امشب علی بی لشکرش
بی همسرش
بی دلبرش
سرگردان در خیابانها...
سر به چاه.... 💔
#فاطمیه
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
امشبحالماصلنخوبنیس💔؛ میشدعاکنینبرام؟!(:🚶🏾♂
میشه واسه مام دعاکنید؟
جبرانمیکنم...
فاطمیه که شروع میشود دل برای زهرا می گیرد تمام که میشود برای علی🖤
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین می توانی بمانی بمان
سکوت رد و بدل می شد بینشان
مرد با چشمانی خسته و نگران به دختر مهربانی که عاشقش بود و حالا مادر فرزندانش بود خیره شده بود
و ان دختر که حالا از کودکی امده بود و مادری اش را شروع کرده بود هم برای پدرش هم برای جهانیان،نگاهی به مرد کرد و با لبخندی پر از درد
ارام زیر لب گفت:
روز های نخست یادت هست...؟
ان مرد خسته بود و وقتی به منزل باز می گشت
وقتی جلوی درب منزلش همسر جوان خود را می نگریست غم از دلش برون می رفت
تا انکه... حسودان گل یاس خانه ای را کبود کردند و آن مرد وقتی به خانه اش بر می گشت
با دیدن دست های لرزان همسر جوانش
پیر تر میشد
چقدر ممکنه جوری عاشق باشی که از شدت درد و جراحت از حال رفتی و عشقت بیاد بالای سرت و اسم خودشو بیاره و تو به هوش بیای
فردا روزی علی وقتی پیکر بی حال فاطمه رو می بینه،نگران رو زمین میشینه و میگه جان علی بیدار شو...
و فاطمه به هر توانی شده چشماش رو باز می کنه
آه مادرجان آه علی جان
پیامبر شهادت حضرت زهرا رو ندید
حضرت زهرا شهادت امیر المومنین علی رو ندید
حضرت علی شهادت امام حسن رو ندید
امام حسن شهادت امام حسین رو ندید
حضرت عباس شهادت امام حسین رو ندید
حضرت علی اکبر شهادت قاسم رو ندید
امام حسین شهادت حضرت رقیه رو ندید
ولی زینب همه رو دید
دلش به اندازه همه شکست
جبل الصبر شد
یا حضرت زینب برای دعای فرج امین گویمان باش
ای بانوی پاکی و نجابت
نگهدار مومنان و دوستداران جد و پدر و مادر و اهل بیت باش
12_1_Mahdi_Rasuli(Golchin_Fatemiye)_(www.rasekhoon.net).mp3
6.53M
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
مرو از کنارم نگارم... بری میمیرم... نرو ماه شبهای تارم... بری میمیرم... نرو من کسی رو ندارم... بری
اگه باعث زحمتت شد علی رو ببخش😭💔🥀
برای تسلی دلش هیزم آوردن پشت در🥀
خانم منو رو سر گرفت بلند شد ایستاد پشت در
چیشد؟
یادم نمیره
تاکه اتیش زدن درو
اتیش نشست رو دامنم😭
تا در باز شد
صدا میزد یا محسنم💔😭
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
روضه ی چادر مادر... +دق #مادر #فاطمیه
نفس نفس میزد گلم
سر میومد تحملم🥀
کارای خونه رو میکرد
خانم بی تعادلم💔😭
سوال داره چادر
کشیده میشم رو زمین
شکوه ز تقدیر میکنم
نمیدونم چند روزه که
زیر پاهاش گیر میکنم😭💔
خدایا من قد کشیدم
یا قد زهرا خمیده💔💔😭😭😭
یادم نمیره منو رو صورت میگرفت
از مرتضی رو میگرفت😭
دستشو از زیر پرم بی بی به پهلو میگرفت 💔
شدم ز بعد مادر
ارثیه ی ی دختر🥀
دم غروبه... کدوم غروب؟
من رو سر یه خواهری
داره بارون میباره...
تو قتلگاه برادری....
داره بارون میباره💔😭
اسم تو میبارد از نفس باران...
نور رخت دارد جلوه ی بی پایان
بر دل خسته میدهد اسمت
لذت عشقی مدام
بر روح بلندت سلام
سلام ای گوهر دریای نور
ای آیه ی زیبای عشق
ریحانه ی روح خدا..
#فاطمیه
#مادر
@sharhhalinist313110
هدایت شده از نـــاجیِخیــــــــال🤍🌬️
از اون شباس که هی میگم :
پام برسه به حرمت حسابی گریه میکنم :))
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
از اون شباس که هی میگم : پام برسه به حرمت حسابی گریه میکنم :))
مادر... حرم نداری... چی بگم....
چجوری بیام بغلت گریه کنم💔😭
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
مادر... حرم نداری... چی بگم.... چجوری بیام بغلت گریه کنم💔😭
غربت ازین حرف میباره...
هیچی ازین دنیا نخواستی
حتی ی مزارم نداری💔🥀