#امام_حسین علیهالسلام
#کاروان_اسرا
#غزل
🔹فانی فی الله🔹
تا سر سردار مظلومان به روی نیزه بَر شد
در همه آفاق و انفس آیت حق جلوهگر شد
تن به خاک افکند یعنی خاکسار کوی یارم
سر به نی افراشت یعنی بر شهیدان مفتخر شد
معجزات جسم پاکش کرد تصدیق نبوت
کشف اسرار ولایت از تکلمهای سر شد..
تن چو یعقوب از غم اکبر زمینگیر بلایا
سر چو یوسف بر سر بازار حسنش مشتهر شد
نسخ کرده محنت ایّوب را جسم جریحش
قصّۀ پرغصّۀ یحیی ز سر محو از نظر شد
تن شب کربوبلا را کرد همچون روز روشن
سر چراغ مطبخ خولی به هنگام سحر شد
تن ز شَفقَت هموطن با جسم هفتاد و دو تن بود
سر ز غیرت با عیال و کودکانش همسفر شد
تن زمین کربلا را کرد رشک طور سینا
مطلع نور تجلی سر به کوفه از شَجَر شد
با گلوی خشک، تن شد غمگسار تشنهکامان
همره اطفال گریان، سر روان با چشم تر شد
یک پسر شد سوی شام و یک پسر افتاد بیسر
تن انیس این پسر، سر همسفر با آن پسر شد..
تن به بیدستی اخوّت کرد با جسم برادر
سر به محنت همعنان با خواهر خونینجگر شد
بر یهود نینوا بنمود تن نور حقیقت
راهب نصرانی از اسرار آن سر باخبر شد
فانی فی الله شد تن زیر سمّ اسب دشمن
سالک سیر الی اللَه سوی شام و کوفه، سر شد
در زمین و آسمان و برّ و بحر و کوه و صحرا
در جمادات و نباتات این مصیبت با اثر شد
خواست تا دشمن کند با قتل بینام و نشانش
ای تعالی اللَه که نامش بیشتر از پیشتر شد..
📝 #مشکات_کاشمری
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹امام غریب🔹
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
گر تشنگی، ز پا نفکندش غریب نیست
آب آن قدر، که دست بشوید ز جان، نداشت
در کربلا کشید بلایی که پیش وَهم
عرش عظیم، طاقت نیمی از آن نداشت
ز آمد شد غم اسرا، در سرای دل
جایی برای حسرت آن کشتگان نداشت
در دشت فتنهخیز که زان سروران، تنی
جز زیر تیغ و سایۀ خنجر امان نداشت -
این صید هم که ماند، نه از بابِ رحم بود
صیاد دهر، تیر جفا در کمان نداشت...
📝 #صفایی_جندقی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹یک آسمان ستاره🔹
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت
در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت...
یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد
جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت
یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ
دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت
ماهی که آفتاب از او نور میگرفت
جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟
تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت
از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود
میخواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت
یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک
میرفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت...
📝 #علی_انسانی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹لالۀ تبدار🔹
چون که در قبلهگه راز، شب تار آیی
شمع خلوتگه محراب به پندار آیی
میبرد نور سحر، قدر شبانگاه چراغ
قرص ماه از نظر افتد چو شب تار آیی
باغ، از گرمی خورشید رخت میسوزد
اگر ای لالۀ تبدار به گلزار آیی
بندۀ عشق تو در هر دو جهان آزاد است
کی توان دید که در بند گرفتار آیی
همه از حجرۀ دل اشک به چشمان آرند
گر شوی مشتری غم، سر بازار آیی
تربت کوی حسین است، دوای همه درد
از شفاخانه سبب چیست که بیمار آیی
شد خرابه خجل از ارزش گنجینۀ خویش
چون تو را دید که با چشم گهربار آیی
سایۀ لطف تو گسترده به اطراف جهان
مصلحت چیست که در سایۀ دیوار آیی
نیست پیوسته، «حسان» طبع تو خلاّق سخن
مگر از جلوۀ دلدار به گفتار آیی
📝 #حبیب_چایچیان
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹قیام واژه🔹
چه دستهای قنوتی، رسیدهاند به ماه
دعا بخوان که جهان با تو میشود همراه
چنان که روح تو سرشار از خداوند است
به هرکجا بروی میشود عبادتگاه
تو نسل حضرت خورشید روی این خاکی
امامِ هر که تو باشی، نمیشود گمراه
تو راز خلقت سجادههای مهر به دست
تو اشتیاق اذان، ظهر و عصر و شام و پگاه
طوافِ مهرۀ تسبیح دور انگشتت
به کعبه بودن تو بوده تا همیشه گواه
جماعتی به نماز تو اقتدا کردند
نسیم، کوه، بیابان، درخت، رود، گیاه
چه سر به مهر شده رازهای پیشانیت
چه سرّی است در این گریههای گاه به گاه؟..
علی شدی که بجنگی ولی به تیغ سخن
تویی ادامۀ اعجاز سرخ ثارالله
دعا سلاح تو و واژهها سپاه تواند
که گفته است که هستی تو بیسلاح و سپاه؟
قیامِ واژه تو بودی در آن سکوت عمیق
تمام کوفه سکوت و تمام شام نگاه
بخوان صحیفه که ما در هجوم دلهرهها
به دستهای دعای تو میبریم پناه
بگیر دست مرا و به آسمان برسان
که سقف عشق بلند است و قدّ من کوتاه
تو با زبان دعا با جهان سخن گفتی
جهانِ با تو امید و جهانِ بی تو تباه
دعا بخوان که دعای تو مستجابتر است
کسی شبیه تو یک روز میرسد از راه
📝 #فائزه_امجدیان
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹شعلۀ باران🔹
مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت
سجده میکرد به پیشانی او مهر نماز
نزد او سجده برای خودش آدابی داشت
موجها پشت سر او همه صف میبستند
سر سجاده که دریا دل بیتابی داشت
اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش
آری او نیز برای خودش اصحابی داشت
بعد از آن واقعه با شعلۀ باران میسوخت
او که یک عمر فقط گریه و بیخوابی داشت
اشک در محضر او ذکر مصیبت میکرد
تا که میدید کسی ظرف پر از آبی داشت
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹تو تبدار اباالفضلی🔹
زمین کربلا تب دارد آیا، یا تو تب داری؟
دل زینب فدایت پا برون از خیمه نگذاری
بخوان در نیمهشبهایم «الهی لا تؤدّبنی»
بگو صد بار دیگر «ربِّ خلِّصنا من النارِ»
غل و زنجیر بر گردن چهل منزل بیا با من
که فردا باز فردا یوسف تنهای بازاری
تو تبدار اباالفضلی که سقا بود و عطشان بود
تو بیمار حسینی؛ راست میگویند بیماری
تو را هر روز عاشوراست... یا سبوحُ یا قدّوس
ملائک بر سر سجادهات جمعند بسیاری...
📝 #مهدی_جهاندار
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹صفای سحر🔹
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
چه شکوهیست در این خیمه که صد قافله دل
مینوازند به امید رسیدن، جرسی...
ای صفای سحری جمع به پیشانی تو!
باد پاییم و به گردت نرسیدهست کسی...
چه صمیمیست خدایی که تو یادم دادی!
لطف محض است اگر نیست جز او دادرسی
باز شب آمد و من ماندم و این گریه و نیست
جز ابوحمزۀ طوفانی تو همنفسی
📝 #محمد_فخارزاده
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹یک آسمان ستاره🔹
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت
در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت...
یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد
جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت
یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ
دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت
ماهی که آفتاب از او نور میگرفت
جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟
تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت
از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود
میخواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت
یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک
میرفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت...
📝 #علی_انسانی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹لالۀ تبدار🔹
چون که در قبلهگه راز، شب تار آیی
شمع خلوتگه محراب به پندار آیی
میبرد نور سحر، قدر شبانگاه چراغ
قرص ماه از نظر افتد چو شب تار آیی
باغ، از گرمی خورشید رخت میسوزد
اگر ای لالۀ تبدار به گلزار آیی
بندۀ عشق تو در هر دو جهان آزاد است
کی توان دید که در بند گرفتار آیی
همه از حجرۀ دل اشک به چشمان آرند
گر شوی مشتری غم، سر بازار آیی
تربت کوی حسین است، دوای همه درد
از شفاخانه سبب چیست که بیمار آیی
شد خرابه خجل از ارزش گنجینۀ خویش
چون تو را دید که با چشم گهربار آیی
سایۀ لطف تو گسترده به اطراف جهان
مصلحت چیست که در سایۀ دیوار آیی
نیست پیوسته، «حسان» طبع تو خلاّق سخن
مگر از جلوۀ دلدار به گفتار آیی
📝 #حبیب_چایچیان
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹امام غریب🔹
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
گر تشنگی، ز پا نفکندش غریب نیست
آب آن قدر، که دست بشوید ز جان، نداشت
در کربلا کشید بلایی که پیش وَهم
عرش عظیم، طاقت نیمی از آن نداشت
ز آمد شد غم اسرا، در سرای دل
جایی برای حسرت آن کشتگان نداشت
در دشت فتنهخیز که زان سروران، تنی
جز زیر تیغ و سایۀ خنجر امان نداشت -
این صید هم که ماند، نه از بابِ رحم بود
صیاد دهر، تیر جفا در کمان نداشت...
📝 #صفایی_جندقی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹چشمۀ زلال🔹
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
از راه دور با دل رنجور آمدی
مرهم به غیر صبر ندارد طبیب تو
باغ از صدای زمزمه، از عطر گل تهیست
جا مانده در خرابه مگر عندلیب تو؟
تصویر کربلاست که همواره روشن است
در چشمۀ زلال نگاه نجیب تو
رفتی و قرنهاست که تکرار میشود
نجوای عاشقانۀ امنّ یجیب تو
📝 #فاطمه_سالاروند
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹الشام الشام الشام🔹
گفتند کی؟ ناله کردی، الشام الشام الشام
افروخت در خاطراتت، تحقیر و دشنام، الشام
شد ننگ، شد عقده نامش، شرمنده دیوار و بامش
در ذهن هفت آسمان ماند، این نام ناکام، الشام
دست دغل بست دستت، شاید ببیند شکستت
تیغی که در راه، اَلتَف، سنگی که بر بام، الشام
شهری که هر کوچه دردی، شهری که هر گوشه داغی
شهری که اهلش شکستند، دلهای ایتام، الشام
در سینهات درد ای مرد، دستان تو سرد ای مرد
آتش شد اما نگاهت، آرام آرام، الشام..
الشام شهر شکسته، الشام با دست بسته
با چوبها پله پله، لرزید هر گام، الشام
گفتی «انا ابن المِنا» وای، گفتی «انا ابن الصفا» وای
هر جمله تیری سه پر بر، کفری بد اندام، الشام
هرچند از خون وضویت، هرچند سر روبرویت
رسوا شد اسلام کافر، یا کفر اسلام، الشام
هرچند زخمی که خوردی، تا غسل و تابوت بردی
هرگز ز یادت نبردهست، تکرار ایام، الشام
نام آور آسمانی، برجاست از تو نشانی
بعد از تو بسیار دیده است، سرباز گمنام، الشام
میآید آن صبح آن صبح، میآید آن مرد آن مرد
گرد مزار شهامت، میبندد احرام، الشام
الشام الشام ناله، الشام بغضی سه ساله
گفتند نی، ناله کردی، الشام الشام الشام
📝 #حامد_اهور
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹آل صبح🔹
خورشید سرگردان میان کوچههای شام
خورشید زخمی با فرود سنگها از بام
یک چشم او با پرچمِ بر نیزهها، افشان
آن چشم دیگر با زنان و کودکان، همگام..
مردم نمیبینید؟ قرآن مبین است او!
اینگونه زیر بارش خاکستر و دشنام!
بر کودکان زخمی آیا حکم شلاق است؟
طبق کدامین آیهها، طبق کدام احکام؟
الحق که کفر کافران را هم درآوردهست
این حد خدانشناسیِ در پوست اسلام
نفرین به هر کس دشمن صبح است و آل صبح
نفرین به آل شام در هر لحظه، هر هنگام
از ما سلامی از ازل تا به ابد بر تو
ای آن که داری از شهید کربلا پیغام
📝 #اعظم_سعادتمند
✅#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شعر_عاشورایی
#دیر_راهب
#غزل
🔹برای چه؟🔹
بر روی نیزه ماه درخشان برای چه؟
افتاده کنج صومعه قرآن برای چه؟
راهب به خیل می زدگان گفت «گِرد نی
امشب شده ستاره فراوان برای چه؟»...
بر غربتت گریست کواکب که ماهِ دین
امشب شده به صومعه مهمان برای چه؟...
پرسیده زآن لبان ترکخورده از عطش
نام تو چیست؟ کشتۀ عطشان برای چه؟
گفتی که زادۀ نبیام، گفت «پس تو را
کشتند مردمان مسلمان برای چه؟»
آه ای لبت عزیزترین غنچۀ خدا
از تو دریغ آمده باران برای چه؟...
صورت خضاب کردهای از خونِ خود، چرا؟
موی تو خاکی است و پریشان برای چه؟...
این شمعها برای چه هی شعله میکشند؟
قندیلهای صومعه، لرزان برای چه؟
تمثال مریم از چه به محراب، خون گریست؟
چشم مسیح شد به تو گریان برای چه؟...
ای در غمت صحایف پیشین گریسته
ظلمی چنین بر اشرف انسان برای چه؟
📝 #محمدسعید_میرزایی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین علیهالسلام
#دیر_راهب
#غزل
🔹عطر مسیحا🔹
راه گم کردی که از دیر نصاری سر در آوردی
یا به دنبال مسلمانی در این اطراف میگردی
با سکوتت پاسخم را میدهی هرچند حق داری
خستهای، پیداست قدر چند منزل راه طی کردی
خط به خط پیشانی خونرنگ تو تفسیر صدها زخم
زیر این کوه مصیبت خم به ابرویت نیاوردی
در شهیدستان چشمت میتوان تاریخ غم را دید
من یقین دارم که با یحیی در این غمنامه همدردی
در حضور تو چشیدم لذت پروانه بودن را
نیمهشب تابیدی و بر دیر ظلمت سایه گستردی
شستوشو دادی دل آیینهام را، با نگاهی گرم
مشکل از دل بود میدیدم پر از خاکی پر از گردی
هدیه آوردی برایم هر نفس عطر مسیحا را
با دم توحیدیات در من دمیدی، زندهام کردی
📝 #عباس_همتی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین علیهالسلام
#کاروان_اسرا
#غزل
🔹چهل معراج🔹
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا
اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ میمانی
در اوج غربت خود جرعهنوش قرب حق بودی
قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی
سجودی که تو را میبرد تا «قَوسَین أو اَدنی»
سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی
تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد
به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی
عجب حَجّی به جا آوردهای با حلق خونینت
کدامین حج به خود دیدهست هفتاد و دو قربانی
تو دین تازهای آورده بودی با خودت گویا
دوباره تازه میشد خاطرات سنگ و پیشانی
📝 #حسین_علاءالدین
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین علیهالسلام
#کاروان_اسرا
#غزل
🔹چهل معراج🔹
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا
اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ میمانی
در اوج غربت خود جرعهنوش قرب حق بودی
قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی
سجودی که تو را میبرد تا «قَوسَین أو اَدنی»
سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی
تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد
به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی
عجب حَجّی به جا آوردهای با حلق خونینت
کدامین حج به خود دیدهست هفتاد و دو قربانی
تو دین تازهای آورده بودی با خودت گویا
دوباره تازه میشد خاطرات سنگ و پیشانی
📝 #حسین_علاءالدین
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹تفسیر کربلا🔹
چه غمگین، کاروانی میرود از کربلا تا شام
گره خوردهست آیا سرنوشت کربلا با شام؟
به نیزه آفتابی میشکافد سینۀ شب را
و از گودال خون منزل به منزل میرود تا شام
به دل بغض علی، در دست سنگ و بر زبان طعنه
در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام
چنان سنگیندلیها با کبوترهای زخمی شد
که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام
نمیدانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر
که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام
ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد
به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام
اگرچه جای خنجر خیزران میدید اما باز
شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام
اسارت را ببین راز شهادت برملا کرده
چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام
📝 #حسن_زرنقی
✅#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹تا پای جان🔹
کاش در دروازۀ ساعت زمان میایستاد
نیزهها میرفت اما کاروان میایستاد
کاش وقتی قلب زینب روی نیزه میتپید
قلب دنیا میگرفت و ناگهان میایستاد
کوفیان دیدند وقتی لب به گفتن میگشود
ناگهان زنگ شترها از تکان میایستاد
کائنات انگار تحت امر زینب میشدند
آنچنان که گفتهاند، آب روان میایستاد
او که با صبر و شکوه و همت زهراییاش
با حجابش، روبهروی دشمنان میایستاد
زینبی که خطبهها را حیدری میخواند و بعد
روی حرفش چون علی تا پای جان میایستاد
با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت
همچنان میایستاد و همچنان میایستاد..
📝 #احمد_حسینپور_علوی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین علیهالسلام
#کاروان_اسرا
#غزل
🔹چه سفرها...🔹
مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت
آسمانها شده با گریهٔ خود نوحهگرت
سفر کوفه و دروازهٔ ساعات و حلب
چه سفرها، چه سفرها که نکردهست سرت..
کوهی از درد سراسیمه دوان است پیات
رودی از ناله سرازیر شده پشت سرت
راه افتاده به تشییع سرت شهر به شهر
پابهپای تو نسیمی که شده همسفرت
میروی، بر دل گلهای جهان خواهد ماند
داغ هفتاد و دو پروانهٔ بی بال و پرت
آه دریا! چه گذشتهست به روزت که چنین
مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت؟
📝 #مریم_سقلاطونی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹پرچم به دوش قافله🔹
اینجا که بال چلچله را سنگ میزنند
ماهِ اسیر سلسله را سنگ میزنند
ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل
یاران پاک و یکدله را سنگ میزنند
یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» میکشند
یا «آیۀ مباهله» را سنگ میزنند
وقتی که دستهای علمدار قطع شد
پاهای غرق آبله را سنگ میزنند
با آنکه هست آینۀ عصمت و عفاف
پرچم به دوش قافله را سنگ میزنند
محراب اگر که خم شود از غم، عجیب نیست
روح نماز نافله را سنگ میزنند
تفسیر عشق بود و پریشانی حسین
وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹میراث مادر🔹
میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
زینب درست مثل پدر حرف میزند
میراث مادر است دلِ داغپرورش
میگوید از مصیبت سرخی که دیده است
از قتل عام چلچلهها در برابرش
میگوید از زمانه، زمین آه میکشد
خورشید، ابر تیره کشیدهست بر سرش
این خطبه نیست! تیغۀ شمشیر حیدریست
وقتی خرابههای دمشق است سنگرش
شمشیر از نیام سخن میکشد برون
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
📝 #نغمه_مستشارنظامی
#محرم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔹چهقدر بیتو شكستم🔹
چهقدر بیتو شكستم، چهقدر واهمه كردم!
چهقدر نام تو را مثل آب، زمزمه كردم!
خیال آب نبستم به جز دو دست عمویم
اگر نگاه به رؤیای نهر علقمه کردم
سرود كودكیام در خزان حادثه خشكید
پس از تو قطع امید، ای بهار، از همه كردم
نكرده هیچ دلی در هجوم نیزه و آتش
تحمّلی كه از آن اضطراب و همهمه كردم
شكفت غنچۀ خورشید از خرابۀ جانم
همین كه با تو دلم را به خواب، زمزمه كردم...
پدر! به داغ دل عمّهام، به فاطمه سوگند
مرا ببخش، اگر شكوه بیمقدّمه كردم!
📝 #حسین_دارند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#غزل
🔹شمع جمع مشتاقان🔹
آمدی در جمع ما، ویرانه بوی گل گرفت
آمدی بام و در این خانه بوی گل گرفت
آن شب قدری که شمع جمع مشتاقان شدی
تا سحر خاکستر پروانه بوی گل گرفت
من که با افسون گفتار تو میرفتم به خواب
از لبت گل ریختی افسانه بوی گل گرفت
گرچه لبهای تو را بوسید جام شوکران
از نگاهت ساغر و پیمانه بوی گل گرفت
پرده از آن حُسنِ یوسف چون گرفتی، خاطرم
بوی ریحان بهشتی یا نه بوی گل گرفت
بر سرم دست نوازش تا کشیدی چون نسیم
گیسویم عطر محبت، شانه بوی گل گرفت
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7