26.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️فتبارک الله احسنت الخالقین🌷
#وعده_صادق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای مد ظله العالی از ورود به کشور عراق برای شناسایی به همراه شهید مصطفی چمران...
🔸اگر همچنان نسبت به اقامه نماز جمعه رهبر انقلاب آن هم در زمانی که اسرائیلیها تهدید به حمله هوایی کرده بودند سؤال دارید این خاطره را از زبان آقای خامنهای مد ظله العالی بشنوید تا ببینید که ایشان در این زمینه سابقهدار هم هستند.
#جانم_فدای_رهبرم_خامنه_ای
🍃بچه های تفحّص تلاش زیادی کردند،اما شهیدی پیدا نمی شد یکی از دوستان نوار مرثیه ایام فاطمیه راه گذاشت اشک همه جاری شد.
🔸آن روز ، رمز حرکت ما نام مقدس مادر رزمندگان بود مشغول جستجو بودیم که یک دفعه استخوان یک بند انگشت نظرم را جلب کرد.
🔸با سرنیزه مشغول کندن شدم یک تکه پیراهن از زیر خاک نمایان شد مطمئن شدم شهیدی در اینجاست با ذکر یا زهرا خاک ها را کنار زدیم متوجه شدیم شهید دیگری هم در کنارش قرار دارد به طوری که صورت هایشان رو به همدیگر بود.
🔸وقتی پیکر شهدا را خارج کردیم،با کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هردو شهید نوشته شده:«می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم»
📚برگرفته از کتاب «مهرمادر». اثر گروه شهیدابراهیم هادی🌹🕊
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🚨کلیپ احساسی از نیروهای زحمت کش نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷
❤️ما زجان گذشتگان حافظان میهنیم
🧡در نبرد خود سران همچو کوه آهنیم
💛پیرو خط امام جان نثار امتیم
💚چون هژبر صف شکن در مصاف دشمنیم
💙دیده بان مرز و بوم کشوریم
💜حامی حریم و دین و دفتریم
🤎روز و شب پی رفاه مرد و زن
🤍جان به کف ما مطیع حکم رهبریم
❤️ما زجان گذشتگان حافظان میهنیم
🧡در نبرد خود سران همچو کوه آهنیم
💛پیرو خط امام جان نثار امتیم
💚چون هژبر صف شکن در مصاف دشمنیم
💙نیروی انتظامی ایرانیم
❤️در خدمت مکتب قرآنیم
هفته سبز پوشان عرضه امنیت مبارک🇮🇷
#دلنوشته ✍
🌃 وقتی همه شهر خوابند...
🔹برای شما می نویسم ؛شمائی که با همه آشنایید و همه با شما ناآشنا ؛ برای شما و برای هر که مانند شما گمنامست.
شاید ما آنگونه که باید قدر شناس تان نبوده ایم و گاهی طلبکار نیز بوده ایم! اما یک وقتهایی اگر به دلمان رجوع کنیم می بینیم بخش عظیمی از آسایش و امنیت جامعه متوجه شما سبزپوشانی است که جانتان به معنای واقعی در کف دستانتان پیداست.
🔸این روزها بیشتر یادمان می افتد که کسانی مانند تان اگر نباشند چه بر سر شهر و کشور خواهد آمد. شمائی که در هر قدمتان خطری است و در هر کلامتان رمزی. این روزها و این هفته ها یادمان باشد مرزهایمان اگر امن است ، فرزندانی از این دیار با تحمل رنج دوری خانواده ، پاسبان روز و شب این خاکند و ما نمی بینیم آنها را وقتی که دلیرانه تا پای جان در برابر مزدور ، راهزن و ده ها مورد خطر آفرین دیگر مقاومت می کنند.
✔️ما نمی بینیمشان وقتی خواب پلکهایشان را سنگین می کند ، وقتی سپر می شوند برای ما در برابر متجاوزین و محاربین ، و چه زود به دست فراموشی سپرده میشود همه آنچه که آنها بی منت پیش کشمان کرده اند.
🔻هفته ای به نامتان اگر چه کم است برای قدردانستن نعمتی چون امنیت ، اما بدانید مدیونتان هستیم به جهت داشتن امنیت و آسایش امروزمان. باشد که شکر گذار این نعمت باشیم...🌷
📝ارسالی: اعضای محترم کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 ۵ سال بعد از روایت حاج قاسم، هویت فرمانده حزبالله که در مکاشفه حضرت زهرا (س) را دید مشخص شد
🔸شهید #حاج_علی_کرکی از فرماندهان مطرح حزبالله بود که در جریان حمله جنگندههای صهیونیست در کنار شهید سید حسن نصرالله به شهادت رسید.
🔸فیلمی از شهید کرکی در جمع اعضای حزبالله منتشر شده که به بیان خاطرهای از جنگ ۳۳ روزه و ملاقات با حضرت زهرا (س) در حالت مکاشفه میپردازد. این همان خاطره معروفی است که شهید حاج قاسم سلیمانی در گفتگویی در سال ۱۳۹۸ درباره جنگ ۳۳ روزه به آن اشاره میکند. البته آن موقع مشخص نبود کسی که حاج قاسم دارد تجربه مکاشفه او را عنوان میکند حاج علی کرکی، فرمانده شجاع حزبالله است.
💢ماجرای یک ناهار مخصوص با حاج قاسم
🔸سال ۹۷ در البوکمال رزمندگان فاطمیون به دلیل درگیری چند روزه با تکفیریها از نظر جسمی و روحی خسته شده بودند و از طرفی هم مهمات در حال تمام شدن بود. فرمانده عملیات خیلی تلاش میکرد که روحیه رزمندهها حفظ شود و از پشت خط هم برای نیروها تقاضای کمک کرده بود.
گویا این خبر به حاجی میرسد که نیروهای فاطمیون منتظر کمک هستند. حاج قاسم و یکی از همراهانشان به سمت منطقه حرکت کردند و سرزده خودشان را به رزمندهها رساندند. در این لحظه نیروها با اشتیاق به هم خبر دادند که حاج قاسم به منطقه آمده، همگی دور حاجی حلقه زدیم و ایشان برایمان صحبت کردند.
رزمندگانی که قبلا با حاج قاسم ملاقات داشتند به ما گفته بودند که ایشان به قدری باتقواست که وقتی به چهره دلنشینش نگاه کنید، آرام میشوید و قوت میگیرید. وقتی که سردار برای ما صحبت کرد، صدایش نگرانی و غم را از ما دور کرد. با اینکه ایشان فرمانده کل نیروی قدس بود، اما با رزمندههای فاطمیون روی زمین خاکی نشست و ناهار با بچهها تخم مرغ خورد. با اینکه برای اولین بار ایشان را می دیدیم انگار سال های سال می شناختیم شان.
حاجی کمتر از یک ساعت با بچهها بود اما در همین مدت به قدری تشویق کرد و روحیه داد که ما آماده رزم دوباره با تکفیریها شدیم. حاج قاسم بعد از این دیدار راهی عملیات دیگری شد و هر کدام از ما در حال خودمان به عکس یادگاری با ایشان و نوع رفتارشان که بعضی را به اسم صدا میزد، فکر میکردیم. برخی از رزمندهها هم قلم و کاغذ برداشته بودند و این ملاقات را یادداشت میکردند.
AUD-20220829-WA0016.mp3
5.93M
🎧 صوت دعای عهد
با مرور سریع ❤️🎋
✍ هر صبح فقط و فقط ۶ دقیقه وقت میگذاریم و باامام زمان عجل الله عهد و پیمان میبندیم 🤝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی چند گوش جان میسپاریم به آوای ملکوتی قرآن کریم 💞🍃💕🍃💞🍃💕🍃💞🍃💕🍃💞
سوره ناس
سلام امام زمانم✋🌸
این تار ناپیداے محبت را تو از آستان معطرت به قلبم کشیدهاے ...
تو بیآنکه ببینمت، اینگونه مرا بیقرار چهرهے دلربایت کردهاے ...
تو بیآنکه لایق باشم، تار و پود وجودم را با یاد خودت پیوند زدهاے ...
تو چشمان بینصیبم را به مسیر سبز انتظار، دوختهاے ...
تو مرا شیفتهے خود کردهاے ...
تو چقدر خوبی، چقدر مهربانی، چقدر عزیزے، چقدر نزدیکی ...
کاش ببینمت پیش از آنکه بمیرم ...
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
و به نیابت از شهید:
⚘️#شهيدمحمدحسین_یوسفالهی⚘️
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🍃🌸عارف وارسته شهید محمدحسین یوسف الهی
🍃تاریخ ولادت: ۱۳۳۹/۱۲/۲۶
🍃محل ولادت: کرمان
🕊 تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۷ بر اثر مجروحیت شیمیایی عملیات والفجر ۸
اروند کنار
🍃سِمت: قائم مقام فرمانده واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله کرمان
🥀مزارشهید: گلزار شهدای کرمان
🍃🌸زندگینامه شهید والامقام یوسف الهی
🍃شهید محمد حسین یوسف الهی سال ۱۳۳۹ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد.
🍃محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
🍃علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد.
🔅در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال در عرصه سیاست داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.
🔹️آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.
🍃 در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمب های شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
🍃🌸خصوصیات شهید محمد حسین یوسف الهی
💥همرزمان این شهید بزرگوار میگویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین نماز شب را میخواند، ولی کسی او را نمیدید
رفیق خدا بود و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد
🍃به مرحله یقین رسیده بود و پردههای حجاب را کنار زده بود.
🕊شهید محمد حسین یوسف الهی را عارفی میدانند که مراتب کمال الی الله را طی کرده است و کمتر رزمندهای است که روزگاری چند با محمدحسین زیسته باشد، اما خاطرهای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد.
⚡وی مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده امام خمینی (ره)، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرتزده قطرهای از دریای بیانتهای خود کردند.
ادامه👇
🥀🕊خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید "محمد حسین یوسف الهی"
🥀سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره نحوه شهادت شهید حسین یوسف الهی اینچنین فرموده است که؛
هنگامی که آنها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر هشت دست به حمله شیمیایی میزند، او یاران خود را از سنگر خارج کرد و خود به شهادت رسید.
🔅طبق نقل قولی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وی اینچنین فرموده است که؛
دوست دارم تا مرا پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید.
🥀سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
🍃چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود.
🍃من خیلی ناراحت بودم به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود.
این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
🍃گفت: برای چی؟
گفتم:، چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم.
〽️گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق میکنه و از همه سختتر است. موفق میشویم!
💥حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
میدانستم که او بیحساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان و اطمینان دارد.
🌱گفتم: یعنی چه از کجا میگویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم.
گفتم: خب از کجا خبر داری؟
گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم.
پرسیدم: کی به تو گفت؟
جواب داد: حضرت زینب (س).
🍃دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟
با خنده جواب داد: تو چهکار داری.
فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروز خواهید شد و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم.
🍁هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد.
نیاز هم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود.
همان طور که گفتم همیشه به حرفی که میزد. ایمان داشتم.
⭕وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود؛ و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم.
ادامه👇
🍃🌸جوانی که دستور «شهید حاج قاسم سلیمانی» را اطاعت نکرد!
🍃《پرسیدم: میخواهی چه کار کنی؟ گفت: هیچی! من به قرارگاه خبر نمیدهم.
گفتم: حاج قاسم ناراحت میشود. گفت: من امشب تکلیف لشکر و این دو نفر را روشن میکنم.》
🍃«حسین یوسفالهی» را همه بر و بچههای لشکر ۴۱ ثارالله مثل ستارهای میدانستند که درخشانتر از ستارههای کویر کرمان است.
او جوانی است که در روزهای جنگ جانشین فرمانده واحد اطلاعات لشکر خودش بود و به خاطر پاکیاش،به صفای باطنی دست یافته و بعضی از راز و رمزهای پیرامون خود را کشف کرده بود.
⭕آن چه خواهید خواند، یکی از خاطرات این عارف جوان و مجاهد است که پس از تطبیق روایات چهار نفر از همرزمانش(حمید شفیعی، علی نجیب زاده، مرتضی حاجباقری و ابراهیم پسدست)به این ترتیب ثبت شده👇
💥در سال ۱۳۶۲ بعد از عملیات خیبر، «لشکر ثارالله» در محور «شلمچه» مستقر شد.
🍃 بین مواضع رزمندگان اسلام و دشمن حدود چهار کیلومتر آب فاصله بود و رزمندگان برای شناسایی مواضع دشمن میبایست از آن عبور میکردند.
🍃یک شب که با موساییپور و صادقی که هر دو لباس غواصی داشتند، به شناسایی رفته بودیم، آنها از ما جدا شدند و جلو رفتند.
🍃مدتی که تاخیر کردند، فکر کردیم کار شناساییشان طول کشیده، منتظرشان ماندیم. وقتی تاخیرشان طولانی شد فهمیدیم برایشان اتفاقی افتاده است.
🍃با قایق جلو رفتیم، هر چه گشتیم اثری از آنها نبود. بالاخره کاملا از پیدا کردنشان ناامید شدیم و فرصت زیادی هم برای مراجعت نداشتیم.
بناچار بدون آنها عقب برگشتیم.
🍃 «حسین یوسفالهی» با دیدن قایق ما جلو آمد. ماجرا را که تعریف کردیم، خیلی ناراحت شد.
🍃شهادت بچهها یک مصیبت بود و اسارتشان مصیبتی دیگر. و آن مصیبت این بود که منطقه با اسارت بچهها لو می رفت و دیگر امکان عملیات نبود.
🍃حسین سعی کرد هر طور شده خبری از بچه ها بگیرد. او ما را برای پیدا کردن بچه ها به اطراف فرستاد ولی همه دست خالی برگشتیم.
🍃حسین به خاطر حساسیت موضوع، با «حاج قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر تماس گرفت و او را در جریان این قضیه گذاشت.
🍃حاج قاسم هم خودش را رساند و با حسین داخل سنگری رفت و مشغول صحبت شدند. وقتی بیرون آمدند، حسین را خیلی ناراحت دیدم. پرسیدم: چی شد؟
🍃گفت: حاجی میگوید چون بچهها لباس غواصی داشتهاند، احتمال اسارتشان زیاد است. ما باید زود قرارگاه مرکزی را خبر کنیم.
🍃پرسیدم: میخواهی چه کار کنی؟ گفت: هیچی! من الان به قرارگاه خبر نمیدهم.
گفتم: حاجی ناراحت میشود.
گفت: من امشب تکلیف لشکر و این دو نفر را روشن میکنم و فردا میگویم برای آنها چه اتفاقی افتاده است.
🍃بعد از این که حاج قاسم رفت، باز بچهها با دوربین همه جا را نگاه کردند و تا جایی که امکان داشت جلو رفتند، ولی فایدهای نداشت.
🍃صبح روز بعد که در محوطه مقر بودیم، حسین را دیدم . با خوشحالی به من گفت: هم اکبر موسایی پور را دیدم و هم صادقی را.
پرسیدم: کجا هستند؟
🍃گفت: جایی نیستند. دیشب آنها را خواب دیدم که هر دو آمدند، اکبر جلو بود و حسین پشت سر او.
بعد گفت: چهره اکبر خیلی نورانیتر بود. میدانی چرا؟
گفتم: نه.
🍃گفت: اکبر اگر توی آب هم بود نماز شبش ترک نمیشد. ولی حسین اینطور نبود.
نماز شب میخواند، ولی اگر خسته بود نمیخواند.
🍃دلیل دیگرش هم این بود که اکبر نامزد داشت و به تکلیفش که ازدواج بود عمل کرده بود. ولی صادقی مجرد مانده بود.
🍃بعد گفت: دیشب اکبر توی خواب به من گفت: ناراحت نباشید عراقی ها ما را نگرفته اند. ما برمیگردیم.
پرسیدم: اگر اسیر نشدهاند چطور برمیگردند؟
🍃گفت: احتمالا شهید شدهاند و جنازه های شان را آب میآورد.
پرسیدم: حالا کی میآیند؟
خیلی راحت گفت: یکی شب دوازدهم و آن یکی شب سیزدهم.
پرسیدم: مطمئن هستی؟ گفت: خاطرت جمع باشد.
🏵شب دوازدهم، از اول مغرب، مرتب لب آب میرفتم و به منطقه نگاه میکردم که شاید خواب حسین تعبیر شود و آب جنازه بچهها را بیاورد ولی خبری نمیشد، اواخر شب خسته و ناامید به سنگر برگشتم و خوابیدم.
🍃حوالی ساعت ۴ صبح با صدای زنگ تلفن صحرایی از خواب پریدم. اکبر بختیاری که آن شب نگهبان بود، مضطرب و شتابزده گفت: حاج حمید زود بیا اینجا، چیزی روی آب است و به این سمت میآید.
حاج اکبر (مسئول خط) و حسین هم لب آب ایستاده بودند.
⚡مدتی صبر کردیم دیدیم جنازه شهید صادقی روی آب است.
حسین جلو رفت و آن را از آب گرفت.
شب سیزدهم هم حدود ساعت دو یا سه شب بود که موج های آب پیکر اکبر را به ساحل آورد و خواب حسین کاملا تعبیر شد.
ادامه👇
📝وصیت شهید محمدحسین یوسف الهی
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃شهادت می دهم که خدا یکی است و محمد (ص) فرستاده و آخرین پیامبر است و علی(ع) ولی الله است و جانشین پیامبر اسلام و اولین امام است. قیامت راست است و جزاء و پاداش کلیه اعمال نیز صادق است
انسان از خاک آفریده شده و به خاک بر میگردد و باز از خاک سر بر میدارد و به اندازه خردلی به کسی ظلم نمی شود و نفس هرکس در گرو اعمال خودش می باشد.
🍃مادر عزیزم خجالت میکشم که چیزی بنویسم و خود را فرزندت بدانم زیرا کاری که شایسته و بایسته یک فرزند بوده انجام نداده ام.
مادری که شب تا صبح بر بالین من می نشستی و خواب را از چشمان خود می گرفتی و به من آموختنی هایی آموختی، مرا ببخش و...
🍃همچنین از شما پدرم که با کمک مادرم تمام زندگیتان را صرف بچه هایتان کردید خداوند اجرتان را به شما عطا کند و درجات شما را متعالی کند و بهشت را جایگاهتان قرار دهد.
🍃 ای پدر و مادر عزیز و گرامی چه خوب به وظیفه خود عمل کردید و من چقدر فرزند بدی برای شما بودم. شما فرزند خود را برای خدا بزرگ کردید و برای خدا هم او را به جبهه فرستادید و در راه خدا اگر سعادت باشد میرود.
🍃از خواهران و برادران خود که در رشد من سهم به سزایی داشتند تشکر می کنم و از خداوند متعال پیروزی، سعادت و سلامت را برای ایشان خواستارم
🍃و ای پدر و مادر و ای خوهران و برادران عزیزم این رسالت را شما باید زینب وار به دوش کشید و از عهده آن به خوبی بر میائید و می توانید چون پتک بر سر دشمنان داخلی و خارجی فرود آئید و خون ما را هم چون رود سازید تا هرچه بر سر راه دارد بردارد تا به دریای حکومت حضرت محمد(ص) برگردد.
🍃امیدورام که خداوند عمر رهبر عزیزمان را تا انقلاب مهدی طولانی بگرداند و ظهور حضرت مهدی(عج) را نزدیک بگرداند تا مستضعفین جهان به نوائی برسند و صالحین وارثین زمین شوند.
🍃ای مردم بدانید تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید، مسلمان، مومن و پیروزید وگرنه هرکدام راهی به غیر از این دارید آب را به آسیاب دشمن میریزید، همچنان تاکنون بوده اید باشید، تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسر نیست به جز یاری خواستن از خدا و دعا کردن.
🍃امیدوارم که خداوند متعال به حق پنج تن آل محمد(ص) و به حق آقا امام زمان(عج) ایران را از دست شیاطین و به خصوص شیطان بزرگ نجات دهد و از این وضع بیرون بیاورد که بدون خدا هیچ چیز نمی تواند وجود داشته باشد.
به امید اینکه تمام دوستان گناهان مرا ببخشند، التماس دعای عاجزانه را از همگی دارم.
✨محمد حسین یوسف الهی
📚معرفی کتاب شهید یوسف الهی:
✔️نخل سوخته
✔️حسین، پسرغلامحسین
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محمدحسین یوسف الهی شهیدی که بعد از 34سال پیکر مطهرش سالم بود.
#شادیروحشهداباذکرصلوات🥀
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید🌷🕊
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید🌷🕊
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed