دیوونه عاشقانه ترین فحش دنیاست دیوونتم 😅🤪

ﻫﺮ ﺟــــــﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺨــــــﻮﺍﻫﯽ ﺑـــﺎﺵ ﻣــﻦ ﺍﺣﺴــــــﺎﺳﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﯿــــــﻦ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫــــــﺎ ﺑـﻪ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﯿﺮﺳﺎﻧــــــﻢ

هـــرگــــز نکشم منّت مهتـــاب جهــان را تاریکی شب های مـرا روی تــو کافیست از سوی نسیمی که تــو را کـــرده نوازش یک دم بـه مشامم برسدبوی توکافیست

هر کسی را همدم غم ها وتنهایی مدان سایه هم راه تو می آید ولی همراه نیست... 👤 مولانا

عاشقی را بلدم ، اما ، ندانم ، حد را ،، گر بپرسی تا چه حد ؟ گویم ، حسابم خوب نیست ، #راحم_تبریزی

••° ای کاش طبیبی برسد حاذق و عاشق احوال #عمـومی دلم سـخت خراب است #مرتضی_برخورداری

در خاطرم روانه شد و شب بخیر گفت گفتم که در نبود تو شبها بخیر نیست... #فرامرز_عامری

﷽ #سلام_امام_زمانم❤ بودنٺ هدیہ اے اسٺ ڪہ هر روز رو نمایی میشود با یڪ سلام تازه عطر تازگی را بہ تڪرارهایمان برگردان 🌤اللهُـمَّ عَجِّـل لِوَلِیِّکــ الــْفَرج🌤

☀️دفتر‌ صبح... از سطری شروع میشود 🌷 كه بـنـام بزرگ تـو تكيه كرده است به نام تو‌ای خـدای صبح🌷 ای خـدای روشنی 🌼 ای خـدای زندگی🌷 هر صبح...☀️ آغازی است برای رسیدن به تو...🌷 🌼بِسْم‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم🌼 🌷الهی به امید تو🌷 🍃🌼آخر هفته تون_زیبا🌼🍃

"زندگی" گاهی به سادگی یک لیوان "چای آتیشی"... یک "صبحانه‌ی محلی" لذت بخش میشود کافی ست "باور کنی" میتوان "خوشبختی را ساخت"... سلام.... صبح دومین روز از بهمن ماه❄️🍂 و اخر هفته تون سرشار از سلامتی🌼

"پنجشنبه" است به یاد آنهایی که دیگر میان ما نیستند و "هیچکس" نمیتواند جایشان را در قلب ما پر کند... نثار روح "پدران و مادران آسمانی" و همه در گذشتگان بخوانیم 🌺فاتحه و صلوات🌺

ای شاعر عاشقانه ها صبح بخیر آهنگ خوش ترانه ها صبح بخیر گل ؛ عشق؛ محبت ؛آفتاب؛ آئینه تقدیم تو این نشانه ها صبح بخیر #سین_جیم_میم ‌

‌صبحِ آن دیدہ #بخیر است ... ڪہ نگاهش بہ جمالِ رخ دلدار منور گردد... صبحتون بعشق♥ #فرانڪ_نصیرے

من که هیچ اصلا تمامِ جهان بستگی دارد به او... چشم که باز کرد صبح شد لبخند زد بخیر هم شد! | #طاهره_اباذری_هریس |

دلتنگی فقط یک کلمه نیست؛ یک سبک از بی صدا جان دادن است 😔

هر چہ هجرانت بہ دل سوزِ زمستان مےڪند هرمِ یاد و خاطرت آتش گلستان مےڪند

من اهل دوست داشتنم تو اهل کجایی؟....

ﮔﺎﻫﯽ ﺁﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﺒﺨﺸﻪ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺍﺣﻤﻖ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ "ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ" ﮐﻨﻪ …

همین ڪھ "تـــ💞ـــو" مرا تا بینهایتِ این ؏ـشق دوست میدارے حالِ دلم را عجیب خوش میڪند

دلم را برده ای ، ای عشق ، جانم را چرا دیگر ؟ مرا سوزانده ای ، باشد ، جهانم را چرا دیگر ؟ نه حق پر زدن دادی نه اذن در قفس ماندن دو بالم را گرفتی ، آشیانم را چرا دیگر ؟ تمام هستیم را آخر این قصه خواهم باخت مرا بر باد دادی ، دودمانم را چرا دیگر ؟ رهایم کن ، رهایم کن ، دلم فریاد می خواهد ببین ، دست مرا بستی ، دهانم را چرا دیگر ؟