💢علت عمده اصرار چین بر همراهی با امارات علیه جزایر سهگانه ایران:
📣صرفا تحلیل می باشد 🌿🌱☘🍀
« در نیمه اول ۲۰۲۳ حجم مبادلات تجاری #چین با #امارات ۴۷ میلیارد دلار ، با کشورهای جنوبی خلیجفارس ۱۶۸ میلیارد دلار و با #ایران ۷.۵۵ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل اش، ۸ درصد کاهش نشان میدهد.»
تحلیل مطلب
1️⃣بعد از برجام اکثر تحلیلگران هر رفتار کشوری که علیه منافع ایران باشد را به مسئله اقتصادی تقلیل میدهند این نوع تحلیلها نمیتواند گویای تمام واقعیت باشد چراکه در سیاست همهچیز منافع اقتصادی نیست
2️⃣ طرفداران سیاست تطمیع دوستان و تهدید دشمنان امروز در یک تنگنای بزرگ قرارگرفتهاند چراکه نه میشود چین را تطمیع کرد نه تهدید پس بعد سوم سیاست خارجی ایران که حلقه مفقوده تاریخی است چیست؟
3️⃣در سیاست خارجی مسئله بازداری است نه علاج؛ هنگامیکه سیاست خارجی رویه تطمیع بگیرد هر قدم بعدی با زیادهخواهی طرف مقابل روبرو خواهد شد اینکه واقعاً همراه باشد یا خیر نیز قطعی نیست، همچنین تهدید نیز ذاتاً برای علاج نباید بکار رود بلکه برای بازداری باید باشد
3️⃣هنگامیکه از بازداری صحبت میکنیم یعنی نباید بگذارید اتفاقی بیفتد که بخواهید درمان کنید الگوی اشتباه رایج همان تطمیع و تهدیدی بود که باعث شود کسی به نفع منافع ایران در آژانس، شورای امنیت، مجمع یا میز دیپلماسی امتیاز بدهد. پس شگرد اصلی سیاست در کجاست؟
4️⃣ اگر به اصل واقعگرایی مورگنتا برگردیم یکبار چهار گونه متفاوت قدرت را بکار میگیرد: قدرت و زور؛ قدرت قابلاستفاده و غیرقابل استفاده؛ قدرت مشروع و غیر مشروع و درنهایت قدرت و نفوذ..حال سؤال این است ایران در قبال چین چه نوع قدرتی باید داشته باشد؟ زور، مشروع/نامشروع؛ قابلاستفاده/غ.ق . ا (هستهای) و یا نفوذ. احتمالاً محتملترین جواب گزینه آخراست نفوذ.
5️⃣ایران برای نفوذ در چین چه باید داشته باشد؟ آیا باید به اقتصادی تقلیل بدهیم؟ این جواب قانعکننده نیست زیرا چین وابسته اقتصادی نیست بحث نفوذ بر اساس نیاز مبرم و اساسی است یعنی مثلاً انرژی، اگر قرار باشد تمام معادن و ثروت را همچین از ایران ببرد او شریک قابلاطمینان نخواهد بود شریان در چیزی است که نمیتواند ببرد ولی باید بهسوی شما بارها بازگردد چون نیاز او است؛ حال این نکته مطرح است چین نیازی به انرژی ایران هم ندارد چون از سایر کشورها تأمین میکند (جواب حلقه مفقوده این است که چگونه چین را باید مطیع و وابسته نگه داشت؟)
6️⃣نکته دوم این است که چرا بااینکه ایران ازنظر قدرت نظامی قدرتمند است باز چین طرف امارات را نگه میدارد؟ زیرا میداند اولاً این قدرت به هر ترتیبی استفاده نمیشود و دوم پشت امارات کشورهای عربی و آمریکا است. پس حتی اگر ایران هستهای شود باز ممکن است چین طرف امارات را نگه دارد چون هستهای نیز یک قدرت غیرقابل استفاده است بااینحال نفوذ ایران در کجا میتواند باشد ؟ درجایی مثل سازمانهای بینالمللی که چین نیز دنبال نفوذ آنجاست. همانطور که عربستان پدر معنوی کشورهای عربی است ایران باید پدر معنوی کشورهایی شود که میتواند حداقل با خود ده روی در سازمان ملل بیاورد. آیا این امکانپذیر است؟ در شرایط فعلی خیر. بااینحال ممکن است در برخی موارد رأی ایران سرنوشت چین را تغییر بدهد. ایران باید روی بازی تنبیه چین نیز کار کند.
7️⃣اگر ایران روی تنبیه چین کار کند چه میشود؟ تنبیهی که بتواند ایران را به یک معاملهگر تبدیل کند و حساب دستچینیها بدهد خوب است. سؤال اینجاست چقدر چین ایران را معاملهگر میشناسد؟ معامله یعنی این: اگر امروز این امتیاز را ندهی فردا از ایران امتیازی برای تو صادر نمیشود. خب اما چگونه؟ ایران مگر چقدر امکانات دارد؟ همین حالا هم عضویت در بریکس و شانگهای به چراغ سبز چین نیاز است، اقتصاد ایران و صادراتش به چین تکیه دارد، نه غربی در کار است نه توازنی بین چین و غرب، پس زمینبازی ایران کجاست؟
8️⃣باید بگوییم ایرانزمین بازی مشخص و بزرگی ندارد سیاست او باید پارتیزانی باشد نه کلاسیک، پارتیزانی یعنی خرابکاری، یعنی فشار ، یعنی لابیگری؛ اگر مقام چینی به امارات میرود مقام ایرانی باید زودتر از چینی در آنجا باشد؛ فقط نفوذ است که باعث میشود کلمات قدرتی برندهتر و قدرتمندتر از سلاحهای هستهای داشته باشند، فقط کلمات است که میتواند مواضع را ملتطف کند، نفوذ یعنی ذهنها را تغییر بده تا رفتارها تغییر کند. نفوذ یعنی جلوی عمل انجامشده را گرفتن. دیپلماسی دیگری برای ایران کارساز نیست. باید همهچیز به لایههای پنهانتر رود. در سطح عیان تر باید حرکت موازی زده شود اگر مقام چینی به امارات می رود شما هم به اطراف تایوان بروید بگذارید چینی بداند یک نفر در منطقه آنها هم در حال دیپلماسی است. همزمان واکنش بدهید نه بعدا!
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌼🌸🌺
https://eitaa.com/shatranjsiasat