حسین، ۱۰ روز قبل از شهادتش به من گفت: «مامان! دعا کن من شهید شوم.»
من نگاهی به او کردم. گفت: «قرار است که ما از این دنیا برویم. دعا کن با شهادت برویم.»
وقتی این حرفها را زد، من دیگر چیزی نگفتم، اما دلم لرزید.
چون مدتها بود که رفتارش تغییر کرده بود. پسرم ۳ شب قبل از شهادتش حدود ساعت ۳-۲ بامداد بود که به منزل آمد تا شام بخورد.
از من خواست برای شهادتش دعا کنم. آن شب به من گفت:
اگر من بروم میتوانم یک نسل را نجات بدهم. ۳ روز بعد پسرم به شهادت رسید
🕊️شهید حسین زینال زاده 🕊️
راوی :مادرشهید
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهداء_و_امام_رضا_ع
#دلتنگ_امام_رضا_ع
#شهدای_والامقام
#محمدحسن_ترابیان
سال ۱۳۶۴ بود که #محمد_حسن از جبهه مرخصی اومد قم.
بهم گفت: بابا! خیلی وقته حرم #امام_رضا_ع نرفتم ، دلم خیلی برای آقا تنگ شده.
گفتم: حالا که اومدی مرخصی برو،
گفت: نه، حضرت امام که نایب #امام_زمان_عج است ، فرموده : جوان ها جبهه ها را پر کنند.
زیارت #امام_رضا_ع برام مستحبه اما اطاعت امر نایب #امام_زمان_عج لازم و واجبه.
من باید برگردم جبهه؛ نمی توانم؛ ولو یک نفر، ولو یک روز و دو روز! امر #امام زمین می مونه.
گفتم: خوب برو جبهه، و او رفت.
عملیات والفجر هشت با رمز یا فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) شروع شد و #محمد_حسن توی عملیات به #شهادت رسید.
به ما خبر دادندکه پیکر پسرتون اومده معراج #شهدای اهواز ولی قابل شناسایی نیست. خودتون بیایید و شناسایی کنید.
رفتیم معراج #شهدا و دو روز تمام گشتیم اما پیکر پیدا نشد.نشستم و شروع به #گریه کردن کردم که یکی زد روی شونه ام و گفت: حاج آقای ترابیان عذرخواهی می کنم، ببخشید؛ پیکر #محمد_حسن اشتباهی رفته #مشهد_امام_رضا_ع دور ضریح آقا طواف کرده و داره برمی گرده.
گفتم: اشتباهی نرفته او عاشق #امام_رضا_ع بود.
راوی :
#پدر_شهید
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🕊🥀
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐
#طنز_جبهه
#صبحانه_خطری
با حسین تازه آشنا شده بودم و از خصوصیات او اطلاعی نداشتم. بعد از مدتی دوستی ما گل کرد و برای صبحانه ای با کلاس مرا به سنگر خود در پدافند فاو دعوت کرد.
لباسم را مرتب کرده و با یااللهی وارد سنگر شدم. چشمم که به سنگر درهم و برهم او افتاد، حسابی جا خوردم؛ گونی های سنگر سوراخ سوراخ بودند و خاکی از آن ها به داخل ریخته شده بود و تراورزهای سقف پر از مرمی تیرهای کلاش.
به روی خود نیاوردم و جایی برای نشستنم پیدا کردم. در گوشه ای دیگر، همسنگر او که تازه از پست شبانه آمده بود هم به خوابی خوش فرو رفته بود. بین ماندن و در رفتن مردد شده بودم. خدایا این چه سنگر ویرانی است که اینها برای خود درست کرده اند.
حسین در حالی که با سروصدا به دنبال چیزی در صندوق ظروف می گشت، خوش آمدی به من گفت و عصبانی به سراغ همسنگر خود که ظاهراً آنروز نوبت شهرداریش بود رفت تا برای آماده کردن صبحانه او را بیدار کند.
بعد از چند بار تکان دادن، صدای خواب آلودی بلند شد و گفت:" من تا صبح بیدار بودم و اصلاً نخوابیدم. بعداً صبحانه می خورم".
حسین هم که نمی خواست تنهایی از مهمانش پذیرایی کند به سراغ کلاش خود رفت و در جلو چشمان متعجب و نگران من چند تیر به گونی های بالای سر او زد و با صدای بلندتری گفت: "می گم بلند شو کتری رو برا صبونه آب کن. مگه تو امروز شهردار نیستی؟"
از ترس در حال سکته بودم که دیدم همسنگریش هم کم نیاورد و در همان حال دراز کش، با چشمان نیمه باز کلاش خود را رو به سقف گرفت و خشاب را خالی کرد. بوی باروت فضای سنگر را پر کرد و .....
در حالی که در گوشه ای پناه گرفته بودم، با صدای لرزان و نگران رو به هر دو آنها کردم و گفتم :" بخدا من صبحانه نمی خوام، عجب جنگ تن به تنی راه انداخته اید!!". با عجله خود را به بیرون سنگر انداختم و در حال فرار بودم که حسین بسیار آرام و خونسرد صدایم کرد و گفت:" ببین، این جریان بین خودمان بماند" و برای اطمینان دستش را به سمت من دراز کرد تا قولش را محکم کرده باشد.
در حال فرار بودم که گفت، باز هم تشریف بیاورید، خوشحال میشم .
راوی :
رضا بهزادی، گردان کربلا
🌺 🍀💐
#سلام_امام_زمانم 💐
خوشا صبحی کہ خیرَش را تو باشی
ردیفِ نابِ شعرش را تو باشی
خوشا روزی کہ تا وقٺِ غروبش
دعایِ خوب و ذکرش را تو باشی
⚘ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ⚘
🔺هـر روز صبح، به رسم ادب و ارادت سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:
⚜اَلسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا اَبـٰاعَـبْـدِاللّٰـهِ وَ عَـلـَی ٱلْـاَرْوٰاحِ الـَتـی حَـلّـَتْ بِـفِـنـٰائِـکَ عَـلَـیْـکَ مِـنّـی سَـلٰامُ اللّٰـهِ اَبَـدََٱ مـٰا بَـقـیـتُ وَ بَـقِـىَ الـلّـَیْـلُ وَالنّـَهـٰارُ وَ لٰا جَـعَـلَـهُ اللّٰـهُ آخِـرَ ٱلْـعَـهْـدِ مِـنّـی لِـزیارَتِـکُـمْ.
⚜ الـسَّـلٰامُ عَـلـَی ٱلْـحُـسَـيْـنِ، وَ عَـلـیٰ عَـلـی ٱبْـنِ ٱلْـحُـسَـيْـنِ، وَ عَـلـیٰ اَوْلٰادِ ٱلْـحُـسَـيْـنِ، وَ عَـلـیٰ اَصْـحـٰابِ ٱلْـحُـسَـيْـنِ
#امام_حسین_جانم
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🌷زیارتنامه ی شهدا🌷
🌻🕊اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🌸وصیت نامه شهید سیداحمد عبدی
🌺شهادت آخرین راه پیروزی بر دشمن می باشد و آن را امام سوم شیعیان سالار شهیدان حسین بن علی (ع) به ما آوخت . او با شهادتش در صحرای کربلا این پیام را برای ما به ارمغان آورد که در هر زمانه و عصری حق و باطل در نبردند ... پس یک مسلمان واقعی و پیرو دین محمد رسول الله (ص) می بایست در هر زمان طرفدار حق و حقیقت باشد . پس ای مردم بدانید که حق همیشه پیروز است و باطل به مانند کف روی آب نابود شدنی است . اگر چه در مواقعی ممکن است پیروان باطل به ظاهر از شما قوی تر به نظر برسند و برای مدت زمان کوتاهی بر شما پیروز شوند لیکن شما می توانید با ایثار خون سرختان ، پیروان باطل را در دریای خونتان غرق کرده و پیروزی نهایی را به ارمغان آورید .
🌹ای عزیزان !کمی به خود آیید و در کارها و اعمالتان به دقت بنگرید و دست از نق زدن و مخالفت خود بردارید و چشم هایتان را باز کنید .
برادران گرامی ام ! امیدوارم که شما بعد از این سلاح به خون آغشته ام را به دست بگیرید و در سنگر آزادگی و مردانگی به جنگ با دشمنان اسلام که مصمم شدند این انقلاب را از بین ببرند ، بپردازید .
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🔰 بدهی نجومی یک پاسـدار به سپاه؛
اگر کسی از من طلبکار است طلب او را بدهید.
هر کس از من طلبی داشته مدیون است که از پدر یا برادرانم وصول نکند..
در ضمن ۲۰۰۰ تومان بابت تلفنهای شخصی به سپاه بدهید.
📎 بخشی از #وصیت_نامه
🌷شهید #علی_اصغر_حسینی محراب🌷
از راست شهیدان محمود کاوه و علی اصغر حسینی محراب
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
از سنگر علم تا سنگر جبهه
🔹شهید سید جمال امیری عقدایی بعد از خدمت سربازى در دانشگاه آزاد يزد پذيرفته شد. وى روزها در شركت تعاونى «اشكذر» كار مىكرد و شبها به كلاس درس مىرفت و چون كار كردن و درس خواندن و نداشتن جا و مكان برايش مشكل فراهم مى كرد، در كنكور سراسرى شركت كرد و در رشته الهيات دانشگاه مشهد قبول شد. در نتیجه از كار در تعاونى استعفا داد و در این رشته به تحصيل علوم و معارف پرداخت.
🔹دیپلم گرفتن سید جمال امیری عقدایی همراه با شروع جنگ بود که در آن زمان ایشان در مرکز هلال احمر یزد دوره دیده و پس از مدتی آموزش در بیمارستان فرخی، به عنوان امدادگر به جبهه اعزام شد و در بخش بهداری به یاری رزمندگان سلحشور شتافت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed