eitaa logo
شهدای مدافع حرم
390 دنبال‌کننده
39.8هزار عکس
31.9هزار ویدیو
70 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 ای مسؤلان کشور ، همیشه در خط امام بوده و باشید و دلسوزانه خدمت کنید و مواظب باشید خدای ناکرده از روی بی فکری با عمل و حرف خود ، امام را ناراحت نکنید و دل اورا نشکنید ، چون ناراحت کردن امام یعنی ناراحت کردن امام زمان(عج) ، پس در کارهایتان از دستورات و نصیحتهای ایشان استفاده کامل کنید تا موفق باشید . 🌹 🕊 🌹 🌹 🕊 🌹🌴
💐🌸🌺🍀🌺🌸💐 💐 💐🌼 گفتند ڪہ جمعه یارمان مےآید آن منجے روزگارمان مے آید 💐 💐🌼 هر جمعه … گلے در دل ما مے شڪفد یعنے ڪہ‌ بمان بهارمان‌ مےآید 💐 💐🌼 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 💐🌼 🌺 🍀💐
💐🌴🥀🌷🥀🌴💐 برادر عباس برقی می گفت قبل از عزیمت حاجی به سوریه با او صحبت کردیم. حرف از لشگر و اعزام به سوریه و... بود. در لابه لای صحبتها حاج احمد مکثی کرد و گفت: "من که برم لبنان دیگه بر نمی گردم!" گفتیم: "حاجی این حرفا چیه که می زنی، ان شاءالله صحیح و سالم برمی گردی." حاجی در حالی که اشک توی چشاش حلقه زده بود گفت: "نه من دیگه برنمی گردم." ما با تعجب از علت این حرف سوال کردیم. حاجی هم از ملاقات با مولای خود در یکی از شب های دوکوهه گفت. حاج احمد گفت: "عملیات فتح المبین یادتون هست؟ قرار بود قبل از عملیات صد دستگاه تویوتا و آمبولانس و همین تعداد نفربر و... به ما تحویل بدهند. اما در عمل امکانات خیلی جزیی به ما دادند. من آن زمان خیلی ناراحت بودم. با خودم گفتم: چطور ممکنه با این امکانات کم موفق شویم. می‌ترسم با این امکانات، عملیات موفق نباشد. در همان حال از ساختمان ستاد آمدم بیرون تا وضو بگیرم." توی تاریکی شب یک برادر با لباس سپاهی به سمت من آمد و گفت: "برادر احمد شما خدا و ائمه را فراموش کردید! چرا اینقدر به فکر آمبولانس و امکانات مادی هستید؟!" حاج احمد می گفت من تعجب کردم که این آقا افکار من را از کجا می داند؟! آن برادر ادامه داد: "توکل کن به خدا!! این امکانات مادی رو نادیده بگیر. به خدا قسم شما پیروزید. ان شاءالله بعد از این عملیات حمله دیگری در پیش دارید به نام بیت المقدس. شما بعد از آن عازم لبنان می شوید. برای نبرد با اسرائیل. پایان کار شما آنجاست. شما از آن سفر برنمی گردید!! 📚 کتاب وصال، صفحه ۱۰۶ الی ۱۰۷ جهت سلامتی و تعجیل در فرج و شادی روح و 🌴 💐🌴
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 ڪہ از محافظت ڪاباره ، بعد از پیروزی انقلاب عاشق می شود ، آنقدر عاشق ڪہ روی دستش خالڪوبی می ڪند ... 🌹 🕊 🌹 🥀🕊
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 محمود هفته قبل از خواب امام زمان (عج) را می‌بیند و آقا ندای را به او می‌دهد. مدام می‌گفت: دوست دارم شوم. از آنجایی که در جبهه نشده بود، همیشه آرزوی بر دلش مانده بود. حال و هوای دیگری داشت و من نگرانش بودم و می‌گفتم به تنهایی چه‌طور بچه‌ها را بزرگ کنم؟ روی خانم‌ها خیلی حساس بود و گاهی برای این موضوع می‌ریخت که چرا جامعه اینگونه شده است. مدام توصیه می‌کرد که با مردم باشید. همیشه بعد از تروریستی که رخ می‌داد، خیلی ناراحت می‌شد و می‌گفت : دعا کنید که خون را بگیریم و دشمن را نابود کنیم. راوی : 🌹 🥀🕊
خدایا..! ای معبودم و ای معشوقم و همه کس و کارم..! نمیدانم در برابرِ عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر میدانم که هر کس تو را شناخت عاشقت شد و هرکس عاشقت شد دست از همه چیز شسته و به‌سوی تو می شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می‌کنم... 🕊🌹
از مسائلی که او بسیار به آن اهمیت می‌داد، نماز جمعه بود. هر چند از زمانی که نماز جمعه شکل گرفت، ابراهیم در کردستان و یا در جبهه‌ها بود. آقا ابراهیم هر زمان که در تهران حضور داشت، در نماز جمعه شرکت می‌کرد. می‌گفت: شما نمی‌دانید نماز جمعه چقدر ثواب و برکات دارد. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: قدمی نیست که به سوی نماز جمعه برداشته شود، مگر اینکه خدا آتش را بر او حرام می‌کند.
آنجا که باید دل به دریا زد، همین جاست....
گفتند: شهید گمنامه.. ‌ پلاک هم نداشت؛ اصلا هیچ نشونه ايی نداشت.. ‌ امیدوار بودم روی زیر پیرهنیش اسمش رو نوشته باشه ‌ نوشته بود: ‌ ‌اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم...🥀💔 "شادی‌روح‌شهدا‌صلوات"📿
تسبیحات حضرت زهرا.mp3
8.76M
🎧بشنویم 🎼
ذکر نورانی عاشق ها 
تسبیحات حضرت زهرا .. 
🎤حاج مهدی رسولی 🕯🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
وقتی میگیم پرچم ایران‌ هویت ماست یعنی آرزوی این تصویر...