eitaa logo
شهدای مدافع حرم
365 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
29.6هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی بهم گفت «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سـرم خراب شده بود پـــرسیدم: «واسه چی؟» گــفت:چــرا مــواظب نیستی میدونی اینا رو کی فرستاده میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همه‌ش امانته! گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟ دستش را باز کرد تا حبّه قند خاکی تـوی دستش بود دم در چادر تدارڪات پیدا ڪرده بود! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رفقا چند نکته قابل عرض است لطفاً لطفاً هوشیار باشید‼️‼️ 🌺محرم امسال قرار بود کشور را دچار آشوب و ناامنی و انفجارهای مهیب تروریستی کنند و جوی خون راه بیندازند که به لطف خدا و هوشیاری نیروهای امنیتی موفق نشدند! 👈🏻وظیفه ما این است به مردم امیدواری بدهیم! 👈🏻نعمت بزرگ امنیت را به کاربران یادآوری کنیم 👈🏻اجازه ندهیم دشمن در تبلیغات خودش فضای کشور عزیزمان را ملتهب، ناامن و جنگ‌زده جلوه دهد!!⛔️ طبق فرموده : در تبلیغ، دفاع کافی نیست؛ پشت صحنه حمله دشمن را بشناسیم و به مبانی فکری دشمن حمله کنیم!! إن تنصروا‌الله ینصرکم و یثبت أقدامکم ✅ثواب ارسال این پست را به امام زمان عج هدیه کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود... به روایت مادر بزرگوار شهید؛ دم خداحافظی گفت که راهی سوریه‌ام.. ناراحت و کلافه گفتم: حسین تو چرا حرف هیچ‌کس را گوش نمی‌دهی، کجا می‌روی، مگر تازه نیامده‌ای؟ حداقل بگو به حرف چه کسی گوش می‌دهی! جواب داد مادر من فقط به حرف رهبرم گوش می‌دهم.. آقا دستور بدهد ،جانم را هم برایشان می‌دهم. 🔹وصیتی به بچه حزب‌اللهی‌ها می‌کنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشه‌ای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند. شهید مدافع حرم حسین دارابی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفت و انسانیت را از شهدا یاد بگیریم 🔹️بعد از شهادت مظلومانه‌اش، خبردار شدیم بچه‌های واحد تعاون، موقع جمع‌آوری وسایل شخصی بجا مانده از او در چادر فرماندهی، دفترچه کوچکی با جلد آبی رنگ داخل ساک برزنتی‌اش پیدا کرده‌اند. 🔹️حسین در صفحات این دفترچه، ضمن نوشتن رخدادهای روزمره و نکات مربوط به شرح وظایف‌اش در گردان سلمان، برای هر روز صفحه‌ای را به ظرایف رفتاری خودش اختصاص داده بود؛ این که مثلاً «امروز در جمعی نشستم و به مدت نیم ساعت وقت من به بطالت و یا گوش دادن به حرف‌هایی گذشت که هیچ بار اخلاقی و معرفتی نداشت.» 👈 بعد هم بابت این قضیه، خودش را سرزنش کرده و به درگاه خدا استغفار می‌کرد. ◾️گفتنی است مزار سردار شهید حسین قجه‌ای گلزار شهدا زرین‌شهر از توابع شهرستان لنجان اصفهان است. شهید حسین قجه‌ایی فرمانده گردان سلمان فارسی شادی روحش صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید در دستهایشان بود و کوه پشت سرشان کوه‌ها لرزیدند ، اما آنها نه شادی روح شهدا صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
شهید رمضان براتی شهید رمضان براتی پیشبر، روستازاده ای با صفا و فرزند رعیتی زحمتکش، روز چهارم خردادماه سال 1345 در روستای پیشبر از توابع شهرستان زیرکوه متولد شد. دوران ابتدائی را به پایان رسانید و به شغل جوشکاری روی آورد. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، وارد بسیج شد و قهرمانانه برای اعزام به جنگ و دفاع از حریم مقدس جمهوری اسلامی، لباس رزم به تن خود بیاراست. او که دلاورانه و با شجاعت هرچه تمامتر به رزم با دشمن بعثی رفته بود، عاقبت در تاریخ 23/12/1363 در منطقه عملیاتی بدر، واقع در هورالهویزه، لباس پوسیده دنیایی از تن در آورده و لباس سرخ شهادت را به تن خود بیاراست. پیکر مطهرش سالها بعد، به زادگاهش منتقل و در روستای محل تولدش به خاک سپرده شد. روحش شاد ویادش گرامی🥀
🌹🏴🌴🥀🌴🏴🌹 💐 بدانید که ضد انقلابیون از نسل یزیدیان می باشند ولی انقلابیون از نسل امام حسین (ع) و پیرو خون پاکش می باشند و بدانید که تا دنیا بر پاست راه امام حسین (ع) ادامه دارد ولی نسل یزیدیان دوامی نخواهد داشت و انشاءالله نابود خواهند شد . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌴 🏴🌹
🌴🕊🌹🏴🌹🕊🌴 یه دستش شده بود، اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: با یه دست که نمیتونی بجنگی ، برو عقب. می گفت: مگه با یه دست نجنگید؟ مگه نفرمود: والله ان قطعتمو یمینی، انّی احامی ابداً عن دینی عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. حمید باکری بهش ماموریت داده بود گردان رو از محاصره دشمن نجات بده. با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه ی ماموریت. لحظه های آخر که رو آوردن نزدیک لبای گفته بود: مگه مولایمان در لحظه آب آشامید که من بیاشامم. که شد، هم لب بود هم ... 🏴 🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 اولین روزهای سال 63 بود . نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد . سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی ؟ گفتم : تا ببینم کی باشه! گفت : ، گفتم این آقا کی هست ؟ لبخندی زد و گفت : خودم هستم . نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی ؟ گفت : بعضی وقت ها می خونم . گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون! همانجا نشست و کمی مداحی کرد . سوز درونی عجیبی داشت . صدایش هم زیبا بود . اشعاری در مورد (سلام الله علیها) خواند . علت حضورش را در این گردان سؤال کردم . فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده . کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است . گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد . مدتی گذشت . با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها . گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی . قبول کرد . این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد . بچه ها خیلی دوستش داشتند . همیشه تعدادی از نیروها اطراف بودند . چند روز بعد گفتم م باید معاون گروهان شوی . قبول نمی کرد ، با اسرار به من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی ! با تعجب گفتم : چطــور؟ با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس ! قبول کردم و معاون گروهان شد . مدیریت خیلی خوب بود . 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مدتی بعد دوباره را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی . رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم . گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری ! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی ! گفتم : صبــر کن ببینم . یعنی چی که تو باید شرط بذاری ؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری ؟ اصرار می کرد که نگوید . من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی . بالأخره گفت : حاجی تا زنده هستم به کسی نگو ، من سه شنبه ها از این جا می رم و تا عصر چهارشنبه بر می گردم . با تعجب نگاهش می کردم . چیزی نگفتم . بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا را می رود و بعد از خواندنن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می گردد . یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم . نگاهی به انداختم . سرش به شیشه بود . مشغول خواندن بود . از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم . می گفت : یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم . 🌴 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی بسیار زیبا و تکان دهنده از شهدا 😢😭 🖇ببینید و نشر دهید شهیدان زنده اند✨ اللهم ارزقنا توفیق الشهادت🤲 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅الگو بودن شهدا، بخصوص شهید ابراهیم هادی برای جوانان در کلام امام خامنه ای حفظه الله ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 "مجاهدت‌های شهدای مدافع حرم" 🔸 گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
- ناشناس.mp3
393.2K
🔷 صوت آسمانی شهید آوینی در برنامه «روایت فتح» ♦️حُبِ حسین (ع) سِرُ الاَسرار شهدا است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا