eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
516 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
خونی که از فرق سرت روی چشمان اسب نشست، اسب را به اشتباه انداخت، اسب راه را گم کرد.... و تو را برد تا قعر نیزه‌ها، تا عمقِ شمشیرها، تا انتهای بغض‌ها... آه! پیامبرِ کربلا! چقدر تکثیر شده‌‌ای... آه! آینه‌ی هزار پاره‌ی پیغمبر... چقدر شهید شده‌ای... آه گُلِ لیلا چقدر پَر پَر شده‌ای... . . ✍ملیحه سادات مهدوی غمت شبیه ندارد، شبیهِ پیامبر! @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این تمثال‌ها فقط خواسته‌اند حادثه را تحمل‌پذیر کنند... وگرنه إرباً إربا را فقط خدا می‌داند که یعنی چه حد از قطعه قطعه شدن، یعنی چه میزان از شهید شدن.... و فقط خدا می‌داند که وقتی پدر رسید، پسر چند جای دشت ریخته پاشیده بود... آه إرباً إربای حسین... ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham
ممنونم از همه‌ی آنهایی که نویسندگان را حرمت می‌دارند، آنهایی که امانتدارند و نوشته‌ها را بی نام و نشان یا به نام دیگری نشر نمی‌دهند. و ممنونم از آن‌هایی که در تمام عمرِ نویسندگیِ من با بودنشان به من رخصت نوشتن دادند، شبیه همه‌ی شما عزادارهایی که بلطف اباعبدالله اینجا جمع شده‌اید و به بواسطه‌ی بودنِ شماست که بزمِ قلمِ من برپاست. . سلام و عرض تسلیت ممنونِ لطفِ اباعبدالله و عزادارهاشَم💚 ممنونم از همه‌ی شمایی که این مدت اینجا بودید و با پیامها و محبتهاتون من رو به نوشتن مشتاق‌تر کردید. ممنونم از همه‌ی عزیزانی که نوشته‌هام رو با نام خودم و نام کانالم نشر دادن و میدن🙏 مطمئن باشید اگر بواسطه‌ی معرفیِ شما کسی به اینجا بیاد و از نوشته‌ای بهره‌ای ببره شما هم در اجرش شریکید چون این شما بودید که اینجا رو معرفی کردید و دیگران رو به اینجا آوردید🙏 چنانچه عمدا یا سهوا نوشته‌های بنده رو بی‌نام یا به نام دیگری نشر دادید لطفا حتما اصلاح کنید، حتما هم نام خودم و هم لینک کانالم در نوشته‌هام باشه و نشر داده بشه. 🌱 رضایت من بعنوان صاحب اثر تنها در این صورته🌱 شاید بعدا بیشتر با هم در این رابطه حرف زدیم. الان فقط میخوام تشکر کنم از همه‌ی شما امانتدارهای مهربانی که اینجایید و این روزها با من و با نوشته‌هام لطفهای بسیار داشتید.🙏 شما اگر نبودید، نوشتن‌های من هم نبود. شما مجلس‌گرم‌کن‌های عزیزی هستید که در ثواب تمام این نوشته‌ها شریکید. التماس دعا ملیحه سادات مهدوی: نویسنده‌ی تمامِ نوشته‌هایی که در شراب و ابریشم میخوانید. @sharaboabrisham
لشکر با دیدن سیمایِ پیامبرگونه‌ات متحیر و هراسناک از تکاپو می‌ایستد و إبن سعد مضطرب و وحشت‌زده فریاد می‌زند: نَه ! نَه! این  پیامبر نیست! این علی است! . رجز بخوان اکبر طنین صدایت را روی دشت بریز... بگذار از زبانِ خودت بشنوند که تو پیامبر نیستی! أنا علی بن حسین بن علی نحن و بیت الله اولی بالنبی چهار هزار نفر از این حرامی‌ها کمی پیش‌تر، شاید پنجاه سالِ پیش پیامبر را به چشم خود دیده‌اند! و حالا تو را که شبیه‌ترینی به پیامبر... و همین‌ها جدت علی را هم دیده‌اند! کافی است تو  فقط  کمی شبیهِ او باشی! کسی جرأت میدان نخواهد کرد! .  شمشیر بزن با چرخش شمشیرت یاد ِذوالفقار را زنده کن... عربده‌هایشان را خاموش کن نیستی و مرگ بر سرشان نازل کن لاشه، لاشه بر خاکشان بریز  هزار بار علی‌تر شو! هزار بار مردانه‌تر صولت حیدری‌ات را به رخ بکش... چنان وحشت بر اندام لشکر بریز که بیش از ضرب شمشیر از هراس تو قالب تهی کنند . دوباره برگرد سمت خیمه‌گاه یک تماشای دیگر از خودت بر پدر ببخش . یا أبَه!ألعَطش قَد  قتلنی و ثقلُ الحدید قد أجَهدنی، هل الی شربه من سبیل اتقوی بها علی جهاد الاعداء پدر جان عطش مرا کشت... از پدر طلب ِ آب می‌کنی و پدر زبان بر زبانت می‌گذارد... تمامِ پدر را می‌نوشی! تمامِ عطشی که بر جانش نشسته اشک‌آلود زمزمه می‌کنی: پدر! تو از من تشنه‌تری...  پدر آرام در گوشت می‌خواند: میوه‌ی دلم! ساعتی دیگر جدت تو را از جام خود سیراب می‌کند . تو از پدر و پدر از تو لبریز می‌شوید... اشک و تبسم درهم ‌می‌آمیزد و دوباره راهیِ میدان می‌شوی... . . دورِ اول  تو تشنه بودی و آن‌ها نبودند این‌بار امّا جنگ ناجوان‌مردانه‌تر پیش می‌رود تو هنوز تشنه‌ای و آن‌ها باز هم نیستند و بزرگتر از این  دشمن دانسته که با تو، که با علی نمی‌شود تن به تن جنگید پس گروه گروه بر تو هجوم می‌آورند... معادله‌ی جنگ به هم می‌ریزد تن به سپاه! . تیر بر گلوگاهت می‌نشیند برق نیزه‌ای سینه‌ات را از هم می‌درد خون می‌جوشد و خون... ضربه‌ای فرق سرت را می‌شکافد و تو به جدت علی شبیه‌تر می‌شوی!! تیر و نیزه و کمان و سنگ... دشمن دریغ نمی‌کند از پاره پاره کردنت! . و این صدای توست که از میانه‌ی میدان به گوش می‌رسد: یا ابتاه علیک منی السلام... هذا جدی رسول الله قد سقانی... . حسین افتان و خیزان خویش را بر پیکر ارباَ اربای تو می‌رساند تکه تکه‌هایت را از زمین برمی‌دارد می‌بوید و می‌بوسد و می‌گرید بنیَّ قتل الله قومً قَتلوک... الان است که جان از تنش بیرون رود چنان بلند گریه می‌کند که لشکر ابن سعد هم به گریه افتاده صورت بر صورتت می‌گذارد و لدی علی... . . ثُمَّ شهَق شهقهً فَمات... پدر دیر رسید! تو در آغوشِ پیامبر جان داده بودی... نشد که دوباره تماشایت کند... . ✍ملیحه سادات مهدوی اجر این نوشته تقدیم به همه‌ی شما عزاداران حسینی که با بودنتان در شراب و ابریشم به من رخصت نوشتن می‌دهید. لطفا جهت کمک به شیعیان مظلوم و محروم زاهدان این👈 پیام رو ملاحظه کنید.🙏 @sharaboabrisham
از قضا مادرت هم اسمِ خوبی داشت! لیلا... لیلا چقدر اسم خوبی‌ست برای مادری که دلْ‌خون شده باشد... لیلا چقدر اسم درخوری‌ست برای مادری که جوانِ خوش‌سیما و خوش‌قامتش إرباً إربا شده باشد... واقعا لیلا چقدر اسم خوبی‌ست برای مادری که اکبرش، اکبرها شده باشد... . . من فکر می‌کنم بعد از مادرِ تو بود که لیلا اسمی شد برای همه‌ی زنهای خون به جگرِ دنیا... . . لیلا، مادرِ اکبر، نواده‌ی شمعون وصیِ مسیح بود اکبر، هم از مادر و هم از پدر، پیغمبرزاده بود اصلا برای همین خودش این اندازه پیغمبر بود... ✍ملیحه سادات مهدوی چرا داغ علی اکبر هیچ جوره تسکین نمیگیره؟😭 @sharaboabrisham
[WWW.FOTROS.IR]ma1400021605.mp3
16.56M
▪️روضه حضرت علی‌اکبر (علیه‌السّلام) 🌷پاشو‌ نگاه کن که با چه حالی رسیده بابا 🎙حاج محمود کریمی رحمت خدا به حنجره‌ی ملکوتی حاج محمود🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا