eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
23.2هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
17.8هزار ویدیو
223 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه 🥀يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نماز را بخواند خدا او را در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد [۴رڪعت ودر هر رڪعت حمد، توحید، آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸😢🌸 🔻 🔻 💠هفت حبه قند یا خرما انتخاب کند و: 1⃣ روی اولی بنویسد:«تَعَالَی اللهُ المَلک الحَق» و روز شنبه بخورد سپس روزهای دیگر هفته به ترتیب روی آنها آیات ذیل را بنویسد و میل کند.👇 2⃣روز یکشنبه:« وَ قُل ربِّ زِدنی عِلماٌ» 3⃣روز دوشنبه:«لا تُحرک بهِ لِسانک» 4⃣روز سه شنبه:«انَّ علَینا جمعُهُ وَ قُرآنهُ» 5⃣روز چهارشنبه:«فَاذا قراناهُ فَاتّبع قرآنهُ» 6⃣روز پنج شنبه:«سَنُقرءک فَلاتنسی» 7⃣روز جمعه:«انَّهُ یَعلَم الجَهر وَ اخفی» 📚 دو هزار دستور العمل مجرب اصلی، صفحه ۲۳۶
🍃🍂 اجابت 🍃🍂 🖊 ابتدا شش آیه اول سوره حدید و سه آیه آخر سوره حشر را بخواند سپس حاجتش را بخواهد Ⓜ️ ختومات و اذکار ڪلیڪ ↩️
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "‌ "بر اساس داستان واقعی و یکم‌✍ بخش اول 🌸اواخر مهر بود که تورج خبر داد داره میاد … همه خوشحال بودن ، عمه که روی پاش بند نمی شد ، ولی من با وجود تمام خوشحالیم نمی تونستم کوچکترین عکس العملی نشون بدم … من تورج رو دوست داشتم چون اون آدم با ارزشی بود ، با شعور و با معرفت و در عین حال من نمی تونستم فراموش کنم که اون چه کاراهایی برای من کرده …. و حتی برای ایرج و بچه ها….. 🌸خوشبختانه اون ساعت هفت شب می رسید تهران؛ و وقت مناسبی بود که دخترا رو که اون هلاکشون بود ببینه…….. ساعت چهار و نیم بود من تازه از دانشگاه با مینا اومدیم خونه که حاضر بشیم برای استقبال از اون …. الان بچه ها پنج ماهه بودن و خیلی خواستی؛؛ راستش از اشتیاقی که تورج همیشه توی تلفن از خودش برای دیدن بچه ها نشون می داد منم دیرم می شد که هر چه زودتر اونا رو ببینه …. داشتم حاضرشون می کردم و بهترین لباس اونا رو تنشون کردم که ایرج اومد تو اتاق و پرسید تو کجا ؟؟ از پرسش قاطع و تندش فهمیدم من نباید برم گفتم من که درس دارم؛؛ مگه بچه ها رو نمی بری ؟ 🌸گفت نه اذیت میشن میاد خونه دیگه …همین جا بهتره اونا رو ببینه … طولانی میشه بچه ها خسته میشن ….. شونه هامو انداختم بالا و گفتم برای من فرقی نمی کنه…. هر طور تو صلاح می دونی …عمه و علیرضا خان و حتی مینا وقتی فهمیدن که من نمیام ناراحت شدن و اصرار کردن……. حتی علیرضاخان با قاطعیت می گفت :برو ؛؛ برو حاضر شو بیا مگه میشه تو نباشی ؟ ولی من گفتم که بهتره درس بخونم تا شما بر گردین شام رو هم حاضر می کنم این طوری بچه ها خسته میشن و بد اخلاقی می کنن …. 🌸عمه به زحمت راضی شد که بدون منو بچه ها بره اونم ذوق داشت هر چی زود تر ترانه و تبسم رو به تورج نشون بده ……….. وقتی اونا رفتن….بغضی که توی گلوم نگه داشته بودم ترکید …. بیشتر از هر چیزی از این ناراحت بودم که من داشتم برای کسی که دوست داشتم فیلم بازی می کردم و از این کار بشدت منتفر بودم بهش گفته بودم من می خوام رویا باشم نزار کار به جایی برسه که ندونیم کدوم حرفمون درسته کدوم غلط ….. و من الان همونی شده بودم که دوست نداشتم خوب اگر می خواستم تنشی پیش نیاد باید رعایت می کردم …..و همیشه تلاشم این بود که حسادت های اونو به بهترین شکل جواب بدم و در مقابلش واکنش شدید نشون ندم که می دونستم هم فایده ای نداره و هم ممکنه اون حساس تر بشه…….. 🌸خودمو دلداری دادم و گفتم : ول کن رویا فرقش یک ساعته میاد خونه دیگه و بچه ها رو می ببینه دنیا که آخر نشده ……. ولی می دونستم که اون چیزی که منو ناراحت می کنه این نیست …. به کمک مرضیه رورک های بچه ها رو آوردیم پایین و اونا رو نشوندم توش و بردمشون توی آشپزخونه تا شام رو آماده کنم ……بعدم سرمو به بازی با دخترا گرم کردم تا اونا رسیدن …به محض اینکه ماشین جلوی ساختمون نگه داشت اولین نفری که پیاده شد تورج بود …. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و یکم ✍ بخش دوم 🌸طرف ساختمون پرواز کرد و خودشو رسوند به بچه ها…… از اشک چشم و بی قراری اون کاملا اشتیاقش برای دیدن دخترا معلوم بود……….. و من دور از چشم ایرج تونستم باهاش سلام و احوال پرسی کنم … 🌸اون نمی تونست با اون دوتا بچه چیکار کنه دوتا شونو بغل کرده بود و می بویید و می بوسید اینو می گذاشت اون یکی رو بر می داشت و هی می گفت : رویا چیکار کردی ؟ بی نظیرن حرف ندارن شاهکارن …دستت درد نکنه زن داداش با این بچه آوردنت …… ترانه غریبی می کرد و مدتی اونو با بغض نگاه کرد و بالاخره هم گریه افتاد شاید هم از هیجان زیاد تورج ترسیده بود ولی تبسم با همون لبخند قشنگش توی بغل تورج مونده بود و پایین نمیومد….. 🌸هر چی ایرج بهش می گفت : بابا بیا بغل من ….پدر سوخته منو فراموش کردی ؟ تبسم می چسبید به تورج و دستشو محکم می گرفت به پیرهن اون تا نره بغل ایرج و از این بابت کلی خندیدم ……. ایرج هم هر چند دقیقه یک بار تورج رو بغل می کرد و می بوسید مثل اینکه از دیدنش سیر نمی شد ….. اما احساس کردم مینا کمی تو هم رفته … کشیدمش کناری و پرسیدم چی شده چرا اخم کردی ؟ 🌸گفت هیچی ؛؛؛یادته هر وقت از من در مورد تورج می پرسیدی چی بهت می گفتم؟ هیچی به خدا رویا اگر این بار همون کارو بکنه دیگه باهاش نمی مونم میرم و پشت سرمو نگاه نمی کنم …قول میدم …… اصلا با من طوری رفتار کرد که انگار یک ساعت پیش منو دیده … گفتم :الان تو می خواستی اون چیکار کنه ؟ خوب خجالت می کشه صبر کن ببینیم چی میشه زود قضاوت نکن …. بیا فدات بشم خودتو ناراحت نکن تازه از راه رسیده تو رو اینطوری نبینه …… 🌸با هم شام رو حاضر کردیم و اون رفت پیش بقیه …. منم یک سینی چایی ریختم بردم بیرون……….. تورج از علیرضا خان پرسید ..بابا خونه ی عباس آباد رو خالی کردن ؟ گفت : خیلی وقته بابا جان … باید بزارم تعمیرش کنن خیلی خراب کاری کردن ….. تورج گفت : پس بی زحمت عجله کنین که من و مینا میریم اونجا زندگی می کنیم .. عمه گفت چی؟ برای خودت می بری و می دوزی آقای حیدری بهت جواب نه داده …. 🌸تورج گفت : آره از اونجا بهشون زنگ زدم گفت به تو نمی دم میدم به علیرضاخان …گفتم آخه مامانم چی ؟گفت دیگه همینه حالا اگر به من نداد به بابا که میده فقط شکوه خانم باید راضی بشه ، همه با هم به اعتراض و خنده گفتن تورج؟؟؟ گفت به خدا راست میگم تقصیر من نیست از خودش بپرسین گفت میدم به بابات … شوخی اون باعث خنده شده بود…. دیگه دلمون برای اون و شوخی های مخصوص به خودش تنگ شده بود …. 🌸ولی من تعجب می کردم که چرا تورج توی شوخی هاش اینقدر تحقیر آمیز در مورد مینا حرف می زنه …با اینکه می خندیدم ولی دوست نداشتم گاهی به صورت مینا نگاه می کردم می دیدم تو دلش داره قند آب می کنه شاید اون برای اینکه خیلی زیاد تورج رو دوست داشت به دل نمی گرفت …….. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
💎پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: اگر كسى بتواند حقّ كسى را بپردازد و تعلّل ورزد، هر روز كه بگذرد، گناه باجگير برايش نوشته مى شود 📚بحارالأنوار، ج 103، ص 146 〰➿〰➿〰➿〰➿〰 🔅 (ص) : 🔸 ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ في حَداثَةِ سِنِّهِ إلّا عَجَّ شَيطانُهُ : يا وَيلَهُ يا وَيلَهُ ، عَصَمَ مِنّي ثُلُثَي دينِهِ . فَليَتَّقِ اللّهَ العَبدُ فِي الثُّلُثِ الآخَرِ . 🔹« هيچ جوانى نيست كه در نوجوانى اش ازدواج كند ، مگر آن كه شيطانش فرياد بر مى آورَد : «اى واى بر من! اى واى بر من! دو سوم دينش را از [ گزند] من نگه داشت» . پس ، بنده بايد در يك سوم ديگر [دينش] ، پروامندى از خدا پيشه كند.» . 📚الجعفريّات : ص ٨٩
✅پرسش: وقتي ميدانيم جنسي دزدي هست آن را بخريم چه حکمي دارد 🌺پاسخ: سلام اگریقین داشته باشید که جنس دزدی هست نمی توانید بخرید واگر بخرید هم نمی توانید از آن استفاده کنید باید تحقیق کنید وصاحب اصلی آن را پیداکنید وبه صاحبش برگردانید واگر نتوانستید صاحبش را پیدا کنید باید با اجازه از دفتر مرجع تقلیدآن را به فقیر بدهید.
أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ(۱۴) ✨آیا آن کسى که موجودات را آفریده ✨از حال آنها آگاه نیست؟! ✨در حالى که او ✨(از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است(۱۴) 📚سورهٔ مبارکه الملك ✍آیه ۱۴
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✍🏻 از امام صادق پرسیدند: که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. 😢مرحوم آیت الله حاج حسنعلی نخودکی اصفهانی در وصیت خود به فرزندش می گوید : «اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود ، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش است. فرزندم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.» برای این که نماز صبح خواب نمانید، «قبل از خوابیدن» آخرین آیه سوره کهف را بخوانید و حین قرائت آیه، ساعتی که قصد دارید بیدارشوید را در ذهن داشته باشید. ✍🏻 آیه اخر سوره کهف بسم الله الرحمن الرحیم «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحدا» 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
➖➖➖➖➖➖ 💔 سردارمان را امریکا زد و پدر هسته ای کشورمان را اسرائیل در هر دو عوامل داخلی نقش داشتند، همان ها که دم از مذاکره زدند، ⚠ آقایان مسئول قضایی و نظارتی و قانون گذار، اگر غیرت دارید زین پس کسی از مذاکره دم زد شریک در ریختن خون عزیزان ملت و مجرم بدانیدش... ➖➖➖➖➖➖
دعا برای 🔅این عمل بسیار قریب و عجیب است در محبت . سوره فاتحه الکتاب را بر قند بخواند و سوره انا عطینا الکوثر را بر نبات بخواند و سوره اذا زلزله را بر شکر خام و سوره والعادیات را بر انگبین و سوره اخلاص را بر گزانگبین و سوره والتین را بر خرما و سوره الم نشرح را بر کشمش بخواند بشرط آنکه این حلویات در وزن مساوی باشند با یکدیگر هر یک سوره بخواند بدمد بعد از آن همه را بهم ممزوج نماید و مخلوط و هر کسی که قدری از آن بخورد و به هر کس بدهد آنکس محب و دیوانه آن شود اگر ماه رویان عالم بوی عرضه کنند نخواهد اگر از وی جدا شود دیوانه شود . این عمل بسیار آزموده است مجرب است منبع : کونوز الاسرار ج 1 ص 65 و 66 ┅┄🍃┄┄💕🍃💕┄┄🍃┄┅
هدایت شده از خانواده بهشتی
🎀 وقتی همسرت یه کاری رو نمیکنه یا بهت توجهی نمیکنه تذکر نده،یا راه نشونش نده باهوش باش بذار هر موقع حتی شده اتفاقی اون کار رو انجام داد تا میتونی تعریفش کن 💞💞💞💞💞💓 🎀 تمام انرژی روزانه خود را صرف کار و فعالیت نکنید شما باید برای لذت بردن خودتان و همسرتان نیز وقت بگذارید اصلا زندگی زناشویی یعنی همین @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
📚داستان کوتاه زیبا📚 ⚡️خشم مگیر...⚡️ مردی از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد. از آن حضرت  پندی و نصيحتی تقاضا كرد. رسول اكرم به او فرمود: "خشم مگير" و بيش از اين چيزی نفرمود .  آن مرد به قبيله خويش برگشت. اتفاقا وقتی كه به ميان قبيله خود رسيد،اطلاع يافت كه در نبودن او حادثه مهمی پيش آمده، از اين قرار كه جوانان قوم او دستبردی به مال قبيله ای ديگر زده اند، و آنها نيز معامله  به مثل كرده اند، و تدريجا كار به جاهای باريك رسيده، و دو قبيله در  مقابل يكديگر صف آرائی كرده اند، و آماده جنگ و كارزارند. شنيدن اين خبر هيجان آور، خشم او را برانگيخت . فورا سلاح خويش را خواست و پوشيد و به صف قوم خود ملحق و آماده همكاری شد .  در اين بين، گذشته به فكرش افتاد، به يادش آمد كه به مدينه رفته و  چه چيزها ديده و شنيده، به يادش آمد كه از رسول خدا پندی تقاضا كرده است ، و آن حضرت به او فرموده، جلو خشم خود را بگيرد.  در انديشه فرو رفت كه چرا من تهييج شدم، و به چه موجبی من سلاح پوشيدم، و اكنون خود را مهيای كشتن و كشته شدن كرده ام؟ چرا بیجهت من برا فروخته و خشمناك شده ام؟! با خود فكر كرد الان وقت آن است كه آن جمله كوتاه را به كار بندم .  جلو آمد و زعمای صف مخالف را پيش خواند و گفت: "اين ستيزه برای  چيست ؟ اگر منظور غرامت آن تجاوز است كه جوانان نادان ما كرده اند، من حاضرم از مال شخصی خودم اداكنم. علت ندارد كه ما برای همچو چيزی به جان يكديگر بيفتيم و خون يكديگر را بريزيم". طرف مقابل كه سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند، غيرت و مردانگی شان تحريك شد و گفتند:  "ما هم از تو كمتر نيستيم. حالا كه چنين است ما از اصل ادعای خودصرف نظر میكنيم " .  هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند. 📚اصول كافی، جلد 2، صفحه 404  @tafakornab @shamimrezvan
خواص اجزای آجیل :👇 گردو⬅️دشمن التهاب بادام⬅️مفید برای روده بادام زمینی⬅️بهبود حافظه پسته⬅️بهبودخلق و خو فندق⬅️کنترل دیابت کشمش⬅️کاهنده علائم افسردگی ღـگشا⬆️
وقتی کسی تو را میرنجاند ‏ناراحت نشو... ‏چون این قانون طبیعت است ‏که درختی که میوه شیرین تر دارد ‏ سنگ بیشتر میخورد...
🌸✨هرکس ۷شنبه را روزه بگیرد و۱۵۰۰بار سوره حمد بخواند سپس ۱۵۰۰ صلوات فرستد هر چه بخواهد بدون شک رواگردد✨ 📚ختوم و اذکار۲۵۳/۲ ڪلیڪ ڪنید↩️ @shamimrezvan ღگشا
✍بردیوارآن محل نوشته بچسباندزودتربفروش رسد رَبَّناآتِنَامِن لَّدُنكَ رَحمَةً وَهَيِّئْ لَنَامِن امرِنَارَشَدًا(کهف۱۰) 📚گل‌های ارغوان۱۳۱/۱ @shamimrezvan ღگشا👆
🍃رفع اختلاف زوجین 🍃 🖊 به نیت مهر و محبت چنین کنند بسیار مجرب است ↯ ⇦ یک صلوات ⇦ سوره نساء ⇦ یازده صلوات Ⓜ️ ختومات و اذکار ڪلیڪ ↩️ @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨هرصبح دروقت بین الطلوعین سوره انشراح را 7 مرتبه با خلوص نیت بخواند به نیت حل مشکلات مالی خانودگی گره گشایی تقویت حافظه وآرامش روح وجسم✨ 📖 قرآن درمانی روحی وجسمی
. بعد از هر نماز پدر و مادرتان را حتما دعا کنید. نورانیّتِ این عمل شما را هم بهره مند میکند. 👤 استاد محمدباقر تحریری
▪🍃▪🍃▪🍃▪🍃 مطابق 📅 نهم آذر ۱۳۹۹ هجری شمسی ۱۳ ربیع الثانی ۱۴۴۲ هجری قمری ۲۹ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی ▪ شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها به روایتی ☝ صدقه اول صبح فراموش نشود 🌸 اذکار روز یکشنبه : - یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه) - ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه) - یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت. ⛔ روز سیزدهم قمری روز خوبی نیست ، با صدقه اول صبح رفع نحوست کنید. از کارهای مهم ، منازعه و جنگ و جدل، دیدار با حکام و امرا، و زایمان و ...باید پرهیز کرد. ◼ یکشنبه برای امور زیر خوب است: 🔹طلب حاجت 🔹طلب استغفار 🔹کشاورزی 🔹ساختمان سازی 🔹امور تعلیم و تعلم ☝ مسافرت و زایمان خوب نیست . 🌷 ️️یکشنبه شب (یکشنبه که شب شد) مباشرت، و فرزند حاصل از آن گردد و به قسمت و سرنوشت خود راضی باشد ان شاءالله ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، و موجب خصومت با شخصی گردد. 🚫 یا #فصد انداختن در این روز، از ماه قمری ، خوب نیست و موجب اندوه و ملال می گردد. 💢️این یکشنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست. 🚫 یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 🚫 یکشنبه برای ، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. 💢 وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. : 🔹اذان صبح: ۲۴: ۵ 🔹طلوع آفتاب: ۵۴ : ۶ 🔹اذان ظهر:: ۵۳: ۱۱ 🔹غروب آفتاب: ۵۱ : ۱۶ 🔹اذان مغرب: ۱۱ : ۱۷ 🔹نیمه شب شرعی: ۲۳:۸ 💫ذات الکرسی عمود ۱۷:۳۶ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین ، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و...تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی ▪🍃▪🍃▪🍃▪🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️دعا میکنم ✨در فراسوی این شب ⭐️تاریک و سیاہ، خداوند ✨نور عشق بی حدش را ⭐️بتاباند بر خوشه‌ی آرزوهای شما ✨تا صدها ستارہ بروید ⭐️برای اجابت آنها 🌙✨شبتون در پناه مهربان خدا @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ 💕الهے به امید رحمت تو 🌸خدایا🤲 🌸 درهای مهربانیت را 💕به روی دوستانم بگشا و 🌸شادی،تندرستی و آرامش 💕را برای همه آنها مقدر کن 🌸آمین 🌸
چادری ‌سوخت، سری ‌سوخت، گلی ‌پرپرشد وسط فاجعه بی‌بال و پری گفت علی میخ و دیوار و دری دست به یکی کردند با لگد، سوخت گلی ریخت دری، گفت علی ▪🏴