😇 #پندانه
🍀 منتظر نباشید دریا آرام شود، تا سفر خود را شروع کنید.
🔸 روحیه یک جنگجو را داشته باشید و تا زمانی که به هدفتان نرسیده اید آرام نگیرید، تلاش کنید...
♦️ برای موفق شدن باید ریسک پذیر بود
و خطر کرد.
♦️ باید از منطقه آرامش خود بیرون بیایید و موقعیتهای جدید را تجربه کنید.
🍀 آنگاه خواهید دید که منطقه آرامش شما، همراه با شما رشد می کند...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔅#پندانه
✍️ برای انجام کارهایت «ان شاءالله» بگو
✍روزی زنی از همسرش پرسيد: فردا چه میكنی؟ مرد گفت:
اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه میروم و اگر بارانی باشد به کوهستان میروم و علوفه میچينم.
🔹همسرش گفت: بگو ان شاءالله.
مرد گفت: ان شاءالله ندارد.
فردا يا هوا آفتابیست يا بارانی!
از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد.
مرد را گرفتند و كتک زدند و هرچه داشت
با خود بردند.
🔸مرد نه به مزرعه رسيد و نه به
كوهستان رفت.به خانه برگشت و در زد.
همسرش گفت: كيست؟
مرد گفت:
ان شاءالله كه منم!
🔹همیشه ان شاءالله بگویید،
حتی درمورد قطعیترین کارها.
خداوند در قرآن میفرماید:
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ
غَدًا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّه؛
و هرگز درباره چیزی مگو که من فردا آن را انجام میدهم، مگر اینکه [بگویی: اگر] خدا بخواهد.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه 🙏🤍✨﷽✨
✍️ اول اخلاقت رو درست کن
🔹خردمندی میگه تو هرچقدر هم که خوشگل و خوشتیپ و باکلاس و باسواد و پولدار باشی؛ و موقعیت و مقام آنچنانی داشته باشی؛ یا رکورددار روزهگرفتن و نمازخوندن و عبادت باشی؛ تا وقتی اخلاقت بد باشه، فایدهای نداره.
🔸درست مثل کسی هستی که دهنش بوی سیر و پیازِ وحشتناکی میده ولی به خودش عطر و ادکلنهای گرونقیمت میزنه.
🔹نهتنها بوی سیر و پیازِ دهنش مخفی نمیشه؛ بلکه ترکیب بوی پیاز و ادکلنش یک چیز گندِ تازهای تولید میکنه که حالِ آدمها رو بیشتر بههم میزنه.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
✍ قایق زندگیات را به کدام ساحل بستهای؟
🔹نیمهشبی چند دوست به قایقسواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند.
🔸وقتی سپیده زد، گفتند:
چقدر رفتهایم؟ تمام شب را پارو زدهایم!
🔹اما دیدند درست در همانجایی هستند که شب پیش بودند!
🔸آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!
🔹در اقیانوﺱ بیپایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد، هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید!
🔸قایق تو به کجا بسته شده است؟
آیا به بدنت بسته شده؟
به افکارت؟
به ناامیدیهایت؟
به ترسها و نگرانیهایت؟
به گذشتهات؟
یا به عواطفت؟
🔹اینها ساحلهای تو هستند.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔆 #پندانه
عقرب توی آبگوشت
🔹یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه. دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن.
🔸سفره ناهار چیده شد: ماست، سبزی و نون.
🔹دو تا از دوستان رفتن دیگ آبگوشت رو بیارن که یه کلاغی روی سر این دیگ رسید و یه فضله انداخت تو دیگ آبگوشت.
🔸اون روز اردو برای ما زهرمار شد، تو کوه گشنه بودیم، همه ماست و سبزی خوردیم.
🔹خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن به کلاغ کردن. گاهی هم میخندیدن ولی در اصل ناراحت بودن.
🔸وقت رفتن دو تا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن. دیگ رو که خالی کردن، دیدیم یه عقرب سیاه ته دیگ هست!
🔹اگر خدا این کلاغ رو نرسونده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همهمون میمردیم کسی هم نمیفهمید!
🔸و اگر اون عقرب را ندیده بودن، هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمون رو گرفت. در حالیکه حالت رو نگرفت، جونت رو نجات داد!
🔹خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پردهشون چیه.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔅 #پندانه
✍ هرگز امیدت را از دست نده
🔹پس از مدتها تعقیبوگریز مجرم و پلیس، سرانجام مجرم به سر کوچهای رسید.
🔸مجرم پیش خود گفت:
خدا کند بنبست نباشد.
🔹این را گفت و به سوی انتهای کوچه شروع به دویدن کرد.
🔸پلیس نیز پیش خود گفت:
خدا کند بنبست باشد.
🔹و با این امید بهدنبال مجرم دوید.
🔸در انتهای کوچه، کوچهای دیگر بهسمت چپ وجود داشت.
🔹مجرم با همان امید «بنبست نبودن» و پلیس نیز با امید «بنبست بودن» هر دو به دویدن ادامه دادند.
🔸در سر پیچ نهم مجرم با همین امید باز شروع به دویدن کرد، اما وقتی به انتهای کوچه رسید، با تعجب دید کوچه بنبست است.
🔹بهناچار خود را برای تسلیم آماده کرد. ولی هرچه منتظر شد، خبری از پلیس نشد.
🔸زیرا پلیس در ابتدای پیچ نهم ناامید شده و بازگشته بود.
🔹در هر کشاکش، پیروزی نهایی از آن حریفیست که یک لحظه بیشتر مقاومت کند و امیدش را از دست ندهد.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
🔴نبض زندگیات را بهدست بگیر
✍مردی در کنار جاده، دکهای درست کرد و در آن ساندویچ میفروخت.چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمیخواند.او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچهای خود را شرح داده بود.خودش هم کنار دکهاش میایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق میکرد و مردم هم میخریدند.کارش بالا گرفت، لذا ابزار کارش را زیادتر کرد و پسرش از مدرسه نزد او میآمد و به کمکش میپرداخت.
کمکم وضع عوض شد.پسرش گفت: پدرجان! مگر به اخبار رادیو گوش ندادهای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند، کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاد. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.
پدر با خود فکر کرد هرچه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش میدهد و روزنامه هم میخواند، پس حتماً آنچه میگوید صحیح است.بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمیایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمیکرد.فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
به فرزندش گفت: پسرجان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.اندیشههای خود را شکل ببخشید، در غیر این صورت دیگران اندیشههای شما را شکل میدهند. خواستههای خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامهریزی میکنند..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔆 #پندانه
✍ گوزنی که به شاخهایش مغرور شد
🔹گوزنی بر لب آب چشمهای رفت تا آب بنوشد.
🔸عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد، غمگین شد اما شاخهای بلند و قشنگش را که دید، شادمان و مغرور شد.
🔹در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.
🔸گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخهایش به شاخه درخت گیر کرد و نتوانست به تندی بگریزد.
🔹صیادان که همچنان به دنبالش بودند، سر رسیدند و او را گرفتند.
🔸گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:
دریغ، پاهایم که از آنها ناخشنود بودم، نجاتم دادند اما شاخهایم که به زیبایی آنها میبالیدم، گرفتارم کردند.
🔹چه بسا چیزهایی که از آنها ناشکر و گلهمندیم پله صعودمان باشند و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم، مایه سقوطمان باشند.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔆#پندانه
✍ تفاوت در نگاه انسانها
🔹انسانهای صادق
به صداقت حرف هیچکس شک نمیکنند و حرفِ همه را باور دارند!
🔸انسانهای دروغگو
تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ میگویند.
🔹انسانهای امیدوار
همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند.
🔸انسانهای ناامید
همیشه آیه یاس میخوانند.
🔹انسانهای حسود
همیشه فکر میکنند که همه به آنها حسادت میکنند.
🔸انسانهای حیلهگر
معتقدند که همه مشغول توطئه هستند.
🔹انسانهای شریف
همه را شرافتمند میدانند.
🔸انسانهای بزرگوار
بیشترین کلامشان، تشکر از دیگران است.
🔰 ذات خودت هر جور باشد با همان چشم بقیه را میبینی، پس به جای انتقاد، اول ذاتت را درست کن...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
✍ دزد باور مردم نباشیم
دزدی بستهای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند:
چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت:
صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ میکند. من دزد مال او هستم، نه دزد دین او.
اگر آن را پس نمیدادم و عقیده صاحب آن مال، خللی مییافت، آنوقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🍁 #پندانه
جامعهای که در آن نفرین زیاد است،
همه در آن درگیرند.!
اگر حتی یک نفر
مورد نفرت و نفرین قرار گیرد،
همه از تشعشع منفی آن نفرین،
بهنوعی برخوردار میشوند.
هر روز و هر لحظه،
برای یکدیگر و برای سراسر دنیا
خیر و برکت و سلامتی طلب کنیم
و تشعشعات مثبت کلام و ذهنمان را
به سراسر جهان هستی انتشار دهیم،
تا شاید بتوانیم زمینی را که با نفرت
به نابودی کشاندهایم
با عشق بازسازی کنیم . . .!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
✨﷽✨
#پندانه 🌻💛
✍️ دارکوبها را از درخت زندگیتان دور کنید!
🔹به دارکوبها نگاه کنید. آنها اَرهبرقی ندارند. مته همراهشان نیست اما تنه سختترین درختها را سوراخ میکنند و در دلشان لانه خودشان را میسازند.
🔸دارکوبها با ضربههای سریع، کوتاه اما پشتسرهم درختها را سوراخ میکنند. آنها سردرد نمیگیرند، خسته نمیشوند، تا لحظهای که موفق نشوند دست از کار نمیکشند، نه ناامید میشوند و نه پشیمان. دارکوبها به خودشان ایمان دارند.
🔹در زندگی هر کدام از ما دارکوبهایی هست که با نوکزدنهای مکرر، با سماجت و بدون آنکه خسته شوند، به درونمان نفوذ میکنند و لانهشان را میسازند.
🔸این دارکوبها خسته نمیشوند، به کارشان ایمان دارند و تا وقتی که پیروز نشوند، دست از آن نوکزدنهای مکرر برنمیدارند. سردرد نمیگیرند، کلافه نمیشوند اما ما را کلافه میکنند.
🔹دارکوبهای طبیعت اگر لانه میسازند و زندگی تازهای خلق میکنند، دارکوبهای زندگی فقط یک حفره سیاه خلق میکنند، توی دل آدم را خالی میکنند و بعد میروند سراغ درخت زندگی یک نفر دیگر و خلق یک حفره دیگر.
💢به روان آدمهای دیگر نوک نزنیم، نیش نزنیم، ما دارکوب نیستیم، انسانیم.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد