eitaa logo
💕شــاپــــرڪ💕
688 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃 به امید آمرزش و شهادت و شفاعت 🌺🍃 شب های جمعه بیقرارم! روضه میخوانم با چشم های اشکبارم روضه میخوانم گاهی برای این دلِ عاصیِ هرجایی گاهی برای روزگارم روضه میخوانم طعنه زدند و بغض کردم! آمدم هیئت... با هیچکس کاری ندارم! روضه میخوانم من جز درِ این خانه جایی رو نخواهم زد وقتی گره خورده ست کارم روضه میخوانم از داغ های کربلا آشوبم و بیتاب دل را به پرچم می سپارم، روضه میخوانم یکروز می میرم از این بغض ِ بلاتکلیف بالا سرِ سنگِ مزارم روضه میخوانم حتی در آن بهبوهۂ تاریکیِ قبرم آنجا که خیلی در فشارم روضه میخوانم جانم فدای آن امامی که نگاهش گفت: جان داده بین شعله یارم! روضه میخوانم... میگفت زهرا(س)جان! پس از تو گوشۂ خانه زل میزنم بر ذوالفقارم روضه میخوانم!
سراغ از ذکرِ با معنا گرفتیم شبیه موجِ دریا پا گرفتیم حماسه آفریدیم آن زمان که... مدد از حضرت زهرا(س) گرفتیم!
علیه السلام روزه بودی و همسرت ایکاش با تو روراست بود و می شد قهر تا مگر کینۂ پدر وَ جمل- را نمی ریخت در پیالۂ زهر جعده(لع) بد وعده داشت با ابلیس کرَمت را چطور بُرد از یاد؟! تشنه بودی و جای آبِ خنک آتش ِ زهر را به خوردت داد رنگت از رخ پرید و افتادی همسرت بد به تو خیانت کرد جگرت سوخت! با پریشانی- خواهرت رفت و تشت را آورد گریه میکرد و سینه ات شد تنگ جان او بسته بود بر جانت بر گلوی حسین(ع) خیره شدی اشک جاری شد از دو چشمانت درد پیچیده بود دورِ تنت لااقل کاش میزدی فریاد زنده شد در مقابل چشمت خاطراتِ بدی که دقّ ات داد بغض کردی و بعدِ چندین سال بر دلت مانده بود تأثیرش بعدِ مسجد؛ مقابلت قنفذ(لع) بوسه زد بر غلافِ شمشیرش داغ مادر، مزارِ بی زائر از تمام مدینه سیرت کرد تکیه زد بر ورودیِ کوچه خنده های مغیره (لع) پیرت کرد!
حسین جان شوق را رد کرده ایم و از فراق کربلا کارمان دارد به مرز جان سپردن میرسد!
پس از من روز خوش دیگر ندارد به جز تو سایه ای بر سر ندارد حواست بیشتر باشد به زهرا علی جان؛ فاطمه مادر ندارد!
شوق را رد کرده ایم و از فراق کربلا کارمان دارد به مرز جان سپردن میرسد!
طوفان زده ام یکسره ابریست هوایم آشوبم و بد میگذرد ثانیه هایم افسرده ترینم؛ به خدا دست خودم نیست آقا بطلب! دیر شده کرب و بلایم! 🖤 🏴
نور چشمان من و ذریةُ الکوثر شدی آمدی دار و ندارم! هستیِ مادر شدی هست بابا عاشقِ نام ِ علی(ع)؛ شکرخدا سربلندم کردی ای جانم علی اکبر(ع) شدی خوردی از دستِ پدر نان، در حقیقت نور بود معرفت آموختی دریایِ پُر گوهر شدی هر چه وارد شد پدر از جای خود برخواستی در ارادت به امام ِ عصرِ خود محشر شدی می سپردی بوسه بر دستِ من و پایِ پدر اینچنین شد از جوانانِ جهان سرتر شدی من شدم لیلا که مجنونِ پدر باشم ولی آمدی و از منِ دلداده مجنون تر شدی حضرتِ شهزادهٔ من! قد کشیدی و چقدر خَلقاً و خُلقاً شبیه شخص ِ پیغمبر(ص) شدی تا که باشی با شجاعت حافظِ جانِ پدر با جنم سر تا به پا، پا تا به سر حیدر شدی پایِ شمشیرش فنونِ رزم را آموختی خوب شد مثل عموعباس(ع) جنگاور شدی نخلِ خوش قدّ و قواره، قُل هوأللهُ ٱحَد با لبِ تشنه نبینم لالهٔ پرپر شدی! •|🌿@Shapark1