eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
37.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
اتفاقات عبرت آموز زندگیتون رو بگین به اشتراک بزاریم👇🏻☺️ هر گونه کپی و ایده برداری از کانال وبنرها و ریپ ها حرام و پیگرد قانونی دارد .... تبلیغات 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1587085673C0abe731c1e مدیر @setareh_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
تاثیر افکار روی زندگی 🔹فقط ۱۰ ثانیه تصور کنید که دارید آلوچه می‌خورید، ببینید دهنتون چقدر بزاق ترشح می‌کنه. 🔸وقتی ۱٠ ثانیه فکرکردن به آلوچه این‌قدر در بدن ما واکنش ایجاد می‌کنه، اون‌وقت ۱۰ دقیقه تمرکز روی اتفاقات و مسائل منفی و ساعت‌ها استرس و عصبانیت چه تاثیر ویرانگری روی جسم و روح ما می‌ذاره. 🔹مثال آلوچه یادت بمونه، تا افکار منفی اومد تو سرت، بدون که اگه تا ۲۰ ثانیه ادامه‌شون بدی دیگه داری تیشه به ریشه زندگی‌ات می‌زنی. 💢همیشه به خوبی‌ها فکر کنیم و نذاریم افکار منفی و ناامیدکننده بیاد توی ذهنمون. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
حکایت ارزن عثمانی، خروس ایرانی” شاید ضرب‌المثل “ارزن عثمانی، خروس ایرانی” رو شنیده باشید. در جریان نبرد نادر شاه با عثمانی‌ها روزی فرستاده دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد نادرشاه شرفیاب می‏شود و آنها را در مقابل نادرشاه بر روی زمین می‏‌گذارد و می‏‌گوید : لشکر ما این تعداد است، بنابراین از جنگ با ما صرفنظر کنید. نادرشاه دستور می‏‌دهد دو خروس بیاورند. دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار می‌دهند و خروس‌ها شروع به خوردن ارزن‌ها می‏‌کنند. در این هنگام نادرشاه رو به فرستاده عثمانی می‏‌کند و می‏‌گوید: برو به سلطانت بگو که دو خروس همه لشگریان ما را خوردند ! این ضرب‌المثل زمانی به کار می‌رود که کسی از کری‌خوانی رقیب باک نداشته باشد و آن را با کری قوی‌تری پاسخ بدهد. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم مهربان رفت و منو تنها گذشت..شاید اشتباه میکردم ولی باور کنید که عشق نهال منو کور کرده بود،،از بچگی دوستش داشتم و دلم میخواست کنارم باشه..تنها کسی که دوران کودکی با من بازی میکرد نهال بود…گاهی به‌نهال پیام میدادم اما جواب نمیداد چون گفته بود تا متاهلی به من پیام نده..یه روز نزدیک ظهر رفتم مغازه و دیدم بابای مهربان اونجا منتظر منه…تا دیدمش سلام کردم.بابا مهربان گفت:به به!!داماد خوشتیپ من..چه عطر گرون قیمتی ،…بوش هوش رو از سر میبره….فهمیدم داره تمسخر میکنه برای همین سرمو انداختم پایین…گفت:با دخترم قراره جایی بری؟جوابشو ندادم…ادامه داد:آهان….یادم نبود.تو‌ دیگه دخترمو نمیخواهی چون تاریخ مصرفش تموم شده…..خیلی دلم میخواهد بزنم و لهت کنم اما دیدم تو ارزش کتک خوردن رو هم نداری ،،تو واقعا نیاز به ترحم داری….تویی که با پول پدرت و حمایت مادرت فقط زندگی میکنی…لام تا کام حرف نزدم ،،،حوصله نداشتم دهن به دهنش بشم و آبروم توی محله بره…. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
✳️ به آن کس که از همه بیشتر او را دوست می‏داری بد نکن! ✍ غالب بدبختی‌‏های انسان همان‌هاست که خودش به دست خودش با نیت خیرخواهی برای خود به وجود آورده است، از روی جهالت و نادانی به خیال اینکه به خودش خیری برساند شری رسانده است. لهذا گفته‌اند: دشمن به دشمن آن نپسندد که بی‏خرد با نفس خود کند به مراد و هوای خویش‏ مردی به یکی از صحابه پیغمبر نامه نوشت و از او اندرزی خواست. مرد صحابی در جواب نوشت: «به آن کس که از همه بیشتر او را دوست می‏داری بد نکن.» آن مرد معنی این جمله را نفهمید و توضیح خواست که این چه اندرزی است! مگر ممکن است که من کسی را زیاد دوست بدارم و آنگاه به او بدی بکنم؟! مرد صحابی در جواب نوشت: «بلی ممکن است. مقصود من از آن کس که او را از همه بیشتر دوست می‏داری فقط خودت هستی که از روی جهالت و نادانی به خیال خوبی به خودت بدی می‌کنی. همه‌ی گناهانی که مرتکب می‌شوی به خیال خودت حظّ و بهره‌ای به خودت می‌رسانی و حال آنکه همین‌ها همه در حقیقت جز دشمنی و رفتار خصمانه با خود چیزی نیست.» ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باید بلد شد ؛ گذشتن از بعضی آدم ها را گذشتن از تمامِ وابستگی هایِ عذاب آور و دلبستگی هایِ اشتباهی را ... باید بی رحم بود ، چشم رویِ همه چیز بست و عبور کرد تک تکِ خاطراتِ خوبِ گذشته را به بادِ سرکشِ فراموشی سپرد و رفت گاهی ، چاره ای بهتر از رفتن نیست ماندن به پایِ بعضی آدم ها پیر و فرسوده ات می کند .. خواهشمند هستیم سریع تر پیام را برای دوستانتان؛کانال ها؛گروه ها بفرستید تا دوستانتان با خبرشوند ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
11.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتظاراتتان را با شکرگذاری تعویض کنید... کل زندگی تان در آن لحظه تغییر می کند... این گونه است که به رنج پایان میدهید... شما به رنج بردن با هر کدام از این ۳ روش پایان میدهید... با قدر دانی _ با شکر گذاری _ با عشق هنگامی که در حال رنج بردن هستید؛چیزی را برای شکر گذاری پیدا کنید... خانواده ؛ دوستانتان... قلبی که در سینه تان می تپد که شما آن را با تلاش به دست نیاوردید قلبتان به شما بخشیده شده است.... برای بدست آوردن آن لازم نبود کاری را انجام دهید.... خداوند انقدر شما را دوست داشت که هدیه زندگی را به شما بخشید و این موهبت تا زمانی که قلبتان می می تپد.. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم بابای مهربان در حالیکه از مغازه خارج میشد گفت:دختر من خیلی خوشبخته که داره از دست توی حیوون خلاص میشه.تو بی رحمترین و بی وجدان ترین مردی هستی که توی عمرم دیدم..خیالت راحت مهریه هم نمیخواهیم ،،بهتره پولاتو تموم نکنی چون لازم داری تا بتونی عشق و حال کنی…..بابای مهربان آب دهنشو جلوی پام انداخت و خواست بره که گفتم:واقعا متاسفم….کاش اینطوری نمیشد.با پوزخند گفت:خداروشکر زودتر از اونی که فکر میکردم این موضوع تموم شد هر چند دخترم چند وقت باید بین مسیر خونه و مطب روانپزشک باشه تا دیوونه نشه..چند ماه بیشتر طول نکشید و طلاق منو مهربان جاری شد..دفتر زندگی منو مهربان با گرفتن پول ۱۴تا سکه برای همیشه بسته شد…..هنوز نمیدونم حکم گرفتن اون ۱۴تا سکه چی بود چون من کل ۳۰۰تا سکه رو میخواستم به حسابش بزنم اما مهربان فقط به اون ۱۴تا اکتفا کرد..همون روز که خطبه ی طلاق جاری شد و از محضر اومدم بیرون زنگ زدم به نهال.. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، می توانی دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر اورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آنرا کنار میگذارم ! همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ، اما کنار نگذار... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ثروت واقعی ✨ چوپانی به عالِمی که در صحرا تشنه بود، کاسه‌ای شیر داد. سپس رفت و بزی برای او آورد و ذبح کرد. عالِم از سخاوت این چوپان که تعداد کمی بز داشت در حیرت شد. پرسید: چرا چنین سخاوت می‌کنی؟ چوپان گفت: روزی با پدرم به خانه‌ی مرد ثروتمندی رفتیم. از ثروتِ او حسرت خورده و آرزوی ثروت او را کردم. آن مرد ثروتمند لقمه‌ی نانی به ما داد. پدرم گفت: در حسرت ثروت او نباش هر چه دارد و حتی خود او را، روزی زمین به خود خواهد بلعید و او فقط مالک این لقمه‌ی نان بود که توانست به ما ببخشد و از نابودی نجاتش دهد. بدان ثروت واقعی یک مرد آن است که می‌تواند ببخشد و با خود از این دنیا به آن دنیا بفرستد. چوپان در این سخنان بود و بز را برای طبخ حاضر می‌کرد که سیلی از درّه روان شد و گوسفندان را با خود برد. چوپان گفت: خدایا! شکرت که چیزی از این سیلاب مرا مالک کردی که بخشیدم و به سرای دیگر فرستادم. عالِم که در سخن چوپان حیران مانده بود گفت: از تو چیزی یاد گرفتم که از هیچ‌کس نیاموخته بودم مرا ثروت زیاد است که ده برابر آنچه این سیلاب از تو ربوده است احشام خریده و به تو هدیه خواهم کرد. چوپان گفت: بر من به اندازه‌ی بزهایم که سیلاب برد احسان کن که بیش از آن ترس دارم اگر ببخشی، دستِ احسان مرا با این احسان خود بخاطر تیزشدن چاقوی طمع‌ام بریده باشی @shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
يكي ببخش، صد تا بدست بيار جهان و زندگی در جریانه؛ اگر میخواید خواسته‌هاتون رو بدست بیارید نباید این جریان رو متوقف کنید! باید ببخشید و کمک کنید تا جریان زندگی و کائنات خداوند، به شما ببخشن و کمک کنن... این یک راز مهمه و هر کسی که این راز رو درک کرده، هر روز از خودش میپرسه، چطور میتونم بیشتر ببخشم و کمک کنم؟ نکته‌ی جالبتر اینه که به دنبال هر خواسته‌ای که هستی، کمک کن افراد دیگه‌ای که به اون خواسته نیاز دارن، زودتر بدستش بیارن؛ این سریع‌ترین راه بدست آوردن خواسته‌هاته امیدوارم خدا کمکت کنه به جایی برسی که بتونی همیشه به چندین نفر کمک کنی و راهشون رو باز کنی. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
تلخیها_را_دور_بریزید 🍀زندگی‌تان را پاكسازی كنید سعی كنید از هر چیز و هر كسی كه شما را افسرده می‌كند و افكار افسرده كننده دارد، دوری كنید. مثلاً اگر لباسی دارید كه با پوشیدن آن یاد خاطره تلخی در گذشته خود می‌افتید، آن را دور بیندازید و یا به كسی ببخشید؛ حتی اگر آن لباس بسیار شیك و گران‌قیمت باشد. یا مثلاً آلبوم عکسی كه  تصاویر و عكس‌های افرادی كه در آن است روزی در یك جا به شما ضربه‌ای زده‌اند و بسیار ناراحت‌تان كرده‌اند را نیز دور بیندازید؛ چرا كه نگه داشتن آنها شما را دچار ناراحتی می‌كند و خاطره‌های تلخ گذشته را مدام به یادتان می‌اندازد. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم همون روز که خطبه ی طلاق جاری شد و از محضر اومدم بیرون زنگ زدم به نهال.دوباره جواب نداد..عصبی با خودم گفتم:نهال که میدونست،،امروز روز محضر منو مهربانه چرا جواب نمیده..نشستم توی ماشین و براش پیام نوشتم:نهال جان!!تموم شد.مهربان برای همیشه از زندگیم رفت..همون لحظه نهال برام نوشت:خداروشکر که اون دختر از دست تو خلاص شد،،برو و خوش باش…با تعجب براش نوشتم:وا….نهال؟گوشیتو جواب بده ،کارت دارم…بالافاصله زنگ زدم.نهال جواب داد و گفت:بله…کارتو بگو…گفتم:من بخاطر تو مهربان رو طلاق دادم….کی بیاییم خواستکاری؟؟خوشبختی من فقط با توعه..نهال گفت:من تورو نمیخواهم ،،،هیچ وقت نمیخواستم….فقط خواستم عشق و علاقه اتو نسبت به اون دختر بسنجم که واقعا صفر بود…عصبی گفتم:بخاطر عشق تو ،،عشقمو نسبت به مهربان از بین بردم…نهال گفت:ترانه چی؟؟؟یا مادر دخترت چی؟اصلا عشق دخترتو کی ازت گرفت؟بخاطر من نبود،،بخاطر هوس و خودخواهیت بود که مهربان رو طلاق دادی،،،،،دیگه زنگ نزن.. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈