eitaa logo
💕شــاپــــرڪ💕
722 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بعضـﮯ وقتا يڪيو آنقدر دوست دارﮯ ڪه حتـﮯ حقيقت هم نميتونه نظرتو عوض ڪنه
از یاد رفته‌ایم و از خاطر گذشته‌ایم این‌شدتمام معنیِ"جانم فدات"ها.؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ صبح یعنی ... تپش قلب زمان، در هوس دیدن تو که بیایی و زمین، گلشن اسرار شود... آرزوی زمین و زمان اللهم عجل لولیک الفرج
☕️ صبح ها بهترند وقتی كه اول با خدا حرف بزنی . 💛🌻 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح‌ها لباس آرامش بپوش دستهایت را باز کن چشمهایت راببند و رو به آسمان صد بغل حسِ ناب زنده بودن را نفس بکش🌈💛✨ 💕 سلام صبح تون قشنگ مهربونا
چشمانت را باز کن عزیز جانم من به خورشید نگاهت مبتلا شده ام ...! برای من صبح بخیر نابی از جنس " دوستت دارم " بیاور ، تا دم و بازدم قلبم به جریان بیفتد و نفس هایت در تنم بشکفد ...!
گر چه پاییز است اما .. هر صبح از دریچه ی چشمانِ تو بهار می روید ... ♥️
تبسم کردی و صبحم چه زیبا شد، دل افروزم خوشا چشمی که صبح او، به لبخند تو وا گردد... 💟
عاشق آن است که حرفش به عمل ختم شود ور نه هر مدعیِ لاف زنی عاشق بود! - هاتف قنبری
دور از غزل های نگاهت، قطعهٔ عشق بحرِ طویلِ خنده هایم، چارپاره است..
هنوز عشق در حول و حوش چشمِ تو می‌چرخد، از من مگیر چشم | |
نقـاش غٖــزل تا به چشمان تو پرداخت دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
بیچاره آهویے ڪه صید پنجه‌ شیری ست بیچاره ‌تر شیری ڪه صید چشم آهــویے!
یه جمله عاشقونه ترکای قشقایی دارن : "گِز یاشینگ توکولا مَزاریم باشونا" تحت لفظیش یعنی اشک چشات رو قبرم بریزه. ""یعنی تا من زنده ام اشکاتو نبینم"" 💙
شده دراوج مصیبت باهمین گریه وآه ناگهان یاد کسی راحت جانت بشود...؟
فِتادم... دست تنهایی خود را به آغوش خودم پیچیده بودم کسی را ره ندادم در دلم چون خیانت را به چشمم دیده بودم
♥️ چنانت دوست می‌دارم، که وَصلم دِل نمی‌خواهد کمالِ دوستی باشد مراد از دوست نَگرفتن👌🏻 ...
مهربانم ، مثل هرشب جز دوست داشتنت هرچه هست ، بماند برای بعد...
دوباره عهد می‌کنی که نشکنی دلِ مرا چه وعده‌ها که می‌دهی به رغمِ ناتوانی‌ات....
با تو آن روز که شطرنج محبت چیدم ماتی خود ز تو در بازی اول دیدم..!
چارده مهره‌ی شطرنج همه مات شدند چون دلم خواست تو سردار قشونم باشی
مثل صفحه شطرنج است چشمهایت با مهره هایی سپید و سیاه! گاهی با رُخت؟ نه،نه! با نیم رُخت هم ماتم! با لذت هم ماتم! این بار مهره ها را من خواهم چید! تو فقط پلک بزن... ‎‌‌‌‌