eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
983 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ای در دلم محبت تو، هست‌و‌نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه "نام تو"، آن‌را تمام عمر_ هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟! پس من در این زمانه به دنبال چیستم حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟! اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزه‌ها جای من کجاست ای وای اگر که روبروی تو بایستم ** آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به شهید والامقام شب بود و در خیابان جولانِ خشم و شهوت شب بود و شهر بود و... قحطیِ مرد و غیرت دیدی که قلب شیطان در شادی است آن‌شب زن، زندگی، اسیرِ آزادی است آن‌شب دیدیم شورِ غیرت آن لحظه در سرت بود در چنگ آن اراذل انگار خواهرت بود گم بود در خیابان وقتی نشان غیرت دل را زدی به دریا ای قهرمانِ غیرت دیدی که باز پایِ ناموس در میان است گفتی بهای ناموس در مسلک تو جان است  هر چند از شیاطین بسیار دشنه خوردی این جنگ تَن به تَن را با خون خود تو بُردی در چشمِ مردمانت ای "مَرد" رو سفیدی مانند حاج قاسم حالا تو هم شهیدی ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به روشنایی کلام نوری و روشن‌ترین کتابی تو چرا کتاب بگویم‌؟! که آفتابی تو در این زمانه‌ی ظلمت چراغ بیداری به دیدگان و به دل‌های غرق خوابی تو به تشنگان کویری که راه گم کردند اگر بقیه سراب‌اند، عین آبی تو  به دوستان چو نسیمی لطیف و روح‌نواز به دشمنان خدا آتشین‌خطابی تو به مؤمنین چه بگویم که آیه‌های بهشت به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو سؤال توست که «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِه» به این سؤال خودت بهترین جوابی تو تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو! در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ به راستی که همان حرف بی‌نقابی تو ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر روز کربلای تو تکرار می‌شود در عالمی عزای تو تکرار می‌شود همواره در نگاه پر از اشتیاق ما خوناب زخم‌های تو تکرار می‌شود در جان من که تکه‌ای از خاک کربلاست هر لحظه رد پای تو تکرار می‌شود هم در دلم محبت بی انتهای تو هم در سرم هوای تو تکرار می‌شود با اینکه مستحق عتاب توأم ولی در حق من دعای تو تکرار می‌شود ای آفتاب غرق به خون! هر غروب را بر روی نی نوای تو تکرار می‌شود ای حنجر بریده! به هر پرده از وجود فریاد حق نمای تو تکرار می‌شود "هل من معینِ" تو نه در آن روز بود و بس هر روز این ندای تو تکرار می‌شود تا هر زمان که هست یزیدی در این جهان حتماً که ماجرای تو تکرار می‌شود با هر شهید بی سر و بی دست روضه‌ی عباس با وفای تو تکرار می‌شود با هر جوان ما که می‌افتد به روی خاک داغ پسر برای تو تکرار می‌شود  این داغ‌ها قبول! ولی بعد کربلا کی داغ بوریای تو تکرار می‌شود؟! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
الشام... الشام... الشام چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام گره خوردست آیا سرنوشت کربلا با شام؟ به نیزه آفتابی می‌شکافد سینه‌ی شب را و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام به دل بغض علی، در دست سنگ و در زبان طعنه در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد به دست دختر شیر خدا، افتاد از پا شام اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این چه شوریست که برپاست چنین بر نیزه؟! گوئیا می‌بَرد از حادثه‌ها سر، نیزه هم به قرآن ورق سوخته‌ای رحل شده هم به فریاد امامی شده منبر، نیزه گوئیا می‌رسد از دور بهاری خونین بسکه آذین شده با لاله‌ی پرپر نیزه نه فقط قافله‌سالار سرش بر نیزه‌ست می‌بَرد بر سر خود اکبر و اصغر نیزه بر سر نی به برادر که می‌اُفتد نظرش می‌رود بر جگر زخمی خواهر، نیزه این چه داغی و چه دردی‌ست که در معرکه‌ای بعد خنجر بزند بوسه به حنجر، نیزه شام را یکسره در خلوتِ شب خواهد رفت؟ یا که دارد به سر اندیشه‌ی دیگر نیزه؟! کاش از کوچه و بازار نیفتد گذرش تا نیفتد نظر سنگ‌دلان بر نیزه تا سر سَرور خوبانِ دو عالم با اوست می‌رود از سر هر بام فراتر نیزه بر سر نیزه رها می‌رود این سر اما آه و صد آه، از آن پیکر و از سرنیزه... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صفا نداشت زمین و زمانه قبل از تو جهان نبود چنین بی کرانه قبل از تو پدر نداشت میان نگاه طعنه‌زنان برای زندگی خود بهانه قبل از تو  علی نداشته در لحظه‌های دلتنگی به زیر لب غزلی عاشقانه قبل از تو فدک میان زمستان سردمهری‌ها فسرده بود و نمی‌زد جوانه قبل از تو پرندگان جهان را نبود مصداقی برای "آتش در آشیانه" قبل از تو تمام عمر، مدینه ندیده بود به خود  شکوهِ غربتِ دفنِ شبانه قبل از تو کجاست قدر تو و قبر تو؟! نمی‌دانیم! زمین ندیده چنین بی نشانه قبل از تو * * تو می‌روی و در این بی کسی، که خواهد زد؟!  به زلف زینبِ دردانه شانه بعد از تو تو می‌روی و در این آشیان سوخته‌ات که می‌دهد به حسین، آب و دانه بعد از تو؟! میان این همه راهی که رو به توست، حسن... شدست خون‌جگر از راهِ خانه بعد از تو به روی قلب علی تا همیشه‌ی تاریخ نشسته داغِ غمی جاودانه بعد از تو ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ببین که با غم و اندوه بعد رفتن تو میان معرکه ماییم و راه روشن تو چگونه زیسته بودی مگر؟! که از دنیا نبود گرد تعلق به روی دامن تو نه پشت میز نه بر روی منبرت دیدیم فدای در دل آتش خطابه خواندن تو چقدر دیر تو را دوستان شناخته اند چقدر خوب تو را می شناخت دشمن تو وطن برای تو دلهای دردمندان بود قسم به عشق که مرزی نداشت میهن تو چه مانده بود از آن جسم پرپرت آن روز چه را کشیده به آغوش حال مدفن تو به روی خاک فقط دست غرق در خونی برای بیعت ما مانده بود از تن تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با مشت آهنین به دهان ستم زدی آری معادلات جهان را به هم زدی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرنده‌ها همه رفتند و ناپدید شدند خبر رسید که در آسمان شهید شدند ستاره‌ها که پی چشمهایشان بودند شبی گذشت و از این قصه ناامید شدند زمانه دید که پروانه‌های پرپر ما میان آتش دیدار، رو سپید شدند همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید، شدند گذشته از مه و بوران و جنگل و باران بهارنامه‌ی این کهنه سررسید شدند "به رغم مدعیانی که منع عشق کنند" به پای عشقِ وطن مانده و شهید شدند ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرنده‌ها همه رفتند و ناپدید شدند خبر رسید که در آسمان شهید شدند ستاره‌ها که پی چشمهایشان بودند شبی گذشت و از این قصه ناامید شدند زمانه دید که پروانه‌های پرپر ما میان آتش دیدار، رو سپید شدند همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید، شدند گذشته از مه و بوران و جنگل و باران بهارنامه‌ی این کهنه سررسید شدند "به رغم مدعیانی که منع عشق کنند" به پای عشقِ وطن مانده و شهید شدند ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دردا که ما هرگز نفهمیدیم دردش را در بین ما آغوش گرم و آه سردش را او تا کجاها در پی ما رفته بود آن‌شب؟! پیدا نمی‌کردیم حتی بالگردش را گاهی اگر هم خسته می‌شد از دویدن‌ها با خنده می‌پوشاند رنگ و روی زردش را باید از آبادی دور از دسترس پرسید این چند سالِ بی قراری کارکردش را از دست داد این روزها یا که به دست آورد؟! میدان خدمت نازنین مرد نبردش را این مرد مظلوم آمد و مظلوم‌تر هم رفت باشد که بشناسد جهان نامرد و مردش را ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چقدر خاطره از رنج‌های قافله داری گمان کنم که به پایت هنوز آبله داری اگر به هلهله سر برده‌اند از تو در آن دشت ولی هنوز صبوری، هنوز حوصله داری تویی که کودکیَات را به پای نیزه دویدی تویی که تا سر نی یک نگاه فاصله داری پی که می‌رود آن دل، دل شکسته و خونت به شوق کیست که دستی به دست سلسله داری؟! هنوز تیر سه شعبه نرفته است ز یادت هنوز دلهره از خنده‌های حرمله داری به شور و شوق کشیدی به بر هر آنچه بلا را  که گفته است که از درد و داغ‌ها گله داری... ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بار بر بسته‌ای ای دل، به سلامت سفرت می‌بری قافلۀ اشک مرا پشت سرت راه می‌افتی و باقی‌ست به خاک عرفات حرف‌هایی که روان بود از آن چشم ترت به کجا می‌برد این راه بلاخیز تو را! کودکان‌اند و زنان‌اند چرا همسفرت؟ می‌شوی دربه‌در کوه و بیابان و... جهان، می‌شود از سر دلباختگی دربه‌درت خبر قاصد تو می‌رسد از طوفان‌ها این خبر چیست؟ که داغی‌ست گران بر جگرت می‌رسی کم‌کم و پیداست به پهنای افق خیمۀ در دل صحرای بلا شعله‌ورت میهمان هستی و با نیزه و شمشیر چرا میزبان تو گرفته‌ست چنین دور و برت؟ روزها می‌گذرد می‌رسد از راه آخر آن غروبی که سر نیزه روان است سرت ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غدیر در دل خم برکه‌ای حقیر نبود نبود چشمه و رودی اگر غدیر نبود اگر غدیر نبود و علی امام نبود یقین برای بشر هیچ دستگیر نبود به چند راهی دنیا غدیر ثابت کرد اگر نبود علی، تا خدا مسیر نبود غدیر در دل تاریخ می‌زند فریاد... بجز علی به پیمبر کسی نظیر نبود اگر غدیر به ساغر می‌آمد از دل خُم یقین که کار خماران عشق، گیر نبود اگر به تشنگی‌اش از غدیر می‌نوشید به جای جای زمین این همه کویر نبود اگر زمانه علی را امیر خود می‌کرد چنین به دست حقیران خود اسیر نبود غدیر کاش که می‌ماند و بعد عاشورا به پیش فاطمه، اسلام سر به زیر نبود ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹تفسیر کربلا🔹 چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام گره خورده‌ست آیا سرنوشت کربلا با شام؟ به نیزه آفتابی می‌شکافد سینۀ شب را و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام به دل بغض علی، در دست سنگ و بر زبان طعنه در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد که در شام بلا از غصه شد هر روز آن‌ها شام نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام اسارت را ببین راز شهادت برملا کرده چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹دست خالی برنگردی🔹 می‌روی دریا دل من! دست خالی برنگردی از میان دردها با بی‌خیالی برنگردی خاطر آشفتۀ من! می‌روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی با تو نامی و نشانی از اسیران بلا نیست از بیابان‌ها اگر با خسته‌حالی برنگردی با نسیم اشک و آهت پر بزن تا آستانش تا نسوزد آتش عشق از تو بالی برنگردی خانۀ ما کربلا و دوریِ از خانه تا کی! می‌شود آیا به خانه چند سالی برنگردی؟ ماهی تنگ بلورم! ای دل بی‌تاب و تنگم می‌روی و کاشکی از آن زلالی برنگردی 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من نه سلطان، نه پادشاه، فقط گفته ام دائما امام به تو تو امامی برای ما و چقدر، خوب می آید این مقام به تو تو نه آن پادشاه جباری که من از جبر نوکرش باشم تو امام منی و از سر مهر، می کنم دائم احترام به تو در علیک السلام تو آقا چه نهفته مگر که اینگونه هر کسی آمده به دیدارت گفته با گریه السلام به تو گوشه ی آسمان تو هر شب، دست بر سینه "یا رضا" برلب تا که بر گرد گنبدت باشد ، رو زده ماه ناتمام به تو تا که نام تو را شنیده ام و ...عشق پاک تو برگزیده ام و ... من که از این و آن بریده ام و ...کرده ام اقتدا مدام به تو با تو هر چند رو به راهم من، بی تو یک شهر بی پناهم من پس بگو از شما چه خواهم من، غیر از عشقی علی الدوام به تو گر چه از روزگار خونخواری بر جگر زخم شوکران داری در حریم تو می دهد آری ..حال خوب من التیام به تو من خداحافظی نخواهم کرد با تو تنها سلام باید گفت من جواب سلام میشنوم قبل از آنکه دهم سلام به تو # ای که در غصه ها گرفتاری! یا که بد کرده ای، خطا کاری  هم سوی شاه و هم امام برو، رحم دارد ببین کدام به تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🇮🇷 جهان با یاد تو هر لحظه جانی تازه می یابد زمین پرواز خود را آسمانی تازه می یابد اگر از این حوالی بگذری روزی که می گویند تمام کوچه ها نام و نشانی تازه می یابد   ببین در انتظارت چشم دنیا را! که این دریا یقین با شوق دیدارت کرانی تازه می یابد در استقبال تو این خاک آذین بسته با لاله میان خاک و خون ها ارغوانی تازه می یابد میان آتش و خون قهرمانی می دهد  از دست میان آتش و خون قهرمانی تازه می یابد برای بردن این مرزها تا بی نهایت ها دلاور آرشی تیر و کمانی تازه می یابد اگر بستند راهش را به هر طرحی و ترفندی به بام آسمان ها نردبانی تازه می یابد پس از افسانه های دور دست، این خاک مهر آیین کهن تاریخش از ما داستانی تازه می یابد # نظام دیگری می بخشی این دنیای درهم را که انسان بعد از آن با تو جهانی تازه می یابد زبان شعرم الکن بوده از اول ولی این دل برای گفت و گو با تو زبانی تازه می یابد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7