🌻پیشاپیش رسیدن یلدا را
بر همه شما عزیز تبریک میگویم
و ایام خوشی برایتان آرزومندم.
یک روز سرد پاییز دیدم سوار کاری
میرفت خنده بر لب با یک سبد اناری
در خورجین خود داشت انواع خوردنی ها
می رفت با تبسم می برد یادگاری
با ساز باد و باران بر لب ترانه می خواند
دیوان حافظی داشت همراه با قناری
پرسیدمش عزیزم قصد کجا نمودی
گفتا مگر فضولی کار دگر نداری؟
گفتم مرا ببخشید قصد بدی ندارم
اما زدیدن تو حالم شده بهاری
گفتا که من بهارم بی تاب و بیقرام
همراه باد و باران هر جا کنم گذاری
پاییز جلوه ها کرد با رنگ های زیبا
با مهر و مهربانی، با شوق و انتظاری
قصد سفر نموده پاییز زندگانی
دارم در این شب خوش با دوستان قراری
امسال هم به جشن یلدا شدیم دعوت
در خانه زمستان مهمان افتخاری
من میروم به یلدا در جمع عاشقانه
جشن تولدی هست با شام یا نهاری
تا میرسد زمستان شور و امید اید
صبری دگر که آید بار دگر بهاری
#محمد_هوشمند
#مدهوش
یلدای ۱۴۰۳ مبارک
به امید فرج
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_شعبان
ولادت حضرت علی اکبر ع
قدم قویدی بو گون دنیایه اکبر
وئروب شور وصفا بطحایه اکبر
نه اکبر که شبیه مصطفادی
نه اکبر که عزیز مرتضادی
حسینه درگه حقدن عطادی
نشان دیر اکبر اعلایه اکبر
علی جانم علی جانم علی جان
آچیب بیر غنچه گل باغ وفاده
که یوخ همتاسی بو دار فناده
ملاحت وار نقدری بیر بالاده
سالیب لیلالری صحرایه اکبر
علی جانم علی جانم علی جان
جمالی آیت حسن ازلدی
گوزللردن جمالی چوخ گوزلدی
رسول خاتمه ضرب المثلدی
یوزوندن بنذوری طاهایه اکبر
علی جانم علی جانم علی جان
وئریب الله خانم لیلایه بیر پای
جمالی جلوه ائیلیور گوزده چون آی
دئیور هردم اونا شوقیله لایلای
بزک دور گلشن زهرایه اکبر
علی جانم علی جانم علی جان
گوز آچدی گوللنیب عشقین بهاری
گوزل دیر اعتدال و اقتداری
گلیب اولسون حسنینون غمگساری
کمک دیر تشنه لب مولایه اکبر
علی جانم علی جانم علی جان
#محمد_هوشمند
#مدهوش
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق حسینی
فضا فضای محبت هوا هوای حسین
ندا ندای محبت صفا صفای حسین
به هر کجا بروم میرسد دلم به حرم
اسیر کرده مرا شوق کربلای حسین
حسین مشعل راه خدا و قران شد
هزار جان گرامی شود فدای حسین
به زیر تیغ و لب عطشان چه نزهتی دارد
شمیم ذکر دل انگیز ربنای حسین
دلم گرفته فقط شوق آسمان دارد
دوباره بال و پری گیرم از سرای حسین
مرا بهشت چه لازم که تا نفس دارم
محل عزت و رحمت بود عزای حسین
دو دیده ام شده باران خون و می بارد
بغیر اشک چه دارد کسی برای حسین
به روز حشرخلایق غریب و بی یارند
جز آنکسی که شود یار و آشنای حسین
برای این دل مدهوش در زمین و زمان
بس است زمزمه نام دلربای حسین
#مدهوش
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات
عزیز و قادر و قهار الهی
حکیم و فاعلِ مختار الهی
الهی یا الهی یا الهی
حلیم و رازق و خلاق و خالق
کریم و مهربان دادار الهی
منی سالما نظردن دوت الیمدن
ذلیلم بیقرار و خوار الهی
منه توفیق وئر ائیله عنایت
اورک دردین ائدیم اظهار الهی
کرم درگاهیوه خلوتده گلدیم
ائدم تا جرمیمه اقرار الهی
خطا کارم ، گنهکارم ،جفاکار
اولور لطفون ولی تکرار الهی
همیشه عهدیمی سیندیرمیشام من
نه بیر یول، بلکه مین لر بار الهی
منه غالب اولوب نفسین هواسی
اولوب دیر روزگاریم تار الهی
الی بوش گلمیشم قاره یوزیله
اورکده آه آتشبار الهی
بویوردون سسله من وئره م جوابین
بو عبد زاره اول غمخوار الهی
بو آیدا من سنه مهمانم الله
منه وئر روزی سرشار الهی
جهالتدن، رذالتدن ،خطادن
منه ائیله نظر قورتار الهی
چاتام کوی وصالینده مقامه
یولی ائیله اوزون هموار الهی
هدایت ائت تاپیم فیض سعادت
بحق عترت اطهار الهی
منی ائیله هر ایل ده معرفتله
حسینین قبرینه زوار الهی
گچیب دیر پرده ی غفلتده عمروم
منی قیل خوابیدن بیدار الهی
شمیم عشقوین مدهوشیم من
اولوب دنیا منه گلزار الهی
الهی یا الهی یا الهی
#محمد_هوشمند
#مدهوش
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لیله المبیت
شبی که عالم امکان دچار حیرت بود
و در قلوب خلایق نشان وحشت بود
نظام و نظم زمین و زمان تزلزل داشت
مگر به عالم امکان شب قیامت بود
علی بجای نبی خفته بود در بستر
که دست حادثه در انتظار فرصت بود
هزار تیغ برهنه به دست قوم شرور
جهان فتنه در اندیشه ی جنایت بود
تمام شرک مصمم میان خلوت شب
به فکر خاتمه ی خاتم نبوت بود
بغیر دوست خیالی نداشت ذهن علی
بخواب نیز تجلی زهد و طاعت بود
چقدر فتنه گران زار و مضطرب بودند
علی چقدر از این اتفاق راحت بود
ز شوق طایر جانش اگر قرار نداشت
همیشه طالب و دلداده ی شهادت بود
بجز علی که تواند کند چنین کاری
ابوتراب فقط مرد این رشادت بود
فرا رسید سحر لیک کفر شد مایوس
که در وقایع آن شب دلیل و حکمت بود
به کام دل نرسیدند مشرکان جهول
ولیک کار علی جلوه ی فتوت بود
بیا به چشم یقین لیله المبیت را بین
که بر علی و پیمبر کمال عزت بود
ز یاد و نام علی هر دلی شود مدهوش
چو من اسیر کمند علی و عترت بود
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زخم هجران
چنان نشسته لب خنجر جفا بر سر
که نقش بسته غم یار آشنا بر سر
به زخم حادثه روزگار می خندد
بدون اینکه شود در تب دوا بر سر
مسیر عشق همیشه غم و بلا دارد
نشانده از سفر عشق ردپا بر سر
هزار درد دلش خوب شد به کام رسید
به شوق بوسه روان گشت تیغ تا بر سر
کلام فزت و رب ..فصیح بود و عجیب
عیان کند که ندارد بجز خدا بر سر
تمام عمر به سر آرزوی وصلت داشت
نصیب شد که شود عشق رهنما بر سر
دعا نمود و دعایش چه زود بال گرفت
رسید مژده دیدار از قضا بر سر
طبیب آمد و مایوس شد ز کار خودش
چو دید زهر فرو رفته بی صدا بر سر
مگر طبیب به گوش علی چه گفت انشب
که ریخت خاک در آن لحظه مجتبا بر سر
#بداهه
#مدهوش
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امان از دل زینبین😭
من یادگار حید ر و زهرای اطهرم
من زینبم به پیش عدو کم نیاورم
از کوفه گرچه خاطره ی خوش نداشتم
من امدم به شوق تماشای دلبرم
حال و هوای کوفه برایم عجیب نیست
بر خلق وخوی و عادتشان اشناترم
این شهر بارها به دلم تیر غم زده
اینجا شکست تیغ جفا فرق حیدرم
بیعت شکست مردم اینجا به سادگی
ظلم و جفا نمود در حق برادرم
من سالها مبلغ این شهر بوده ام
در خواب غفلتند بسی رنج می برم
ما داغدار و شهر پراز شورو هلهله
من در عزای ال پیمبر مکدرم
این راه عشق گرچه درازست و پر خطر
غم نیست با من است سر نیزه رهبرم
من عاشق حسینم و همیار نهضتش
تا اخرین نفس بود این عشق باورم
با یک نگاه دیده خونین ز راس نی
مدهوش می کند دل نالان و مضطرم
#محمد_هوشمند
#مدهوش
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دیر راهب
خوبست که ای شاه پریشان تو باشم
دلسوخته ی آتش هجران تو باشم
از محنت تو کون و مکان در تب تاب است
اذنم بده تا عاشق نالان تو باشم
این دیر به یمن تو شده قبله ی افلاک
ای کاش بمانی و نگهبان تو باشم
هرچند که اهنگ سفر کرده ای اما
فرصت بده تا زائر گریان تو باشم
به به چه صفایی، چه شکوه و چه جلالی
تا حشر خوشم واله و حیران تو باشم
مهمان منی گر چه، تویی صاحب خانه
فخر است که در سفره احسان تو باشم
تقدیر عجب بال و پری بر دل من داد
تا شیفته ی نغمه قران تو باشم
هرچند که در کرب بلای تو نبودم
آماده ام ای شاه که قربان تو باشم
ای سالک حق بر من مسکین کرمی کن
تا راهرو نهضت و پیمان تو باشم
کافیست مرا بوسه ای از صورت زخمی
تا تشنه جام لب عطشان تو باشم
از عطر خوش روی تو مدهوش ام و سرمست
هر شام وسحر دست به دامان تو باشم
#مدهوش
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمان:
حجم:
622K
با نوای ذاکر اهل بیت کربلای فیاض🎤
شوق کربلا
نغمه ای در نای جان از نینوا جا مانده است
آتشی توفنده از موج بلا جا مانده است
همره اهل وفا در کارزار کفر و حق
ناله ای خاموش در فریاد ما جامانده است
انچنان مجنونم از عشق تو ای لیلای من
نام من در دفتر عشق و وفا جامانده است
انقدر مبهوت و حیران گشتم از اعجاز تو
که ندانستم دل و جانم کجا جامانده است
کی ز خاطر می رود شور و صفای بزم وصل
نقش شیرینی از ان شور و صفا جامانده است
هر که رفته کربلا می داند احوال مرا
یک جهان احساس غم از ان فضا جامانده است
پا پیاده از نجف تا کربلا زائر شدم
نقش تاول چون گلی در روی پا جامانده است
هر کجا کردم نظر اثاری از غم شد عیان
صحنه هایی از غم و عشق و بلا جا مانده است
چشم گریانم به هر سو رفت نقش خون گرفت
مقتلی خونین میان قصه ها جا مانده است
اب را در علقمه دیدم دلم اتش گرفت
گویا غمنامه ای پر ماجرا جا مانده است
وصل و هجریار گر چه می زند آتش به دل
آمدم اما دلم در کربلا جا مانده است
التماس دعا
#مدهوش
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بانوی بی بدیل کربلا
کیست این زینب که دنیا را مسخر کرده است
دست بسته در اسارت فتح خیبر کرده است
کیست این بانوی والا کز عفاف و حجب خویش
چهره ظلمات را چون مه منور کرده است
در اسارت هم نگهبان حجاب خویش بود
عفتش را برتر از ارزنده گوهر کرده است
کیست این مادر که در راه خدا طفلان خویش
راهی میدان جنگ نابرابر کرده است
کربلا را پشت سر بنهاد با سیل بلا
دیده اش را دمبدم با اشک غم تر کرده است
قامتش از غصه خم شد گیسوانش شد سپید
باغ را خار جفا تا دید پرپر کرده است
زنده شد از همت و ایثار زینب ثار حق
کربلا را تا ابد سرخط دفتر کرده است
با بیانی کاخ استبداد را در هم شکست
دختر حیدر ببین کاری چو حیدر کرده است
با جمیلا گفتنش بر ظالمان ثابت نمود
دین حق را با یقین و عشق باور کرده است
در جهان زینب همیشه زینت نام علیست
با قدومش دهر را امشب معطر کرده است
در دل محشر شفاعت میکند مدهوش را
چون که عمرش را به شوق کربلا سر کرده است
#محمد_هوشمند
#مدهوش
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرنده عاشق(ازادگان)
خوش است یوسف جان، رنگ و بوی پیرهنت
نوید فصل بهار است پیک آمدنت
قفس شکستی و با شوق پرگشودی باز
تو ای پرنده عاشق به دامن وطنت
تو سرو باغ امیدی، خمیده ای افسوس
خزان چه کرده در این گیر و دار با چمنت
تو آن شقایق سرخی که از صفای دلت
دمید صبح امیدی و آب شد بدنت
اگر چه خرد شدی زیر چکمه های جفا
شدست عزت و آزاده گی لباس تنت
زبس که خسته شدی پیکرت پر از زخم است
خوشست پرچم سبز وطن شود کفنت
تو آمدی و وطن عطر و وبوی عشق گرفت
تو زنده مان که بمیرد ز غصه اهرمنت
خبر رسید و دلم با نسیم شد مدهوش
خوشست همچو کبوتر دوباره پر زدنت
#مدهوش
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_باران_امید
در حال احتضارم چشم انتظار باران
لب تشنه وصالم مست و خمار باران
در غربت کویری چشمم به راه مانده
روزی مگر بیفتد اینجا گذار باران
بنگر که مزرع دل دست دعا گشوده
در دل سرود امید ، برلب شعار باران
مردابه ی امیدم دارد هوای دریا
دست مرا بگیرد گر جویبار باران
هر کس غریب مانده در شهر آرزوها
دل را ز غم بشوید با چشمه سار باران
از آذرخش امشب فهمیده ام که شاید
روزی شود محقق قول و قرار باران
با خویش عهد کردم شکرانه محبت
دل را گذارم امشب در اختیار باران
ای باد همتی کن ابری دگر بیاور
باران اگر بیاید هستیم یار باران
عمریست مرغ جانم مدهوش عطر یار است
چشم انتظار یارم چشم انتظار باران
#مدهوش
#محمد_هوشمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7