eitaa logo
شهدای مدافع حرم
366 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
29.6هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
اگر تنبلی به خرج دهی عقب می­اُفتی، آن­وقت آن­طور که پروردگار باید به شما عنایت بکند نمی­کند، آن­وقت گرفتار نفس و شیطان می­شوی. 💫به این دو بیت عمل کن: پیری و جوانی چو شب و روز برآیـد ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم بر لوح معاصی خـط عذری نکشیدیم پهلوی کبائر حســـــــــناتی ننوشتیم    ترک گناه به خاطر خدا                                ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🍃🌻یکی از دوستان شهید احمدعلی نیری از تقوا و سیر و سلوک شهید خاطره‌ای نقل می کند. این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است که در ادامه می‌خوانید: 🌹زندگی او مانند یک انسان عادی ادامه داشت، اما اگر مدتی با او رفاقت داشتی، متوجه می‌شدی که او یکی از بندگان خالص درگاه خداست. یک بار برنامه بسیج تا ساعت سه بامداد ادامه داشت. ❣ بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه می‌کردم. حالت او تغییر کرده بود. 🌙گویی خداوند در مقابلش ایستاده و او مانند یک بنده ضعیف مشغول تکلم با پروردگار است. 💓عبادت عاشقانه او بسیار عجیب بود. آنچه که ما از نماز بزرگان شنیده بودیم در وجود احمد آقا می‌دیدیم. قنوت نماز او طولانی شد آن قدر که برای من سوال ایجاد کرد. 🌼 یعنی چه شده؟! بعد از نماز به سراغش رفتم و از او پرسیدم: احمد آقا تو قنوت نماز چیزی شده بود؟ احمد همیشه در جواب‌هایش فکر می‌کرد. 🦋 برای همین کمی مکث کرد و گفت: نه چیز خاصی نبود. آنقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزند: «در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم. 💥 نمی‌دانی چه خبر بود! آنچه که از زیبایی‌های بهشت و عذاب‌های جهنم گفته شده همه را دیدم! انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و ...» ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ✅خاطره قابل تامل (دکتر محسن نوری) از دوستان شهید احمدعلی نیری که از دوران کودکی با او همراه بوده و خاطرات مشترکی با این شهید والامقام و عارف مسلک داشته است... 🌹ایشان در مورد نحوه تحول این شهید که با وجود سن کمش اما مراتب عرفانی زیادی را طی کرده بود به ذکر خاطره‌ای از زبان خود شهید اشاره می‌کند. ☘ این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است که در ادامه می‌آید: ⭐رفتار و عملکرد احمد با بقیه فرق چندانی نداشت. در داخل یک جمع همیشه مثل آن‌ها بود با آن‌ها می‌خندید با آن‌ها حرف می‌زد و... 🏵 احمد هیچ گاه خود را از دیگران بالاتر نمی‌دانست. در حالی که همه می‌دانستیم که او از بقیه به مراتب بالاتر است. 🌱از همان دوران راهنمایی که درگیر مسائل انقلاب شدیم احساس کردم که از احمد خیلی فاصله گرفتم. احساس کردم که احمد خداوند را به گونه‌ای دیگر می‌شناسد و بندگی می‌کند! ما نماز می‌خواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا می‌دیدم که احمد از نماز و مناجات با خدا  لذت می‌برد. ⚡ شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عارف و عالم طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه 12 ساله عجیب بود. من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه می‌کند. 🍂اما او رفتارش خیلی عادی بود و مثل بقیه می‌گفت و می‌خندید. من فقط می‌دیدم اگر کسی کار اشتباهی انجام می‌داد خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می‌داد. 🌷احمد امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کرد. فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در یک جمعی غیبت می‌کند و پشت سر دیگران صحبت می‌کرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده می‌خواست که ادامه ندهد. ❣من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را  بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 🌿نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. 🌼راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. 💥من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.
🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
💐 من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» 💫بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. ❌یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. 🌻 حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» 😢 به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح»👌❣ (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) 🌹وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. 🌙من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! 💚احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! 🌸احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی ⚡انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن. 🔷گزیده ای از وصیت نامه عارف شهید احمدعلی نیری🔷 🌹پس از عرض سلام و تهیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیاء و ائمه معصومین­ علیهم­ السّلام بالاخص حضرت بقیّت­ الله(ارواحنا له الفدا). 💫 شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت، و ما را لایق دانست، و هدایت کرد، و رسولان متعددی بالاخص رسول اکرم­ صلی ­الله ­علیه ­وآله­ وسلّم و ائمه معصومین­ علیهم ­السّلام را بر ما ارزانی داشت، تا بتوانیم رهگشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین. 🌿خوشا به حال کسانی­که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا، و عمل می­کنند به وظایف خود به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه و لذت عبادت و خشوع قلب. ❣قرآن، قرآن را فراموش نکنید؛ بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است. اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید. ⚡رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کند. ان شاءالله خداوند عزّوجلّ جزای خیر به شما عنایت فرماید! والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 📚معرفی کتاب از شهید نیری: 《عارفانه》 در بردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥معرفی عارف شهید احمدعلی نیری توسط دوست نزدیکشان دکتر محسن نوری 🕊 🌷 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 باران تو بر سرزمینم رنگ‌وبو بخشید ساعتی قبل، حال‌وهوای زائران زیر باران در حرم‌مطهر رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیرنگ یهود ☠ غفلت از امام زمان با هم ببینیم 🙏 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلاگر عراقی چه حالی میکنه با ویدیو حضرت آقا 😍 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید محمد سعیدی🌹 🔹شادی روح شهدا صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ⚪️فرازی از وصیتنامه شهید: رزمندگان اسلام بجنگید که چشم امید اسلام و آینده اسلام و این کشور شماها هستید و با حماسه های شما ها است که اسلام دارد زنده میشود و خون حسین ها و عباس ها است که تا بحال اسلام پایدار مانده است.
♦️عضدوالدوله از این موفقیت فوق­ العاده، مسرور گردید و امر نمود که آن روز را تعطیل عمومی نموده، و برای این موفقیت جشن عظیمی برپا نمود و اولین بارگاه احمد بن موسی(ع) به دست این سلطان به راهنمائی شیخ عفیف الدین برپا گردید و حرم این امامزاده به (شاه‌چراغ) مشهور گشت.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed 🌹اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ان شاالله🌺 ‌ 🌟🌟🌟علت نامگذاری احمد بن موسی به شاه‌چراغ ♦️احمد بن موسی(ع) در حجاز به سیدالسادات و در ایران به شاه‌چراغ معروف می باشد، اما علت نامگذاری آن به سیدالسادات به جهت عبادت و جلالت و وَثاقَتش (معتمد، طرف وثوق مردم بودن) بوده ولی چه علتی باعث گشته که او را شاه‌چراغ گفته ­اند؟ ♦️قبر مطهر آن بزرگوار تا مدتها مشخص نبود، چون در دوره سلاطین دیالمه که تا حدی طرفداران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از حالت تقیه بیرون آمده بودند صُلَحاء (صالحان و نیکوکاران) و عباد (عبادت ­کنندگان) شیراز در مقام یافتن مرقد مطهر آن شاهزاده عظیم ­الشأن بر آمدند. ♦️در زمانی­که مشغول تجسس و تفحص مرقد منور ایشان بودند پیرزن صالحه ­ای نزد عضدالدوله دیلمی(قرن چهارم) سلطان فارس آمد و عرض کرد در حوالی منزل من تپه ­ای است که در روی آن در هر شب جمعه در ثلث آخر شب، چراغی روشن می­شود که مانند مشعل پرنوری می­درخشد و همین­که به محل روشنائی می­روم چیزی دیده نمی­شود. شاه از رجال و درباریان خود و بعضی از علماء و شیوخ شیراز دراین باب تحقیقاتی بعمل آورد و چیزی دستگیرش نشد و گفتند که چون گوینده پیر زن فقیری است شاید در نظر گرفته که بدین وسیله استفاده بنماید ♦️شاه متقاعد نشد و فرمود که من از بیانات این زن بوی حقیقت می­شنوم و تصمیم گرفت که خود شخصاً به این قضیه رسیدگی کند تا صحت و سقم مطلب را کشف نماید؛ لذا شبانگاه به منزل آن پیرزن رفته و در آنجا استراحت می­کند. ♦️عضدوالدوله مقارن نیمه شب بخواب رفت و آن زن صالحه مترصد روشن شدن چراغ گردید همینکه به طریق شب های گذشته نور چراغ ظاهر شد به بالین شاه دوید و سه مرتبه عرض کرد: شاه‌چراغ ـ شاه‌چراغ ـ شاه‌چراغ یعنی ای شاه‌چراغ روشن و هویدا شده است. ♦️عضدوالدوله از خواب جسته و صدق اظهارات آن زن صالحه را مشاهده نمود و برخاست به محل چراغ دوید و با کمال تعجب دید که روشنائی بکلی محو گردید و با ترک آن نقطه باز چراغ روشن گردید، هفت مرتبه روشن شدن چراغ و رفتن شاه بدان نقطه تکرار شد، تا اینکه مقارن طلوع صبح صادق دیگر چراغی دیده نشد. ♦️پادشاه محل را علامت گذارده و روز بعد دستور داد که تپه را بشکافند تا از آن سِّر مکتوم پرده برداشته شود و در نتیجه سرداب عظیمی گردید که جسدی در روی تختی درداخل آن گذارده شده بود و هیچکس جرئت وارد شدن سرداب و بررسی امر را نداشت. ♦️شاه تحقیق امر را از شیخ عفیف الدین که مردی زاهد و عابد و تارک دنیا بود را خواستار شد. شیخ آن شب را در عالم رؤیا دیده بودکه به زیارت حضرت امامزاده احمد بن موسی(ع) موفق شده است و لذا تایید کرد که سرداب کشف شده مرقد مطهر آن امامزاده است لذا وضو گرفت و لباسهای پاکیزه پوشید و وارد سرداب شد و از لوحی که در نزد جسد بود و انگشتر آن حضرت که بر روی آن حک شده بود: "العزه لله"، احمد بن موسی معلوم گردید که مشاهدات او در خواب از رؤیاهای صادقه (خواب راست) بوده است.
هدایت شده از 🌪️نود سیاسی 🌪️
سلامی دیگر سناتور لیندیسی گراهام در یک مصاحبه گفت که ما برای دفاع از نظام آمریکا و غرب لازم دیدیم که حکومت آلمان را بمب باران کنیم(شهر درسدن را در سه روز با ۲۰۰۰ بمب افکن با خاک یکسان کردند در سال ۱۹۴۵ در حالی که آلمان تا تسلیم شدن کمتر از یک ماه فاصله داشت و ۲۵۰ هزار نفر را کشتند) و بعد از تسلیم آلمان به تمام زنان چه جوان چه پیر تجاوز کردند که اسنادش موجود است، و روی سر ژاپنی ها بمب در سال ۱۹۴۵ بعد از تسلیم آلمان، در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی هر کدام یک نوع خاصی از بمب اتمی را انداختند که جمعا" در حدود ۳۰۰هزار نفر درجا مردند و خاکستر شدند، او می گوید باید بر سر مردم غزه و لبنان و ایران هم همین کار را کنیم. ای حرام زاده ی انگلوساکسون @navad_siasi