eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
985 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۹ پسر ارشد حیدر،حسن یا مولا هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا تو امام سومینی ز سوی حی مبین جد تو احمد مختار بود رهبر دین پدرت حیدر کرار بود حبل متین مادرت حضرت کوثر،حسن یا مولا هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا بحر دین را تو حسن گوهر یکتا هستی در سپهر دین حق ماه دلارا هستی بهر شیعه ی علی کعبه ی دل ها هستی بر سر شیعه تو افسر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی تو کریم ابن کریم ابن کریمی مولی همچو احمد صاحب خلق عظیمی مولی در دل شیعه ی حیدر تو مقیمی مولی تویی مولی ذره پرور،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی بر همه عالم هستی تو عنایت داری بر همه تو لطف و جود بی نهایت داری بر همه شیعه ی حیدر ولایت داری در کرامت تویی محشر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی در جهان تو صاحب قدر رفیعی مولی گل حیدر زینت خاک بقیعی مولی شیعیان را صف محشر تو شفیعی مولی تویی در مدینه زیور،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی شکر لله که همه عمر سعادت دارم مهر تو در دلم از روز ولادت دارم بر تو و حیدر و زهرا ارادت دارم بر منی مولی و سرور،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی همسر نامهربان تو شده قاتل تو حق گواه است چه کرده زهر کین با دل تو زد شرر بر دل و سوزانده همه حاصل تو زده بر جان تو آذر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی آمده بهر تسلای دلت خواهر تو با دلی خون شده بنشست حسین در بر تو گرید و بر سر دامن گرفته سر تو زینبت با دیده ی تر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی در مدینه تو حسن غربت حیدر دیدی یابن زهرا پشت در ناله ی مادر دیدی خواهر کوچک خود را دیده ی تر دیدی کشته شد محسن حیدر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی دیدی آتش ز در خانه زبانه می زد با لگد بر در خانه وحشیانه می زد دشمن از کینه به مادر تازیانه می زد شنیدی ناله ی مادر،حسن یا مولی هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۲۰ یا حسن من گدای تو هستم شکر حق با ولای تو هستم ای گل گلشن آل عصمت گریم و در عزای تو هستم آه-بر تو من می بالم آه-بشکسته بالم آه-در غمت می نالم آه یا حسن یا مولی۳ ای گل بوستان مدینه که تویی در جهان بی قرینه از کرامات خود یا حسن جان مهر تو حق نهاده به سینه آه-در پناهت هستم آه-با ولایت مستم آه-بر شما دل بستم آه یا حسن یا مولی۳ گرچه خار توام یا حسن جان عبد زار توام یا حسن جان از طفولیتم یابن زهرا ریزه خوار توام یا حسن جان آه-سایل درگاهم آه-بر تو من پناهم آه-بنما نگاهم آه یا حسن یا مولی۳ سبط پیغمبری یا حسن جان هستی حیدری یا حسن جان دومین رهبر شیعیان و شافع محشری یا حسن جان آه-اوج هر پروازم آه-محرم هر رازم آه-من به تو می نازم آه یا حسن یا مولی۳ خون شد از دست امت دل تو همسرت شد ز کین قاتل تو ای گل با صفای مدینه زهر کین زد شرر حاصل تو وای-مه بی قرینه وای-شدی در مدینه وای-تو شهید از کینه آه یا حسن یا مولی۳ تو امامی ولی غم نصیبی از غم مادرت بی شکیبی یا حسن ای غریب مدینه تو به شهر خودت هم غریبی وای-پر ز غصه دلت وای-همسرت قاتلت وای-زد شرر حاصلت آه یا حسن یا مولی۳ وای از این غصه و ماتم تو قاتل تو شده همدم تو زهر کین زد شرر جسم و جانت شیعه سوزد ز سوز غم تو وای-ای گل بهاری وای-زهر کین شد کاری وای-اشک شیعه جاری آه یا حسن یا مولی۳ زده آتش به جان همسر تو از ستم آب شده پیکر تو جان عالم فدایت حسن جان آمده زینبت در بر تو وای-دشمن تو یاره وای-از تو کینه داره وای-جگرت شد پاره آه یا حسن یا مولی۳ خون قلبت میان لگن شد بدنت یا حسن جان کفن شد سوزد و نالد از غم حسینت ذکر زینب حسن وا حسن شد وای-ماتمت افزون شد وای-زینبت محزون شد وای-از غمت دلخون شد آه یا حسن یا مولی۳ همیشه بوده ای یاد مادر ناله ی مادرت پشت آن در یاد ضرب لگد تازیانه خجلت حیدر و اشک خواهر وای-ارث مادر بردی وای-بس که غصه خوردی وای-همچو گل پژمردی آه یا حسن یا مولی۳ از چه بشکسته شد حرمت تو دل بسوزد از آن غربت تو جان فدای تو و غصه هایت خاکی است در بقیع تربت تو وای-گرچه تو معصومی وای-در جهان مظلومی وای-از ستم مسمومی آه یا حسن یا مولی۳ همه عالم بود دیده گریان ریزد اشک غم از چشم یاران شد کنار مزار پیمبر پیکر پاک تو تیرباران وای-گل آل طاها وای-ای شهید غم ها وای-سوزد از غم دل ها آه یا حسن یا مولی۳ سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۸ تو نور چشم زهرا،عزیز مصطفایی فرزند مرتضایی،امام مجتبایی مظلوم حسن حسن جان۴ کریم اهل بیت و،امام دومینی تو در سخاوت و جود،امید مؤمنینی مظلوم حسن حسن جان۴ آقا چنان پیمبر،مقام تو رفیع است تویی غریب عالم،قبر تو در بقیع است مظلوم حسن حسن جان۴ غریبی تو مولی،از تربت تو پیداست از قبر خاکی تو،غریبی تو معناست مظلوم حسن حسن جان۴ عالم شود فدای،قبر غریبت آقا در شهر خود مدینه،غم شد نصیبت آقا مظلوم حسن حسن جان۴ همسر تو ز کینه،گردیده قاتل تو زهر ستم حسن جان،سوزانده حاصل تو مظلوم حسن حسن جان۴ هستی تو یا حسین جان،غریب در مدینه شدی به دست همسر،شهید زهر کینه مظلوم حسن حسن جان۴ از ظلم و کین همسر،جانت رسیده بر لب رسیده در کنارت،ریزد سرشک زینب مظلوم حسن حسن جان۴ ای گل باغ طاها،راحت شدی ز غم ها خونین جگر روی تو،مولی به سوی زهرا مظلوم حسن حسن جان۴ تشییع تو حسن جان،بر روی دوش یاران تابوت پیکر تو،گردیده تیرباران مظلوم حسن حسن جان۴ در لحظه های آخر،بودی به یاد مادر فتاده بودی یاد،ناله ی پشت آن در مظلوم حسن حسن جان۴ دیدی ز ظلم و کینه،مادر تو زمین خورد مظلومه ی مدینه،چون گل لاله پژمرد مظلوم حسن حسن جان۴ مادر بی قرینه،یاس علی ز کینه به دست دشمن دین،پرپر شده مدینه مظلوم حسن حسن جان۴ دیدی کنار زینب،آن مادر یگانه به دست مرتضی شد،غسل و کفن شبانه مظلوم حسن حسن جان۴ سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نه روز عید صیام و نه عید قربان است چه روی داده که شام اینچنین چراغان است زنان شام همه می زنند و می رقصند به هر که می نگرم سخت شاد و خندان است چه روی داده که در دست شامیان سنگ است؟ مگر که دختر حیدر به شام مهمان است میان هلهله ها هیجده سر است به نی به هر سری نگرم مثل ماه تابان است سری به نوک سنان می خورد لبش بر هم هنوز روی لبش آیه های قرآن است نقاب بانویی از گرد و خاک و خون سرش حجاب دخترکی گیسوی پریشان است سوار ناقه جوانی است در غل و زنجیر که چشم سلسله بر ساق پاش گریان است دلا در آتش غم مثل آفتاب بسوز که سایبان اسیران سر شهیدان است سر حسین به بالای نیزه قرآن خواند یکی نگفت که این سر، سر مسلمان است هنوز بر لبش آثار تشنگی پیداست هنوز آن گلوی پاره پاره، عطشان است حرامیان ستم پیشه! کعب نی نزنید به کودکی که تنش مثل بید لرزان است ز دست دختر زهرا طناب باز کنید که او بر این اسرا یاور و نگهبان است به سیل اشک جهان را خراب کن «میثم» که جای گنج الهی به شام ویران است استاد حاج غلامرضا سازگار سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک شبی خواندم زمقتل قصه ی درد و بلا خواندم آنجا بدتر از آن مقتل شاه ولا ماجرای غربت زینب(س) زهجران حسین(ع) دستِ بسته،سرشکسته،دیده گریانِ حسین(ع) لابه لای روضه هادیدم مصیبت شد عجیب خواندم از بی حرمتی مردمانی نانجیب زینب از ره میرسد با غصه های ناتمام پشت آن دروازه های شهرکینه، شهر شام من بگویم خاطرات حضرت زین العباد(ع) حرمت آل علی(ع) را دیده او رفته به باد پشت آن دروازه های شهر غم زانو زدیم یک به یک مانند یک شمعی همه سو سوزدیم شوکت ما در میان قاتلان بشکسته شد هم صغیر و هم کبیر از دست شامی خسته شد شهر شام و ازدحام و سنگها از پشت بام عمه ام می شد برای خواهرانم التیام جای غل برگردنم والله که چیزی نبود تا صدا زد خارجی، دیگر توانم را ربود روی دست و روی پای کودکان هم آن پلید زد طناب و بین آن نا محرمان، او می کشید شهر شام و آن همه بی حرمتی ها یک طرف بر سر بازار و آن بدطینتی ها یک طرف تازیانه و جسارت، سیلی و تهمت زدن یک به یک براهل بیت مصطفی(ص) قیمت زدن مجلس کفر و شراب و خنده های بی امان کی رود از یادمان آن تشت و چوب خیزران بعد از آن ساعات بد، دلها همه غمخانه شد شب که شد منزل وَ ماوا کنج یک ویرانه شد آه من دیگرچه گویم ازخرابه های شام نیمه شب ناله برآمد عمه زینب(س) کو بابام؟! ناله و شیون به کاخ آن ستمگر می رسید گریه های دختری دلتنگِ بابا را شنید میبرد نام پدر،پس بهر او بابا دوا رأس بابا روبروی دختری دیگر چرا؟ آن طبق را دید و گفت سیرم خدا بابا کجاست عمه جان دوری بابا تابه کی دیگر رواست با اشاره گفت عمه، خواهر غم دیده را مقصد و مقصود تو، باشد در این تشت طلا دست دختر تا به روی چشم و لب هایش رسید درخیالش صورت بابای خود را میکشید گفت بابا رفتی و غم بر دلم گشته مقیم این سه ساله را کدامین دشمنت کرده یتیم بر محاسن دست برد و کرد دل ها را کباب گفت باباجان چرا کردی سر و رویت خضاب؟ ای خدا دستش به رگهای بریده چون رسید ناله زد بابا رگای گردنت را کی برید کس دگرناله زلبهای رقیه(س) نشنید لب به لبهای پدربه وصل یارخود رسید مهدی منصوری سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۲۱ تویی فرزند،حضرت حیدر جان زهرا و،سبط پیغمبر یا حسن جانم۴ شاملم عمری است،لطف و احسانت از کراماتت،گشته مهمانت یا حسن جانم۴ ای که هستی تو،محور ایثار دیده ای مولی،ظلم و کین بسیار یا حسن جانم۴ همسرت گشته،قاتلت مولی زد شرر از کین،بر دلت مولی یا حسن جانم۴ جان فدای آن،قلب سوزانت زده زهر کین،شعله بر جانت یا حسن جانم۴ بر تو داده زهر،همسر ملعون شده از این غم،دل زینب خون یا حسن جانم۴ زین مصیبت شد،جان تو بر لب آمده با اشک،خواهرت زینب یا حسن جانم۴ هر دل از داغت،پر شرر گشته خواهرت زینب،خونجگر گشته یا حسن جانم۴ گرید از داغت،نور عین تو حضرت عباس،با حسین تو یا حسن جانم۴ ای گل زهرا،از چه خاموشی از چه یا مولی،تو کفن پوشی یا حسن جانم۴ قاتلت گشته،همسر بی دین شهر یثرب در،ماتمت غمگین یا حسن جانم۴ بهر تشییعت،آمده یاران بدن و تابوت،گشته تیرباران یا حسن جانم۴ سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از خیمه بیرون می زنی، اما کجا دختر! این چیست که بی تاب تر کرده تو را دختر گم کرده ای چیزی مگر؛ یا تشنه ای شاید! اینسان که می گردی به دور نیزه ها دختر اطراف را آرام می گردی، هراسانی از حرمله اینقدر می ترسی چرا دختر! ناگاه چشم دخترک بر نیزه ها افتاد می دید روی نِی، نشانی آشنا دختر یک سر، که از مجموع سرهای جهان سر بود یک سر که بوسیدست آن را بارها دختر یک سر، که روی نیزه چون خورشید می تابد بغض اش شکست و کرد آن سر را صدا دختر :بابا! دلم خون است؛ می بینی و می دانی جز سایه سار تو ندارد هیچ جا دختر قربان چشمت، باز کن جانِ جهانم را تا با تو درد دل کند این خوش ادا دختر بعد از تو سوزاندند و گریاندند و رنجاندند دارد حکایت ها ولی با زخم پا دختر خار مغیلان، تازیانه، سیلی و غارت مانده بگوید از چه ها و از کجا دختر ناگاه از بالای نیزه سر تکانی خورد لب های زخمی گفت با صوت رسا: دختر غصه نخور دُردانه ام، تا شام راهی نیست میعاد ما آنجاست تا آنجا بیا دختر دختر نگاهی کرد و گفتا: چشم تو خونیس بابا به نرمی گفت: چشمت بی بلا دختر دختر به بابا گفت: لبهایت ترک خورده! بابا بگفتا: البلا للولا دختر دختر به بابا گفت که: من بی تو می میرم بابا به دختر گفت که: طاقت نما دختر تا شب گذشت و کاروان نیزه راه افتاد تا شام با عمه می آمد پا به پا دختر تا شب شد و کنج خرابه خوابِ بابا دید پاسی ز شب بیدار شد آن دلربا دختر بیدار شد بابای خود را خواست، آوردند و گفت و گفت و گفت با سر، حرف ها دختر القصه لبخندی زد و چشمان خود را بست چونان نسیمی شد که از ظلمت رها دختر زینب فقط یک لحظه گفت آرام غساله! باقیست حرف شاعران همواره با دختر ابراهیم قبله آرباطان سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹به استقبال تو...🔹 این سواران کیستند انگار سر می‌آورند از بیابانِ بلا، گویا خبر می‌آورند... تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان! این که بی‌پیراهن و بی‌بال و پر می‌آورند هم عمو می‌آورند و هم برادر، حیرتا! هم پدر می‌آورند و هم پسر می‌آورند آشنا می‌آید آری این گل بالای نی هر چقدر این نیزه را نزدیک‌تر می‌آورند تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه‌شب ماه را نامحرمان از پشت سر می‌آورند... زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو خیزران می‌آورند و طشت زر می‌آورند 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دم دروازة ساعات خدا رحم كند به دلِ عمة سادات خدا رحم كند محملم پرده ندارد مددي يا ستّار حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي گريه دار است ملاقات خدا رحم كند كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است وسط اين همه الوات خدا رحم كند سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين زير پا رفتي ؟ به لبهات ْ خدا رحم كند نيزه نيزه شده از بس گلويِ پارة تو گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند قاسم نعمتی سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹کاش باران برسد...🔹 دورشان هلهله بود و خودشان غرق سکوت «ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت» شام ای شام! چه کردی که شد انگشت‌نما کاروانی که فقط دیده جلال و جبروت نیزه‌ای رفته به قد قامت سرها برسد دست‌ها بسته به زنجیر ولی گرم قنوت شهرِ رسوا، به تماشای زنان آمده است آه! یک مرد ندیده‌ست به خود این برهوت؟! «آسمان بار امانت نتوانست کشید» کاش باران برسد، یَومَ وُلِد، یَومَ یَمُوت... 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹تاریخ غم🔹 راه گم کردی که از دیر نصاری سر در آوردی یا به دنبال مسلمانی در این اطراف می‌گردی با سکوتت پاسخم را می‌دهی هرچند حق داری خسته‌ای، پیداست قدر چند منزل راه طی کردی خط به خط پیشانی خون‌رنگ تو تفسیر صدها زخم زیر این کوه مصیبت خم به ابرویت نیاوردی در نگاه تو بعینه می‌توان تاریخ غم را دید من یقین دارم که با یحیی در این غم‌نامه هم‌دردی در حضور تو چشیدم لذت پروانه بودن را نیمه‌شب تابیدی و بر دیر ظلمت سایه گستردی شست‌وشو دادی دل آیینه‌ام را، با نگاهی گرم مشکل از دل بود می‌دیدم پر از خاکی پر از گردی هدیه آوردی برایم یک نفس عطر مسیحا را با دم توحیدی‌ات در من دمیدی زنده‌ام کردی 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام 🔹قافله‌گردانی🔹 اینک زمان، زمان غزل‌خوانی من است بیتی‌ست این دو خط که به پیشانی من است هان ای یزید! بشنو و ابرو گره نزن این میهمانی تو نه... مهمانی من است! غرّه نشو به آنچه سرِ نیزه کرده‌ای این‌ها چراغ‌های چراغانی من است هفتاد سر از این همه، با من برادرند اما دو سر از این همه، قربانی من است نذر من است و از پی احیای دین حق خونِ دو چشم خانۀ بارانی من است ایمن مباد از این همه مشعل، خزان تو تا نوبت بهار گُل‌افشانی من است ما را چو آفتاب به شامَت کشانده‌ای اینک زمان قافله‌گردانی من است... 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از نورمجرّد
لا صَوَّتَ النّاعى بِفَقْدِكَ إنَّهُ يَوْمٌ عَلَى ءَالِ الرَّسولِ عَظيم‏ نهم صفر، بیست و هفتین سالگرد ارتحال سیّدالطائفتین حضرت علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی أفاض الله علینا من برکات نفسه القدسیّة 🆔 @nooremojarrad_com
جهان عشق مرید مرام عباس است ادب همیشه در عالم به نام عباس است طبیب درد تمام مذاهب عالم کبوترانه شفا جلد بام عباس است شنیده از لب مولای خود به نفسی انت چه جمله بهتر از این در مقام عباس است قیامت از همه سرها سر است بی تردید بهشت باغچه ای زیر گام عباس است "خدا به طالع او مهر پادشاهی زد" هرآنکسی که غلام غلام عباس است قیام کرده به پایش قیامت کبری قسم به عشق قیامت قیام عباس است کسی ندیده کنار حسین بنشیند مطیع محض امامت پیام عباس است فراز کعبه بلندای خطبه اش فرمود که طوف بیت به گرد امام عباس است دوباره سائل هر ساله آمده بر در و مستمند جواب سلام عباس است سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه سنگین حضرت ابوالفضل علیه السلام ساقی کرببلا یا ابوفاضل پسر شیر خدا یا ابوفاضل یل دریادل_کلید هر مشکل تو گرفتاری_می گم ابوفاضل در شام تار غم_من با تو روشنم سنگ تو رو فقط بر سینه می زنم(۲) ۲ حرمت عرش خدا_یا ابوفاضل پرچمت قبله نما_یا ابوفاضل میر سرداری_دلبر و دلداری تو سپاه عشق_یکهّ علمداری کرببلات شده_مأوا و مأمنم سنگ تو رو فقط بر سینه می زنم ۳ يا منِ اسمُكَ دوا_يا ابوفاضل اي كه ذكرُكَ شفا_يا ابوفاضل روح درماني_تو جان ايماني درد نوكر را_نگفته می دانی تا زنده ام ز تو_من دل نمی کنم سنگ تو رو فقط بر سینه می زنم سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرثیه حضرت ابالفضل العباس علیه السلام قطره قطره اشک و خون چشم تو را پوشیده اند پیکرت را با لباس تیرها پوشیده اند علقمه با پاره های پیکرت تزیین شده خاک میدان را به خونت تا کجا پوشیده اند اسب ها بی دستی ات را چون غنیمت یافتند زخم هایت را به موج رد پا پوشیده اند در کنار علقمه رعنایی ات تکثیر شد نیزه ها هر یک لباسی از تو را پوشیده اند حرمله ها بعد تو یک خواب راحت می کنند از غمت خلخال ها رخت عزا پوشیده اند بعد تو از سوز سنگینی دست شمرها صورت طفلانمان رنگ حنا پوشیده اند سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹جرس شوق🔹 با خودش می‌برد این قافله را سر به کجاها و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها کوفه و شام و حلب یکسره تسخیر نگاهش دارد از نیزه اشارات مکرّر به کجاها سورۀ کهف گل انداخته این بار و زمین را می‌برد غمزۀ قرآنی دیگر به کجاها بر سر نیزه تجلّیِ سر کیست؟ خدایا! پر زد از بام افق نیز فراتر به کجاها بین خون‌گریه، پیام‌آور خورشید صدا زد: «می‌روی با جرس شوق، برادر! به کجاها؟»... چه زبون است یزید و چه حقیر ابن زیادش شهر را می‌کشد این خطبۀ محشر به کجاها... 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عالی ترین جلوه رفاقت .mp3
8.98M
۲ 🏳 اربعین کلاسی است که در آن، انسان‌ها رفاقت و مهربانیِ فارغ از هر دین، نژاد و اختلاف را تمرین می‌کنند. 🔺آزمون این تمرینِ رفاقت کی برگزار می‌شود؟ ممکن است در این آزمون رفوزه شویم؟ 🎤
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  مصطفی هاشمی نسب سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹كعبۀ احرار🔹 كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست باد صبا ز من به كلیم این خبر ببر با او بگو كه موقف دیدار كربلاست گر طالب تجلّی انوار سرمدی بشتاب زآن‌كه جلوه‌گه یار كربلاست آنجا كه با تمام جلال و جمال خویش سلطان عشق گشته پدیدار كربلاست ای خسته از تطاول هجران به هوش باش میعاد وصل و منزل دلدار كربلاست خواهی اگر كه محرم سرّ ازل شوی با ما بیا كه خلوت اسرار كربلاست... 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قرار دل بی قرارم حسین هوای همیشه بهارم حسین `من از کودکی عاشقت بوده ام” هنوزم تو را دوست دارم حسین من و روضه ات زندگی می کنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین تویی عشق شیرین عمرم و من بجز عشق کاری ندارم حسین تویی آسمانی ترین واژه ام تویی عزت و اعتبارم حسین در این برزخ ناامیدی فقط به لطف تو امیدوارم حسین دلم را درآشوب دنیای درد به چشمان تو می سپارم حسین لباس پرآوازه ی نوکری بود پرچم افتخارم حسین چه بالا چه پایین بدون غمت چه لطفی ست در روزگارم حسین سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام ای امام نوکرها پاسخت التیام نوکرها عشق یعنی حسین و دیگر هیچ هست حرف تمام نوکرها یا حسین است آخرین حرف و مُهر حُسن ختام نوکرها غبطه ها می خورند در محشر شهدا بر مقام نوکرها عشق دنیا به کام بعضی ها عشق آقا به کام نوکرها درِ این خانه هست موی سفید پرچم احترام نوکرها عطر ارباب می رسد تا حشر از مزار تمام نوکرها ذره ای از تبار خورشیدند نور دارد مرام نوکرها به فدای لبان عطشانت هست تکیه کلام نوکرها روضه ی زخم های گودال و گریه ی مستدام نوکرها سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از کریمان هر عطایی می رسد بی منت است پس گدایی از شما در اصل عین عزت است از همان روزی که آدم توبه اش مقبول شد می توان فهمید اشک روضه ات بی قیمت است از حسین بن علی یک عمر هر چه می رسد مثل آیات خدا نور و شفا و رحمت است سایه سار چشمهایت جنت فردای اوست هرکه امروزش عرق ریزان کار هیأت است می درخشد مثل مروارید در شبهای قبر دانه ی اشکی که نذر روضه های حضرت است آدمی با گریه بر تو تازه مؤمن می شود روضه ات یعنی که دانشگاه انسانیت است فرش روضه بال جبریل و یقین داریم که... مستمع اینجا فقط با حکم زهرا دعوت است می رویم و عاقبت از ما چه می ماند به جا؟ غیر مهری که نثار اهل بیت عصمت است خنده های سرخ"اسلم"وقت رفتن می نوشت کشته ی عشقت شدن بالاترینِ نعمت است سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه غیر از مهر تو چیزی ندارم یا حسین دست خالی نیستم سرمایه دارم یا حسین من که یک عمر ست، دل مشغولی ام تنها تویی بگذرد با نوکریت روزگارم یا حسین چشم هایم عطر شورانگیز روضه می دهد بسکه هر روز از غمت بی اختیارم یا حسین کی طمع کار ثواب اشک هایم بوده ام من وظیفه داشتم بر تو ببارم یا حسین لطف زهرا از منِ دیوانه نوکر ساخته اینچنین بر خود هنوز امیدوارم یا حسین مادرم گهواره ام را یاد اصغر تاب داد گریه ها کرده برایت در کنارم یا حسین هر شبی از روضه ات یک تار مویم شد سپید در جوانی گیسوانی پیر دارم یا حسین مثل فرزندی که چندین سال دور از مادر است من برای کربلایت بی قرارم یا حسین عشق یعنی راهپیمایی، نجف تا کربلا اربعین ها در هوایت رهسپارم یا حسین نوکرت را می کشد یک روز حتمأ روضه ات در خیالم لحظه ها را می شمارم یا حسین سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرثیه ورود به شام مجبور بودم از دل بازار بگذرم از کوچه های خنده ی اشرار بگذرم چیزی از آن جلال قدیمم نمانده بود دست مدافعی ز حریمم نمانده بود آنکس که روی سینه ی زخمی تو نشست فریادهاش حرمت ما را زد و شکست عباس کو که سایه ی آرامشم شود چشمش دوباره آیه ی آسایشم شود دستم نمی رسید سرت را بغل کنم یا لحظه ای سرِ پسرت را بغل کنم جانی نمانده بود به راهت فدا کنم دستی نماند تا سپر سنگ ها کنم یک قافله شکار هزاران هزار چشم افتاده در حصار هزاران هزار چشم پلکی به سمت این تن زخمی بزن حسین خون می چکد ز چشم تو و چشم من حسین قرآن بخوان قناری شیرین دهان من قرآن بخوان مسافر نیزه مکان من از آفتاب جان و تن ما گداختند ما را به سنگ خارجی از دین نواختند هم درد من شدند کنیزان سوخته انداخت مردکی طرفم نان سوخته کاش آن کنیز سابقه حرمت نمی شناخت من را در این لباس اسارت نمی شناخت آوار شد جهان به سر دختر علی در کوچه های کینه ای از خیبر علی تازه زمان اذیت آنها شروع شد باران سنگ و آتش از آنجا شروع شد می سوخت زیر آتش نیزه سرت حسین آتش گرفت روسری دخترت حسین باران سنگ از لب هر بام تا رسید دیدم سرت ز نیزه که بر خاک پر کشید خوردی زمین همینکه زمین خورد دخترت خونین و خسته نام تو می برد دخترت سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7