آری اینجا سرزمین ریشههاست !
کشورِ آزادیِ اندیشههاست !!
دَم مزن ، چیزی نگو از مشکلات
سرو اینجا زیر تیغ تیشههاست
چهره شهرم کثیف است و کبود
نوجوان در فکر افیون است و دود
بچهای در حسرتِ نانِ شبَش
آنطرف یک شیخ، دائم در سجود !
روزهامان تیره ، شبها بیعبور
کوچهها بنبست و آزادی چه دوور
آری اینجا زیستن، بیچارگیست
قفل بر لب ، چشمهامان کورِ کور
پشت هر تک پنجره دیوار شد
گل اسیر عقدههای خار شد
در پسِ این اختناقِ سهمگین
بطری نوشابهها انکار شد
خودکشی کردیم و خود را باختیم
با بد و خوبی ّ دنیا ساختیم
ما به امّیدی که ساحل پیش روست
بی سبب خود را به آب انداختیم
از جهالت ضربهها خوردیم و هیچ ...
آبروی عشق را بردیم و هیچ ...
ما بنام خویش و کام دیگران
بارها در زندگی مردیم و هیچ ...
#هخا_هاشمی
تـا حـریـم گـرم ِ آغـوش ِ تـو تـنپـوش ِ مـن اسـت
بیخـودی دلـواپـس ِ سـوز ِ زمستـان نیستـم
#هخا_هاشمی ♥️
@shapark1🦋🌺🦋