#یادشهدا🌷
قـرار بود بهش درجه سرلشڪرے بـدن
گـفتیم: خـب به سلامتے، مـبارڪه ...
خندید ، تند و سریع گفت:خوشحالم اما درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست وفتی آقا درجه رو بزران رودوشم حس میکنم حضرت آقا ازم راضین و وقتی که ایشون راضی باشند امام عصر هم راضین همین برام بسه...انگار مزد تمام سالهای جنگ رو یک جا بهم دادن....
🌷شـهـید صـیادشـیرازے🌷
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگـر_ღـگشا⬆️⬆️⬆️
#یادشهدا🌷
من اینطور فهمیده ام که :
خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پر کار هستند ؛
و شهدای ما غالبا اینطور بوده اند.
🌷شهید محمود رضا بیضائی🌷
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#یادشهدا🌷
نمازهایت راعاشقانه بخوان
حتی اگرخسته اۍیاحوصله ندارۍتکرار هیچ چیزجز نماز دراین دنیاقشنگ نیست
🌷شهید دکتر چمران🌷
#نماز
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#یادشهدا
شهید باکری، شهرداری که رفتگر شد !
اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار اورمیه در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم . چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود ؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است . نزدیکتر رفتم ، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود کنجکاوم شد ، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است !
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی ؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت
ادامه دادم ، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی ؟ رفتگر همیشگی چرا نیست ؟ شما رو چه به این کارا ؟ جارو رو بدین به من ، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. زن رفتگر محله ، مریض شده بود ؛ بهش مرخصی نمی دادن میگفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم ؛ رفته بود پیش شهردار ، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.
اشک تو چشمام حلقه زد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن ، رفتگر آن روز محله ما، شهردار اورمیه بود...
@tafakornab
@shamimrezvan
#یادشهدا
شهید باکری، شهرداری که رفتگر شد !
اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار اورمیه در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم . چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود ؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است . نزدیکتر رفتم ، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود کنجکاوم شد ، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است !
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی ؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت
ادامه دادم ، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی ؟ رفتگر همیشگی چرا نیست ؟ شما رو چه به این کارا ؟ جارو رو بدین به من ، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. زن رفتگر محله ، مریض شده بود ؛ بهش مرخصی نمی دادن میگفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم ؛ رفته بود پیش شهردار ، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.
اشک تو چشمام حلقه زد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن ، رفتگر آن روز محله ما، شهردار اورمیه بود...
@tafakornab
@shamimrezvan
#یادشهدا
💠اگر خسته شدیم باید بدانیم؛ کجای کار اشکال دارد. وگرنه، کار برای خدا که خستگی ندارد. لذت بخش است...
🌷شهید حسن باقری
نشر با ذکر #صلوات🌹
#به_امید_شفاعت_شهدا🌹
#یادشهدا
بوسه بر عکست زنم
ترسم که قابش بشکند
قاب عکس توست
اما شیشه ی عمر من است
🌷شهید جاویدالأثر محمد ذوالفقاری🌷