تازه ترین اثر درباره #انقلاب_اسلامی نوشته #نجمه_کیخا و #شریف_لک_زایی با عنوان #رهیافت_حکمی_به_انقلاب_اسلامی (تحلیل انقلاب اسلامی از منظر حکمت متعالیه) توسط انتشارات سروش چاپ و منتشر شد. پرسش از نسبت "حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی"، به رغم آنکه از آغاز طرح آن، پرسشی چالش برانگیز بوده، در عین حال واجد ظرفیت هایی شگرف برای گشودن دریچه هایی نو به مطالعات انقلاب محسوب می شود. توضیح آنکه تا کنون از "حکمت به مثابه بنیاد انقلاب" ، کمتر سخن به میان آمده و عمده مطالعات انقلاب اسلامی، با نگرش های جامعه شناختی و اقتصاد سیاسی سامان یافته اند. با این وصف به نظر می رسد، اصلِ طرحِ چنان پرسشی، نوعی خرق عادت و گام نهادن در مسیری متفاوت برای ارائه تحلیلی بنیادین، نااندیشیده و نوین پیرامون بزرگ ترین انقلاب قرن بیستم محسوب می شود. نویسندگان این اثر به واسطه تاملاتی که سالها درباره ظرفیت های مدنی حکمت متعالیه داشته اند به سهم خود کوشیده اند تا ضمن طرح پرسشی متفاوت در باب نسبت حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی، صورت بندی تحلیلی متفاوتی از انقلاب اسلامی با اتکای به ظرفیت های فلسفه صدرایی ارائه نمایند. این کوشش، سرآغازی است برای دست یابی به یک "نظریه انقلاب" با رویکرد صدرایی. نجمه کیخا استادیار اندیشه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است و آخرین اثر وی کتاب اخلاق و سیاست در حکمت متعالیه است. شریف لک زایی دانشیار فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است و کتاب حکمت سیاسی متعالیه و اندیشه سیاسی امام موسی صدر اخیراً از او منتشر شده است. کتاب «رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» برای نخستین بار در نمایشگاه کتاب تهران در غرفه انتشارات سروش عرضه می‌شود. (مصلای امام خمینی، شبستان، سالن ناشران عمومی، راهرو ١٨، غرفه ١٢) https://eitaa.com/shariflakzaei

نگاهی به #کتاب «رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» روح معنوی در وجدان انسان ایرانی معاصر سخنرانی دکتر شریف لک‌زایی در نشست نقد کتاب #رهیافت_حکمی_به_انقلاب_اسلامی که در سوم خرداد در سالن کتابخانه مرکزی #یاسوج برگزار شد: کتاب «رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» که به‌تازگی منتشر شده، محصول مطالعات و مجموعه مقالات متعددی است که در طول سال‌های گذشته نگارش شده است. من اواخر دهه 70 تجربه تدریس درس انقلاب اسلامی را داشتم و متوجه شدم انقلاب اسلامی - به رغم اهمیتش و حادثه مهمی که اتفاق افتاده - آنطور که باید و شاید به لحاظ نظری و فلسفی تبیین نشده است.  چارچوب‌های نظری و مبانی نظری منابع و متون موجود که معمولا تدریس می‌شود، همین تئوری‌هایی بود که معمولا راجع به انقلاب مطرح است و معمولا در ادبیات درس انقلاب از آنها استفاده می‌شد. به خاطر دارم در کتاب «چیستی و چرایی انقلاب اسلامی» که توسط مجموعه نهاد به عنوان درس عمومی منتشر شده بود، زوایای مذهبی و دینی انقلاب را نادیده گرفته بودند. همین الان هم اگر به آن کتاب مراجعه کنید این فقدان احساس می‌شود، لذا این خلأیی که به لحاظ نظری در تبیین انقلاب اسلامی وجود داشت از همان ایام در ذهن من بود. در رشته علوم سیاسی هم در مقطع کارشناسی و هم در مقطع ارشد و دکترا، درسی به نام انقلاب اسلامی وجود دارد اما در همه اینها این خلأ احساس می‌شود. لذا اتفاقی که می‌افتد این است که ما تئوری‌هایی که دیگران ساخته و پرداخته‌اند را مصرف می‌کنیم و خودمان خیلی در این قسمت مبانی نظری و فلسفی انقلاب اسلامی حرف نمی‌زنیم. روزنامه وطن امروز، شنبه، 19خرداد 1403 ادامه بحث از طریق لینک زیر http://vatanemrooz.ir/newspaper/page/4056/5/286155/0