فرازی از وصیت نامه ✍✍
امروز كه نداى اسلام و امام عزيزمان بلند است حقير وظيفه خود ديدم كه به جبهه بروم تا بلكه بتوانم تااندازه اى به وظيفه خودعمل كرده باشم.حال كه امام عزيزمان آن پيرجماران صدايش رابلند كرده « هل من ناصر ينصرنى »بايد لبيك گفت ونگذاريم كه آن بعثيان كافر قدمى در خاك ميهن عزيز ما بگذارند و ما به گفته امام خود،چنان سيلى به صورت صدام وحزب بعث بزنيم،كه ازجا بلند نشود.از پدر و مادرم میخواهم كه در سوگ من ناله و زارى نكنند چون من به آرزوى خود كه همان شهادت است رسيدم و از قومان و خويشان خود میخواهم كه اگر از من ناراحتى ديدند به بزرگى خود ببخشند.پدر و مادر، مرا حلال كنيد. پدر جان اگر من شهيد شدم و جنازه ام به دست شما رسيد، جنازه مرا در كنار مرقد شهيد محمد حسين ظاهرى دفن نمائيد و به هر كسی كه بخواهد جنازه مرا ببيند نشان دهيد.اگر شهيد شدم براى من گريه نكنيد، چون من از على اكبر حسين بهتر نيستم پس براى امام حسين گريه كنيد و اما اى جوانان شما نبايد بگذاريد كه سنگر شهيدان خالى بشود، به جبهه ها برويد تاانشاء الله كار رژيم عراق را يكسره سازيم و به آمريكا نشان دهيم كه اگربخواهددرخليج فارس توطئه بكند،ما خليج را بصورت گورستان آمريكایی ها در خواهيم آورد و درپايان هر كس از من ناراحتى ديده است بايدبه بزرگى خود مرا ببخشد.
#روستای_کرغند
#شهرستان_قائنات
#دامدار
#منطقه_رحمانیه
#شهید_حسین_اربابی_کرغند