eitaa logo
شهدای مدافع حرم
366 دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
29.6هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبر فوری و مهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نتیجه زن، زندگی و آزادی در غرب! مصاحبه با دختری که چهار دوست پسر داشته اما احساس کمبود می کند. کمبود نعمتی به نام خانواده... فروپاشی خانواده همان بلایی است که غرب بر سر مردم خودش آورد و می خواهد در کشور ما هم بوجود بیاورد. همان خانواده ای که برای زنان غربی در دنیای امروز تبدیل به آرزو شده است... 🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇 http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌ارتش حسین به خط 🎙️حاج محمدرضا طاهری *🌹الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ🌹* 🌸🛰🌸🛰🌸🛰🌸🛰🌸
💚 جا داره روز جوان رو به سید عبدالملک بدرالدین الحوثی تبریک بگیم. 🧡 رهبر شجاع و انقلابی که در این سن یکی از بزرگترین نهضت‌های جهان رو رهبری می‌کنه و با مقاومت شگفت‌انگیز مردم یمن سبب به هم خوردن همه معادلات استکبار شده است. سید جوانی که ایرانی نیست ولی خدماتش به ایران از خیلی مدعیان ایران دوستی بیشتر بوده.
❤️🍃 روز جوان بر آنانی که جوانی کردند تا ما جوانی کنیم، مبارک باد. آرامشمان مدیون شماست؛ برای جوانی‌مان دعا کنید، علی‌اکبرهای زمان ما…. 🍃روزتون‌مبارک‌علی‌اکبر‌ها❤️ شادی روحشان صلوات اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌿🌺 میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک.🌺🌿 ❄️🌹❄️ =========================== 🌹🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ✍ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ولادت علیه السلام بر تمامی محبین ایشان تبریک باد. عارف بالله آیت الله کوهستانی ره می فرمودند: آنقدر حضرت علی اکبر علیه السّلام (در قیامت) شفاعت می کند که نوبت به امام حسین (علیه السّلام) نمی رسد.
هدایت شده از کلنا عباسک یا زینب
🔰تصویری غم‌انگیز از آرتین؛ بازمانده حمله تروریستی به شاه‌چراغ 🔹پس از گذشت ۴ماه، ترکش گلوله از پای آرتین سرایداران خارج شد. این ترکش در تمام این مدت روی پای آرتین حالت زخم عادی بود و در روزهای اخیر عفونت کرده و شبیه به جوش بروز کرده بود که متوجه باقی ماندن ترکش شده‌اند. 🔴 به بوشهر بپیوندید 👇 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2233925632Cc8b6962145
هدایت شده از 🇵🇸 حاج آقا سلام
💠⇦پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله: 📛چون پس از من رايج شود، 👈مرگ ناگهانى زياد مى شود 📛و چون كنند، 👈خداوند آنان را به قحطى و كمبود مبتلا مى گرداند 📛و چون ندهند، 👈زمين بركات خود، مانند غلات و ميوه ها و معادن را از آنان دريغ مى دارد 📛و چون در ستم نمايند، 👈بر ظلم و تجاوز يكديگر را يارى كنند 📛و چون را بشكنند، 👈خداوند دشمنشان را بر آنان مسلّط كند 📛و چون كنند، 👈ثروت در دست اشرار افتد 📛و هنگامى كه و ننمايند و از نيكان از اهل بيت من پيروى نكنند، 👈خداوند اشرارشان را برآنان مسلّط كند و نيكانشان دعا كنند ولى مستجاب نشوند . 📗 تحف العقول، ص 51 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
هدایت شده از در محضر علما
✍پدرم اسرار مگوی خود را مگو گذاشت 💥راز چمدان آیت‌الله بهجت چه بود؟ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت در ابتدای این گفت‌وگو بیان داشت: زندگی پدرم دو جهت داشت: بخشی از زندگی ایشان، جهت فیزیکی آن است که در خانواده و دوستان مطرح بود و گوشه‌هایی از آن به ما رسیده است ولی جهت دیگر؛ زندگی درونی ایشان بوده که نه خودشان راجع به عواملی که در شخصیت ایشان موثر بوده صحبت و راهنمایی می‌کردند و نه حتی مدارک و آثار و نامه‌هایی را که از علمای مختلف داشتند و ما می‌توانستیم از آن بهره ببریم را نشان می‌دادند. وی افزود: معمولا یک چمدانی داشتند که این مدارک و نامه‌های علمای بزرگ به ایشان را در آن گذاشته و قفل کرده بودند که در دسترس ما نباشد. حدود یک سال قبل از رحلتشان آن چمدان را از من خواستند. بنده چمدان را برای ایشان بردم و بعد دیگر از آن چمدان خبری نشد. نمی‌دانیم که چه شد. یقین داریم از منزل بیرون نرفته ولی دیگر نیست.وی تأکید کرد: ایشان اسرار مگوی خود را واقعا مگو گذاشتند. ما یک سری اطلاعات از ایشان به صورت کم و کوتاه و پراکنده به دست می‌آوردیم. این اطلاعات به صورت معما برای ما باقی بود. بنده چون فارغ التحصیل فلسفه بودم، عادت داشتم باور خیلی چیزها برایم با برهان و دلیل باشد. باید به یقین صد در صد می‌رسیدم و ادله 20 درصد و 50 درصد برایم کافی نبود. لذا به زندگی و تحصیل خود مشغول بودم و فقط لوازمات ضروری زندگی ایشان را تهیه می‌کردم. 💥علامه جعفری فرمود: تمام کارهایت را رها و به این پیر خدمت کن! فرزند آیت الله بهجت در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با فارس به ماجرای حضور علامه جعفری در خانه‌شان اشاره کرد و افزود: میان کارهایم روزی چند ساعت را به ایشان اختصاص می‌دادم و در خدمتشان بودم و بقیه را به اتاق خود در بیرون و خوابگاه که حجره‌ای بود می‌رفتم و مشغول کارهای شخصی‌ام می‌شدم. تا اینکه در سال 1363 علامه جعفری یک روز که از منزل آیت الله بهجت بیرون می‌رفت، با حرف‌هایش یک تلنگری به من زد. وی ادامه داد: علامه جعفری به من گفت که تو تمام کارهایت را رها کن و به خدمت ایشان بیا. علامه جعفری با آن لهجه شیرین و غلیظ ترکی گفت: «تو عقلت نمی‌رسه که این کیه!» علامه وقتی از احوالاتم پرسید و من گفتم که درس‌های فلسفه و ریاضیات و ستاره‌شناسی و عرفان را خوانده‌ام، خیلی برایش جای تعجب بود که چطور توانسته بودم اینها را در قم بخوانم. من هم به شوخی به ایشان گفتم که استاد اینجا مجانی بود و من هم نشستم و خواندم. فرزند آیت‌الله بهجت گفت: علامه به من فرمود حالا یک چیزی می‌گویم گوش کن. گفتم آقا می‌شنوم. گفتند نه باید عمل کنی. گفتم آقا چطور به مجهول مطلق عمل کنم؟ به چیزی که نمی‌دانم چطور عمل کنم؟ علامه با همان لهجه خود گفتند دست بردار، من برایت می‌گویم. تو تمام کارهایت را رها کن و بیا خدمت همین پیر را بکن. بهجت ادامه داد: تو گفته‌هایش را یادداشت کن و ضبط کن که نه می‌شناسی‌اش و نه می‌گذارد که بشناسی‌اش. من قم و تهران و مشهد و نجف و عراق و شیعه و سنی را دیده‌ام؛ همین یکی آخرش مانده است. وقتی او را از تو گرفتند، آن وقت می‌فهمی که بوده! بنده در آن زمان مشغول تحصیل بوده و کار فراوان داشتم و در دانشکده بودم. 💥علامه جعفری: پدرت (آیت‌الله بهجت) مأمور این قرن و این دوره است وی اضافه کرد: علامه جعفری به من دستور داد که ضبط کن و نگه دار و برای نسل آینده امانتدار باش که این مرد تمام می‌شود و بعد از اینکه او برود معلوم نیست تا 100 سال دیگر هم کسی چون او بیاید. خداوند در هر دوره‌ای یک فرد را میدان می‌دهد، یعنی میدانی را که دارد برایش باز می‌کند و رشدش می‌دهد تا برای دیگران نشان و الگو باشد. شیخ علی بهجت گفت: علامه جعفری تأکید کردند آیت الله بهجت مأمور این قرن و این دوره است. البته پس از رحلت پدرم نیز خیلی از شاگردان ایشان به من می‌گفتند که ایشان دیگر تمام شد و تو فکر نکن که همه همین‌طور هستند. با تلنگری که علامه جعفری در سال 63 به من زد، در همان بیست و چند سال پیش، یک مقدار کارهایم را کم کردم و 7 ساعت در روز را به ایشان اختصاص دادم. وی افزود: پس از سال 72-73 نیز حدود 15 ساعت شد و از سال 80 به بعد بیست و چهار ساعته با ایشان بودم. با این حال ایشان خیلی هنرمند بود و همه کارهایش را تحت یک پوشش و پوسته‌ای انجام می‌داد. وقتی مسائل بلند علمی را می‌خواست نقل کند، خیلی ساده می گفت: می‌شود این چنین گفت... 🔴 کــــانـــــال در محـــــضر علمـــــا👇 https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
يك هفته قبل از اعزامش در مرخصي بود كه خبر شهادت مسلم خيزاب را به ايشان دادند. گريه‌اش گرفت. اشك مي‌ريخت و مي‌گفت خوش به سعادتش. عاقبت بخير شد. خدا من را هم عاقبت بخير كند. خواب دوستش شهيد خيزاب را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه تير خورده بودم و داشتم جان مي‌دادم امام حسين(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب در گوشش گفته بود دعا كن من هم شهيد شوم، شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين (ع) بگويم شهيد شوي، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي مي‌خواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پاي شهادتش را امضا مي‌كند. همسرم قبل از اربعين به سوريه رفت. ماه محرم بود. به من مي‌گفت برو و در مراسم امام حسين(ع) شركت كن كه ايشان گره‌هاي كور را باز مي‌كند. امام حسين(ع) خيلي باب‌الحوائج است. مي‌گفت حديث كسا بخوانيد تا ما شهري را كه در محاصره است آزاد كنيم. قبل از شهادتش هم با من تماس گرفت. صدايش گرفته بود و گفت از من راضي هستي؟ گفتم بله، اين چه حرفيه. گفت از من راضي باش. دعا كردم و گوشي را قطع كردم.
يك روز بعد از شهادت عبدالمهدي، دلم خيلي گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتري كه خاطرات مشترك‌مان را در آن مي‌نوشتيم. به‌محض بازكردن دفتر، ديدم برايم يك نامه نوشته با اين مضمون كه «همسر عزيزم! من به شما افتخار مي‌كنم كه مرا سربلند و عاقبت به‌خير كردي و باعث شدي اسم من هم در فهرست شهداي كربلا نوشته شود. آن دنيا منتظرت هستم!»
بعد از شهادتش خواب ديدم كه پشت سر امام زمان(عج) ميرود و از اينكه در كنار امام حسين (ع) است، بسيار خوشحال بود. ميگفت من زنده‌ام فكر نكنيد كه مرده‌ام هيچ وقت ناشكری نكنيد. هر مشكلی داشتيد من برايتان حل ميكنم.
وصیت نامه شهید مدافع حرم "عبدالمهدی کاظمی" را می خوانیم. بسم الله الرحمن الرحیم و اما سخن و توصیه های خود به برادران وخواهران: 1- در سوره اعلی آیه " قد افلح من تزکی خداوند "رستگاری را برای کسانی می داند که نفس خود را پاک کرده باشند و راه حق را به درستی پیموده و خانواده و جامعه را بر محوراخلاق پایه ریزی کنند. 2- همواره باید گوشهایتان شنوا و چشمانی بصیر و بینا به امر ولی فقیه داشته باشید که اگر این چنین شد هیچ وقت گمراه نخواهید شد. 3- همیشه حق و باطل در پیکار و جنگند و در همه حال حق را بگویید و عمل کنید و از باطل روی گردان باشید. این اصل بصیرت است که باید در خود تقویت کنید تا این دو مخلوط نشوند و فتنه به وجود نیاید. در فتنههای آخر زمان و فتنه های سال 78 و88 با اینکه افراد خوبی نیز بوده اند ولی به دلیل عدم بصیرت گمراه میشوند و خود را از صف مردم و ولی فقیه جدا میکنند و تنها گمراهی وحقارت نصیب آنها می شود - در آیات قرآن تدبر کنید و به فرامین آن عمل نمایید. 5- ظلم یکی از گناهان بزرگ در اسلام است و عقلا و شرعا گناهی بزرگتر از ظلم وجود ندارد که ظلم به بندگان خدای متعال را ظلم به حق الناس نامیده اند و همین جا ذکر میکنم که اگر به کسی ظلم کرده ام و خود نیز از آن آگاهی ندارم طلب بخشش میکنم و عاجزانه درخواست دارم که این حقیر راعفو کنید. 6- در سفارش به احترام به پدر و مادر به آیات قرآن اشاره میکنیم که خداوند فرمود"بالوالدین احسانا فلا تقل لهما اف" حتی به پدر و مادر خود اف نگویید. 7- سفارش میکنم همه ی شما را به نماز اول وقت و به جماعت چرا که نماز ساده ترین و زیبا ترین رابطه ی انسان با خداست که در تمام ادیان آسمانی بوده است.
خاطره ای عجیب از توصیه آیت الله قدس سره به عبدالمهدی کاظمی 😳 ًعبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود. بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد. آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با آیت الله بهجت دیدار کنی🌹. همسرم به محضرآیت الله بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید. آقا هم دست روی زانوی عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم🙂. ایشان فرموده بودند: باید به ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی🍃. آیت الله بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟ گفته بود فرهاد. (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن☝️. اسمتان را یا عبدالصالح یا بگذارید. آیت الله بهجت فرموده بودند: شما در روز امامت (عج) به شهادت خواهید رسید.🕊 شما یکی از سربازان امام زمان (عج) هستید و هنگام ظهور امام زمان (عج) با ایشان رجوع می کنید👌 وقتی عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز پاسداری به شهادت رسید🌹
سفارش كرد كه مي‌خواهم بچه‌ها را زينب‌وار بزرگ كنيد. ان شاء الله حجابشان زينبي باشد. رفتارشان زهرايي باشد. نمونه باشند. يك بار ريحانه تب كرد يك هفته تمام تب داشت. خوب نمي‌شد. به بيمارستان بردم و دارو دادم، تبش پايين نمي‌آمد. نگران بودم تشنج نكند. نمي‌دانستم چه كار كنم. عبدالمهدي قبل‌تر به من گفته بود كه كمك خواستي به حضرت زهرا(س) متوسل شو و من را صدا كن. توسل كردم و زيارت عاشورا خواندم. سلام آخر را كه دادم، به حضرت زهرا(س) گفتم امروز پنج‌شنبه است و من مي‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدي بگويند اگر براي دخترش اتفاقي بيفتد نگويد كه من نتوانستم از بچه‌اش نگهداري كنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالاي سر ريحانه ناگهان بوي عطري در خانه پيچيد. عطري كه هر لحظه زياد و زيادتر مي‌شد. ناگهان من صداي عبدالمهدي را شنيدم. گفت همسرم بخواب من بالاي سر ريحانه هستم. خوابيدم وقتي بلند شدم ديدم ريحانه تبش پايين آمده و از من آب مي‌خواهد. حس كردم كه عبدالمهدي در كنارم است. حسش مي‌كردم. همه حرف‌هايم را با عبدالمهدي زدم. او به قولش عمل كرده بود. آمده بود تا كمكم كند، بحق فرموده‌اند كه شهدا عند ربهم يرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر كسي وارد خانه مي‌شد متوجه آن بوي خوش مي‌شد. لباس ريحانه بوي اين عطر را گرفته بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عبدالمهدی کاظمی فرزند عباس در سال 1363 متولد شد و با مدرک تحصیلی کارشناسی رشته حقوق در سال 1385 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. وی پس از گذراندن دوره‌های مختلف نظامی و مسئولیت‌های مختلف از جمله فرمانده گروهان پیاده گردان۱۵۴ چهارده معصوم لشکر۸ نجف اشرف، فرمانده گروهان گردان امام حسین سپاه ناحیه خمینی‌شهر، پزشکیار، مسئول تربیت‌ بدنی، مسئول جنگ نوین در گردان‌های سپاه، در بیست و نهم دی ماه سال 1394 در جبهه مقاومت اسلامی و حق علیه باطل در حلب سوریه در سن 31 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. قبل از شهادتش خواب ديدم كه رفتم حرم حضرت زينب(س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه روبند داشت. از آن خانم پرسيدم كه اينها عكس‌هاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس شهداي كربلا. بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكس‌ها تصوير عبدالمهدي من هم بود. خيلي نگران شدم تا اينكه خبر شهادت را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج)‌ همان طور كه آيت‌الله بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد. 29 دي ماه سال 1394 بود. عبدالمهدي با اصابت موشك كورنت به آرزويش رسيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زهرا می‌گوید: وقتی وارد بیت شدیم چند تا از عموها (کارگزاران بیت) با ما صحبت کردند و گفتند شما چهار نفر با آقا وارد حسینیه می‌شوید. بعد هم یک شعر را با ما تمرین کردند که آن را برای رهبر بخوانیم. من و سه دختر دیگر با آقا وارد حسینیه شدیم، رهبر اسم باباهایمان را پرسید و هنگامی که نوبت من شد، گفتم: زهرا کاظمی هستم فرزند شهید عبدالمهدی کاظمی و آقا متوجه فامیل من نشد و به عکس بابایم نگاه کرد و دوباره گفتم: فرزند عبدالمهدی کاظمی هستم و آقا بر سرمان دست کشید. از زهرا درباره حس و هیجانی که دختران حاضر در حسینیه داشتند، سوال می‌کنم که او در پاسخ می‌گوید: با ورود آقا به حسینیه بعضی‌ها گریه می‌کردند و بقیه هم دست می‌زدند و خوشحال بودند. همه دلشان می‌خواست با آقا حرف بزنند. بعد هم با رهبر نماز خواندیم و ایشان برای ما صحبت کرد. گفتم از حرف‌های آقا چه چیزی فهمیدی؟ گفت: آقا به ما گفتند: شما تکلیف شده‌اید و باید نمازتان را بخوانید. زهرا با شوقی که هنوز از آن دیدار در دل داشت، گفت: خیلی‌ها به رهبر می‌گفتند به ما انگشتر بدهید و هر کسی حرفی می‌زد و آقا به حرف‌های آنها گوش می‌داد.