🥀🕊عارف شهید "احمدعلی نیری"🕊🥀
🍃تـاریخ ولادت :۱۳۴۵/۰۴/۲۹
🍃مـحل ولادت :تهران
🍃سـن :۱۹ سـال
🍃وضـعیت تاهل :مجرد
🍃دسـته اعـزامـی :سپاه پاسداران
🥀🕊تـاریخ شـهادت :۱۳۶۴/۱۱/۲۷
🥀🕊مـحل شـهادت :فاو
عـملیـات :والفجر۸
🥀🕊نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری
🥀مـزارشهید : بهشت زهرا (س)_تهران
قـطعـه :۲۴
ردیـف :۷۶
شـماره :۳۲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🍃🌸زندگینامه شهید والامقام احمدعلی نیری
🍃شهیداحمدعلی نیّری در 29تیرماه 1345شمسی در روستای آینه ورزان دماوند بدنیا آمد. دبستان را در مدرسه اسلامی کاظمیه با موفقیت پشت سر گذاشت.
⚡درس و مشقش خوب بود. برای دوره راهنمایی پدرش او را به مدرسه حافظ فرستاد؛ چرا که در این مدرسه به مسائل اخلاقی و معنوی توجه میشد.
🌺در دبیرستان جزو شاگردان ممتاز رشته ریاضی بود ولی به دلایلی از درس خواندن انصراف داد، و به خانواده خود گفت که «دیگر دبیرستان مرا به هدف نمیرساند، از این به بعد میخواهم در درسهای آیت الله حقشناس شرکت کنم».
🌹مدتی در چایفروشی یکی از بستگانش مشغول بود؛ احتیاجی به پول نداشت اما چون اهلبیت علیهم السّلام بیکاری را مهمترین خطر برای نوجوانان معرفی کرده بودند، کار میکرد؛ خمس پولی که از کارکردن به دست میآورد را پرداخت میکرد.
🌱احمدعلی مربی فرهنگی مسجد هم بود و خالصانه کار میکرد. او تأکید زیادی در دوری از گناه و ترک معصیت داشت؛
🕊احمدعلی نیّری در 1364/11/27 در عملیات والفجر8 منطقه عملیّاتی اروند، به آرزویش، که شهادت در راه خدا بود، رسید.
⭐یکی از دوستانش، که هنگام شهادت با او بود، میگوید: ترکش به پهلویش خورد و به زمین افتاد، از ما خواست که بلندش کنیم، بلند شد و دستش را روی سینه گذاشت و سلام بر اباعبدالله الحسین علیه السّلام داد و به شهادت رسید.
🥀مزار شهیداحمدعلی نیّری در قطعه 24بهشت زهرای تهران، کنار بلوار، پنج ردیف بالاتر از مزار شهید دکتر چمران قرار دارد.
🍃🌹سبک زندگی
🍃احمدعلی نیّری در زندگی ساده، مرتّب و بی آلایش بود؛ چهرهای باآرامش و خندان، و محاسن و موهای کوتاه کرده داشت؛ دنبال مُد نبود، ولی همیشه تمیز بود؛ به پدر و مادرش احترام میگذاشت؛ ادب، مهربانی و اخلاق را از استاد خود آیت الله حقشناس یاد گرفته بود؛ در سلام کردن از همه پیشی میگرفت؛ ساده و عادی، مثل بقیه زندگی میکرد؛ با خدا بود؛ وقتی تصمیم میگرفت باهمّت بلند خود کار را به سرانجام میرساند؛
در نماز جمعه و برگزاری دعای ندبه فعالیت داشت؛ با نظم بود و از مطالعه غافل نمیشد؛ بچه هارا مؤدّبانه صدا میزد و در کنار آنها مانند خودشان میشد(فوتبال هم بازی میکرد)، و با بچه های شلوغ بسیار صبور بود؛ با کسی به خشونت رفتار نمیکرد؛ به تازه واردها احترام میگذاشت، هدیه میداد(که اغلب کتاب بود)؛ اگر کسی موضوع خنده داری تعریف میکرد، با بچه ها میخندید؛ در مقابل گناه واکنش نشان میداد(به غیبت بسیار حساس بود و اگر کسی غیبت می کرد سریع میگفت این بحث را ادامه ندهید)؛
🌙در برابر قرآن و اهل بیت ادب میکرد؛ اهل توسل بود و هر روز قرآن را با دقت میخواند؛ برای وقت خودش برنامه داشت؛ سخت ترین کارها را در مسجد انجام میداد؛ به نماز شب توجّه خاصی داشت، ولی میگفت اگر ببینم مستحبات به واجباتم ضرر میرساند، حتماَ آنرا ترک میکنم؛
💥 میگفت ما در همه مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا، به توسل نیاز داریم؛ توسل به اهلبیت علیهم السّلام خصوصاُ اباعبدالله الحسین علیه السّلام را بهترین وسیله تقرب به پروردگار و محو گناهان میدانست؛ توصیه میکرد گناه را کوچک نشمارید واز انجام کارهای نیک نهراسید، که اگر برای رضای خدا کار کنید چشمه های حکمت الهی به سوی شما باز میشود.
🍃🌹دوستانه برای همه
🍃شهیداحمدعلی نیّری در نامه ای به یکی از دوستانش مینویسد: انسان باید حقتعالی را خوب بشناسد؛ وقتی که حقتعالی را خوب شناخت دنبال اطاعت و بندگی میرود.
☘وقتی به برادران هم سن خودت میرسی، یا یک چیز یاد بده! یا چیزی یاد بگیر!. در تنهایی هایت به پروردگار قرب پیدا کن، نه اینکه با فکرهای بیهوده وقت خودت را تلف کنی. هر وقت با کسی هم صحبت میشوی و چیزی برای گفتن نداری سکوت کن، مدام حرف نزن.
❌کارهای بچّگانه که در شأن تو نیست انجام نده. در جایی که خیلی پرده بین تو و پروردگارت حائل میشود، نگاه کن ببین حرفی که میزنی آیا نفعی دارد یا نه. از چیزی که به درستی نمیشناسی طرفداری نکن. قرآن زیاد بخوان.
🦋 کتاب درسیات را هم فراموش نکن. احترام برادرانت را داشته باش؛ احترام دوستانت را داشته باش؛ اشتباه است که به دوستانت سوءظن پیدا نمایی. تو باید در همه جا خودت را کوچکتر احساس نمایی. با کسانیکه اهل دنیا هستند هم صحبت نشو. اگر تنبلی به خرج دهی عقب میاُفتی، آنوقت آنطور که پروردگار باید به شما عنایت بکند نمیکند، آنوقت گرفتار نفس و شیطان میشوی.
💫به این دو بیت عمل کن:
پیری و جوانی چو شب و روز برآیـد
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
بر لوح معاصی خـط عذری نکشیدیم
پهلوی کبائر حســـــــــناتی ننوشتیم
ترک گناه به خاطر خدا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🍃🌸یکی از دوستان شهید احمدعلی نیری از تقوا و سیر و سلوک شهید خاطرهای نقل می کند. این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است که در ادامه میخوانید:
🌹زندگی او مانند یک انسان عادی ادامه داشت، اما اگر مدتی با او رفاقت داشتی، متوجه میشدی که او یکی از بندگان خالص درگاه خداست. یک بار برنامه بسیج تا ساعت سه بامداد ادامه داشت.
❣ بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه میکردم. حالت او تغییر کرده بود.
🌙گویی خداوند در مقابلش ایستاده و او مانند یک بنده ضعیف مشغول تکلم با پروردگار است.
💓عبادت عاشقانه او بسیار عجیب بود. آنچه که ما از نماز بزرگان شنیده بودیم در وجود احمد آقا میدیدیم. قنوت نماز او طولانی شد آن قدر که برای من سوال ایجاد کرد.
🍃 یعنی چه شده؟!
بعد از نماز به سراغش رفتم و از او پرسیدم:
احمد آقا تو قنوت نماز چیزی شده بود؟
احمد همیشه در جوابهایش فکر میکرد.
🦋 برای همین کمی مکث کرد و گفت: نه چیز خاصی نبود.
آنقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزند: «در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم.
💥 نمیدانی چه خبر بود!
آنچه که از زیباییهای بهشت و عذابهای جهنم گفته شده همه را دیدم!
انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و ...»
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
✅خاطره قابل تامل (دکتر محسن نوری) از دوستان شهید احمدعلی نیری که از دوران کودکی با او همراه بوده و خاطرات مشترکی با این شهید والامقام و عارف مسلک داشته است...
🍃ایشان در مورد نحوه تحول این شهید که با وجود سن کمش اما مراتب عرفانی زیادی را طی کرده بود به ذکر خاطرهای از زبان خود شهید اشاره میکند.
☘ این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است که در ادامه میآید:
🍃رفتار و عملکرد احمد با بقیه فرق چندانی نداشت. در داخل یک جمع همیشه مثل آنها بود با آنها میخندید با آنها حرف میزد و...
🍃 احمد هیچ گاه خود را از دیگران بالاتر نمیدانست. در حالی که همه میدانستیم که او از بقیه به مراتب بالاتر است.
🍃از همان دوران راهنمایی که درگیر مسائل انقلاب شدیم احساس کردم که از احمد خیلی فاصله گرفتم. احساس کردم که احمد خداوند را به گونهای دیگر میشناسد و بندگی میکند! ما نماز میخواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا میدیدم که احمد از نماز و مناجات با خدا لذت میبرد.
⚡ شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عارف و عالم طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه 12 ساله عجیب بود. من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه میکند.
🍃اما او رفتارش خیلی عادی بود و مثل بقیه میگفت و میخندید. من فقط میدیدم اگر کسی کار اشتباهی انجام میداد خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر میداد.
🍃احمد امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمیکرد. فقط زمانی برافروخته میشد که میدید کسی در یک جمعی غیبت میکند و پشت سر دیگران صحبت میکرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمیکرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده میخواست که ادامه ندهد.
❣من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من...
لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد
و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.
🍃نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند.
شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
🍃راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم.
💥من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.
🍃 من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
💫بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم.
بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت.
اشک همین طور از چشمانم جاری بود.
❌یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم.
🌻 حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم.
همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...»
😢 به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم.
از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح»👌❣
(پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح)
🌹وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند.
🌙من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!
💚احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد!
🌸احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی ⚡انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.
بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
AUD-20220829-WA0016.mp3
5.93M
🎧 صوت دعای عهد
با مرور سریع ❤️🎋
✍ هر صبح فقط و فقط ۶ دقیقه وقت میگذاریم و باامام زمان عجل الله عهد و پیمان میبندیم.
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊
شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌿🌻قرار هرروز🌻🌿
🍃🌟، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
🌻🌿🌻🌿🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نامههای_رزمندگان
نامههایی بهجامانده از دوران جنگ نوشته شده توسط رزمندگان که به دلایل امنیتی تا سالها بعد جنگ ماند و بدست صاحبان آنها نرسید و حال بعد از سالها به مقصد رسید در حالی که...
حتماً ببینید جالبه👌👌👌
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
شوخی که به واقعیت تبدیل شد!
رفقایش از سر مزاح روی کاغذی نوشتند:
«شهید اسلام طلبهٔ مجاهد مهرداد خواجوئی» و کاغذ را گذاشتند روی سینه او غافل از اینکه ارادهی خداوند بر شهادت او رقم خورده بود.
#شهید_خواجوئی
#شهادت_خرداد۱۳۶۷
#لشکر۴۱_ثارالله_کرمان
#روحش_شاد_باصلوات
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه گردان اومده با دست بسته...
پیشکش به ساحت نورانی شهدای غوّاص🌷
#شهدای_غواص
#حامد_عسکر
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴هشدار #سردار_شهید_زاهدی نسبت به تلفن همراه و تسلط دشمن بر این ابزار
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
هدایت شده از خلیل قایدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷سلام صبح بخیر 🌷
💫 جمعه 💫
☀️ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۶ ربیع الاول ۱۴۴۶ هجری قمری
🌲 ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی
یاصاحب الزمان
نامت را كه مى برم
دلم چه قرص مى شود!
چنان كوه ها كه ستون هاى زمينند
عمود سياره سرگردان قلبم مى شود
نامت را كه مى برم
اقيانوس موّاج دلم چه رام مى شود
تمام ترديدها كه ته نشين مى شوند
تصوير تماشائى مهرت در آن جلوه گر مى شود...
مولای مهربانم
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍عکس ماندگار روحانی شهید محمد مهدی آفرند و جانباز و آزاده سرافراز حاج عباس علیزاده...
💢فرازی از وصیت شهید محمد مهدی آفرند قسمت اول...
🔹آيا هيچ فكر كرده ای آن كسی كه قلم به دست می گيرد و وصيت نامه می نويسد به چه علت هايی اين كار را می كند.
🔸آيا هرگز تأمل كرده ايد كسی كه وصيت نامه خود را می نويسد يعنی مرگ را در جلوی چشم خود می بيند آيا به محتوای وصيت نامه های اين عزيزان دقت كرده ايد كه در وصيت نامه های خود به شما چگونه تذكر می دهند.
🔹آيا هرگز به آنها جامه عمل پوشيده ايد آيا اين نوشتن وصيت نامه با آزادی كامل و عقلی سالم جز برای اين است كه خداوند طبق آيه شريفه ذكر شده اينان را هدايت كرده و راه مغفرت خويش را به آنها نمايانده است.
🔸آيا اين آياتی كه از كلام الله می آورند حاكی از اين نيست كه اينان به چيزی جز رضای خدا فكر نمی كنند و هدف آن ها خداست و آرزويشان شهادت كه تمام آيه هايی كه در بالای نوشته هايشان می آورند درباره شهادت است و شهيد...
🔹آيا حرف اين عاشقان الله جز اين است كه پيرو ولايت فقيه باشيد گو اينكه ولايت فقيه در وجودشان ريشه دوانده و مشتاقانه امر ولايت را اطاعت می كنند و سوی ديار حق می شتابند.
🔸و آيا اين سلاح به دوشان جز صلاح اسلام و انقلاب اسلامی ايران را در نظر می گيرند و غير از اين هدف حركت می كنند.
💢ادامه دارد...
#شهید_محمدمهدی_آفرند
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ای کاش بدانیم قدر ارزش خون شهدا را و حجابی را که کوبنده تر از خون سرخ شهداست...
🔹در عملیات خیبر من مجروح شدم و کرمان بودم و هیچ خبری از محمد حسین نداشتم داشتم رادیو گوش می کردم که خبری توجه ام را جلب کرد.
🔸رادیو اسامی
تعدادی از شهدا را اعلام می کرد خوب که دقت کردم نام محمد حسین را هم
شنیدم قرار بود از مقابل بیمارستان تشییع کنند بلافاصله سوار موتور سه چرخه ام شدم و خود را به محل تشییع جنازه رساندم.
🔹همه جمع بودند مقابل بیمارستان پلاکاردی زده بودند که جمله ای از محمد حسین روی آن نوشته شده بود.
🔸کنار پلاکارد یک خانم بدحجاب با سر و
وضع نامناسب ایستاده بود و می خواست ببیند چه خبر شده که مردم جمع شدند.
🔹با دیدن او یاد ناراحتی های محمد حسین افتادم که چقدر از مفاسد جامعه رنج می برد دلم گرفت و بغضم ترکید.
🔸ای کاش آن خانم می فهمید که بسیاری از محمد حسین ها حجاب او را کوبنده تر از سرخی خون خودشان معرفی کرده اند.
💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین
صفحات ۲۴۹-۲۴۸ راوی تاجعلی آقا ملایی...
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ما وعده الهی را صادق می دانیم...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبادا برای #غیر_خدا_بجنگیم....
شهید #حسن_باقری🕊🌹
🕊#با_شهدا_هرگز_گم_نخواهیم_شد
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed