#شاهزاده_ای_در_خدمت
#قسمت_چهل_و_ششم🎬:
صبحی دیگر از مشرق زمین طلوع کرد ، اهل خانه هر کدام مشغول کار خود بودند .
امروز نوبت فاطمه سلام الله علیها بود که کارهای خانه را انجام دهد و روز استراحت فضه بود.
اما فضه که عاشقانه بانویش را دوست می داشت ، سایه به سایه او حرکت می کرد ، انگار بند جانش به جان این بزرگ زن عالم خلقت بسته شده بود.
بانوی خانه ، کارهایش را انجام داد و همانطور که به سمت چادرش می رفت فرمود:فضه جان ، دلم برای دیدار پدرم بی قرار است وخوب می دانم او هم مشتاق دیدار بچه هاست ، دست حسن وحسین را بگیر ، تا به منزل پدرم برویم.
فضه دل درون سینه اش به تلاطم افتاد ، او راهی خانه ای بود که جولانگاه فرشتگان آسمان بود.
از خانه فاطمه سلام الله علیها تا خانه رسول خدا راهی نبود.
وقتی درب خانه را زدند ، صدای پیامبر از ورای درب بلند شد که می فرمود : باز کنید درب را که من بوی بهشت را از پشت آن استشمام می کنم.
فضه به همراه بچه ها و بانویش وارد خانه شدند و دیدند که مولا علی علیه السلام هم در آنجا حضور دارد، گویی محمد و علی یک روح بودند در دو جسم و جدایی آنها از هم کاری ناشدنی بود.
فاطمه و فضه به پیامبر سلام دادند و بچه ها چونان همیشه به سمت پدربزرگشان رفتند تا از سر و کول او بالا روند.
پیامبر همانطور که با محبتی عمیق به دخترش خوش آمد می گفت ، رو به علی فرمود : چه خوب که فاطمه هم به ما پیوست ، ای علی، خدا به من دستور داده است تا تو را به خود نزدیک گردانم و از تو دوری نجویم و مرا فرموده است که آیات قرآن را به تو بیاموزم و تو هم آنها را به خاطر بسپاری و این حق توست که آنچه را به تو آموزش می دهم به یاد بسپاری...
و براستی این کلام پیامبر یعنی که علی همان قرآن ناطق است...
در این هنگام که پیامبر ، علی را به این مرتبت و منزلت مفتخر ساخت ، باز هم جبرئیل امین از آسمان فرود آمد و باز هم نغمه ای عاشقانه سرداد...
ادامه دارد
🖍به قلم :طه_حسین_مصری
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
❣️مترجمی زبان قرآن☎️ : 09358551873
#وعده_صادقه
#او_خواهد_آمد
و گشایش حاصل خواهد شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
اگر یک نفر را به او وصل کردی ، برای سپاهش تو سردار یاری👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2296578335C27595d31c9
رهروان مهدوی👆
🆔 https://eitaa.com/shamshir12
منتظران ظهور👆
#یادآوری_مشاهده_قسمت_های_قبل
_در_کانال_منتظران_ظهور
با ما همراه باشید در کانال
🌗 منتظران ظهور 🌓