عهد کردم با دلم عشقت ز سر بیرون کنم
یا که سودای تو را با سوز دل هامون کنم
عهد کردم تا نگیرم بعدِ تو عاشق تری
تا که شرحِ غم برای آن دلِ محزون کنم
عهد کردم تا بسوزم در فراقت تا ابد
تا کنار عاشقانِ غم دلی پُر خون کنم
عهد کردم تا ننوشم از سبوی عاشقی
تا گِره را بَرکَنَم، زنجیرها افزون کنم
#ماندگار
با همان چشمک به چشمان تو عادت کرده ام
این گناهی بس بزرگ است! جانِ تو خو کرده ام
گرچه بسیارند مَه رویان و زیبا دلبران
لیک من تنها به دستان تو عادت کرده ام
دلبرا! جانا! نگارا! جام لبهایت چه شد؟
مست لایعقل به لیوان تو عادت کرده ام
از خدا خواهم برایت بهترینها را عزیز
سوختم اما به پایان تو عادت کرده ام
#ماندگار
•|🌿@Shapark1