگران نمايد
#عفاف✅
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#احکام_شرعی #احکام_نذر
🔶 #مناسبتها👈شرائط نذر چیست ؟
▪▪▪▪▪▪▪▪
⚠با شرائطی عمل به نذر واجب می شود:
1⃣ نذر كننده بالغ باشد، عاقل و با قصد و اختیار باشد.
2⃣انجام دادن آن ممكن باشد.
3⃣ انجام دادن نذر مطلوب شرع باشد. یعنی انجام دادنش بهتر باشد.(مانند نماز، روزه، قربانى كردن، كمك به دیگران، عیادت مریض و...).
4⃣ترك آنها مطلوب شرع باشد. (ترك حرام یا مكروه).
5⃣نذر کننده باید صیغه نذر را بخواند و در صیغه، نیت خود را بر زبان جارى کند و تصریح نماید که این عمل را براى رضاى خدا انجام مى دهم.
✔صیغه نذر شرعی آن است که به عربی یا فارسی بگوید: «برای خدا بر من است که … یا «للهِ علَیَّ أن …»
اما با گفتن «نذر می کنم که اگر حاجتم برآورده شود یک روز روزه بگیرم» صیغه نذر خوانده نشده است و چیزی بر او واجب نیست.
📕احکام نذر توضیح المسائل مراجع
🍃🍂سایت اسک احکام @tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh