فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🗓 امروز پنج شنبه↯
☀️ ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
🌙 ۷ شعبان ۱۴۴۶
🌲۶ فوریه ۲۰۲۵
📿 ذکر روز :
لا اله الا الله الملک الحق المبین
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍏امیدوارم امروز
🌸از زمین وزمان براتون
🍏خوشبختی ببارد
🌸و نیروی عظیم عشق
🍏همراهتون باشد
🌸تا همه ی کارها
🍏به بهترین شکل پیش برود
ســـ🥰✋ــلام
🌸صبحتون پراز لبخند و شادی
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
امروز بیشتر بخند!
امروز با خودت مهربون باش!
امروز نعمت های خدا رو بیشتر ببین!
امروز به زمین و زمان عشق بده!
امروز با همه مهربون تر باش!
امروز سختی ها رو هم نعمت خدا ببین!
امروز نفس های عمیق بکش و بگو:"می خوام عالی باشم."
امروز باید در برابر مسائل و سختی ها قد خم نکنی!
امروز قراره فرمانروای زندگیت باشی!
تو بی نظیری!
تو پر انرژی و قدرتمندهستی!
تو با تغییر افکارت می تونی لحظات زیبایی رو پدید بیاری و این گونه زندگی شیرین می شود.
از همین امروز تغییر کن!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_ریحانه
#اشتباه_محض
#پارت_بیست_هشت
اسمم ریحانه است..تک فرزند و متولد سال ۷۳ هستم..
شهروز پیچید توی کوچه ی خودشون و جلوی در خونشون نگهداشت..وحشت زده گفتم اینجا چیکار میکنی؟شهروز با لبخند و خوشحال گفت: میریم داخل تا تورو مال خودم کنم،وقتی مال خودم شدی خیالم راحت میشه..فردا صبح هم مامانمو میفرستم خواستگاری،پدرت مجبوره قبول کنه.كل بدنم شروع کرد به لرزیدن،با گلوی خشک شده گفتم: چی میگی تو؟اصلا معلومه که چی میگی؟من نمیام..من قصد ازدواج ندارم..من به تو قول ازدواج دادم؟شهروز روانی شد و دستمو گرفت و در حالیکه بزور منو میکشید داخل خونه گفت من من نکن.گفته بودم من هر چیز و هر کسی رو که میخواهم باید بدست بیارم.گفته بودم یا نه،اون لحظه واقعا حس خطر کردم و بلند جیغ کشیدم و گفتم نمیام..من نمیخواهم با تو باشم.،ازت متنفرم.حيوون ولم كن..توی اون تاریکی شب،فکر کنم ساعت حوالی یک بامداد بود.کم کم چراغ خونه های اطراف روشن شد،هر چی شهروز بیشتر زور میزد تا منو بکشه داخل خونه. من بلندتر جیغ میکشیدم.با صدای من مردم ریختند توی کوچه و حسابی آبروریزی شد..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
میگن همهی آدما یه نیمهی تاریک دارن یه نیمهی روشن.
یعنی تو وجود همه، خوبی هست بدی هم هست؛
حالا کم و بیشش مهم نیست ولی از هردو هست.
بعد من دارم به آدمایی فکر میکنم که به نظر میاد یه فرشتهی تمام عیارن، مهربون صادق، وفادار و و و...
به این تیپ آدما اگه برخوردین حواستون پرت خوبیشون نشهها
اینا معصوم نیستن
فرشته نیستن
سرتا پا خوبی و روشنی نیستن.
فقط یاد گرفتن نیمه ی تاریکشون رو قایم کنن و یه دفعه نشونتون بدن!
آره منظورم همون جاست که وقتی نیمهی تاریکشون رو میبینین یه جوری برق از چشماتون میپره که فقط یه سوال میپرسین
"تو کی وقت کردی انقدر عوض شی؟؟"
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📗حکایت
▫️ مردی در يك باغ، درخت خرمایی را به شدت تكان میداد و خرماها بر زمين میريخت.
صاحب باغ آمد و گفت:"ای نادان ! چه میکنی؟"
دزد گفت:"چه ایرادی دارد؟ بنده خدا از باغ خدا خرمایی را بخورد و ببرد كه خدا به او روزی كرده است. چرا بر سفره گسترده نعمتهای خداوند حسادت میكنی؟"
صاحب باغ به غلامش گفت:"آهای غلام! آن طناب را بياور تا جواب اين مرد را بدهم."
▪️ آنگاه دزد را گرفتند و محكم بر درخت بستند و با چوب بر ساق پا و پشت او میزد. دزد فرياد برآورد:"از خدا شرم كن. چرا میزنی؟ مرا میكشی."
▫️صاحب باغ گفت:"اين بنده خدا با چوب خدا در باغ خدا بر پشت بنده خدا میزند. من ارادهای ندارم. كار، كار خداست."
دزد كه به جبر اعتقاد داشت گفت:"من اعتقاد به جبر را ترك كردم. تو راست میگویی ای مرد بزرگوار نزن. بر جهان جبر حاكم نيست بلكه اختيار است اختيار است اختيار."
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
هی نگویید اشکالی ندارد، هی نگویید چیز مهمی نیست، هی نگویید صبوری کن، درست میشود. اینقدر فرزندانتان را به تحمل کردن و کوتاه آمدن و اعتراض نکردن عادت ندهید.
دنیا پر شده از آدمهای بالغی که مدام رنج میکشند و مدام تحمل میکنند و مدام از زخمشان میگریزند و مدام به زخمشان برمیگردند، چرا که در کودکی هربار زمین خوردهاند و هربار شنیدهاند که:
قوی باش! هیس! چیزی نشده که اینقدر شلوغش میکنی!
دنیا پر شده از آدمهای اندوهگینی که وسط جهنمشان ایستاده و همچنان لبخند میزنند.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_ریحانه
#اشتباه_محض
#پارت_بیست_نه
اسمم ریحانه است..تک فرزند و متولد سال ۷۳ هستم..
عموی شهروز که خونه اشون دیواربه دیوار خونه ی شهروز اینا بود اومد سمت ما و شهروز رو بزور از من جدا کرد و خیلی اروم و با حوصله گفت:شهروزجان..پسرم،اینطوری بزور نمیشه..خودم برات میرم خواستگاری،.اماشهروز قبول نمیکرد.خلاصه با هزار مکافات و چند نفره شهروز رو بردند داخل خونه..صداش از توی حیاط میومد که داد میکشید ولم کنید.ریحانه بایدزن من بشه،نمیدونم چطوری و کی شهروز اروم شد چون منوهمون لحظه یکی از همسایه ها رسوند خونمون،خداروشکر بابا خواب بود و من یواشکی رفتم توی اتاقم و تا تونستم گریه کردم..شهروز اون حس عاشقانه ایی رو که اون شب به آرمان گرفته بودم رو با اون کاراش کوفتم کرد.نمیدونستم چطوری ازدست این دیوونه خلاص بشم.ازش میترسیدم و وحشت داشتم..فردا غروب که شد زنگ خونه زده شد.بابا که توی حیاط بود ،در رو باز کرد و دید شهروز بهمراه مادر و عمو و زنعموش هستند،اومده بودند خواستگاری،بابا همون جلوی در گفت:امکان نداره دختر دسته گلمو به یه لاابالی بدم..تشریف ببرید و دیگه هیچ وقت این طرفها پیداتون نشه،دخترم خواستکار خیلی خوب داره و میخواهم بدم به اون،هر چی عموش با بابا حرف زد قبول نکرد و رفتند..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ🌱🌱🌱
دل ما آدما، به تار مو بنده ...
دیدی وقتی یک اتفاقی میوفته که
اصلا انتظارش رو نداریم و برای
روبه رو شدن باهاش آماده نیستیم،
میگیم:
وای بند دلم پاره شد !
یا وقتی آدمایی سر راهمون قرار
می گیرن که یه روزی، یه جایی،
با حرفها و کارهاشون این بند دلمون رو
بین دستاشون می گیرن و محکم
می کشن و پاره می کنن و هر تیکه ی
دلمون، پخشِ روزگار میشه !
وقتی دردِ توی نگاهمون رو می بینن،
می گن:
ببخشید نمیخواستم اینجوری بشه
الان جمعشون می کنم.
تلخ می خندیم چون میدونیم که
اون دل، دیگه دل نمیشه.
اون حال و هوای قبل با هیچ مِهری
برنمی گرده.
مراقبِ بند دل آدمای توی زندگیتون
باشید ... !
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
ـ🌱🌱🌱
تصمیم گرفتهام آرام باشم، دقت نکنم، متوقع نباشم، سخت نگیرم، ببخشم، نرنجم، به دل نگیرم، بگذرم، از یادببرم. تصمیم گرفتهام قضاوت نکنم، لبخند بزنم، مهربانی کنم، از کوره در نروم، صبور باشم، جسور باشم و گذرا به همه چیز نگاه کنم.
تصمیم گرفتهام بروم، بدوم، ببینم، بشنوم، بشناسم، سفر کنم، حرف بزنم، انجام بدهم، بیاموزم، تجربه کنم و در حسرت هیچ خواستهای نمانم.
تصمیم گرفتهام برایم مهم نباشد، بیتفاوت باشم، توجهی نکنم، توضیحی ندهم، توضیحی نخواهم، تفسیری نکنم و سر به راه و خوشبین باشم.
تصمیم گرفتهام بعد از این، جهان را رنگیتر و آدمها را مهربانتر و اتفاقات را سطحیتر از آنی ببینم که بخواهند غمگینم کنند.
من آرامم، من میخندم، من میبخشم، من به دل نمیگیرم، من حق میدهم، من قضاوت نمیکنم، من توضیح نمیدهم، من بیش از اندازه فکر نمیکنم، من صبورم، من جسورم، من از رابطهها و اتفاقات و آدمها آسیبی نخواهمدید.
من با آرامش گام بر خواهمداشت،
من با حال خوبتری خواهمزیست.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
۶ تفکر منفی که باید از آن دوری کنید:
۱.تفکر سیاه و سفید:
فکر کردن در چهارچوب همه یا هیچ و اعتقاد نداشتن به حد وسط
۲.کمال گرایی:
اعتقاد به کمال گرایی محض باعث می شود هرگونه نتیجه ای کم تر از حد ایده آل، شکست تلقی شود
۳.مقایسه:
عملکرد تنها از طریق مقایسه با دیگران ارزیابی و قضاوت شود
۴.تعمیم:
یک بار شکست خوردن و اعتقادبه همیشه شکست خوردن در آن
۵.ذهن خوانی منفی:
باور به تصور و نظر منفی دیگران نسبت به خود و تمایل به خواندن ذهن آنها
۶.تحکم:
استفاده ی مداوم از واژه های باید و نباید مانند تکرار جملات قبلی از قبیل من نباید به این مراسم می رفتم، من نباید با او در این باره صحبت میکرد.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
کاش زودتر اینارم یاد گرفته بودم !
✅1. هرچی کمتر صحبت کنی، ارزش حرفایی که میزنی بالاتر میره..
✅2. از هرچیزی منظور شخصی برندار و بخودت نگیر چون همه آدما اونقدری که خودت بخودت فکرمیکنی بهت فکرنمیکنن..
✅3. هرچی بیشتر رو مشکلاتت تمرکز کنی، مشکلاتت بیشترمیشن؛ اما اگه به احتمال های حلشون فکرکنی، فرصت های بیشتری خواهی داشت..
✅4. هرچقدر هم که یه موضوع برات سخت و عذاب آور باشه، با گذشت زمان به عقب نگاه میکنی و میبینی چطور اون سختی از تو یه آدم بهتر ساخته..
✅5. همیشه دلیلی هست که تو زندگیت با یه نفر برخورد میکنی؛ چون یا اون به تو درسی از زندگی میده، یا تو به اون..
✅6. هیچوقت از امتحان کردن چیزای جدید نترس؛ چون وقتی همیشه توی منطقه امنت باشی زندگیت خیلی کسل کننده میشه..
✅7. وقتی توسط کسی که خیلی برات مهمه نادیده گرفته بشی، ذهنت دردی مثل درد شدید بدنی و بیماری رو تداعی میکنه
✅8. بعضی وقتا قدر لحظه های ارزشمندی که داریم رو نمیدونیم تا وقتیکه به خاطره تبدیل بشن..
✅9. وقتی شروع کنی و چیزهای هرچند کوچیکی که بابتشون شکرگزاری رو بنویسی، کم کم تمام نداشته هات از دیدت حذف میشن و بهشون فکرنمیکنی..
✅10. اگر کنترلی روی زبونت نداشته باشی، نمیتونی کنترلی روی آیندت هم داشته باشی..
✅11. زندگی تو مثل یه آینست که طرز فکرت و فکری که راجب هرچیزی یا هرکسی داری در اون منعکس میشه.
✅12. کسی که قراره زندگیتو تغییر بده، فقط و فقط خودتی..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد