✳️ #عکس_نوشته☝️ #احکام_شرعی #احکام_مناسبتی
#خرجکردن_عیدی_بچه_ها
❓آیا پدر و مادر می توانند مبالغی را که بابت عیدی به فرزندان توسط اقوام داده می شود، در امور جاری زندگی مصرف کنند؟
﷽ #احکاممناسبتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روزیکهِخَدا
امیدراخَلقکَرداحتمالَا
هَمانروزبودکهبَهارراآفَرید☁️
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣﷽❣
خدایا شکرت🙏
به سبب وجود پر فیضت که به هر آنچه می نگرم نشانه ای از آیات تو را متجلی می کند ، خدایا شکرت ، خدایا شکرت ، خدایا شکرت 🙏
جـ♥️ـان به فدای حضرت عشق😍
خداوندا سپاس سپاس سپاس🙏🏻
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور دائمی خداوند 😍
✅ سال رو به پایان است، از بهاری به تابستانی و به پائیزی و به زمستانی و حالا بهاری دیگر...
✅ قدردانی کن، قبل از هرکسی از خودت. از خودت که این یک سال را هم، خوب یا بد، پشت سر گذاشت و این مسیر چهارفصل را با تمام فراز و نشیبش، طاقت آورد و تسلیم نشد و زل زد در چشمهای گستاخ جهان و ادامه داد.
✅ از خودت قدردانی کن که جسور بود و شجاع بود و قوی...
✅ از خودت قدردانی کن که خیلی مواقع و در خیلی شرایط که خیلیها کم آوردند و امید نداشتند و ادامه ندادند، امید داشت و ایستاد و جنگید و پیروز شد.
✅ از خودت قدردانی کن که تسلیمِ نبایدها و نمیشودها و قضاوتها نشد، کفشهای آهنینش را پوشید و در مقابل تندبادِ سهمگین روزگار ایستاد و با تمام توانش ایستادگی کرد.
✅ از خودت قدردانی کن که زمین خورد اما برخاست، که اندوهگین شد، اما خودش را آرام کرد و در آغوش کشید و به بهبود رساند. که بهترین رفیق خودش بود و بزرگترین حامی، برای روزهایی که هیچکس نبود! که هیچکس را به هیچکس نبود!
از خودت قدردانی کن و از تمام کسانی که تو را باور داشتند و هیچ چیز به اندازهی باور، برای آدمی تکیهگاه نیست...
✅ از خودت قدردانی کن و از تمام کسانی که تمام روزهای تلخ و شیرین گذشته را کنار تو بودند و حضورشان، فانوسهای روشنی بود، در دلِ تاریکیهای گاهگاهی که جهان تو را محاصره میکرد ...
حیــفازشمــا
ڪههمچـومنےنوڪرتشدهـ...🖐🏼!'
"شایدهمیننشانهایازغربتشماست"
#اللهمعجللولیڪالفرج
🌹
هفت سین دلت را آنگونه بچین💚
که نه یک سال ، بلکه عمری را
زیبا به پایان برسانی
سلامتی را بگذار در بالاترین نقطه دلت
که هیچ چیز برتر از آن نیست🌹
💚سعادت را از خدا بخواه
که او با لطف و کرمش به تو خواهد بخشید
سربلندی را در دلت جای ده
که بزرگت خواهد کرد !
ساده لبخند بزن و ساده زندگی کن☺️
🌿سکوت ، سرزندگی و صلابت را فراموش نکن
گاهی باید سکوت کرد و انتظار کشید
سرزنده بود و زندگی کرد
سختی کشید و سنگ بود . . .
اماانسانیت وازیادنبرد..
مهرومحبت رافراموش نکرد
⭐این صدقه دادن های اول صبح را فراموش نکنید...
🌹امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ حِینَ یُصْبِحُ أَذْهَبَ اَللَّهُ عَنْهُ نَحْسَ ذَلِکَ اَلْیَوْمِ.
کسى که هنگامی که صبح میکند صدقه ای پرداخت کند، خداوند نحوست آن روز را از او دور کند.
الکافی، ج۴، ص۶
👌این صدقه دادن های اول صبحت به نیت سلامتی و نصرت امام زمانت (اگر چه مبلغ اندکی باشد) خیلی اوضاع و احوال زندگی ات را سر و سامان می دهد، مولا علیه السلام که واسطه فیض الهی است بدهکار تو و من نمی مانند و فوق ادراکمان برایمان جبران می کنند. البته بدانیم که این دنیا، ظرفیت تحقق این پاداش ها را ندارد و سرای برزخ و آخرت بیکران، ظرف اصلی پاداش هاست!
از طرفی بدانیم صدقه دادن علت تامه نیست و در کنار سایر ارکان تقدیر الهی(مصلحت داشتن، اهل ولایت پذیری بودن و...) برای مومن یقینا اثر میگذارد.
#بحق_بی_بی_زینب
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊💫🕊
💫رسم دنیا درهمین است آنکه آمد رفتنی ست
💫بعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست
💫تا توانی خلق را ازخود مرنجان با سخن
💫آنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست
💫عمرو جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولی
💫شیشه ی عمرگرانم عاقبت بشکستنی ست
💫تکیه برایمان خود کن هم رهِ شیطان مشو
💫ریسمانِ دست شیطان ظاهراً پوسیدنی ست
💫ثروتت بند است برشب شهرتت با یک تبی
💫عاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست
💫دل مبند برمال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاست
💫خرقه ی زرهم بپوشی سیم و زرنابردنی ست
💫بشنو یک پند از دلِ ❤️دلخسته ی این روزگار
💫رسم دنیا درهمین است پند من بشنفتنی ست .
#سید اکبر طباطبایی
🌻دلتون شاااااااااااد و امیدتون فقط به خدااااااااااااااا
🌻التماس_دعای_فرج 🤲
🕊💫🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب انیمیشنی😍👏👏
🇮🇷
✍«عملیات والفجر 8 در تاریخ 20 بهمن سال 1364 ساعت 10 شب آغاز شد. 6 ماه جزر و مد اروند را بررسی کردیم و جدول 20 ساله تغییرات آن را از انگلیس تهیه کردیم، بر این مبنا عملیات طرحریزی شد.
همه یگانهای خطشکن و پشتیبانی را پای کار آوردیم، اما شب عملیات در خلیجفارس طوفان شد، به همین دلیل اروند رود هم طوفانی شد به صورتی که ارتفاع موج تا سه، چهار متر هم میرسید!
ما در قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) متحیر مانده بودیم. عملیات را شروع کنیم یا نه؟! همه فرماندهان با گریه و زاری میگفتند: خدایا تو قوم موسی (ع) را از رود نیل عبور دادی آیا میشود عنایت کنی و رزمندگان ما را از اروند عبور دهی؟
بعد از مراسم توسل، مشورت و قرار شد عملیات را با همان امواج خروشان آغاز کنیم. آن هم با رمز یا فاطمة الزهرا (س)، اما چرا این رمز انتخاب شد؟
ما در سختترین عملیاتها به حضرت زهرا (س) پناه میبردیم. هر زمان کار ما با مشکل رو به رو میشد پناه ما حضرت زهرا (س) بود، ما میدانستیم اگر عنایت حضرت زهرا (س) باشد، عنایت رسولالله (ص) و عنایت امیرالمؤمنین (ع) و اولادشان را هم داریم
🌹 #نثارحماسهآفرینانوالفجرهشتصلوات
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
✅#کرامات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊 شهید جلیل خادمی
🌀 به روایت: همسر شهید
خیلی دلم گرفته بود. به گلزار شهدا رفتم و خودم را روی سنگ مزارش انداختم و گفتم: جلیل! تحمل زخم زبانهای مردم را ندارم... 😔 برای من شاد کردن دل فاطمه مهم است و هدایای مردم برایم اصلا مهم نیست.
خیلی گریه کردم و به او گفتم: روز تولد فاطمه کیک تولد می خرم و به خانه می روم و تو باید به خانه بیایی. 😭
روز بعد در بانک بودم که گوشی تلفنم زنگ خورد. جواب دادم. گفتند: یک سفر زیارتی سوریه به همراه فرزندان در هر زمانی که خواستید... 🥰
از خوشحالی گریه کردم. در راه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود که مسیر را درست نمی دیدم. یک روز تمام وسیله ها را جمع کردم و روز بعد حرکت کردیم. از هیجان سوریه تولد فاطمه را فراموش کردم
زمانی که به سوریه رسیدم یادم آمد که تولد فاطمه چهارشنبه است. بدون اینکه به من بگویند حرم حضرت رقیه (س) را تزئین کردند و با حضور تمام خانواده شهدای مدافع حرم جشن گرفتند. شروع سه سالگی فاطمه خانم در کنار سه ساله امام حسین (ع) یک آرزوی بزرگی برای من بود. 🥹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
💌 #کلام_شهـــید:
طوری تلاش کنید که اگر روزی
امام زمان (عج) فرمودند
یک #سرباز متخصص میخواهم
بفرمایند، فلانی👤 بیاید
#سربازی که هیچ کارایی نداشته باشد، بدرد آقا نمی خورد ❌
#شهید_حسین_معزغلامی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🔰زندگینامه روحانی شهید محمود رضا ساعتیان
✨از ولادت تا شهادت✨
[🕊🌤🌺]
🌷محمودرضا ساعتیان» سومین فرزند «محمد حسین» و «بیبیشمایل گلشن تفتی»، در بیست و سوم دی سال 1340 در شهرستان یزد متولد شد.
او در آغوش گرم خانواده كه ملهم از اسلام ناب محمدی بود پرورش یافت. پدرش معلم بود و همواره بر روند تربیت صحیح و درسی محمود نظارت داشت.
وی مقطع ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و سپس به مدرسه راهنمایی صالحیزاده (معراج) رفت.
محمودرضا اولین سال دبیرستان را در دبیرستان رسولیان (یزد) به تحصیل پرداخت. سپس به تهران نزد برادرش رفت و از سال دوم دبیرستان در دبیرستان موسوی تهران به تحصیل ادامه داد.
در همین دوران بود كه انقلاب اسلامی به اوج خود رسید و مردم به كوچه و خیابانها میآمدند و شعار میدادند. محمودرضا هم در كنار مردم انقلابی به راهپیمایی و تظاهرات میپرداخت.
او هم در جریان انقلاب قرار گرفته بود. گاهی اوقات بالای پشت بام میرفت و با مردم و همسایهها هم صدا میشد و الله اكبر میگفت.
به روحانیت علاقه فراوانی داشت. كلاس سوم دبیرستان بود كه به اتفاق خانواده به روستا رفت. دوران انقلاب مصادف با محرم بود و مادرش از اینكه نمیتوانست در مراسم عزاداری محل شركت كند، ناراحت بود. محمودرضا به مادرش میگفت: «من برایت روضه میخوانم، مادر.» او گاهی اوقات برای مادرش روضه میخواند و از استعداد خاصی برخوردار بود.
محمودرضا در تحصیل موفق و شاگرد ممتاز بود. در برخورد صریح و رو در رو با منافقین و ضد انقلابیون پیش قدم بود. برای سركوبی ضد انقلاب در یكی از تعطیلات تابستانی به شمال كشور رفت و به خاطر عشق به انقلاب داوطلبانه به منطقه اعزام گردید. پس از اتمام دوران دبیرستان موفق شد در رشته ریاضی فیزیک مدرک دیپلم را بگیرد. سپس به عنوان پاسدار، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد انتخاب شد و مشغول به خدمت گردید. وی در طی این مدت به عنوان پاسدار و مسئول روابط عمومی سپاه فعالیت داشت.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وظیفه شرعی خود میدانست كه از میهن و انقلاب دفاع كند.
به دلیل علاقه فراوانی كه به روحانیت داشت، در صدد برآمد كه بنیه علمی خود را تقویت كند و به دروس حوزوی بپردازد. پس به شهر قم رفت و در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل گردید. وی در طول مدتی كه به دروس حوزوی میپرداخت، هر وقت كه در جبهه احساس نیرو میكردند، با شتاب به جبهه میرفت و با اینكه به سربازی نرفته بود ولی به قدری در سپاه آموزش دیده بود كه فرماندهی گردان را به او محول كردند.
وی به عنوان یک روحانی مبلغ علاوه بر تبلیغ، همدوش رزمندگان در عملیاتها حضور داشت. محمودرضا معتقد بود كه اگر یک روحانی به عنوان رزمنده در خط مقدم حضور یابد، در این صورت است كه میتواند به تبلیغ بهتری دست پیدا كند و بدین منظور سلاح بر دست در كنار رزمندگان بود.
یكی از ویژگیهای محمودرضا ساعتیان عشق وافری بود كه نسبت به امام خمینی داشت. وی بر اساس فرامین حضرت امام خمینی، مداومت حضور در جبهه را یک عمل واجب تلقی میكرد. در 24 سالگی با خانم زهرا سالاری ازدواج كرد. مدت زندگی مشترک آنها سه سال بود. حاصل زندگی مشتركشان دو فرزند پسر به نامهای ابوذر و سلمان است. در موقع حیات فرزندانش یكی دو ساله و دیگری یک ماهه بود.
خانم زهرا سالاری، همسرش، چنین بیان میكند: «خود را در قبال جامعه مسئول میدانست و دوست داشت به هر نحوی مردم را ارشاد كند و میگفت: این تكلیف الهی بر گردن من است. به مسئله حجاب خیلی حساس بود.
حتی در نامههایش كه از جبهه میفرستاد ما را به حجاب سفارش میكرد و با افرادی كه بدحجاب بودند و رعایت شئونات اسلامی را نمیكردند. رفت و آمد نمیكرد نسبت به پدر و مادرش احترام خاصی قایل بود. با افراد فامیل و دوستان خوب بود و رفت و آمد میكرد. عقیده داشت باید صله رحم صورت گیرد، حتی با فامیل دور هم همین طور.
بزرگترین آرزویش شهادت و پیروزی اسلام و گسترش آن بود. وقتی كسی از دوستان و همرزمانش شهید میشد، میگفت: من چند سال است كه در جبهه هستم و شهید نشدم. آنها هنوز دو، سه باری نیست كه به جبهه رفتهاند ولی سعادت نصیبشان گردید و شهید شدند.»
✨ادامه👇
وقتی كه در حوزه علمیه قم درس میخواند، آنجا به درس خیلی اهمیت میدادند. به طلبهها سخت میگرفتند محمودرضا به جبهه میرفت و موقع امتحان خودش را میرسانید و بعد از یک شب مطالعه در امتحانات شركت میكرد. او نمرات خوبی داشت و در كارهایش موفق بود.
یک بار در جزیره مجنون به شدت مجروح شد، ولی پس از بهبودی دوباره به منطقه برگشت. محمودرضا ساعتیان در عملیاتهای بیشماری شركت داشت، از جمله: عملیات مجنون، عملیات فاو، عملیات والفجر مقدماتی، والفجر دو، والفجر هشت، عملیات حاج عمران و بیتالمقدس دو كه شجاعانه میجنگید و دشمن بعثی را به خاک میانداخت.
در جبهه كلاسهای عقیدتی دایر میكرد و بچههای رزمنده را دعوت مینمود. به آنها قرآن، نماز و مسئلههای شرعی درس میداد. در كنار مسئولیتش (فرمانده گردان) به شناخت اسلام، انقلاب و شخصیت امام خمینی میپرداخت.
آخرین دفعهای كه مرخصی گرفت و به منزل رفت، فرزند دومش (سلمان) 25 روزه بود. او در طی این 25 روز موفق نشده بود كه فرزندش را كامل ببیند. پس از سركشی از خانواده، رادیو اعلام كرد كه دشمن در شلمچه پاتک زده محمودرضا با شنیدن این خبر فوری خودش را با هواپیما به منطقه رساند و یک هفته بعد خبر شهادتش را به خانوادهاش ابلاغ كردند.
قبل از شهادتش برای ابوذر و سلمان (فرزندانش) نامههایی نوشت و از همسرش خواست كه بعد از شهادت یكی را در 7 سالگی و دیگری را در 17 سالگی بخوانند.
محمودرضا ساعتیان در ششم خرداد ماه سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت تركش در تک عراق به شهادت رسید.
🔹روحانی شهید محمودرضا ساعتیان در قسمتی از وصیتنامهاش نوشته است:
«از مادر عزیز و دلسوزم تقاضا دارم مرا حلال كند و در فراق من ناله نكند و همچون زینب (س) صبور باشد. پیرو ولایت فقیه باشید.
خواهران و برادران عزیز در كسب علوم و معارف اسلامی كوشش كنید و از فرزندانم میخواهم كه راه مرا ادامه دهند.»
او اولین شهید خانواده است که پیكر پاک و مطهر شهید را در خلدبرین یزد به خاک سپردند.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
♥️شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
🌸🌿🕊
💥شهید محمود رضا ساعتیان سه نامه برای فرزندش ابوذر نوشته و از او خواسته است در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی آنها را بخواند و زودتر از آن بازشان نکند.
این شهید بزرگوار همچنین در نگارش نامههایش حتی خط لازم را مد نظر قرار داده و برای سنین کودکی از خط بسیار ساده و روان استفاده کرده است.
✨🌿نامه اول (هفت تا دوازده سالگی)
فرزند عزیزم ابوذر سلام
من پدر تو هستم الان در بهشت هستم. اینجا خیلی خوب است. امیدوارم تو هم همراه مامان به بهشت بیایید. اما اگر بخواهی به بهشت بیایی باید گوش به حرف مامان بدهی و خدای نکرده اذیت نکنی. باید درسهایت را خوب بخوانی و تکلیفهایت را خوب انجام دهی. من تو را خیلی دوست دارم و منتظر شما هستم.
(پدرت محمود ۳/ ۱۰/ ۶۶)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─