ولادت #حضرت_علی_اکبر علیه السلام بر تمامی محبین ایشان تبریک باد.
عارف بالله آیت الله کوهستانی ره می فرمودند:
آنقدر حضرت علی اکبر علیه السّلام (در قیامت) شفاعت می کند که نوبت به امام حسین (علیه السّلام) نمی رسد.
هدایت شده از کلنا عباسک یا زینب
🔰تصویری غمانگیز از آرتین؛ بازمانده حمله تروریستی به شاهچراغ
🔹پس از گذشت ۴ماه، ترکش گلوله از پای آرتین سرایداران خارج شد. این ترکش در تمام این مدت روی پای آرتین حالت زخم عادی بود و در روزهای اخیر عفونت کرده و شبیه به جوش بروز کرده بود که متوجه باقی ماندن ترکش شدهاند.
🔴 به #خبرفوری بوشهر بپیوندید 👇
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2233925632Cc8b6962145
هدایت شده از 🇵🇸 حاج آقا سلام
💠⇦پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله:
📛چون پس از من #زنا رايج شود،
👈مرگ ناگهانى زياد مى شود
📛و چون #كم_فروشى كنند،
👈خداوند آنان را به قحطى و كمبود مبتلا مى گرداند
📛و چون #زكات ندهند،
👈زمين بركات خود، مانند غلات و ميوه ها و معادن را از آنان دريغ مى دارد
📛و چون در #قضاوت ستم نمايند،
👈بر ظلم و تجاوز يكديگر را يارى كنند
📛و چون #عهدها را بشكنند،
👈خداوند دشمنشان را بر آنان مسلّط كند
📛و چون #قطع_رحم كنند،
👈ثروت در دست اشرار افتد
📛و هنگامى كه #امر_به_معروف و #نهى_از_منكر ننمايند و از نيكان از اهل بيت من پيروى نكنند،
👈خداوند اشرارشان را برآنان مسلّط كند و نيكانشان دعا كنند ولى مستجاب نشوند .
📗 تحف العقول، ص 51
🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
هدایت شده از در محضر علما
✍پدرم اسرار مگوی خود را مگو گذاشت
💥راز چمدان آیتالله بهجت چه بود؟
حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت در ابتدای این گفتوگو بیان داشت: زندگی پدرم دو جهت داشت: بخشی از زندگی ایشان، جهت فیزیکی آن است که در خانواده و دوستان مطرح بود و گوشههایی از آن به ما رسیده است ولی جهت دیگر؛ زندگی درونی ایشان بوده که نه خودشان راجع به عواملی که در شخصیت ایشان موثر بوده صحبت و راهنمایی میکردند و نه حتی مدارک و آثار و نامههایی را که از علمای مختلف داشتند و ما میتوانستیم از آن بهره ببریم را نشان میدادند.
وی افزود: معمولا یک چمدانی داشتند که این مدارک و نامههای علمای بزرگ به ایشان را در آن گذاشته و قفل کرده بودند که در دسترس ما نباشد. حدود یک سال قبل از رحلتشان آن چمدان را از من خواستند. بنده چمدان را برای ایشان بردم و بعد دیگر از آن چمدان خبری نشد. نمیدانیم که چه شد. یقین داریم از منزل بیرون نرفته ولی دیگر نیست.وی تأکید کرد: ایشان اسرار مگوی خود را واقعا مگو گذاشتند. ما یک سری اطلاعات از ایشان به صورت کم و کوتاه و پراکنده به دست میآوردیم. این اطلاعات به صورت معما برای ما باقی بود. بنده چون فارغ التحصیل فلسفه بودم، عادت داشتم باور خیلی چیزها برایم با برهان و دلیل باشد. باید به یقین صد در صد میرسیدم و ادله 20 درصد و 50 درصد برایم کافی نبود. لذا به زندگی و تحصیل خود مشغول بودم و فقط لوازمات ضروری زندگی ایشان را تهیه میکردم.
💥علامه جعفری فرمود: تمام کارهایت را رها و به این پیر خدمت کن!
فرزند آیت الله بهجت در بخش دیگری از گفتوگوی خود با فارس به ماجرای حضور علامه جعفری در خانهشان اشاره کرد و افزود: میان کارهایم روزی چند ساعت را به ایشان اختصاص میدادم و در خدمتشان بودم و بقیه را به اتاق خود در بیرون و خوابگاه که حجرهای بود میرفتم و مشغول کارهای شخصیام میشدم. تا اینکه در سال 1363 علامه جعفری یک روز که از منزل آیت الله بهجت بیرون میرفت، با حرفهایش یک تلنگری به من زد.
وی ادامه داد: علامه جعفری به من گفت که تو تمام کارهایت را رها کن و به خدمت ایشان بیا. علامه جعفری با آن لهجه شیرین و غلیظ ترکی گفت: «تو عقلت نمیرسه که این کیه!» علامه وقتی از احوالاتم پرسید و من گفتم که درسهای فلسفه و ریاضیات و ستارهشناسی و عرفان را خواندهام، خیلی برایش جای تعجب بود که چطور توانسته بودم اینها را در قم بخوانم. من هم به شوخی به ایشان گفتم که استاد اینجا مجانی بود و من هم نشستم و خواندم.
فرزند آیتالله بهجت گفت: علامه به من فرمود حالا یک چیزی میگویم گوش کن. گفتم آقا میشنوم. گفتند نه باید عمل کنی. گفتم آقا چطور به مجهول مطلق عمل کنم؟ به چیزی که نمیدانم چطور عمل کنم؟ علامه با همان لهجه خود گفتند دست بردار، من برایت میگویم. تو تمام کارهایت را رها کن و بیا خدمت همین پیر را بکن.
بهجت ادامه داد: تو گفتههایش را یادداشت کن و ضبط کن که نه میشناسیاش و نه میگذارد که بشناسیاش. من قم و تهران و مشهد و نجف و عراق و شیعه و سنی را دیدهام؛ همین یکی آخرش مانده است. وقتی او را از تو گرفتند، آن وقت میفهمی که بوده! بنده در آن زمان مشغول تحصیل بوده و کار فراوان داشتم و در دانشکده بودم.
💥علامه جعفری: پدرت (آیتالله بهجت) مأمور این قرن و این دوره است
وی اضافه کرد: علامه جعفری به من دستور داد که ضبط کن و نگه دار و برای نسل آینده امانتدار باش که این مرد تمام میشود و بعد از اینکه او برود معلوم نیست تا 100 سال دیگر هم کسی چون او بیاید. خداوند در هر دورهای یک فرد را میدان میدهد، یعنی میدانی را که دارد برایش باز میکند و رشدش میدهد تا برای دیگران نشان و الگو باشد.
شیخ علی بهجت گفت: علامه جعفری تأکید کردند آیت الله بهجت مأمور این قرن و این دوره است. البته پس از رحلت پدرم نیز خیلی از شاگردان ایشان به من میگفتند که ایشان دیگر تمام شد و تو فکر نکن که همه همینطور هستند. با تلنگری که علامه جعفری در سال 63 به من زد، در همان بیست و چند سال پیش، یک مقدار کارهایم را کم کردم و 7 ساعت در روز را به ایشان اختصاص دادم.
وی افزود: پس از سال 72-73 نیز حدود 15 ساعت شد و از سال 80 به بعد بیست و چهار ساعته با ایشان بودم. با این حال ایشان خیلی هنرمند بود و همه کارهایش را تحت یک پوشش و پوستهای انجام میداد. وقتی مسائل بلند علمی را میخواست نقل کند، خیلی ساده می گفت: میشود این چنین گفت...
🔴 کــــانـــــال در محـــــضر علمـــــا👇
https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
يك هفته قبل از اعزامش در مرخصي بود كه خبر شهادت مسلم خيزاب را به ايشان دادند. گريهاش گرفت. اشك ميريخت و ميگفت خوش به سعادتش. عاقبت بخير شد. خدا من را هم عاقبت بخير كند. خواب دوستش شهيد خيزاب را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه تير خورده بودم و داشتم جان ميدادم امام حسين(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب در گوشش گفته بود دعا كن من هم شهيد شوم، شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين (ع) بگويم شهيد شوي، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي ميخواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پاي شهادتش را امضا ميكند. همسرم قبل از اربعين به سوريه رفت. ماه محرم بود. به من ميگفت برو و در مراسم امام حسين(ع) شركت كن كه ايشان گرههاي كور را باز ميكند. امام حسين(ع) خيلي بابالحوائج است. ميگفت حديث كسا بخوانيد تا ما شهري را كه در محاصره است آزاد كنيم. قبل از شهادتش هم با من تماس گرفت. صدايش گرفته بود و گفت از من راضي هستي؟ گفتم بله، اين چه حرفيه. گفت از من راضي باش. دعا كردم و گوشي را قطع كردم.
يك روز بعد از شهادت عبدالمهدي، دلم خيلي گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتري كه خاطرات مشتركمان را در آن مينوشتيم. بهمحض بازكردن دفتر، ديدم برايم يك نامه نوشته با اين مضمون كه «همسر عزيزم! من به شما افتخار ميكنم كه مرا سربلند و عاقبت بهخير كردي و باعث شدي اسم من هم در فهرست شهداي كربلا نوشته شود. آن دنيا منتظرت هستم!»
بعد از شهادتش خواب ديدم كه پشت سر امام زمان(عج) ميرود و از اينكه در كنار امام حسين (ع) است، بسيار خوشحال بود. ميگفت من زندهام فكر نكنيد كه مردهام هيچ وقت ناشكری نكنيد. هر مشكلی داشتيد من برايتان حل ميكنم.
وصیت نامه شهید مدافع حرم "عبدالمهدی کاظمی" را می خوانیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
و اما سخن و توصیه های خود به برادران وخواهران:
1- در سوره اعلی آیه " قد افلح من تزکی خداوند "رستگاری را برای کسانی می داند که نفس خود را پاک کرده باشند و راه حق را به درستی پیموده و خانواده و جامعه را بر محوراخلاق پایه ریزی کنند.
2- همواره باید گوشهایتان شنوا و چشمانی بصیر و بینا به امر ولی فقیه داشته باشید که اگر این چنین شد هیچ وقت گمراه نخواهید شد.
3- همیشه حق و باطل در پیکار و جنگند و در همه حال حق را بگویید و عمل کنید و از باطل روی گردان باشید.
این اصل بصیرت است که باید در خود تقویت کنید تا این دو مخلوط نشوند و فتنه به وجود نیاید.
در فتنههای آخر زمان و فتنه های سال 78 و88 با اینکه افراد خوبی نیز بوده اند ولی به دلیل عدم بصیرت گمراه میشوند و خود را از صف مردم و ولی فقیه جدا میکنند و تنها گمراهی وحقارت نصیب آنها می شود
- در آیات قرآن تدبر کنید و به فرامین آن عمل نمایید.
5- ظلم یکی از گناهان بزرگ در اسلام است و عقلا و شرعا گناهی بزرگتر از ظلم وجود ندارد که ظلم به بندگان خدای متعال را ظلم به حق الناس نامیده اند و همین جا ذکر میکنم که اگر به کسی ظلم کرده ام و خود نیز از آن آگاهی ندارم طلب بخشش میکنم و عاجزانه درخواست دارم که این حقیر راعفو کنید.
6- در سفارش به احترام به پدر و مادر به آیات قرآن اشاره میکنیم که خداوند فرمود"بالوالدین احسانا فلا تقل لهما اف" حتی به پدر و مادر خود اف نگویید.
7- سفارش میکنم همه ی شما را به نماز اول وقت و به جماعت چرا که نماز ساده ترین و زیبا ترین رابطه ی انسان با خداست که در تمام ادیان آسمانی بوده است.