محل تولد شهید داورزاده گيلانغرب ميباشد و با مدرك تحصيلي چهارم متوسطه در سال 1353 در هوانيروز استخدام شد.
پس از گذراندن دورههاي آموزش نظامي، زبان انگليسي و تخصص پرواز در پايگاه مركز آموزش هوانيروز اصفهان به درجه ستوانيار سومي مفتخر گرديد و به پايگاه هوانيروز كرمانشاه انتقال يافت.
تخصص پروازي خلبان داوزاده با بالگرد كبري بود.
او از نادر خلبانان باايمان و جاننثار هوانيروز بود كه در ايام پس از انقلاب و بيست روز اوايل جنگ تحميلي پروازهاي متعدد در غرب و مبارزه با دشمنان جمهوري اسلامي ايران داشت.
خلبان داورزاده گذشته از ايمان قوي در زمينه بالابردن تحصيل و فنون پروازي نيز انساني با اراده و مصمم بود. او را بايد در رديف خلبانان جنگندهاي قرار داد كه موفق به گذراندن دوره موشكهاي تاو و شليك آنها با بالگرد كبري شد.
خلبان داورزاده از ياران نزديك خلبان شهيدي همچون شيرودي، كشوري، سهيليان و شمشاديان بود كه حماسه دلاوريهاي آنها بر غرب بر كسي پوشيده نيست.
آنها همان كساني بودند كه با نبردي بيامان مانع از سقوط پادگان سرپل ذهاب و از دست رفتن تعدادي از شهرها و روستاهاي غرب كشور شدند.
آخرين مأموريت و پرواز اين خلبان باايمان و جاننثار هوانيروز در تاريخ 21/7/1359 رقم خورده است.
او و همپروازش خلبان حميدرضا سهيليان در ساعت 12 ظهر در منطقه كوهموش در حال نبرد با نيروهاي عراق براي جلوگيري از تصرف پادگان سرپل ذهاب بودند كه بالگردشان مورد اصابت گلوله توپخانه قرار ميگيرند.
در آن سانحه اين دو يار هميشه همراه در ميان شعلههاي آتش ناشي از سقوط بالگرد ميسوزند و به درجه رفيع شهادت می رسند
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرازی از وصیت نامه
شهید مدافع حرم شهید حامد کوچک زاده
✍شفای بیمار با پیراهن عربی شهیدی که با آن نماز شب می خواند ؛ معلم شهید سید رضا مهدوی...
🔹مدتی بود که به دلیل بیماری در رنج و مشقّت به سر می بردم خانواده ام نیز با این موضوع درگیر بودند.
🔸هر وقت بیماری ام اوج می گرفت ناراحتی و غصه آنها هم افزون می شد.
🔹یک روز بر سرِ مزار شهید سیدرضا مهدوی رفتم و به او متوسل شدم.
🔸چند روزی از این جریان گذشته بود که به منزل شهید رفتم و شرح حالم را برای خانواده اش بیان کردم.
🔹آنها پیراهن عربی او را که از مکه برای خودش خریده بود و با آن نماز شب می خواند به من دادند.
🔸از لحظه ای که پیراهن وارد منزل ما شد و من آن را پوشیدم اوضاع به هم ریخته ام تغییر کرد و حالم رو به بهبودی رفت.
💢راوی جواد عرب نژاد از دوستان شهید...
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
#حاج_قاسم
#فلسطین
ای کاش شبی حماسهخوان برگردی
مستانه ز سمت آسمان برگردی
ما منتظریم روز آزادیِ قدس
با حضرتِ صاحبَ الزمان برگردی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابراهیم می گفت:
آرزوی من شهادت هست ولی حالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائیل شهید شوم!
#شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🟡همه میدانند که ابراهیم انسان به تمام معنا کامل بود. اما برایم سوال ایجاد شد؟! چرا ابراهیم یکباره اینقدر تغییر کرد؟ چرا در مسایل اخلاقی و دینی از تمام دوستان جلو افتاد؟
🟢به جز پدر و مادرش که در تربیت او بسیار تاثیر داشتند، یکی از اهالی محل بود که در شخصیت او موثر بود. شخصی بود که در حوالی منزل آن ها و در نزدیکی میدان خراسان ساکن بود. پهلوانی به نام #سید_عباس.
🔵او یک انسان ورزشکار و فرهیخته بود. خیلی ابراهیم را دوست داشت. هرجا میرفت ابراهیم را با خودش میبرد. میگفت: من عاشق حیا و ادب این پسر هستم.
🟣سید عباس برای ما حرف میزد. او غیر مستقیم نصیحت میکرد. سیدعباس آدم دنیا دیده و بـا سوادی بود نگاهش به دنیا و زندگی یک نگاه الهی بود.
🔴یکی از مهم ترین مسائلی که سید عباس به ابراهیم تاکید میکرد بحث حیا بود. میگفت اگه کسی بـا حیا بود امید بـه سعادتش هست اما انسان بی حیا #دین ندارد.
🟠ابراهیم تحت ثاثیر او همیشه لباس های گشاد میپوشید. هیچ گاه در حضور دیگران لخت نمی شد. ابراهیم در مقابل نامحرم به شدت حیا داشت.
⚪️ما وقتی به منزل ابراهیم می رفتیم اصلا با مادر و خواهر او برخورد نداشتیم. کسی را بـرای رفاقت انتخاب می کرد که حیا داشته باشد. اگر می دید شخصی دریده و بی حیاست تلاش میکرد که رفتارش را تغییر دهد.
🟤بخاطر همین حیا بود که آرزو داشت پیکرش برنگردد. در مراسم یکی از شهدا بـه بهشت زهرا رفتیم آنجا پیکر شهید را می شستند و مردم نگاه می کردند.ابراهیم گفت: "خدا کنه ما این طوری نشیم...
🌹بعد ادامه داد من از خدا خواستم مثل #حضرت_زهرا_گمنام_بـاشم و کارم به غسال خانه نرسد
•°•ᰔᩚ🎉🥳🎉ᰔᩚ•°•
رفیقـتــ می شومــ کـه شبـیهــت شـوم
شبیـهت کهـ شـدم
شــهــــیـد می شـوم...🌱
#شهیدبابکنوریهریس🌹
#تولدتمبارک🎂
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولدت مبارک عبد صالح خدا
گر چه تولــد اصلی تو شهــادت است...♥️
کہ مـردان خـدا با شهـادت زنده میشوند!
زمینی شدی تا آسمانی کنی مرا...(:😍
شهیدبابکنوریهریس💫
تولدتمبارکبرادر🎂
🌹شهر وضع عجيبی داشت،
واقعاً ميدان كربلا بود!
در هر كوچه و خيابان ..
خون پاکباختگان اسلام به چشم میخورد.
شهر در آتش میسوخت ..
بچهها میگفتند دعا كنيد ..
شهر سقوط نكند!
تا ما در مقابل خدا و امت و امام
شرمنده نشويم!/بهشت ایران
از خاطرات #شهيد_علی_تجلایی