eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
954 ویدیو
35 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
مدهوش خواهد شدمنزل پس از منزل هرکس در این بزم است دیوانه یا عاقل مستان همه جمعند پا پس مکش ساقی در راه عشق افتاد آخر اگر مشکل اعجاز ها دارد این وادی معشوق ای دل از این دریا هرگز مشو غافل با پا نباید رفت با سر قدم بردار شاید که کام دل شد عاقبت حاصل در خانه‌ی مولا هر قطره‌ی اشکی مقبول می افتد از عبد ناقابل با صد نیاز آمد دور حرم اما با دست پر برگشت از این حرم سائل در هر ستون زائر حال دعا دارد در صدر حاجاتش امر فرج در دل هر موکبی دارد عطری در این وادی سرمست می گردد دیوانه یا عاقل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گذشته اند هفته ها و ماه ها و سال ها ولی دریغ از تحولی برای حال ها کجاست آن طبیبمان؟کجاست آن حبیبمان؟ کجاست او که می دهد رهایی از وبال ها؟ کمال کامل است او جمال بی حد است او اسیر خال او شدند صاحب جمال ها چه قفل ها که باز می شود فقط به دست او کلید دار قفل ها و پاسخ سوال ها زمان اضطراب و اضطرار ها که می شود فقط به سوی او روانه می شود خیال ها نمی شود پرید از قفس بدون یاری اش شکسته اند در نبود او تمام بال ها می آید از قدوم او زمین بهشت می شود کسی که ممکن است با وجود او محال ها خوشا به آن زمان خوش که آفتاب می رسد پس از گذشت هفته ها و ماه ها و سال ها 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹صدای حسین می‌آید🔹 صدای کرب‌وبلای حسین می‌آید به هوش باش، صدای حسین می‌آید.. یکی به پای ترک خورده و پر از تاول به شوق بوسه به پای حسین می‌آید یکی به منصب سقّایی است و مشک به دوش به سوی واعطشای حسین می‌آید یکی به گردنش انداخته غل و زنجیر به نیّت اُسرای حسین می‌آید یکی به هروله با دستۀ طُوَیرجیان مگر به سعی و صفای حسین می‌آید توان آمدن کربلا نداشت یکی به دست کارگشای حسین، می‌آید یکی خیال نمی‌کرد قسمتش باشد می‌آید و به دعای حسین می‌آید مسیحی، اهل تسنّن، سیاه و سرخ و سفید هرآن‌که هست، برای حسین می‌آید خوشا زیارت آن‌کس که بعد برگشتن به پرسشِ فقرای حسین می‌آید.. شهید کوچۀ ما بین کاروان با ماست به دیدن شهدای حسین می‌آید.. دم ورودی کرب‌وبلا چه غوغایی‌ست نوای نوحه‌سرای حسین می‌آید عمود آخر جاده‌ست و روضه‌خوان می‌گفت جواب أدرک أخای حسین می‌آید حسین داغ دلش تازه است و عبّاسش به پیشواز، به جای حسین می‌آید.. به گوش باش، عزیز حسین در راه است به هوش باش، صدای حسین می‌آید 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نجف تا کربلا با آه و گریه بگو دائم تو لعنت بر امیّه خدا می‌داند اینجا چند دفعه زمین خورده پس از سیلی رقیّه 🥀🖤🥀🖤🥀 راهپیمایی اربعین و ذکر امیرالمؤمنین "حیدر" علیه السلام 😢😢 جهانی می شود این راهپیماییِ ما آخر نجف تا کربلا نوکـر بگو لبـّیکَ یاحیدر تو اینجایی برای گفـتنِ پیغام عاشورا چه پیغامی از این بهتر بگو لبیک یاحیدر قدم بردار آهـسته قدم بردار پیـوسته به پا کُن محشری دیگر بگو لبیک یاحیدر بیا و امتحان کن طعم این شٰایِ عراقی را هَلاٰبیٖکُم أخیٖ... کوثر... بگو لبیک یاحیدر گرفته دستهایت را امیرالمؤمنین قطعاً تشکـّر دارد این باور بگو لبیک یاحیدر تنفُّس کن هوای نینوا را نوحه خوانی کن به یاد مادر و همسر بگو لبیک یاحیدر همین جا پیشِ مادر پیشِ خواهر دست و پا می زد به جُرم گفتن از حیدر ... بگو لبیک یاحیدر بخوان روضه بخوان ندبه بمان چشم انتظار او که می گوید جهانْ یکسـَر بگو ... لبیک یاحیدر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹امین‌الله🔹 همه از هر کجا باشند از این راه می‌آیند به سویت ای امین‌الله خلق‌الله می‌آیند صف جن و ملک با زائرانت هم‌قدم هستند به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه می‌آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می‌آیند ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پابه‌پا، همراه می‌آیند گروهی غرق توصیف‌اند و مستِ مدح چشمانت گروهی روضه‌خوان، با سیل اشک و آه می‌آیند به شَهرت می‌رسند و حال و روز شهر بارانی‌ست پر از بغض‌اند و نم‌نم تا دم درگاه می‌آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می‌آیند قیامت کرده‌ای، انگار تصویری‌ست از محشر که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه می‌آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم می‌گیرند به لطف گوشه‌چشمت آخرش کوتاه می‌آیند 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به پای دل برسان خویش را به مشّایه بنوش و مست شو از این شراب مشّایه از آسمان پر از ابر چشم زائرها چکید اشک و سپس شد گلاب مشّایه خوشا دمی که شود باز دم قدم به قدم در این هوای بهشتی ناب مشّایه نفس کشیدن در راه عشق ذکر خداست ببر ثواب نوافل ز خواب مشّایه برو به شوق حرم سمت نور آن خورشید به زیر داغ دل آفتاب مشّایه شبیه جابر و مثل عطیّه روز حساب کن افتخار به این انتخاب مشّایه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹چشم‌های مهربان🔹 شهیدی در میان کاروانت می‌شوم یا نه؟ غبار رهگذار عاشقانت می‌شوم یا نه؟ دلم سنگ است می‌دانم، دلم تنگ است می‌دانی نمی‌دانم که خاک آستانت می‌شوم یا نه؟ مرا با گوشه‌چشمی خواندی اما کاش می‌گفتی فدای چشم‌های مهربانت می‌شوم یا نه؟ فدای تو چه جان‌های جوانی شد بگو آیا فدای آن شهیدان جوانت می‌شوم یا نه؟ سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا بگو وقت شهادت، میهمانت می‌شوم یا نه؟ 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل هست مبتلای تو یا صاحب الزمان دارد به سر هوای تو یاصاحب الزمان تاجمعه ها به خاطر تو ندبه میکنم سر مستم از دعای تو یا صاحب الزمان لطفی کن از کرم که بیفتد نگاه من یک دم به جای پای تو یا صاحب الزمان چشمم به راه مانده و گوشم به کعبه است تا بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان میثم فدای عشق علی شد قبول کن من هم شوم فدای تو یا صاحب الزمان تو پادشاه هر دو سرایی که گشته اند شاه و گدا، گدای تو یا صاحب الزمان باشد دعای حضرت زهرا به روز و شب عجل فرج برای تو یا صاحب الزمان عاصي بگو که عالم امکان برای وصل دارد کجا بهای تو یا صاحب الزمان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹احسان بهاران🔹 عارفانى که از این رشته، سَرى یافته‌‏اند بى‏‌خبر گشته ز خود تا خبرى یافته‌‏اند سال‌ها مرکز پرگار حوادث شده‏‌اند تا از این دایره‏‌ها پا و سرى یافته‌‏اند... بار برداشته‌‏اند از دل مردم، عُمرى‏ تا ز احسان بهاران ثمرى یافته‌‏اند سال‏‌ها غوطه چو شب، در دل ظلمت زده‌‏اند تا ز چاک جگر خود سحرى یافته‌‏اند بسته‌‏اند از دو جهان چشم هوس، چون یعقوب‏ تا ز پیراهن یوسف نظرى یافته‌اند... همچو پروانه در این بزم، ز سوز دل خویش‏ بارها سوخته، تا بال و پرى یافته‌‏اند... «صائب» از گریۀ مستانه مکن قطع نظر که زِ هر قطرۀ اشکى گهرى یافته‏‌اند 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔸اَلرَّحیل🔸 تا ماه سر زد از شب حیرت رها شدیم راهی شدیم، راهی این جاده‌ها شدیم حسی غریب در دلمان شعله می‌کشید تا این‌که با غریبی او آشنا شدیم با اَلرَّحیلِ قافله از خود برآمدیم از هر چه داشت رنگ تعلق جدا شدیم دیدیم کعبه سر به بیابان گذاشته دیگر نپرس تشنۀ رفتن چرا شدیم؟ از مسجدالحرام گذشتیم و در طواف با جان تشنه راهی خاک منا شدیم باران گرفت و خاک پر از بوی سیب شد باران گرفت و تشنه‌تر از کربلا شدیم باران تیر بود و عطش ناگزیر بود در آن میانه تشنۀ یا لیتنا شدیم دیدیم ماه، تشنه گذشت از کنار آب در منزل نخست شهید وفا شدیم خورشید، غرق خون وسط آسمان رسید محو قنوت روشن خون خدا شدیم وحی از فراز منبر نی می‌وزید و ما آیه به آیه شیعۀ آن چشم‌ها شدیم بعد از هزار سال پر از عطر و بوی توست با جاده‌های تشنه اگر هم‌نوا شدیم حب الحسین یجمعنا، رود رود رود دریا شدیم و غرق طواف شما شدیم ✍🏻 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدهوش خواهد شد منزل پس از منزل هرکس در این بزم است ،دیوانه یا عاقل مستان همه جمعند پا پس مکش از جمع در راه عشق افتاد گاهی اگر مشکل اعجاز ها دارد این وادی معشوق ای دل از این دریا هرگز مشو غافل با پا نباید رفت با سر قدم بردار شاید که کام دل شد عاقبت حاصل در خانه‌ی مولا هر قطره‌ی اشکی مقبول می افتد از عبد ناقابل با صد نیاز آمد دور حرم امّا با دست پر برگشت از این حرم سائل عرش معلی شد آن سرزمینی که شدحاء و سین و یاء و نون در آن نازل در هر ستون زائر حال دعا دارد در صدر حاجاتش امر فرج در دل هر موکبی دارد عطری در این وادی سرمست می گردد دیوانه یا عاقل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فراتر است از ادراک ما حیای عقیله که آفریده چنین شیر زن،خدای عقیله از ابتدای جهان،عقل در مقام تعلّم زده دو زانوی خود را به پیش پای عقیله از آن زمان که شنیدیم نام نامی او را بریده ایم دل از خلق ما سوای عقیله آهای کوفه به نان و رطب نیاز ندارد که اوست دختر شاه و تویی گدای عقیله به زیر پرچم زینب نشسته اند خلایق ملائکند به دور و بر سرای عقیله فقط نه خلق زمین روضه خوان او شده باشد که عرشیان همه هستند هم نوای عقیله هزار سر به فدای سر برادر زینب هزار جان گرامی شود فدای عقیله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹دست خالی برنگردی🔹 می‌روی دریا دل من! دست خالی برنگردی از میان دردها با بی‌خیالی برنگردی خاطر آشفتۀ من! می‌روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی با تو نامی و نشانی از اسیران بلا نیست از بیابان‌ها اگر با خسته‌حالی برنگردی با نسیم اشک و آهت پر بزن تا آستانش تا نسوزد آتش عشق از تو بالی برنگردی خانۀ ما کربلا و دوریِ از خانه تا کی! می‌شود آیا به خانه چند سالی برنگردی؟ ماهی تنگ بلورم! ای دل بی‌تاب و تنگم می‌روی و کاشکی از آن زلالی برنگردی 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح حضرت علی علیه السلام ( حرم و اربعین ) راه را گم کرده‌ام شاها پناهم می‌دهی جا به من با اینکه خیلی روسیاهم می‌دهی کوله‌باری از گناهان است رویِ شانه‌ام بار را می‌گیری و سویِ نگاهم می‌دهی یاعلی نامِ شما زیباترین اسمِ خداست رخصتِ ذکر وُ رضایِ یار با هم می‌دهی معنیِ اللّهُ‌اکبر فاتحِ خیبر علی خَیِّری وُ هر چه شد خیر وُ صلاحم می‌دهی سجده‌هایِ من اگر چه حیدرانه نیستند تربتی اعلا برایِ سجده‌گاهم می‌دهی بی‌گمان زیباترین رویایِ من کرب‌وبلاست حکمِ رویاها به دستِ پادشاهم می‌دهی اربعینم با دعایِ تو حسینی می‌شود پایِ افتادن به راه وُ اشک وُ آهم می‌دهی قدکمان آمد به دیدارِ برادر خواهری گفت افتادی تو از پا وُ پناهم می‌دهی گوشه‌یِ ویرانه مانده روضه‌خوانِ کوچکت ندبه‌خوان شرمنده است امّا تو راهم می‌دهی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام 🔹از آن ساعت...🔹 از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم به یادم مانده آن روزی که می‌جستم تو را اما تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ها کردم تو را ای آشنایِ دل اگر نشناختم آن روز مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم به‌سان شمع، آبم کرد بانگ آب‌آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم وا کردم میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آن شب نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم.. ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔸احسن‌الاحوال🔸 در هوایت عشق دارد شور و حال تازه‌ای عشق تو داده به من انگار بال تازه‌ای از ستون اول این جاده در صحن توام هر قدم دارد برای من وصال تازه‌ای کربلای تو... شب جمعه... شمیم سیب سرخ... در سرم هر لحظه‌ای دارم خیال تازه‌ای دیدن شش‌گوشه‌ات شد احسن‌الاحوال من تازه اینجا می‌شود آغاز، سال تازه‌ای در کنارت لحظه لحظه عمر معنا می‌شود زندگی با عشق تو یعنی مجال تازه‌ای می‌شود من هم یکی از کشتگان عشق تو...؟ می‌روم از کربلایت با سؤال تازه‌ای! ✍🏻 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یاصاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج به شوق وصل شما راهی بیابانم چه می شود سفر اربعین نمی دانم!! تمام راه نجف تا به کربلا با خویش حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم نسیم صبح مشایه لطافتی دارد دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو قسم به موی پریشان تو پریشانم دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل چه عاشقانه شده آیه های قرآنم قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش گرفته داغ جدایی تو گریبانم زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من حسین غیرتی ام ای شهید عریانم کنار پیکر عریان خجالتم دادند نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی چرا قبول نکردند من مسلمانم امانتی تو را جا گذاشتم در شام بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم بدون غسل و کفن بین چادری خاکی تنش به خاک سپردم به دست لرزانم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹اشک شوق🔹 بگو چه بود اگر خواب یا خیال نبود؟! که روح سرکش من در زمان حال نبود مگو که هیچ به دریا نمی‌شود پیوست اگر که رود نبود و اگر زلال نبود تمام قاعده‌ها را شکست در هم عشق! بزرگ و کوچکی آنجا به سن و سال نبود در آن شلوغی اگر گم شدن بلد بودی خیال یافتن خویشتن محال نبود.. قسم به آبلۀ پا و اشک شوقِ سلام که رنج راه، کم از لذت وصال نبود در آن مسیر دلم بس که یاد زینب کرد به چشم هر چه می‌آمد به جز جمال نبود زمین چه داشت اگر این طریق و جاده نبود؟ زمان چه داشت اگر این زمانِ سال نبود؟ کسی نگفت چرا پاسخ سؤالم را چه بود آن سفر آیا؟ اگر خیال نبود نشد که شرح دهم حال بی‌مثالم را که این دو خط غزل من، زبان حال نبود 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین کودک تشنه‌ی شیرین سخنی داشت حسین کاش مانند برادر حرمی داشت حسن کاش مانند برادر کفنی داشت حسین هر دو نورند و تفاوت سر همسر دارند بد زنی داشت حسن، شیرزنی داشت حسین سر به زانوی برادر، حسن آخر جان داد کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین پسر مادر آب است که از فرط عطش خشک‌تر از لب صحرا دهنی داشت حسین دید خواهر تن عریان برادر را گفت: خواست میدان برود پیروهنی داشت حسین نعل‌ها سخت روی سینه‌ی او کوبیدند ته گودال خودش سینه‌زنی داشت حسین ساربان زود خودش را ته گودال رساند یادش آمد که عقیق یمنی داشت حسین . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام 🔹دست نوازش🔹 از اسب فرود آی و ببین دختر خود را بنشان روی دامن، گلِ نیلوفر خود را تنها مرو ای همسفر، از خیمه به صحرا همراه ببر، باغ گل پرپر خود را تا قلب سکینه، کمی آرام بگیرد بگذار روی شانهٔ گل‌ها، سر خود را... با رفتن خود، ای گل داودی زهرا پاییز مکن، باغ بهارآور خود را بگذار که تا روی تو را سیر ببینم آرام کنم، خاطر غم‌پرور خود را یوسف به تماشای تو آمد، که بپوشی پیراهن دل‌بافتهٔ مادر خود را در هیچ دلی، ذرّه‌ای اندوه نماند بگشاید اگر لطف تو بال و پر خود را گر بر سر آنی، که به مهمانی خنجر در باغ شهادت، بِبَری حنجر خود را چون موج بکش، بر سَرِ این ساحل غمگین یکبار دگر، دست نوازشگر خود را... 📝 ‌ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. علیه‌السلام صبح فراقِ ما، شده از شام، تارتر دل داغدار و، سینه از او داغدارتر دل شد نشان تیر غم و، در مصاف عشق پیدا نشد، حریفی از این کهنه‌کارتر ای خنده! بر لبم منشین، یک نفس که هست از عمرِ گل وفای تو بی‌اعتبارتر ای اشک! با تو عهد وفا بسته‌ام، چرا چون گل شود ز گریۀ ابر بهار، تر چندان که اُنس با غم هجران گرفته‌ایم ترسم که روز وصل شود کار، زارتر وقتی که هست، اَفضَل اعمال، انتظار عاشق‌تر آن‌که از همه چشم‌انتظارتر یَابنَ‌الحسن! به دیدن تو مستحق‌تر است چشمی که شد به یاد تو گوهرنثارتر هر دل که سوخت از غم هجران شب فراق گردد به صبحِ وصلِ تو، امیدوارتر چون ماهی جدا شده از آب، می‌شود هر لحظه بی‌حضور تو دل بی‌قرارتر... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹قرار دل پدر🔹 وقتی مرا سکینه لقب داد، مادرم فهمیدم از تمام جهان رنج می‌برم.. باید برای واقعه آماده‌تر شوم باید که از احاطۀ اندوه بگذرم باید که کوه کوه، غم و التهاب را در رستخیز فاجعه طاقت بیاورم آهسته قد کشیده از انبوه داغ‌ها هفتاد و دو مصیبت عظمی، برابرم در من هزار خیمه صبوری به پا کنید من سوگوار داغ بزرگ برادرم من چارده بهار خزان می‌کشم به دوش من لحظه لحظه، شاعر گل‌های بی‌سرم نامم سکینه است، قرار دل پدر زین رو مرا «سکینه» لقب داده مادرم 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برس به دادِ دلم، گشته ام خراب، محمد بریز در قَدحِ خالی ام شراب، محمد فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان نمی رسد به قَدِ لطفت آفتاب ، محمد تمام آدم و عالم ، اسیر حُسنِ جمالت برات جامه دریدست ماهتاب ، محمد گُل احتیاج ندارد به بوی مُشک و گلابی زدی به خود که معطّر شود گلاب ، محمد تلالو نگهت روشنی ده مَه و انجُم به شامِ تارِ منِ گمشده ، بتاب محمد به روز حشر شفاعت کنی چنانکه "فتَرضی" در آن شلوغیِ مَحشَر مرا بیاب محمد برای دلبری از تو ، خدا به لیله الاسری نموده است به صوتِ علی خطاب محمد علیست جانِ محمد به حکم "اَنفُسَنا"، پس عجیب نیست بگویم "ابوتراب محمد" به روی کفّه ی میزان به روز حشر نباشد گران تر از صلوات شما ثواب ، محمد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به چه جرأتی بگویم سخن از امام صادق که بُوَد فزون ز فهم و خِرَدم مقام صادق فلک است آستانش ملک است پاسبانش خنک آن دلی که نوشد قدحی ز جام صادق پسر امام باقر پدر همام کاظم به عموم شیعه لازم بود احترام صادق به مه ربیع الاوّل بنمود رخ به عالم ملکوتیان رسیدند همه بر سلام صادق بود او ستوده منصب به جهان رئیس مذهب به خدا که زنده مکتب شده از کلام صادق وطنش بود مدینه به علی سرور سینه شده جمله اهل کینه وله از مرام صادق نوه ی پیمبر است او، به زمانه سرور است او چه فری که جعفر است او دل اسیر دام صادق شده مکتب تولّا ز ولای صادق احیا که بود هماره بر پا علم قیام صادق مه برج علم و تقوا گل گلستان زهرا کند افتخار عیسی بوَد ار غلام صادق نرسد شفاعت او به نماز کاهلان را تو ز گوش جان «کلامی» بشنو پیام صادق ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گاه نان هم قیمت جان می شود گاه جان قربانی نان‌ می شود گاه نان بالای سر در گردش است گاهی اما دست طوفان می شود در مسیر پر فراز زندگی از پی نان مرد ویلان می شود هر که می خواهد حلال و نان پاک از حرام آن گریزان می شود گاه مردی با کمال همتش در پی نان خانه ویران می شود نان سبب ساز است و از بهر طلب گاه کافر هم مسلمان می شود گاهی اما مردی از بی چاره گی بهر نان تسلیم شیطان می شود نان هر که در دهان اژدهاست می خورد زهر و پریشان می شود هر که نانش می رسد بی قید و شرط قهرمان قهرمانان می شود قدر آب و نان بدان تا زنده ای شکر گر گویی فراوان می شود نان شاعر هم مثال شعر اوست گاه خشک و گه چو باران می شود گر شود شاعر بفکر آب و‌ نان شعر او متروک و ارزان می شود غم ندارد این دل مدهوش ما روزی ما هر دم احسان می شود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7