eitaa logo
شهدای مدافع حرم
366 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
29.6هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍 اولین شهدای اهل‌تسنّن مدافع حرم ▪️شهیدان ملازهی و برجسته جزو جوانان اهل‌سنت استان سیستان و بلوچستان بودند که برای مبارزه با تکفیری‌ها در قالب تیپ نبویّون به سوریه رفتند و سوم آذرماه۱۳۹۴ در حلب سوریه به شهادت رسیدند. ▫️خبر شهادت آنها بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و عربی پیدا کرد. تا پیش از شهادت شهیدان ملازهی و برجسته، رسانه‌های وابسته به وهابیّون سعودی سعی می‌کردند تا جنگ سوریه را جنگ میان شیعیان و سنّی‌ها نشان دهند ولی شهادت این دو جوان اهل‌سنت، وجهه‌ی دیگری از آنچه در سوریه می‌گذرد را پیش چشم مردم جهان گذاشت. ▪️جوانان بزرگی چون عمر ملازهی و سلمان برجسته با ایثار خون خود، علاوه‌ بر حفظ حرمت حرم عقیله‌ی بنی‌هاشم، توطئه دشمنان برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان را خنثی کردند. به همین دلیل، شهدای مدافع حرم اهل‌سنت را باید «شهیدانِ حفظِ وحدت و انسجام اسلامی» نیز دانست. بمناسبت شهیدان‌مدافع‌حرم و ♥️ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🏷 استقلال فرزندان، مهمترین مولفه شهید در تربیت فرزندانش ▫️او زیاد بهم توجه داشت، حجاب منو دوست داشت و میگفت حجابت رو با لباس و پوشش بندری دوست  دارم . به تربیت بچه ها خیلی اهمیت می‌داد می‌گفت دوست دارم بچه‌هام روی پای خودشون بایستند. ▪️عبدالحمید سالاری با وانت کار می‌کرد و رزق و روزی همسر و دو فرزندش را درمی‌آورد. شکل و شمایلش را که نگاه می‌کردی، یک مرد زحمتکش را می‌دیدی که در آفتاب گرم بندر عباس کار می‌کند و روزگار می‌گذراند. ▫️ارادتش به اهل بیت آن قدر بود که وقتی تصمیم به اعزام گرفت، چون در استان هرمزگان داوطبانی چون او را سخت گزینش می‌کردند، خودش را به سیستان و بلوچستان رساند و از آنجا اعزام شد. 🎙به روایت: همسر شهید بمناسبت شهیدمدافع‌حرم ♥️ ˹ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ خاطرات جدید منتشر شده جدید حسن روحانی و روایت او از نامزدی در انتخابات: خواب می‌دیدم دو بال داشتم آمادهٔ پرواز بودم ▫️سایت حسن روحانی داستان نامزدی او تا ریاست‌جمهوری را در چند بخش منتشر کرده که شروع آن روایت خوابی است که او دیده: 🔻گرم خواب بودم. هنوز به سحر ساعتی مانده بود. خواب می‌دیدم: دو بال داشتم. آمادهٔ پرواز بودم. سیدی را دیدم؛ سیدمحمد خاتمی… محزون بود و در خود فرو رفته. خواستم سر صحبت را باز کنم تا او را از حزن بیرون آورم: بگذارید شما را ببرم به بالا، به آسمان! 🔻با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان! به باغی از گل‌های رنگارنگ و بسیار در افق. سید از حزن بیرون آمد. او را از آسمان به سرزمینی پر از گل بازگرداندم؛ سپس به سمت مسجدی روانه شدم. در ورودی مسجد ملخ‌های زیادی را دیدم؛ با بالم آن‌ها را راندم. پیرمردی به من گفت حیف نیست از این بال برای دور کردن ملخ‌ها استفاده می‌کنی! رهایشان کن! 🔻از خواب پریدم. سحر شده بود و هوا هنوز گرگ و میش بود. دقیق به یاد ندارم اما دی‌ماه ۱۳۹۱ بود. 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍چکمه نو و شب آخر روایت سرداران گمنام گردان غواص ۴۱۰ لشکر ۴۱ ثارالله..‌. 🔹عدد ۴۱۰ در میان رزمندگان کرمانی جایگاه خاصی دارد این عدد شناسه گردانی از دلاورانِ کارگرزاده بود که در طول دفاع مقدس حماسه‌هایی شگرفی در نبردهای آبی خاکی آفریدند. 🔸اولین فرمانده آن رضا عباس زاده بود که در عملیات بدر شهید شد یکی از نیروهایش ماجرایی از او تعریف می‌کند شبی به بچه‌ها گفت به چادر من بیایید تا با هم وداع کنیم امشب شبِ آخرِ من است این بار می‌روم و شهید می‌شوم. 🔹سپس به مختصر غذایی که در گوشه چادر بود اشاره کرد و گفت بیایید با هم بخوریم او هم مشغول غذا شد بی آنکه پوتین خود را در بیاورد یکی از بچه‌ها پرسید برادر عباس‌زاده چرا پوتین پوشیده‌اید خندید و گفت وقتی دبستانی بودم پدرم یک جفت چکمه کوچک برایم خرید من آنها را پوشیدم و خوابیدم تا صبح خوشحال بودم که فردا می‌خواهم با چکمه نو به مدرسه بروم حالا هم این پوتین‌ها را پوشیده‌ام چون می‌دانم این بار شهید می‌شوم. 🔸آن شب برایمان حرف زد و وداع کرد دست ‌آخر هم پوتین‌هایش را درنیاورد و با همان پوتین‌های نو رفت برای علمیات و همان‌گونه که می‌خواست به آرزویش رسید. 🔹پس از شهادت عباس‌زاده حاج احمد امینی فرمانده گردان غواص شد امینی از مردان عارف‌مسلک لشکر بود که شهید حاج قاسم سلیمانی ارادتی خاص به او داشت حاج احمد امینی در والفجر ۸ آسمانی شد. 🔸در پی شهادت حاج احمد امینی حاج علی عابدینی هدایت گردان را به عهده گرفت چندی نگذشت که حاج علی شد فرمانده نامدارترین گردان لشکر یعنی گردان غواص... 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما میگیم ناموس شیعه هرکی باشه خواهر ماس... 🌱 🕊 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍اللّهُمَّ احفَظ لَنَا سَیِّدَنَا وَ نُورِ عَینَنَا وَ قَلبِنَا الَذَّی بَینَ جَنبَینَا قَائِدِنَا اِمَامَنَا الخَامِنِه‌ای اِلَی قیام مولانا المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف... 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله سردار شهید حاج احمد امینی و شهید حسن احمدی... 🔸بعد از عملیات خیبر که طرح فوندانسیون عملیات والفجر هشت ریخته شد حاج احمد بعنوان فرمانده گردان غواص کار آموزش غواصی بچه ها را در بندرعباس و در کنار دریای پر امواج و پر جزر و مد آب سرشار از نمک شروع کرد آب شور دریا بدنها را اذیت می کرد و بدن بچه ها تاول می زد اما توکل و اخلاصشان بیشتر می شد و با همان حال به نافله شب می پرداختند. 🔹هنگامی که بچه ها در زمستان در بهمن شیر تمرین غواصی می کردند شرایط بسیار سخت بود آب سرد بود و کلیه بچه ها عفونت می کرد سر را زیر آب می کردی سردی آب به پیشانی فشار می آورد وقتی بچه ها سرشب به آب می زدند بچه های تدارکات کنار رودخانه منتظر می نشستند و آتش روشن می کردند تا غواصها هنگام خروج از آب خود را گرم کنند به قدری سخت بود که وقتی بچه ها از آب خارج می شدند انگشتهایشان قادر به باز کردن زیپ لباس غواصی نبود و بچه های تدارکات این کار را برایشان انجام می دادند. 🔸بالاخره ایام عملیات فرا رسید دو روز قبل از عملیات بچه ها شب وداع برگزار کردند حاج احمد بلندگو را برداشت و روضه حضرت زهرا سلام الله خواند بچه ها یکدیگر را در آغوش گرفته حلالیت می طلبیدند آن شب یکی از پرخاطره ترین شبهای وداع در طول تاریخ لشکر ۴۱ ثارالله بود. 💢راوی سردار حاج محمود امینی... 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
✍روزی که حاج قاسم قصاب و آشپز شد ناگفتنی هایی از زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی به روایت حجت الاسلام علی شیرازی... 🔹عملیات کربلای ۵ که تمام شد سال ۱۳۶۵ هم پایان یافت عید نوروز ۱۳۶۶ خود را نشان داد حاج قاسم همه فرماندهان و مسئولین لشکر را به یک مهمانی دعوت کرد مجاهدان میدان را فرا خواند تا خستگی جنگ را از تن بیرون کنند بنا شد همه به سد دز برویم قبل از سد دز دست راست یک جای زیبایی بود در درون کوه آب گوارایی جاری بود خانواده ها صبح زود آمدند حاج قاسم هم با خانواده آمد خودش آستین ها را بالا زد گوسفندی را ذبح کرد گوشتش را تکه تکه نمود آن ها را تمیز شست یک دیگ بزرگ هم آماده کرده بود گوشت ها را در دیگ ریخت و یک قرمه خوشمزه درست کرد غذای فرمانده لشکر خیلی چسبید همه مهمان بودند و حاج قاسم از زن و بچه فرماندهانش پذیرایی می کرد چایی روی آتش و میوه های فصل پسوند مهمانی آن روز شد. 🔸حاجی تا آخر حیات عزتمندانه اش همواره میزبان فرماندهان و خانواده ها می شد مهمانی شب های نیمه رمضان فصل ثابت زندگی او بود آن روز جای ۲۴ فرمانده خالی بود ۲۴ نفری که در جلسه وداع شب عملیات بودند در عملیات کربلای ۵ پرواز کردند و آن روز شاهد مهمانی فرمانده اشان بودند حاج قاسم همیشه همه جوانب را می دید بعد از این مهمانی به مازندران رفتیم تا حاجی به پدر شهید نقیب پور تبریک و تسلیت بگوید پس از آن نیز راهی کرمان شد تا شریک اشک های بچه های حاج یونس دریجانی حاجبی حاج علی محمدی طیاری و مغفوری باشد تا شب آخر زندگی نیز حاج قاسم همان حاج قاسم سال ۱۳۶۶ بود همان عشق را به بچه های شهدا داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍زیارت عاشورا نجات بخش به روایت سردار حسنی سعدی... 🔸راننده داعشی که ۴۸ رزمنده دفاع مقدس ایرانی را تحویل جبهه النصره داد داعشی ها چندین بار قصد شهادت آنان را داشتند در بین آنها چند قاری قرآن هم وجود داشت که شش ماه اسیر داعشی ها بودند... 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
✍چتر همه شما باز می شود... 🔹چند ماه قبل از عملیات والفجر هشت با بچه‌های اطلاعات و عملیات لشکر ثارالله در اهواز بودیم محمد حسین یوسف الهی وارد اتاق شد و به بچه‌ها گفت در عملیات آینده یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می‌کند و با شوخی گفت چتر همه شما باز می‌شود بعد با انگشتش یکی یکی به بچه‌ها اشاره کرد و گفت تو تو و تو شهید می‌شوید من هم که می‌آیم تا شما را از داخل سنگر و زیر آوار نجات دهم یک نفس عمیق می‌کشم و شیمیایی می‌شوم. 🔸جالب اینجا بود که به همه اشاره کرد و تنها مرا که در بین جمع بودم از بقیه استثنا کرد و در مورد من چیزی نگفت. 🔹چند ماه بعد از عملیات والفجر هشت آغاز شد من در منطقه شیمیایی شدم و به اورژانس فرستاده شدم در اورژانس بچه‌هایی را که حسین یکی یکی به آن‌‌ها اشاره کرده بود دیدم آن‌ها به دلیل مجروحیت شیمیایی و بر اثر اصابت یک راکت شیمیایی به سنگرشان به اورژانس آورده شده بودند درست همان تعداد از آن جمع که حسین به آنان اشاره کرده بودند یعنی شهید یزدانی شهید دامغانی شهید هندوزاده و شهید کاظمی. 🔸بعد از بمباران حسین وقتی می‌بیند بچه‌ها زیر آوار مانده‌اند با اینکه در محوطه به او آسیبی نرسیده بود به کمک بچه‌ها شتافت با دیدن این جوانمردی و ایثار حسین بقیه هم به کمک او شتافتند حسین وقتی می‌بیند حجم آوار زیاد است می‌گوید بروید لودر بیاورید صدای ناله حسین متصدی از زیر آوار شنیده می‌شد او تنها کسی بود که از جمع پانزده نفری که در آن ساختمان بودند زنده ماند. 💢منبع دفتر اول لحظه های آسمانی راوی آقای مهرداد راهداری...
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰مرتضی ۳۰ ساله بود که به سوریه رفت و شهید شد /همسرم می گفت تو عهد و عیال منی! _همسر تعریف می‌کند: «قبل عقد، وقتی رفته بودیم جواب آزمایش خون را بگیریم، مسئول جوابدهی گفت چند دقیقه ای بنشینیم تا جواب آماده شود. روی صندلی ها نشسته بودیم که فضولی ام گل کرد ببینم مرتضی اسم من را در گوشی به چه عنوانی ذخیره کرده.  گوشی خودم را از کیف بیرون آوردم و شماره‌اش را گرفتم. همین که گوشی‌اش زنگ خورد، دیدم نوشته: «عیال». چشم‌هایم براق شد. 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 فرزند فاطمه زهرا"س"، حاج قاسم سلیمانی 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عناصر تکفیری-وهابی در حمله ای دوباره قصد داشتند شیعیان پاکستان را به شهادت برسانند که با ورود تیپ زینبیون درگیری بین آنها رخ داد 🔷نیروهای زینبیون پس از کشتن 15 مهاجم وهابی موفق شدند شهر را پاکسازی کرده و کنترل آن را به عهده بگیرند 🔷در این عملیات اهل سنت هم به کمک نیروهای زینبیون رفتند ـــــــــــــــــــــــ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀صدای مظلوم در این دنیا بجایی نمی‌رسد رویمان سیاه به خون غلطیدید، و کاری از دستمان بر نیامد... 😔💔 شیعیان مظلوم پاراچنار پاکستان 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🥀🕊🥀🕊🥀 🌷 🌷 💕 🌷آن موقع ما در بیمارستان الزهرا اقامت داشتیم. در یکی از حملات، یکی از سربازان که در اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش به بیمارستان اعزام شده بود، خونریزی بسیار شدیدی کرده بود. ترکش به پهلویش خورده بود و بعد از عبور از کیسه صفرا، کلدوک و پورتاهپاتیس (ورید باب) را هم قطع کرده بود. خونریزی خیلی زیاد بود و من به اتفاق یک دستیار او را عمل می‌کردم. کلاپی گذاشتم روی وریدها، وریدها خونریزی‌شان بند آمده بود و سپس شروع کردم به ترمیم تک تک اعضاء قطع شده که.... 🌷که متوجه خونریزی بسیار زیاد بیمار شدم. ادامه عمل، تحت چنین شرایطی خطرناک و مرگ‌آور است. دقیقاً یادم هست که جمعاً ۵۶ واحد خون و سرم به او دادیم که ۳۶ واحدش خون بود. مریض از همه جایش خونریزی کرده بود، چون انسداد انعقادی می‌داد. در مسیر (این را همکارانمان به خوبی می‌دانند) ترانفوزیسیون می‌شود. چون ما در بیمارستان ام.اف.پی نداشتیم و من به خون تازه که در آن مواد انعقادی وجود داشته باشد نیاز داشم تا بتوانم عملم را انجام بدهم. 🌷فداکاری سربازها برایم جالب بود که همگی برای خون دادن توی صف ایستاده بودند و من واقعاً اشک می‌ریختم و کار می‌کردم. چون خون این‌ها واقعاً لازم بود و علی‌رغم این‌که خودشان به این خون‌ها برای ادامه نبرد احتیاج داشتند، ولی می‌آمدند و خون می‌دادند و من آخرین بخیه‌ها را می‌زدم، با ادامه عمل، خونریزی قطع شد و او خوشبختانه خوب شد و چندی بعد مرخص شد. 📚 کتاب "همپایِ مردان خطر" 🥀🕊🥀🕊🥀 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed