eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
993 ویدیو
51 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ علیه‌السلام یل ام‌البنین، پشت و پناهم بیا پاسبان حریم و خیمه‌گاهم بیا خیره به علقمه مونده نگاهم بیا جان برادر پاشو عباس واویلا، ساقی تشنه لبم واویلا، بیا سقای حرم واویلا، خالیه دور و برم واویلا، حرم آواره شده مشک تو پاره کردن بفدای سرت اینهمه تیر چرا افتاده دور و برت میون خیمه‌ گریه می‌کنه خواهرت من بفدای دوتا دستات واویلا، پاشو بردار علمو واویلا، تو آروم کن حرمو واویلا ، تو نگه دار علمو واویلا، حرم آواره شده توو دل کاروان چه شوری برپا شده ببین زینب‌ چقدر شبیه زهرا شده علمدار حرم شبیه مولا شده شبیه حیدر توی خیبر واویلا، پسر ام بنین واویلا، علم می‌کوبه زمین واویلا، اشک‌ زینب و ببین واویلا، حرم آواره شده «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. به تیغی حیف گیسویت گُسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند انیس گریه‌هایم را گرفتند توانِ دست و پایم را گرفتند کمانی تر شدم از زینب افسوس سرِ پیری عصایم را گرفتند بهارم را چِسان پاییز و کردند دلم را از غمت لبریز و کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز و کردند غمت راهِ نفس بر سینه بسته تَرَک بر چهره‌ی آئینه بسته زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته از آن سرو علی بنیاد و صد حیف از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد و صد حیف . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. به تیغی حیف گیسویت گُسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند انیس گریه‌هایم را گرفتند توانِ دست و پایم را گرفتند کمانی تر شدم از زینب افسوس سرِ پیری عصایم را گرفتند بهارم را چِسان پاییز و کردند دلم را از غمت لبریز و کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز و کردند غمت راهِ نفس بر سینه بسته تَرَک بر چهره‌ی آئینه بسته زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته از آن سرو علی بنیاد و صد حیف از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد و صد حیف . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. ونوحه وفات میان بسترش ام البنین است برایش لحظه های آخرین است بگوید چون علی فزت وربک وصال حق برای او قرین است واویلا واویلا آه و واویلا،واویلا واویلا آه و واویلا2 ____________ رود از این دنیا بانوی احساس به فرزندان زهرا(س)بوده حساس بود او مادر شیران حیدر وفا را با ادب داده به عباس واویلا.... ____________ زبعد عاشورا زار وحزین شد بمیرم یکباره او بی بنین شد همه ی کارش اشک ونوحه خوانی ز هجران پسرها دل غمین شد واویلا... ____________ زده طوفان غم بر حاصل او بسوزانده حال زینب دل او غم پسران را کرده تحمل ولی هجر حسین شد قاتل او واویلا... _____________ بقیع وخاک آن گشته مزارش گذشته با غریبی روزگارش برای اینکه او تنها نباشد بیاید فاطمه اندر کنارش واویلا.... شعر:اسماعیل تقوایی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. . 📋 زینب بیا روضه بخون (س) زینب بیا روضه بخون از کربلا برام بگو۳ از موقعی که آب نبود ازشاه تشنه‌کام بگو از کربلا برام بگو۲ بگو ببینم ، از نور عینم چجوری دشمن ، سر رو برید وقتی میرفتی ، اینجور نبودی چرا عزیزم ، قدت خمید بگو ببینم ، کجاست حسینم علی اکبر ، علی اصغر کجاها رفتی ، چیا رو دیدی چرا نمیگی ، چی شده معجر زینبم بگو از کرببلا از اون جسارت ، خیمه و غارت دارم میمیرم وقتی میبینم لباس پاره‌ت ، 'رفتی اسارت۲' " واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا " خوب شد نبودی کربلا بگم برات چیا دیدم۳ از مردم کوفه و شام گوشه‌کنایه شنیدم گوشه‌کنایه شنیدم۲ بذار بگم از ، سر حسینم کجاهارفته ، کجاها بوده بزم شراب و ، تنور خولی همه‌ش سوار نیزه‌ها بوده بذار بگم از ، دست ابالفضل که هردوتا از ، تن جدا شد عمود آهن ، زدن به فرقش از پیشونی تا ، به ابرو وا شد وقتی عباست، رو زمین افتاد نیزه آوردن ، نیزه آوردن گوشواره بردن، گهواره بردن علم رو بردن۳ " واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا " ام‌البنین تو میدونی من اسوه‌ی حجاب بودم۳ اما بگم کجا بودم تومجلس شراب بودم تومجلس شراب بودم۲ ماهارو بردن ، به شهر شام و دم درِ دروازه‌ی ساعات گفتن که اینها ، خارجی هستن اصلا نکردن ، با ما مراعات توکوچه بازار ، مارو کشوندن از پشت‌بوما میزدن سنگ به صورت بچه‌های معصوم‌ مردم شهر هی ، میزدن چنگ چوب خیزرون به لب و دندون 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهار اثر محبت به اهل بیت - @Maddahionlin.mp3
2.64M
♨️چهار اثر محبت به اهل بیت(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز
. های تمام عالم هستی فدایت به گوش جان رسدشورونوایت شده جمعه گل زهرای اطهر دوباره این دلم تنگه برایت از همه غیر از شما بگسسته ام آمدم با این دل بشکسته ام ای گل زهرا در این آدینه، باز چشم خود را بر نگاهت بسته ام منم در انتظار روی مهدی دو دست خالی من سوی مهدی بود این جمعه تنها آرزویم بگیرم بازعطروبوی مهدی دوباره جمعه شد تنها منم من اسیر دردها،غمها منم من غریب و بیکس و گریان و نالان ز هجر یوسف زهرا منم من بیا بنگر به قیل وقالم امروز نظر کن از کرم بر حالم امروز دوباره جمعه شد مهدی زهرا ز هجر روی تو می نالم امروز همه عالم فدای تار مویت دعا کن تا بگیرم عطروبویت در این آدینه هم همچون گذشته بسوزم از غم هجران رویت دوباره جمعه شد یاد تو هستم زغیرتو دل خود را گسستم منم مهمان درگاه تو مهدی بگیر از مرحمت مولا تو دستم شده جمعه دلم کرده هوایت دل هجران کشیده گشته جایت نگاهی کن ز لطف خود برویم منم مسکین و محتاج دعایت . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شمعم که با شرار خودم گریه می‌کنم دریایم و کنار خودم گریه می‌کنم بی اختیار جای نفس آه می‌کشم با آه بی‌شمار خودم گریه می‌کنم روز مرا کبودی رویی سیاه کرد هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بی تاب می‌شود حسن از یاد کوچه‌ها با طفل بی قرار خودم گریه می‌کنم بر جان خویش نیمه‌ی شب چیده‌ام لحد حالا سر مزار خودم گریه می‌کنم ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بگذار به گنبدت نگاهم باشد آرامش صبح و شامگاهم باشد من خانه خراب هم شوم حرفی نیست وقتی حرم تو سرپناهم باشد! شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا صاحب الزمان علیه السلام ای مسیحای دل حضرت زهرا برگرد آه ای ماه به آه دل تنها برگرد بی تو هر روز هوای دل ما بارانیست بی تو تا صبح فرج خیر در این دنیا نیست زلفِ بر باد ده‌ات ریخت به هم دل ها را آنچنانی که توسل به تو مشکل ها را بوی پیرآهنت آمد دل یعقوب گرفت حال کنعانی ما سبقت از آشوب گرفت چه جوانها که پس از رفتن تو پیر شدند پیر ها هم ز فراق تو زمینگیر شدند برنگشتی و جهان از شب ظلمت پر شد روزمان شب شد و نان دل ما آجر شد نیستی هر شب جمعه شب احیا داریم صبح تا شب تو ‌نباشی شب یلدا داریم سوره‌ی فاتحه ای باطن قرآن برگرد فتح ا‌لله بکم ، حضرت باران برگرد غُصه این است که فریاد رسی نیست ، بیا! دیگر ای یار مجال نفسی نیست، بیا! نکند باز نگردی و بمیرم آقا تو فقط یار منی ، از همه سیرم آقا خونِ دل خوردن و دلدار ندیدن سخت است گاه و بیگاه فقط آه کشیدن سخت است تو نباشی بخدا بی کس و کاریم همه دلبر بی کس من! ابر بهاریم همه سنگ ما را به دلت یکسره میکوبی تو آه آقای غریبم چقَدَر خوبی تو انتظار فرجت مرد عمل میخواهد یک علمدار ، و هفتاد و دو یل میخواهد فصل ها بی تو همه سرد و بِلاتکلیفند آسمان ها و زمین هر دو بِلاتکلیفند مظهر عدل خداوند! بیا مهدی جان میزند فاطمه لبخند ، بیا مهدی جان ای وجود تو سراپا غزلِ مرثیّه اشک و آه تو شده داغ دل ناحیّه ساکن کرب و بلا را به چه جرمی کشتند؟ بدش این بود که با تیغِ نَبُر می کشتند عمادبهرامی اللهم عجل لولیک الفرج..... 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تحمل غم هجران برایمان سخت است بیا عزیز دلم روزگارمان سخت است شبِ فراق و غمِ انتظار طولانیست به دوستان ندهی گر رُخی نشان سخت است شروع روضه به شعر فراق خورده گره عجیب نیست اگر کار روضه خوان سخت است جلوی صاحب عزا روضه خواندن از پهلو خودِ تو حق بده یا صاحب الزمان سخت است یکی غم علی اکبر یکی غم زهرا عجیب بود ، اصولاً غم جوان سخت است برای فاتح خیبر همین که فاطمه اش فقط ، زمین بخورد پیش این و آن سخت است به دست ، گردشِ دستاس و آرد کردنِ جو شکسته باشد اگر چند استخوان سخت است کبودیِ تن خود را نهان کنی شاید ولی نهان شدنِ قامت کمان سخت است به موی دخترکانش برای شانه زدن مگر که فضه بیاید ، نفس زنان سخت است ..... سفر برای کسی که برادرش هم نیست کنار حرمله و خولی و سنان سخت است مگر که نثر نویسند در بحار و لهوف که نظم گفتن از انگشت و ساربان سخت است مهدی مقیمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک عمر، عار ماندن، اصلا روا نباشد سربارِ یار ماندن، اصلا روا نباشد با کفر و ناسپاسی، با این همه معاصی چشم انتظار ماندن اصلا روا نباشد وقتی نگار تنهاست، مظلوم مثل مولاست... دور از نگار ماندن، اصلا روا نباشد هرجا ولی وسط بود، حرف علی وسط بود از حق کنار ماندن، اصلا روا نباشد می سوخت قلب مولا، فرمود علی به زهرا چون لاله زار ماندن، اصلا روا نباشد ای ذوالفقار حیدر، بر شیر مرد خیبر بی ذوالفقار ماندن اصلا روا نباشد خیره به خون دیوار، خیره به سوی مسمار با چشم تار ماندن، اصلا روا نباشد بانوی زخمی من، در آرزوی رفتن روزی سه بار ماندن اصلا روا نباشد بعد از حسین و عباس، وقتی عقیله تنهاست با نیزه دار ماندن، اصلا روا نباشد محمدجواد شیرازی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غایبی و پیدایی سیدی و مولایی صورتی و معنایی سیدی ومولایی هر طرف درخشیدی مثل قرص خورشیدی ماه انجمن هایی سیدی ومولایی هم تو منجی عالم هم تو مصلح عالم هم تو صاحب مایی سیدی ومولایی هم کلیم موسایی هم مسیح عیسایی هم عزیز زهرایی سیدی ومولایی دور غربتت تا کی طول غیبتت تاکی عاقبت تو می آیی سیدی ومولای قوم فیل در کعبه خادم الحرم گشتند کعبه را تو آقایی سیدی ومولایی دست ما به دامانت جمله تحت فرمانت تاچه حکم فرمایی سیدی ومولایی کار دوستان آه است چشم کعبه درراه است تا تو چهره بگشایی سیدی ومولایی نور دیده زهرا قبر مادر خودرا کی به شیعه بنمایی سیدی ومولایی نیست چشم میثم را تاب دیدن رویت تو همیشه پیدایی سیدی ومولایی استاد حاج غلامرضا سازگار 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
CQACAgQAAx0CVBp6RAACC6ZgCz2NG9ZXqt6MDARN9AHZI8VXRQAC0QcAAtVEsVOjM0Hm-MAMhR4E.mp3
2.45M
♨️دعا و طلب حاجت فقط از خدا 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز
صاحب نفسا وقت سحر ياد زما کن در بين قنوتت من آلوده دعا کن در هم بخر اين بارِ به هم ريخته ام را کمتر گل زيباى خود از خار جدا کن کشکول گداى سر راه تو گرفتم که گاه کريمانه نگاهى به گدا کن از دست گنهکارى خود خسته شدم من اين مرغک پر بسته ز هر دام رها کن دل مرده ام اى يار مسيحا نفس من هوئى بکش و حاجت اين خسته روا کن آخر بشود دورى تو قاتل جانم با يک نظرى درد نفس گير دوا کن جا مانده ام از قافله ى سرخ شهيدان راهى دل ما را به مسير شهدا کن اى زائر شش گوشه بيا يک سحرى را ما را ز کرم در به در کرببلا کن قاسم نعمتی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عمرییست در شعرم پر از , اما , اگر , شاید خوف و رجائم را بفهمد یک نفر شاید تا خیمه ی سبزت چه چیزی میبرد ما را ؟ دست دعا , پای زیارت , چشم تر شاید وقت ملاقتت چه اوقاتیست معمولا ؟ در جمکرانت غرق ندبه یک سحر شاید نامم به گوشت خورده یا نه ؟ گرچه بشناسی ما را به نام عاشقان در به در شاید .... دیگر سراغی از منِ تنها نمیگیری دور و برت داری کسانی خوب تر شاید این سالها یا تو جوابم را نمیدادی یا من شدم چیزی میان کور و کر شاید من خسته ام من خسته ام من خسته ام خسته از اینهمه خوف و رجاء اما اگر شاید حمیدرضا محسنات 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی پایانِ سبز قصه دنیا، نیامدی ... مانده‌ست دل اسیر هزاران سؤال تلخ ای پاسخ هر آنچه معمّا، نیامدی ... کِز کرده‌اند پنجره‌ها در غبار خویش ای آفتاب روشنِ فردا، نیامدی ... افسرده دل به دامن تفتیده کویر ای روح آسمانی دریا، نیامدی ... ای حسّ پاکِ گم شده روح روزگار زیباترین بهانه دنیا نیامدی ... ای از تبار آینه‌ها، ای حضور سبز ای آخرین ذخیره طاها نیامدی ... این جمعه هم گذشت و غزل ناتمام ماند این است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی ... حسن یعقوبی @ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد محمد مبشری 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی از مادر چشم انتظارت دل بریدی جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو بر خاندان فاطمه روح امیدی بر گردنم انداختی با دستهایت زیبا مدال عزت «ام الشهیدی» زینب کنار گوش من آهسته می گفت هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر بر پیکر مانیست جایی از سپیدی یک تکه مشک پاره را تا داد دستم فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی از مشک معلوم است با جسمت چه کردند وای از زمین افتادن،و از ناامیدی باور نخواهم کرد تا روز قیامت بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم قاسم نعمتی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمومنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک جا به تو بخشید، تا امّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی نور میشد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی نور می شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می گیرد رسیدی، باغبانِ غیرتٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً ، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی قاسم صرافان ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علی انسانی گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود قسم به عشق ، کنارم حسین دیگر بود منال ام بنین و ببال از عباس تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود سقوط قلعه خیبر اگر به نام علی‌ست فرات ، خیبر دیگر ؛ یل تو حیدر بود ز. شام تا به سحر دور خیمه های سازگشت که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود به لرزه بود از او پشت هفت هفتم رستم یل تو یک بار دیگر یک بار دیگر نبود ، لشگر بود به جای دست روی چشم خویش را نگه داشت تا ببیند که به چه حدی مطیع رهبر بود اگر فتاد روی خاک استفاده پرپر. ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کریمان همه مات ام البنین اند فقیر کرامات ام البنین اند نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ اسیر مناجات ام البنین اند همه ساقیانی که صاحب سبویند دخیل خرابات ام البنین اند مریدان عباسِ او در دو عالم به دنبال خیرات ام البنین اند پسرهای او یار خون خدایند دلیل مباهات ام البنین اند پسرهای نور و تجلی نورند تجلی آیات ام البنین اند به خورشید تابان قمرها می آید به ام البنین این پسرها می آید گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش عصایی ندارد دم پیری حالا نشانده زمانه به خاک سیاهش امان از صبوری... کشیده قبوری روی خاک و غربت گرفته نگاهش خدای ادب شد، بصیر عرب شد ولی بوده هر جا به زینب نگاهش ندیده دو عالم، کسی جز یل او که دامان زهرا شود قتلگاهش بشیر از پسرهای او دم نزن تو بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟! پسرهای او نذر راه حسین اند قمرهای او نذر راه حسین اند غرورش شکسته ولی بازویش نه دلش گرچه خون شد ولی پهلویش‌ نه کسی دیده در بین خانه بیافتد شراره به جان سر گیسویش... نه کسی دیده در بین کوچه بیافتد رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه شده شوهرش را ببیند که از غم گذارد سرش بر روی زانویش.‌‌.. نه شنیده کسی که زن پا به ماهی در سوخته بیاید سویش... نه شده زیر در مادری باشد و بعد کسی با لگد رد شود از رویش... نه بهار دل آل حیدر خزان شد قد فاطمه در جوانی کمان شد محمدجواد شیرازی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سفره ی لطفِ علی تا اینکه برپا می شود واژه ی احسان و نیکی خوب معنا می شود در بساط واژه های ذهن خود دنبال عشق هرچه می گردم فقط نام تو پیدا می شود چون خدا را میدهم با نام زیبایت قسم روزهایم با عنایات تو فردا می شود لطف مولایم همیشه شامل حال من است تا که گویم یا علی این دل چه شیدا می شود از فضیلت های حیدر هرچه بنویسم کم است گوشه چشمی گر نماید قطره دریا می شود 🔸شاعر: ______________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7