eitaa logo
🇵🇸『منٺظࢪان‌ظھوࢪ...!‌』
1.2هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.6هزار ویدیو
76 فایل
⸤ ﷽ ⸣ خوشـابھ‌حال‌آنان‌ڪـھ‌دࢪڪلـاس‌انتظـاࢪحتۍ یڪ‌جمـعه‌هم‌غـیبټ‌نداࢪند!🎈
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خیلی زیبا بود... نه بابا این چه حرفی است ممنونم ❤️ دعای شهادت فراموش نشه.. منم برای شما دعا می کنم 🌹
سکوت طولانی بینمان آزار دهنده شده بود. سعیده نگاه از روبرویش برنمی داشت ومن هم غرق افکارم بودم. مادر راست می گفت که نباید همدیگر را ببینیم. ازوقتی دیدمش دلم بیشترتنگ شده بود. کاش میشد از دانشگاه انتقالی بگیرم و کلا نبینمش. ولی مگر به این راحتی هاست. البته من دو ترم بیشتر نمانده که درسم تمام شود، مثل خودش. صدای سعیده انبر شدومن رااز افکارم خارج کرد. راحیل. ــ جانم. ــ میشه بگی تو چرا از رنج کشیدن خوشت میاد، چرا هم خودت رو عذاب میدی، هم اون رو؟ بعد مکثی کردوادامه داد: – هم من رو؟ باور کن اونقدرا هم سخت نیست تو سختش می کنی. آرش پسر بدی نیست. اخم کردم و گفتم: –مگه من گفتم پسر بدیه؟ باحرفم آتشفشان شدوفریادزد: –پس چته؟ سعیده همیشه خوش اخلاق و خندان بود، نمیدانم آرش رادر چه حالی دیده بود که آرامش نداشت. ــ تو الان حالت خوب نیست، بعدا حرف می زنیم. ماشین راکناری متوقف کردوسعی کردخیلی خونسردو مهربان باشد. ــ من خوبم، فقط بگوببینم تو خود آزاری داری؟ از حرفش خنده ام گرفت و گفتم: –خودت خود آزاری داری. اوهم لبخندی زدو گفت: –فقط یه جوری توضیح بده قانع بشم. سرم را به در ماشین تکیه دادم و گفتم: – شاید رنجی که الان می کشم سختم باشه، ولی یه رنج خوبه. البته پیش خدا. آخرشم لذتش مال خودمه،یه لذت پایدار نه زود گذر. متعجب نگاهم کردو گفت: – گفتم که یه جوری بگو بفهمم چی میگی. خودم را متمایل کردم به طرفش و گفتم: – ببین، مثلا: تربیت کردن بچه به نحو احسن خیلی سخته، خیلی جاها باید خودت رو کنترل کنی یا از خیلی تفریحات و آزادیهات بزنی ولی وقتی درست این کاروانجام بدی، جواب رنجی که کشیدی رو چندین سال بعد می بینی که حتی بعد از مرگت هم به خاطرکارهای خوب بچت، حسنات نصیبت میشه.به این می گن رنج خوب. اما وقتی تو یه رنج بدی رو می کشی مثل حسادت، اول به خودت آسیب میزنی بعد به دیگران.تازه ممکنه بعضی آسیبها ی این رنج تا مدتها باهات باشه. ببین اینا هر دو رنجه ولی با نتایج متفاوت. متفکر نگاهم کردو گفت: –یعنی الان تو رنج این هجران رو می کشی که بعدا لذت بیشتری ببری، یعنی الان این لذت کم رو برای لذت بیشتر رهاش می کنی؟ با چشم های گرد شده نگاهش کردم و گفتم : –نمیدونستم اینقدر با استعدادی. منم نمی دونستم تو اینقدرخوب سخنرانی می کنی. – خب حالا بگو ببینم، اون لذت بیشتره چیه؟ ــ خب من که از آینده خبر ندارم. ولی هدفم رو خودم تعیین می کنم. اگه من الان با آرش ازدواج کنم، شاید یه مدت لذت ببرم و زندگی بر وفق مرادم باشه. ولی بعد یه مدت دیگه لذتی از زندگیم نخواهم برد.چون به هدف های بزرگی که تو زندگیم دارم نمی تونم برسم. آرش پسر بدی نیست، اما بالی برای پرواز نداره. نمی خوام بگم حالا من دارم. ولی وقتی شوهرت بال داشته باشه تو رو هم با خودش می بره واین روی بچه های ما حتی نسل های خیلی بعد از ما هم تاثیر داره. شاید فکر کنی این یه انتخاب سادس، چند سالی زندگی مشترک و بعد تمام. ولی من اینجوری به قضیه نگاه نمی کنم، من می خوام حتی نوه هامم خوشبخت باشند. و این خوشبختی یعنی رضایت خدا. سعیده متفکر نگاهم می کرد. وقتی حرفم تمام شد، آهی کشیدو ماشین را روشن کردو راه افتاد. دیگر حرفی بینمان ردو بدل نشد. وقتی جلو در رسیدیم، از او خواستم که بیاد بالا، لبخندی بهم زدو گفت: –نه باید برم، می خوام رو حرف هات فکر کنم. بعد سرش را پایین انداخت و گفت: –اگه حرفی زدم که ناراحتت کردم، ببخش. لپش رو کشیدم و گفتم: – مگه نمی شناسمت.تو ببخش که امروز مجبور شدی کاراگاه بازی دربیاری. خندیدو گفت: –امروز فهمیدم استعدادم خوبه ها واسه مامور مخفی شدن. باخنده موهایش را که از شالش بیرون بود را کشیدم و گفتم: –یه مامور پردل و جرات. او هم خندید و بعد خداحافظی کردیم. ✍🏻 ... { @fbnjssryiopqhol }
🍀🍀🍀🍀🍀 @zahra3131 {:✓↑....تبادل و} 🍀🍀🍀🍀🍀
وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ و#خدا گفت‌من‌کنارتونم...:)💜🌱 @fbnjssryiopqhol♡
ڪاࢪ؎ڪردۍ.. دیگہ‌هیچڪےبہ‌چشما؎خسٺہ‌ۍ‌من‌نمیـاد:) ♥️شبتون حسینی♥️ #ح‌س‌ی‌ن 『 @fbnjssryiopqhol』
سلام خیلی خوب گفتید ممنونم از شما.. من برای شما دعا می کنم التماس‌دعای... 🤲🏻❤️🌹
به گفته های بقیقه دوستان فردا جواب خواهم داد.... ممنونم از شما... ❤️🌹❣ شبتون شهدایی🌙
بِـسْمِـ رَبِــ اْلْشُه‍ــدا..‌.‌‍........♥️
• . خونِ#حاج_قاسم ڪلید فتح‌قدس‌خواهدبودواین ڪلیدازآن‌جنس‌ڪلیدها نیست‌کهـ‌نچرخد؛ #خواهید_دید؛)♥️✌️🏿 . #حاج‌حسین‌یڪتا🌿 •┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•     『 @fbnjssryiopqhol』 •┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صوت منتشرنشده شهید فخری‌زاده در مورد رابطه با آمریکا و مذاکره 🔹سازش با آمریکا معنا ندارد. نمی‌شود به حرف و قول این دیو پلید اعتماد کرد. شهادت حاج قاسم نشان داد که نمی‎توان به آمریکا اعتماد کرد. زده کشته و پیغام می‎فرستد که تنش‌زدایی کنیم. 🔹این گرگ، گرگ است و تا مادامی که خوی خود را زمین نگذاشته نباید رفت پای میز مذاکره. 🔸گفتنی است امروز رسانه‌های دولتی با انتشار تصویری از دریافت نشان شهید فخری‌زاده از روحانی مدعی شده بودند او حامی برجام و مذاکره است. ✅ @fbnjssryiopqhol
#پروفایل حسین آرام جانم........♥️ { @fbnjssryiopqhol }
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور 📝 «وظیفه‌ی ما بعد از ترور شهید فخری زاده چیست؟» 🔸 شما مردم باید مطالبه کنید ✅ @fbnjssryiopqhol
لطفا ادمین های کانال ها در این جا عضو شوند👇 https://eitaa.com/joinchat/2750742611C298600d3a6 هر چه سریع تر اقدام کنید👆
بله درسته شهادت لیاقت می خواهد باید سعی کنیم لیاقتش و پیدا کنیم... 🙃🌹 خواهش میکنم انجام وظيفه است.. ❤️
سلام عزیزم من نمی دونم شما کی هستی ولی اینو بهتون بگم که هیچ وقت شهدا سر هیچ کس منت نذاشتن... ☺️🌹 اون های برای امنیت ما رفتن و هیچ منتی نذاشتن.. ❤️
سلام عزیر نظر شما محترم است ولی.. اینم به شما هم بگم شما می تونید زندگی خودتون را کنید و شهدا هیچ منتی سر شما نذاشتن و نمی زارن❤️
صلوات بفرستیم وسپس سلامی به امام زمان علیه السلام می دهیم.... ✋🏻🙃
•.🕌🔗 ﴿یڪم‌حال‌خوب؛🌿 دلتنگـــ‌قدم‌زدن‌🐾 روےفرش‌هاےحرمتـ﴾ .• #چہارشنبہ‌هاے‌امام‌رضایے♥️ هـیـمـآ●•
[🌿•° نغمھ‌نقارھ‌خانھ‌خوش‌صدایۍمۍکند شاھ‌اینجازائرش‌راڪربلایۍ‌مۍکند💛 !
خیلی ها مے پرسند : "ڪے گفٺہ محجبہ ها فرشٺہ اند...؟ امیرالمومنین علے علیه السلام : - ^ همانآ عفیفـ و پاڪدامن ✨ • فرشتہ اے → • ازفرشتہ هاسٺ 🌸💕 💚 ♥️ @fbnjssryiopqhol ♥️
Hossein Taheri Ey Lashgare Saheb zaman-320.mp3
8.98M
#مداحی ای لشکر صاحب زمان آماده باش.......🤞🏻 بسیار شنیدنی👌🏻🌹 #حسین‌طاهری [ @fbnjssryiopqhol ]
✨🍁✨🍁 🍁✨🍁 ✨🍁 🍁 به خانه که رسیدم، پشت در، یادداشت مادر را دیدم. نوشته بود با اسرا به خرید رفته اند. حال دلم خوب نبودچهره ی غمگین آرش ازجلو ی چشم هایم کنارنمی رفت. بعد از عوض کردن لباس‌هایم وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم، کمی بهتر شدم. نزدیک اذان مغرب بود. نشستم قرآن خواندم تا بالاخره اذان گفتند ومن برای خداقامت بستم. یک حس عذاب وجدان باتمام وجود به من می گفت کارامروزم درست نبود. تسبیحم را برداشتم و دوباره ذکر استغفرالله را شروع کردم. هنوز مانده بود تا یک دور تسبیح تمام شودکه اشک از چشم‌هایم سرازیر شد.سر به سجده گذاشتم. از سکوت خانه استفاده کردم و زجه زدم و از خدا خواستم که کمکم کند و صبرم را بیشتر کند. آرامش گرفته بودم. بلند شدم سجاده‌ام را جمع کردم و تصمیم گرفتم یک شام خوشمزه برای مادر واسرا درست کنم. و فردارا هم روزه بگیرم. بایددلم را رام می کردم، مثل یک اسب وحشی شده بودآرامشش رافقط درکنارآرش می دانست. بایدبادلم حرف بزنم، اول با مهربانی بایدبتوانم قانعش کنم. اگرنشدباشلاق، مثل همان مهترهای خشن که اسبهای وحشی را رام می کردند. در حال پخت و پز بودم که صدای پیام گوشی‌ام امد. آقای معصومی بود خواهش کرده بود، برای خرید لباس ریحانه فردا همراهش بروم. نوشتم: – باید از مامانم بپرسم. آقای معصومی: –باعث زحمته، اگر زحمت بکشید خوشحال میشیم. ریحانه هم دلش براتون تنگ شده. با خواندن متنش لبخند بر لبم امد. یاد ریحانه و شیرین کاری هایش وادارم کرد بنویسم: –دل منم تنگ ریحانس. چشم، من تا آخر شب بهتون خبر میدم. خودم اسم ریحانه را ازعمد نوشتم. گرچه دلم برای بابای ریحانه هم تنگ شده بود. برای مهربانی های پدرانه اش. انگار از این پیام ها انرژی گرفته بودم. در یخچال را باز کردم. هر چه صیفی جات در یخچال داشتیم را شستم و خرد کردم و توی پیاز داغ ریختم و تفت دادم. بعد رب آلو را با آب مخلوط کردم و روی موادریختم و دم گذاشتم. سر سفره مادر واسرا با آب و تاب می خوردند و تعریف می کردند. مادر گفت: – هم خوشمزس هم غذای سالمیه. سعی کردم غذایم را کامل بخورم، تا فردا ضعف نکنم. مادر لقمه اش را قورت داد و گفت..... ...... { @fbnjssryiopqhol } ♥️شبتون امام زمانی (عج)♥️